خبرگزاری شبستان: مسجد هدایت مسجدی است که در خیابان جمهوری تهران (در بخشی که گذشته خیابان استامبول نامیده میشد) واقع شده است. آیتالله طالقانی سالها در این مسجد به سخنرانی و برگزاری جلسات درس قرآن میپرداخت. این مسجد از پایگاه های فعال سیاسی-مذهبی در جریان مبارزات ضدپهلوی بود.
مسجد هدایت به عنوان یکی از کانونهای مبارزه سیاسیـ مکتبی، سابقهای ممتد و مستمر در بیدارگری و جنبش اجتماعی مردم ایران دارد. اهمیت مسجد هدایت به واسطه امام جماعت آن، یعنی آیتالله سیدمحمود طالقانی بوده است. طالقانی زمانی امامت جماعت مسجد هدایت را عهدهدار شد که این مکان تکیهای بیش نبود و تنها در ایام محرم گشوده و مراسم سوگواری در آن برگزار میشد. واقع شدن مسجد هدایت در مجاورت سینما پارک در خیابان استامبول و نزدیکی به لالهزار که یکی از مراکز تجمع و تفریح مردم آن روز تهران بود، از دلایل انتخاب این مکان به عنوان پایگاهی برای مبارزه و آموزش و اشاعه فرهنگ انقلابی اسلامی بهشمار میرفت. آیتالله طالقانی به دلیل آزاداندیشی و مخاطبشناسی و رویکرد نوگرایانه در اندیشهی دینی، توانست به زودی این مکان کوچک را، کانون توجه اقشار مختلف جامعه به ویژه دانشجویان و دانشگاهیان قرار دهد. آزاداندیشی و مخاطبشناسی طالقانی در بیت زیر نهفته است که وی گفته بود آن را بر سردر ورودی مسجد، کنار سینما نصب کنند: "متاع کفر و دین، بیمشتری نیست گروهی این، گروهی آن پسندند" و این خود عامل جذب بسیاری از جوانان شد.
آیت الله طالقانی با جلسات تفسیر قرآن در مسجد هدایت پای جوانان را به مسجد گشود
هدف آیتالله طالقانی متحول ساختن مسجد هدایت و رساندن جایگاه آن به عصر صدر اسلام بود. چنان که خود درباره مسجد پیامبر(ص) میگفت: "مسجد پیامبر، هم مکان جهاد بود، هم تعلیم و تربیت و هم مرکز رفع اختلاف؛ فقط یک چیز نبود، مجلس فاتحه نبود." او با چنین تلقیای از مسجد پیامبر(ص)، مسجد هدایت را نیز به این سمت سوِ داد. وی از نخستین کسانی بود که با جلسات تفسیر قرآن خود در مسجد هدایت و دعوت روحانیان و روشنفکران دینی برای سخنرانی، پای جوانان را به مسجد گشود و آنان را با آموزههای دینی و قرآنی آشنا کرد.
در نبود آیتالله طالقانی، مسجد هدایت مانند دهها مسجد دیگری بود که صرفاً کارکردی عبادی داشتند. تنها با حضور وی بود که مسجد هدایت ابعاد و ویژگیهای قرآنیـ سیاسی شگرفی یافت و مانند یک مغناطیس، برادههای جوان و دانشجو را به خود جذب میکرد. طالقانی یکی از شاخصترین رهبران و عالمان شیعی نوگرا بود که با الهام گرفتن از اندیشه بازگشت به قرآن سیدجمالالدین اسدآبادی و شیخ محمد عبده، قرآن را به متن جامعه آورد و با انتخاب روش نو در تفسیر، مسجد هدایت را به محوری برای مبارزه سیاسیـ مکتبی علیه رژیم پهلوی مبدل ساخت. آیتالله طالقانی فعالیت فرهنگی خود را با تأسیس مسجد هدایت در سال 1327 به شکلی منسجم آغاز کرد. او در دهه 30 با فعالیت فرهنگیـ اجتماعی، انجمن اسلامی دانشجویان را بنیان نهاد و در دهه 40 نقش فرهنگیـ اجتماعیـ سیاسی مسجد را برجسته کرد و در دهه 50 با وجود رفتن به تبعید و زندان، مبارزه خود را تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داد.
بدون تردید میتوان گفت اگر مسجد هدایت نبود، حسینیه ارشاد هم نبود. حسینیه ارشاد مکمل و جانشینی شایسته برای مسجد هدایت بود. نسلی که از مسجد هدایت مبارزه را آغاز کرده بود، سرانجام توانست این مبارزه را در حسینیه ارشاد تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه دهد.
