وقتي مميزي راه را براي سوجويان باز مي‌کند// دالان‌هاي زيرزميني کلمه

نشر زيرزميني مخصوص ايران نيست و در همه جاي دنيا اتفاق مي‌افتد اما به نظر مي‌رسد براي مبارزه با اين پديده و حمايت از حقوق هنرمندان و انديشمندان کشور بايد راهکاري انديشيد.

خبرگزاري شبستان: چند و چون کتاب‌هايي که خارج از مجراي طبيعي خود به چاپ و به فروش مي‌رسند موضوع تازه‌اي نيست. خيابان انقلاب با ويترين‌هاي پر کتابش، منظره آشنايي براي همه ساکنان دائم و موقت تهران است. جايي که کتاب‌هاي تست و کنکور بيشترين سهم را از فريادهاي آن دارند، جايي که در سال‌هاي اخير با داغ شدن بازار دانشگاه‌هاي رنگارنگ بيشترين سهم را از وجود خود به «پشت کنکوري‌ها» و «دانشگاهي‌ها» داده است اما هنوز کتابفروشي‌هاي ادبي و هنري، دست دوم‌ فروش‌ها و دستفروشان آن گوشه و کنار در حال ارتزاقند.
در ميان همهمه رفت و آمد کفش‌ها گاهي مي‌توان در پياده رو و روي لايه‌اي نازک از پارچه کتاب‌هايي را ديد که حتي با وجود بي‌کيفيت بودن هنوز سهم زيادي از بازار غيررسمي کتاب در ايران دارند. کتاب‌هاي بدون مجوز زماني جلد سفيد ناميده مي‌شدند و امروز رنگ قالب آنها خاکستري است.
کتاب‌هاي بدون مجوز را مي‌توان با توجه به درونمايه‌شان دسته بندي کرد. دسته‌اي از اين کتاب‌ها آثار ادبي هستند که مجوز انتشار ندارند. کتاب‌هاي صادق هدايت، ايرج ميرزا و فروغ فرخزاد و ... از اين دسته کتاب‌ها هستند. گاهي کتاب‌هايي که به حاشيه پياده‌روها راه پيدا کرده‌اند مقاله‌هاي فمينيستي و تحقيقات علمي در زمينه فرهنگ و تاريخ ايران را تشکيل مي‌دهد. دسته‌اي ديگر از اين کتاب‌ها بدون مجوز نيستند و صرفا به علت نياز بازار سر از کارگاه‌هاي زيرزميني افست در مي‌آورند؛ نمونه بارز اين آثار کتاب‌هاي عبدالحسين زرين کوب است. ناشر چنين آثاري در دوره‌اي دست از انتشار آثار برمي‌دارد و يا با شمارگان پايين توليد مي‌کند؛ افراد سودجو نيز نياز بازار را شناخته و دست به انتشار غيرقانوني آنها مي‌زند.
اما در اين ميان تعداد ديگري از کتاب‌هاي پياده‌رو به طور همزمان در بازار رسمي نيز يافت مي‌شود اما افراد سودجو همزمان و هزينه بسيار کم آنها را توليد کرده و با قيمتي کمتر از پشت جلد مي‌فروشند. البته گاهي ديده مي‌شود برخي کتاب‌ها در گيشه کتابفروشان رسمي هم يافت مي‌شود؛ اين کالا قاچاق محسوب مي‌شود و به همين دليل با احتياط و تنها به مشتري‌هاي به اصطلاح «قابل اطمينان» فروخته مي‌شود.
کارشناسان بر اين عقيده‌اند که کتابفروشي‌هاي حاشيه شهر و دور از پايتخت بيشترين فروشنگان کتاب زيرزميني هستند ولي به هر حال اصطلاحي ميان سوداگران کتاب رايج است که مي‌گويد اگر طالب کتابي باشي بدون شک مي‌‌‌تواني آن را در بازار انقلاب پيدا کني. کتاب‌هايي که در بازار غير رسمي توليد مي‌شوند معمولا سر از دست‌فروشي‌ها درآورده و عده زيادي از افراد تحصيلکرده و اقشار فرهنگي را به سوي خود جذب مي‌کند.
