خبرگزاری شبستان: حزب اسلامی جمهوری آذربایجان در اوایل استقلال این کشور و در 22 سپتامبر سال 1992م.، با دبیر کلی مرحوم «حاج علیاکرام علیاف»، در وزارت کشور جمهوری آذربایجان به ثبت رسید و پس از 4 سال فعالیت رسمی، در سال 1996م.، مجوز فعالیتش از سوی دولت لغو شد. اقدام دولت جمهوری آذربایجان در لغو مجوز حزب اسلامی به دنبال بازدید یک هیئت آمریکایی از دفتر حزب و نیز تداوم فعالیتهای اسلامی این حزب صورت گرفت. اعضای هیئت آمریکایی که مأموران امنیتی سیا بودند و در پوشش هیئت آموزشی به باکو سفر کرده بودند، در دفتر حزب اسلامی، افزون بر عکس حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری، تصویر رییسجمهور وقت ایران را نیز مشاهده کردند و از دبیر کل حزب جملاتی شنیدند که شنیدههای قبلی آنان را به یقین تبدیل نمود.
مرحوم حاج علیاکرام به آنان گفته بود: «ما طرفدار اسلامی هستیم که در قرن حاضر امام خمینی(ره) منادی و آیتالله خامنهای مدافع و مفسر آن است. هدف حزب ما این است که زمینه را برای حاکمیت ارزشهای دینی مساعد کند. دموکراسی غربی برای ما ارزشی ندارد... اگر اسلام در جامعه عملی شود، همهی آن ارزشها نیز تحقق مییابد» [1]
هیئت آمریکایی، که پس از ملاقات با اعضای ارشد حزب اسلام، متوجه عمق نفوذ معنوی و تأثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران در اذهان آنان شده بود، تداوم فعالیت این حزب با بیش از 200 هزار نفر عضو را در تضاد با سیاستهای کشور خود در جمهوری کوچک ولی استراتژیک آذربایجان دید و از این رو از دولت جمهوری آذربایجان خواست به فعالیت این حزب پایان دهد. دولتمردان آذری نیز، افزون بر اجرای درخواست یاد شده، مسئولین ارشد حزب را دستگیر نمودند و حتی رییس دفتر حزب اسلامی را نیز به شهادت رساندند. حزب اسلامی جمهوری آذربایجان گرچه در سال 1996م. با لغو مجوز و دستگیری سران خود مواجه شد، اما به فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و دینی خود ادامه داد. این حزب امروز به مهمترین جریان مخالف سیاستهای ضداسلامی در جمهوری آذربایجان تبدیل شده است و در راستای دفاع از فرهنگ، هویت و مذهب تاریخی مردم این کشور فعالیت میکند.
وضعیت کلی و جایگاه حزب اسلامی جمهوری آذربایجان
حزب اسلامی جمهوری آذربایجان پس از ممنوعیت حجاب اسلامی در مدارس متوسطهی جمهوری آذربایجان که از آذر ماه سال 89 شروع شده است، نقش واقعی خود را به نمایش گذاشته و در حقیقت با شروع «نهضت مقاومتی حجاب» جریان اسلامی آذربایجان را وارد فاز تازهای کرده است که در این میان بازخوانی آخرین سخنرانی رییس حزب اسلامی آذربایجان در اعتراض به ممنوعیت حجاب اسلامی در مدارس متوسطهی آذربایجان و نوع برخورد دولت با این موضوع، ضمن مشخص نمودن وضعیت کلی حزب تا حدودی جایگاه آن را نیز مشخص مینماید.
دکتر «صمداف» در تاریخ 12 دی ماه سال 89 در جلسهی مسئولین شعب حزب اسلامی آشکارا سیاستهای دولت باکو را یادآور سیاستهای معاویه و یزید دانست و از سیستم اداری مبتنی بر رشوه، فقر شدید مردم، تبعیض و بیعدالتی، فساد اخلاقی، تاراج اموال عمومی توسط دولت و بیتوجهی به اشغال قره باغ انتقاد کرد. وی سیاستهای دولت «الهام علیاف» را با سیاستهای سال 1937م. کمونیستها مقایسه کرده و با اشاره به حوادث ظهر عاشورا و تلاش امویان برای مبارزه با حجاب اهل بیت(علیهالسلام) اظهار داشت: «امروز نیز در کشور مسلماننشین ما به حجاب دخترانمان دست درازی میشود.»