این مسجد کوچک و کممشتری به علت قرار داشتن در مرکز شهر و حوالی میدان سپه و نزدیک بودن به مدرسه دارالفنون و ادارات و وزارتخانههای جدید آن روز برای جذب جوانان و نسل آگاه و تحصیلکرده دارای موقعیت خاصی بود و به همین جهت جلسات تعلیم و تفسیر قرآنش خیلی زود بین علاقهمندان و به ویژه جوانان تحصیلکرده از مذهب گریخته، معروفیت پیدا کرد و آوازه آن تا مجامع دانشگاهی هم راه یافت. این مسجد از سال 1327 به نور دانش و بینش آیتالله طالقانی روشن شد و به یکی از سنگرهای اصلی و تاریخی مبارزات ضد ستمشاهی تبدیل شد.
آیتالله طالقانی وقتی بین دو نماز یا به مناسبتهایی سخنرانی میکرد، بیشتر از همه روی این افراد تأثیر میگذاشت، به طوری که هر گاه مأموران ساواک به حریم مسجد تجاوز میکردند و یا برای آیتالله طالقانی مزاحمتی ایجاد میشد، آنها به شدت از وی دفاع میکردند.
در مسجد هدایت پس از اقامه نمازهای یومیه، تفسیر قرآن و مسایل فقهی و بحثهای اخلاقی- اجتماعی توسط آیتالله طالقانی ایراد میشد و معمولا در پایان جلسات به هنگام برنامه پرسش و پاسخ به مسایل اجتماعی و سیاسی نیز پرداخته میشد. در مجموع، تلاش همگانی بر این امر مصروف میشد که خللی در روند عادی برنامهها پیش نیاید. اهدافی که در کانونهایی چون مسجد هدایت دنبال میشد عبارت بود از مسایل آموزشی، ارایه اسلام به مثابه دینی سازگار با نوگرایی، علم و عقلانیت و آزاد کردن اسلام از قید آن چیزهایی که اعضای این انجمنها و مراکز خرافات به شمار میآوردند.
موارد فوق، موضوعات جدیدی بود که جنبش احیاگری دینی میخواست به آنها پاسخ مناسب و درخور زمان بدهد. دیدگاهها و نگرشهای سنتی، نه تنها جوابگوی این مسایل نبود بلکه قادر به درک ضرورتهای تاریخی و مشخصات شرایط نوین داخلی و خارجی در اواخر دهه بیست نبود، در نتیجه از نسل جوان و جدید و پرتلاش آن زمان به کلی بریده بود و نسل جدید نیز اعتماد و اعتقاد لازم را نداشت. در چنین شرایطی آیتالله طالقانی نقش تاریخی خود را از طریق جلسات تفسیر قرآن آغاز کرد؛ در حالی که هنوز نه تنها در کل جامعه ایران مطالعه قرآن به عنوان منبع اصلی فکر و اندیشه دینی مرسوم نبود بلکه در حوزههای دینی رسمی و سنتی نیز قرآن جزو دروس حوزه قرار نداشت و صرفا و عمدتا برای فیض معنوی و ثواب اخروی خوانده میشد.
وی توانست روی نسل جوانی که از دانشگاه به مسجد هدایت روی آورده بود، تأثیر بگذارد و نسل دانشگاهی که رژیم روی بیدینی آنها سرمایهگذاری کرده بود، به دین روی آورد و در جلسات تفسیر قرآن مسجد هدایت شرکت کند.
آیت الله طالقانی در مسجد هدایت بحث آزاد در اصول عقاید را رایج کرد
از خصوصیات بارز و جاذب این مسجد و کسانی که به این مسجد میآمدند، این بود که بحث آزاد در اصول عقاید را رایج کرد و مجالس و محافل مذهبی به ویژه جلسات تفسیرش را از یکطرفه بودن و متکلم وحده بودن خارج ساخت به طوری که گاهی اوقات ساعتها به نظریات و انتقادات و سؤالات حاضران گوش فرا میداد و بدون تعصب و با بردباری موضوع بحث را به مذاکره و مناظره میکشاند.
خصوصیت دیگر این مسجد این بود که که نه امام جماعتاش ادعای مرادی داشت و نه آنهایی که به مسجد میآمدند عنوان مریدی داشتند. همه، وی را به نام آقای طالقانی میشناختند و طالقانی هم مسجد و منبر را منحصر به فرد یا قشر خاصی نمیدانست و در چنان شرایطی که تمهیدات هیئت حاکمه در جهت بدبینی و تفرقهافکنی بود و جز به افراد خاص اجازه استفاده از مسجد و منبر و امامت جماعت داده نمیشد، مسجد هدایت از این ضوابط و شرایط مستثنی بود.
آیتالله طالقانی در تمام دوره سی سال فعالیت خود در مسجد هدایت، روی سه مسئله اساسی که مسئله روز جامعه ما شده بود، قدمهای مؤثر و عملی برداشت. این سه مسئله عبارت بود از:
1. اندیشه جدایی دین از علم و تضاد میان مسجد و دانشگاه و دوری عملی دانشجو از طلبه و بالعکس
2. اندیشه جدایی علم از سیاست و ترسیدن از آلودگیهای سیاسی و عدم مداخله در سرنوشت کشور از لحاظ سیاسی و اجتماعی و نیز اشاعه این اندیشه از طرف بازیگران سیاسی که علمای اعلام و راهنمایان دینی باید به دنبال تربیت و موعظه و درس باشند و نباید بیجهت خود را آلوده امور سیاسی که مستلزم زدوبندهای مختلف است، کنند و به جامعه و حقوق و سیاست و مالیات و فضا و بانک کاری نداشته باشند.
3. مسئله جدا بودن مردم از مفاهیم قرآنی و تردید در توانایی درک قرآن و اکتفا به خواندن ظاهری قرآن به وسیله مردم، به طوری که اغلب مردم قرآن را کتابی مقدس میشمردند و از آن فقط برای مراسم تحلیف و تقدیم به عنوان جهیزیه و خواندن با صوت در مراسم عزاداری و نظایر آن استفاده میشد، نه اینکه کتاب عملی و دستور زندگی باشد.
آیتالله طالقانی و همفکرانش تمام تلاش و همت خود را در مسجد هدایت در مبارزه با این سه مسئله قرار دادند.
این در حالی بود که یکی از روشهای حکومت استبدادی و استعمار برای ایجاد تفرقه در میان مردم، بدبین کردن روحانیون به تحصیلکردههای دانش جدید و از غرب آمده در دانشگاهها به عنوان بیدین از یک سو و بدگمان ساختن دانشآموختگان علوم جدید نسبت به روحانیون به عنوان مرتجع و مخالف علم و تمدن جدید از سوی دیگر بود.
مسجد هدایت در دوران انقلاب منشأ و مرکز رشد اقشار تحصیلکرده و روشنفکر بود
آیتالله طالقانی با طرح مسایل مورد نیاز جوانان و جامعه و مطرح کردن مسایل اساسی اسلام در زمینههای مختلف سیاسی و اجتماعی چنان زمینه و جاذبهای در مسجد هدایت ایجاد کرد که در مدت اندکی این مسجد منشأ و منبع و مرکز رشدی برای اقشار تحصیلکرده و روشنفکر شد و با وجود اعتراض بعضی از مقدس مآبان، جوانان بسیاری به این مسجد و جلسات آن اقبال نشان دادند.
با افزایش فعالیت گروههای ناسیونالیستی و مارکسیستی و با رشد و گسترش فعالیت جبهه ملی، مسجد هدایت به عنوان پایگاهی برای مبارزه با رژیم و کانونی برای رشد فکری و گسترش روابط و ایجاد تشکلهای مذهبی درآمد. در این میان بیش از همه انجمنهای اسلامی دانشگاهها مدیون آیتالله طالقانی بود. در واقع او بود که مبتکر این انجمنها بود و توانست با جذب روشنفکران دانشگاهی به مسجد هدایت، قرآن و مذهب را وارد دانشگاه بیگانه با دین و مذهب سازد و به تدریج رژیم را به چنان عقبنشینی وادار کند که برای پاسخ به علایق دینی جوانان، در دانشگاه، نمازخانه و مسجد برپا سازد.
بدین ترتیب مسجد هدایت علاوه بر اینکه پایگاهی تبلیغی و تفسیری محسوب میشد، بزرگترین رسالت تاریخی و نقش انقلابیاش، جذب نیروهای جوان و تحصیلکرده بود. به گفته بسیاری از یاران و شاگردان طالقانی، این مسجد اولین مسجدی بود که محراب و منبرش به طور آزاد در اختیار همه اقشار آگاه و صدیق بود.
آیتالله طالقانی بیریا و مردمی بود که امتیازات ویژهای برای خود قایل نبود. این پیشگامی او موجب شد که در چند مسجد فعال آن دوره مانند مسجد الجواد، مسجد قبا و حسینیه ارشاد این امر معمول و بهترین راه نزدیک شدن دو قشر از هم رمیده حوزه و دانشگاه فراهم شود.
با تداوم برنامههای مذهبی و جلسات تفسیر قرآن در مسجد هدایت انعکاس آن در جامعه و محافل مذهبی بسیاری از دانشجویان دانشگاهها و جوانان تشنه حقیقت، دسته دسته به این مسجد آمدند و پس از شرکت در برنامههای تفسیر آیتالله طالقانی از شاگردان ثابت این جلسات شدند.
علاوه بر آن بسیاری از آنان دوستان خود را نیز به این جلسات معرفی میکردند. بدین ترتیب مخاطبان اصلی و شرکتکنندگان غالب برنامههای تفسیری مسجد هدایت را جوانان تشکیل دادند. بازاریان و کسبه خیابان استامبول و خیابانهای اطراف نیز با نفوذ کلام ایشان برای ادای فرایض خود به این مسجد میآمدند و با گوش جان سپردن به بیانات وی فیض میبردند. گاه پخش آوای گرم آیتالله طالقانی از بلندگوی مسجد، جوانانی را که برای تفریح و گردش از خیابان استامبول میگذشتند، متوقف میکرد و به صحن مسجد میکشاند.
پایان پیام/
نظر شما