افست غير قانوني کتاب و فروش غيررسمي يک ناهنجاري است و جلو نظارت بر چاپ کتاب را مي‌گيرد اما نکته اي که اغلب خريداران در تشريح دليل خريد از دستفروشان ذکر مي‌کنند اين است که به نشر قانوني برخي آثار اعتماد ندارند در واقع مميزي ارشاد را مترادف با سانسور و گاهي دست بردن در درونمايه مي‌دانند. البته بر يک خواننده حرفه‌اي ادبيات واضح است که اين تصوير بسيار بزرگنمايي شده و در حقيقت کتاب‌ها تا اين حد دستخوش تغيير نمي‌شوند.
تنها سرمايه مادي يک نويسنده، انديشه قوام يافته در اثرش است و بايد مورد احترام و حمايت قرار گيرد تا او با اطمينان دست به آفرينش زند. بايد با ايجاد فضاي اعتماد و ارتقاي فرهنگ عمومي جامعه مطالعه کتاب را به مسير قانوني هدايت کرد. از اين رهگذر هم اهالي فرهنگ و هم قشر گسترده صنعت چاپ و نشر و توزيع و فروش کتاب منتفع مي‌شوند.
گشتي در ميدان کتاب
ميدان انقلاب تهران از مناطق شگفت‌انگيز پايتخت به شمار مي‌رود، محدوده‌اي که تقريبا مردم از همه گروه‌ها و طبقات اجتماعي در آن رفت و آمد دارند اما بيشترين شهرت ميدان انقلاب به دانشگاه و کتابفروشي‌هايش است و بسياري معتقدند هر کتابي که بخواهيد ناياب و کمياب در اين منطقه از شهر مي‌توان پيدا کرد.
وقتي از ميدان انقلاب به سمت دانشگاه تهران حرکت مي‌کنيد، در ظاهر کتابفروشي‌هاي متعددي را مي‌بينيد که در ويترين آنها سهم کتاب‌هاي آموزشي و به اصطلاح کنکوري و تست از ديگر حوزه‌ها بيشتر است و کاملا شرايط طبيعي دادوستد هم در جريان است، اما کافي است در ميان همهمه تاکسي‌ها و اتوبوس‌ها و مردمي که دائم از اين سو به آن سوي خيابان و مغازه‌ها در حرکت هستند، کمي گوش‌هاي‌تان را تيز کنيد تا صدايي را بشنويد: کمياب، ناياب، رمان، شعر، ممنوعه بيا داخل!!
اين روزها اگرچه بيشتر پديده‌هايي همچون موسيقي يا سينماي زيرزميني نامشان در ميان مردم و برخي رسانه‌ها مطرح مي‌شود، اما واقعيت اين است که از ديرباز کتاب‌هاي فراواني بوده‌اند که بنا به دلايل مختلف از مسير طبيعي انتشار عبور نمي‌کردند، اما اين روزها به اعتقاد بسياري از کارشناسان بازار کتاب‌هاي زيرزميني رونق بيشتري نسبت به سال‌هاي دور گرفته است.
سودجويي با انگيزه‌هاي غير فرهنگي
رضا حاجي‌آبادي، مدير نشر هزاره ققنوس و موسس انجمن ناشران دفاع مقدس در اين رابطه مي‌گويد: کساني که به شکل غير رسمي وارد جريان نشر مي‌شوند عمدتا به دنبال سودجويي هستند و به هيچ عنوان انگيزه فرهنگي ندارند.
وي ادامه مي‌دهد: من چندان معتقد به برخوردهاي مقطعي و انتظامي نيستم، اما در حوزه سينما يا موسيقي زيرزميني که در مقايسه با کتاب پديده‌هاي جديدتري هستند، شاهد بوده‌ايم که مسوولان برخوردها و احساس مسووليت بيشتري داشته‌اند، اما در گوشه و کنار مراکز کتابفروشي مانند ميدان انقلاب شاهد فعاليت خيلي طبيعي دستفروش‌ها و افرادي هستيم که کتاب‌هايي را مي‌فروشند که مسير طبيعي نشر را طي نکرده‌اند.