دکتر صمداف در ادامهی آن سخنرانی تاریخی گفت: «امروز دولت ما به صورت کامل در اختیار صهیونیستها قرار گرفته و منشأ واقعی اقدامات ضددینی جاری در آذربایجان رژیم صهیونیستی است.» رییس حزب اسلام که یقیناً میدانست هزینهی این افشاگری خود را خواهد پرداخت در ادامهی خطاب به امام حسین(علیهالسلام) عرض کرد: «یا حسین(علیهالسلام) این مسائل را برای رضای خدا و در راه تو گفتم، یا حسین اگر در عاشورا نبودیم تا یاریت کنیم، امروز برای یاری دینت به پا خواستهایم.» [2]
پس از سخنرانی یاد شده که علیرغم تمامی محدودیتهای رسانهای اسلامگرایان، بازتاب بیسابقهای در سایتها و فضای مجازی آذربایجان داشت، دولت جمهوری آذربایجان، دستگیری فعالان اسلامی را با انواع اتهامهای بیاساس مانند نگهداری مواد مخدر، نگهداری سلاح، خیانت به وطن و... آغاز کرد که هماکنون بیش از 100 نفر از اسلامگرایان در زندان به سر میبرند که در این میان تنها احکام محکومیت دکتر صمداف به عنوان رییس حزب اسلامی، معاون، دو تن از منصوبین رییس و دو نفر از روحانیون حزب اسلامی جمهوری آذربایجان در مجموع 66 سال حبس میباشد که در این میان، تعداد زیادی از احزاب و شخصیتهای سیاسی – اجتماعی آذربایجان از جمله رییس حزب مساوات، حزب جبههی خلق، حزب سبز، حزب فضیلت، جمعیت روشنفکران انجمن دفاع از آزادی وجدان و... به دفاع از دکتر صمداف پرداخته و حبس وی را سیاسی عنوان نمودهاند.
با توجه به ساختار امنیتی موجود در جمهوری آذربایجان و حساسیت کاذبی که در خصوص حزب اسلامی ایجاد شده است، حمایت معنوی ایران بایستی از کلیت جریان اسلامی آذربایجان و نه صرف حزب اسلامی باشد. ضمن اینکه تلاش برای ایجاد وحدت بین گروههای مختلف مذهبی در جمهوری آذربایجان یکی از الویتهای اساسی محسوب میگردد.
هماکنون پس از اتفاقهای یاد شده، حزب اسلامی جمهوری آذربایجان علیرغم اینکه از وجود رهبری و سایر اعضای ارشد خود محروم شده ولی به عنوان مهمترین نهاد مخالف سیاستهای ضددینی مطرح گردیده و دولتمردان آذری از جمله «رامیز مهدیاف» رییس نهاد ریاست جمهوری آذربایجان؛ این حزب و عموم اسلامگرایان را چالش اساسی دولت باکو معرفی کرده است.
البته علاوه بر این اظهارنظرها؛ مقایسهی رفتار دولت باکو با حزب اسلامی و احزاب مخالف غربگرا نیز مبیّن واهمهی آنان از حزب اسلامی میباشد. طی 2 سال گذشته مسئولین این حزب بارها درخواست صدور مجوز به منظور برگزاری تجمع اعتراضآمیز نمودهاند که با مخالفت حاکمیت مواجه شده ولی غربگرایان توانستهاند چند نوبت مجوز تجمع اخذ نمایند. ضمن اینکه تعداد بیش از 20 برابری زندانیان سیاسی اسلامگرا نسبت به زندانیان سیاسی غربگرا مبیّن برخی واقعیتهای جامعهی آذربایجان است.
حزب اسلامی در آخرین اقدام خود توانست با سلسله اقدامهای اعتراضی، مانع برگزاری رژهی همجنسبازان در جمهوری آذربایجان گردد که در این میان نقش بیانیهی رییس محبوس حزب که مردم جمهوری آذربایجان را به مقاومت در برابر سیاستهای ضداسلامی و ضدانسانی فراخواند بسی ارزشمند بود.
ماهیت و ارزشهای حزب اسلامی
اکنون بر اساس آنچه از وضعیت کلی حزب اسلامی آذربایجان مورد اشاره قرار گرفت و با توجه به مرامنامهی این حزب میتوان ارزشهای حاکم در این حزب را همان ارزشهای الهی و اسلامی دانست که نمود آن در برخی اقدامها و سیاستهای حزب قابل مشاهده است.
از جملهی این اقدامها میتوان به این موارد اشاره نمود:
1. تلاش برای تعمیق باورهای دینی مردم از راه تبلیغات دینی، بزرگداشت مناسبتهای اسلامی، طرح مسئلهی تقلید، معرفی مراجع تقلید و...؛
2. مقابله با سطحینگری و انواع خرافات رایج یافته در باورهای دینی؛
3. تلاش برای آشناسازی مردم مسلمان با آموزههای اسلامی از جمله لزوم حجاب، حرمت شرابخواری، حرمت قمار و...؛
4. مقابله با نفوذ دشمنان جهان اسلام از جمله رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان؛
5. ترویج مفاهیم دینی از جمله فرهنگ جهاد و شهادت برای آزادی قرهباغ؛
6. تلاش برای تحکیم روابط جمهوری آذربایجان با کشورهای اسلامی همسایه از جمله ایران و ترکیه؛
7. جایگزینی نگاه اسلامی به جای جای نگاه قومگرایانه در سیاست داخلی و خارجی؛
8. اعتراض به فاصلهی طبقاتی، تبعیض اجتماعی و قومی، سیستم اداری مبتنی بر رشوه، فساد مالی، ترویج فرهنگ بیبندوباری و اباحهگری از سوی رسانههای تصویری دولتی و شبه دولتی و... .
اهداف بلندمدت و کوتاه مدت حزب اسلامی
بر اساس اعتقادها و باورهای بنیانگذاران و رهبران کنونی حزب که در سخنرانیهای این افراد مشهود است و نیز با توجه به اساسنامه و عملکرد این حزب، میتوان زمینهسازی برای تحقق حاکمیت اسلام در جمهوری آذربایجان با 95 درصد جمعیت مسلمان را هدف بلند مدت حزب اسلامی آذربایجان دانست.
البته در حال حاضر مسئولین حزب اهداف کوتاه مدت خود را چنین مشخص مینمایند:
1. پایان دادن به حبس غیرقانونی رییس و اعضای ارشد حزب؛
2. پایان دادن به سیاستهای ضددینی مانند ممنوعیت حجاب در مدارس متوسطه، ممنوعیت صدور اسناد هویتی با عکس دارای پوشش اسلامی، ممنوعیت عزاداری خیابانی و... از سوی دولت؛
3. برنامهریزی برای ترویج فرهنگ عفاف به جای فرهنگ برهنگی غرب؛
4. تأسیس شبکهی تلویزیونی با رویکرد اسلامی؛
5. متقاعد نمودن دولت به آزادسازی قرهباغ از راه روی آوردن به باورهای شیعی مردم؛
6. کمک به حل برخی مشکلات و معضلات اجتماعی و اقتصادی مردم از راه الزام دولت به انجام اصلاحات مورد نیاز؛
و...
ضرورت حمایت معنوی ایران اسلامی از جریان اسلامی جمهوری آذربایجان
موضوع مهمی که در این راستا مدتها از نظر دستگاه دیپلماسی و محافل علمی، فرهنگی و رسانهای ایران اسلامی مغفول مانده بود، لزوم حمایت و پشتیبانی از جریان اسلامی جمهوری آذربایجان است که البته اخیراً به دنبال تشدید اقدامهای دینستیزانه و نیز ضدایرانی در جمهوری آذربایجان و بهویژه پس از علنی شدن تلاش رژیم صهیونیستی به منظور استفاده از جمهوری آذربایجان به منظور اعمال سیاستهای ضدایرانی مورد توجه قرار گرفته است. نقش صهیونیستها در تداوم سیاستهای ضددینی دولت باکو زمانی بیشتر آشکار میگردد که بدانیم این رژیم در اجرای طرح خاورمیانهی جدید و نیز استراتژی اتحاد پیرامونی جدید خود، توجه وافری به جمهوری آذربایجان داشته و سیاستهای ضداسلامی دولت جمهوری آذربایجان پس از سفر سال 88، «شیمون پرز» به باکو تشدید شده و در ملاقات اخیر الهام علیاف و شیمون پرز که در حاشیهی اجلاس جهانی اقتصاد برگزار شد، رییسجمهوری رژیم صهیونیستی به صورت ویژه از سیاستهای آقای الهام علیاف تقدیر نمود. بیان نکاتی پیرامون حمایت معنوی ایران از جریان اسلامی جمهوری آذربایجان ضروری به نظر میرسد:
- با توجه به اشتراکهای عمیق تاریخی، فرهنگی و مذهبی ایران و جمهوری آذربایجان و نیز نظر به روشن بودن آموزههای دینی و صراحت قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در حمایت از نهضتهای آزادی بخش و همچنین با توجه به عرف بینالمللی و رویهی برخی قدرتهای فرامنطقهای که بدون هیچگونه اشتراکی با مردم جمهوری آذربایجان در تحولات این کشور نقشآفرینی مینمایند، در ضرورت عقلی، دینی و قانونی حمایت معنوی از جریان اسلامی جمهوری آذربایجان هیچگونه تردیدی وجود ندارد.
بر اساس اعتقادها و باورهای بنیانگذاران و رهبران کنونی حزب که در سخنرانیهای این افراد مشهود است و نیز با توجه به اساسنامه و عملکرد این حزب، میتوان زمینهسازی برای تحقق حاکمیت اسلام در جمهوری آذربایجان با 95 درصد جمعیت مسلمان را هدف بلند مدت حزب اسلامی آذربایجان دانست.
- با توجه به ساختار امنیتی موجود در جمهوری آذربایجان و حساسیت کاذبی که در خصوص حزب اسلامی ایجاد شده است، حمایت معنوی ایران بایستی از کلیت جریان اسلامی آذربایجان و نه صرف حزب اسلامی باشد. ضمن اینکه تلاش برای ایجاد وحدت بین گروههای مختلف مذهبی در جمهوری آذربایجان یکی از الویتهای اساسی محسوب میگردد که میتواند از شدت برخوردهای سلبی دولت کم کند.
- به نظر میرسد بیش از هر موضوعی بایستی دستگاه دیپلماسی کشور با کنار گذاشتن برخی محذورات خود ساخته که در عمل نیز هیچ کمکی به منافع ملی کشور نمینمایند با تأکید و احترام بر استقلال و تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان، در قبال سیاستهای ضداسلامی و ضدایرانی دولت این کشور که تحت تأثیر صهیونیستها صورت میگیرد موضعگیری نموده و به صورت شفاف حمایت خود از خواست مردم جمهوری آذربایجان مبنی بر احترام به ارزشهای اسلامی و پایان یافتن سیاستهای ضددینی را اعلام نماید.
- محافل علمی کشور به ویژه دانشگاههای شمالغرب کشور بایستی با ایجاد و گسترش روابط علمی و فرهنگی خود با دانشگاههای باکو زمینههای لازم برای تبادل استاد و دانشجو را فراهم آورند، بدیهی است گفتمانسازی بر پایهی مبانی دینی و نیز فرهنگ تاریخی مردم جمهوری آذربایجان در بلندمدت تأثیرات مثبتی خواهد داشت. انجام پروژههای مشترک علمی و فرهنگی توسط دانشگاهیان دو کشور در مواردی مانند شناسایی علما و اندیشمندان آذربایجان در گذشته میتوانند ریشههای مذهبی مردم جمهوری را نشان دهند.
- نخبگان فرهنگی و اجتماعی ایران اسلامی میتوانند با سفرهای انفرادی و گروهی به جمهوری آذربایجان و شناخت واقعی مردم این کشور در تعمیق اندیشههای اسلامی در بین اقشار مختلف مردم این کشور مفید واقع شوند.
- فعالان اقتصادی و تجاری ایران به ویژه مناطق شمالغرب کشور بایستی در امر سرمایهگذاریهای اقتصادی در جمهوری آذربایجان و ایجاد اشتغال برای جوانانی که به دلیل گرایشهای دینی و نیز تحصیل در حوزههای علمیه، امکان ورود به بازار کار از آنان سلب شده است، ضمن انجام فعالیت اقتصادی، در زمینهی حل مشکلات معیشتی اسلامگرایان نیز اقدام نمایند. ضمن اینکه این اقدام در دراز مدت به افزایش سطح روابط تجاری دو کشور کمک خواهد نمود. بدیهی است دولتمردان جمهوری اسلامی ایران، میبایست مقدمات این مهم را فراهم آورند.
- فعالان رسانهای ایران اسلامی، بنا به ضرورتهای پیش گفته بایستی اخبار جمهوری آذربایجان را در صدر اخبار منطقهای و بینالمللی خود قرار دهند و به این ترتیب، خلأ رسانهای اسلامگرایان آذری را رفع نموده و سیاستهای ضددینی جاری در جمهوری آذربایجان را به گوش دنیا برسانند. همچنین این رسانهها بایستی با پردازش مسائل تاریخی منطقهی قفقاز، در خصوص تحریفات تاریخی این منطقه - که بسترساز برخی سیاستهای ضدایرانی و ضداسلامی محافل ضدایرانی آذربایجان محسوب میگردد - روشنگری نمایند.
- مجموع اندیشمندان علمی حوزوی و دانشگاهی و نیز فعالان رسانهای و فرهنگی بایستی در خصوص توطئهی محافل ایران ستیز آذری که در صدد سلب اعتماد مردم جمهوری آذربایجان از ایران اسلامی هستند و برای این منظور مسائلی مانند روابط ایران و ارمنستان و تبلیغات دروغینی مانند عدم کمک ایران به مسلمانان آذری را مطرح میکنند، مراقب بوده و با تبیین حقایق و واقعیتهای موجود افکار عمومی آذربایجان را متوجه کمکهای همه جانبهی ایران به آذربایجان در زمان مناقشهی قرهباغ و پس از آن بنمایند.
- فعالان حقوقی ایران اسلامی بایستی در راستای دفاع از حقوق شیعیان جمهوری آذربایجان اقدام نموده و از راه طرح موضوع در محاکم بینالمللی نسبت به نقض حقوق بشر در کشور جمهوری آذربایجان اعتراض نمایند.
- سیستم درمانی و بهداشتی کشور بایستی با توجه به مراجعت قابل توجه اتباع آذری به مناطق شمالغرب کشور جهت دریافت خدمات درمانی، برنامهریزی مناسبی صورت گرفته و ضمن ارائهی خدمات درمانی با کیفیت در خصوص رعایت کرامت انسانی و اسلامی آنان نیز اقدامهای بیشتری انجام دهد.
- وجود بارگاه امام رضا(علیهالسلام) در مشهد مقدس که آذریها علاقه به زیارت آن دارند فرصت مغتنمی برای مراجع ذیربط محسوب میگردد تا نسبت به عمق بخشی آموزههای دینی زائران آذری اقدام نمایند.
یادآوری این نکته ضروری است که راهکارهای ارائه شده در این نوشتار، تنها بخشی از اقداماتی است که میتوان انجام داد. موارد دیگری نیز وجود دارد که ارائهی آن در این مقوله نمیگنجد.(*)
به نقل از گروه بین الملل برهان
پایان پیام/
نظر شما