به گزارش خبرنگار شبستان، دهم شعبان سال 329 هجری توقیعی ازسوی اباصالحالمهدی(عج) خطاب به نایب چهارم صادر شد که از آغاز دورهای جدید برای شیعیان خبر میداد.
چهارمین و آخرین نایب خاص امام مهدی(عج) علی بن محمد بن سمری، پس از درگذشت حسین بن روح و به دستور آن حضرت، امر نیابت را عهدهدار شد، وی از سال 326 تا سال 329 هجری قمری نائب خاص حضرت بود و در این سال از دنیا رفت و با رحلت او غیبت کبری امام زمان(عج) آغاز شد.
ابوالحسن، على بن محمد سمرى شوهر خواهر وزیر عباسیان، جعفر بن محمد بود، این رابطه او را قادر ساخت تا سمت مهمى در دستگاه عباسیان به دست آورد، او از خاندانى متدین و شیعه بود که در سازمان وکالت امامیه به حسن خدمت گذارى شهرت داشت، همین گذشته نیکوى وى و حسن اعتماد و امانتدارى او موجب شد تا در پذیرش امر سفارت خود از سوى شیعیان و به ویژه از سوى کارگزاران در سازمان وکالت با مشکلى روبهرو نشود، وکلا و خواص شیعه او را به عنوان سفیر راستین امام مهدى(عج) به رسمیت شناختند و وجوهات شرعى خود را به وى تحویل مىدادند تا او آن را به ناحیه مقدسه برساند، بنا به نقل شیخ حر عاملى بسیارى از اعضاى خاندان سمرى؛ مانند حسن و محمد، فرزندان اسماعیل بن صالح و على بن زیاد در بصره املاک زیادى داشتند، آنان نیمى از درآمد آن را وقف امام عسکرى (ع) کردند و هرساله درآمد آن را به آن امام بزرگوار ارسال مىکردند.
ابوالحسن، على بن محمد سمرى فرصت زیادى براى فعالیت نداشت، هم به جهت کوتاه بودن مدت نیابت و هم به جهت وضعیت خاص سیاسى، او نتوانست فعالیتهاى گستردهاى انجام دهد و یا اگر هم موفق به فعالیتهاى گستردهاى شده بود، به جهت شدت رعایت تقیه و احتیاط و استتار، آن فعالیتها براى آیندگان نقل نشده است.
مهمترین تحولی که در دوره سمری رخ داد، توقیعی از حضرت بقیةالله(عج)، حاوی پیشگویی درباره مرگ قریب الوقوع این نایب بود که چند روز پیش از درگذشت وی مطرح شد.
متن توقیع در کتاب "احتجاج" مرحوم طبرسى ذکر شده است.
این کتاب، در بردارنده احتجاجات و مناظرات معصومان از خاتم پیامبران تا امام زمان(عج) و بعضی از صحابه و یاران آن حضرات است. در نتیجه، کتاب به 14 بخش تقسیم میشود که در هر کدام، احتجاجات و سخنان گهربار یک معصوم بیان شده است. بخش پایانی کتاب، ویژه سخنان و توقیعات و مکتوبات حضرت صاحب الزمان(ع) است. علاوه برآن، در بعضی از قسمتهای دیگر، کلامها و سخنان گوهرباری از معصومان دیگر دربارة آخرین حجت خدا را نقل میکند.
متن توقیع که مشتمل بر مقدمه ای نیز می شود، به شرح ذبل است:
مرحوم طبرسى مىنویسد: "دربانان و سفرایى (نواب) که در غیبت صغرى مدح بسیارى از آن شده و مورد رضایت امام زمان (عج) بودند، نخستین آنها شیخ موثق ابوعمر و عثمان بن سعید عمرى است که ابتدا امام هادى (ع) او را به این سمت منصوب و سپس فرزندش امام حسن عسکرى(ع) او را ابقا کرد و او کارهاى آن دو امام را در زمان حیات آنها به عهده گرفت و بعد از آن دو بزرگوار، قیام به انجام کارهاى امام زمان(عج) کرد، توقیعات و جواب مسائل شیعیان به دست او صادر مىشد، زمانى که عثمان بن سعید به جوار حق پیوست، فرزندش محمدبن عثمان به جاى وى نشست و رسیدگى به همه کارهاى او را به عهده گرفت، وقتى او وفات یافت، ابوالقاسم حسین بن روح نوبختى جانشین وى شد و بعد از درگذشت وى ابوالحسن على بن محمد سمرى به جاى او نشست، هیچ یک از آنها به این منصب بزرگ نرسیدند؛ مگر این که قبلاً از طرف صاحب الامر(عج) فرمان انتصاب آنها صادر مىگشت و شخص قبل از او، جانشین خود را تعیین مىکرد، شیعیان هم تا معجزه حضرت صاحب الامر(عج) را که دلیل بر راستگویى و صحت نیابت آنها بود، از آنان آشکار نمىشد، گفتارشان را نمىپذیرفتند.
هنگامى که زمان رحلت ابوالحسن سمرى فرا رسید و مرگ وى نزدیک شد، به وى گفتند: چه کسى را جانشین خودتان قرار مىدهید؟ او در جواب، توقیعى درآورد و به مردم نشان داد، که متن آن به این شرح است:
"بسم الله الرحمن الرحیم، یا علی بن حمد السمری! أعظم الله أجر إخوانک فیک، فإنک میت ما بینک و بین ستّه أیام، فاجمع أمرک ولا توص إلی أحد فیقوم مقامک بعد وفاتک فقد وقعت الغیبه التامه فلا ظهور إلا بعد إذن الله ـ تعالی ذکره ـ و ذلک بعد طول الأمد و قسوه القلوب و امتلاء الارض جوراً وسیأتی لشیعتی من یدّعی المشاهده، ألا فمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیانی والصیحه فهو کذاب مفتری ولا حول ولا قوه إلّا بالله العلیّ العظیم"؛
"خداوند به برادرانت در فقدان تو پاداش بزرگ عطا فرماید، تو تا 6 روز دیگر رحلت خواهی کرد، کارهایت را جمع و جور کن و به هیچ کس به عنوان جانشین خود وصیت نکن، اکنون زمان غیبت کبری فرا رسیده و ظهور من تنها با اجازه خداوند خواهد بود و آن پس از مدتی طولانی و زمانی خواهد بود که دلهای مردم در نهایت قساوت و روی زمین پر از بیداد و ستم باشد، کسانی پیش شیعیان ما مدعی ارتباط و دیدار با من خواهند شد، هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ـ که از علائم ظهور است ـ چنین ادعایی کند دروغگویی بیش نخواهد بود".
منبع:
(الاحتجاج، ج 2، ص .478)
پایان پیام/
نظر شما