حاجي‌آبادي درباره دلايل اين پديده مي‌گويد: وقتي ما مي‌گوييم کتاب‌هاي زيرزميني ذهن همه به سوي کتاب‌هايي مي‌رود که از نظر مجوز مشکل داشته‌اند در صورتي که برخي کتاب‌هاي استاداني که سال‌ها پيش فوت کرده‌اند مانند دکتر زرين‌کوب که ناشر يا وارثان آنها کوتاهي کرده‌اند توسط سودجويان با چاپ و کيفيتي نازل وارد بازار زيرزميني مي‌شود.
ضرورت احياي آثار چاپ قديم
در همين رابطه احمد نثاري، مديرعامل انتشارات اميرکبير هم احياي آثار چاپ قديم را يکي از راه‌هاي مبارزه با نشر غيرقانوني کتاب مي‌داند و مي‌گويد: بسياري از آثار چاپ قديم اکنون در بازار ناياب هستند و اگر اين آثار با کيفيتي مناسب و با اصلاحات لازم تجديد چاپ شوند، قطعا سهم عمده‌اي از سوء‌استفاده‌ها از ميان مي‌رود.
نقص نظام صدور پروانه نشر
اما علي شجاعي صائين، مديرعامل خانه کتاب که وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است مهم‌ترين دليل وجود چنين پديده‌اي را در نقص نظام صدور پروانه نشر مي‌داند و مي‌گويد: بايد در نظام صدور پروانه نشر در کشور بازبيني جدي انجام شود. او ادامه مي‌دهد: در حال حاضر نزديک به 10 هزار پروانه نشر معتبر به ناشران اعطا شده است که از اين ميان تنها حدود 4000 ناشر فعال هستند و باقي اثري توليد نمي‌کنند.
مديرعامل خانه کتاب دليل ديگر اين ماجرا را در حوزه توليد اثر مي‌داند و مي‌گويد: با مردم بايد به زبان خودشان سخن گفت و هنگامي که ميان نويسنده و مردم فاصله ايجاد مي‌شود به طور طبيعي برخي سودجويان با استفاده از اين مساله در پوشش‌هاي دروغين آثاري بازاري و بي‌ارزش توليد مي‌کنند که مورد استقبال عامه مردم هم قرار مي‌گيرد.
اين در حالي است که برخي از نويسندگان و ناشران يکي از دلايل رشد کتاب‌هاي زيرزميني را تنگناها و مسير کند صدور مجوز توسط وزارت ارشاد عنوان کردند که باعث مي‌شود، برخي از مولفان تاب انتظار طولاني‌مدت را نياورند و ناگزير کتاب و اثرشان سر از بازار زيرزميني در مي‌آورد.
سوء‌استفاده از فضاي رسمي صدور مجوز
مديرعامل خانه کتاب در همين رابطه هم پاسخ‌هايي دارد و مي‌گويد: برخي سوء‌استفاده‌ها از فضاي رسمي صدور مجوز در کشور هميشه وجود دارد و ممکن است کتابي تنها با تغيير در يکي دو جمله بتواند وارد بازار شود، ولي اين اثر با عنوان نسخه اصلي يا نسخه کامل از مبادي غير رسمي وارد بازار مي‌شود و انگيزه‌ها براي خريد آن تحريک مي‌شود.
در پايان بايد اين نکته را هم يادآوري کرد که تقريبا در بسياري از کشورهاي جهان چنين بازار زيرزميني در حوزه نشر وجود دارد، اما آنچه که در ايران بيشتر از هر جاي ديگري آسيب مي‌بيند حقوق معنوي و بحث مالکيت حقوقي نويسندگان و پديدآورندگان کتاب است که مغفول مانده است.
پايان پيام/
کد خبر 1463

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha