غرض ورزی یا سهل انگاری نشر چشمه!؟

مهمترین مورد ممیزی نشر چشمه، انتشار کتابی است که در آن به امام سوم شیعیان توهین شده است که نویسنده آن در بین اهالی هنر، نام آشنایی دارد.

به گزارش خبرنگار شبستان، لغو امتیاز نشر چشمه موضوعی است که چند وقتی بر سر زبان ها افتاده است، اما دو روز پیش «بهمن درّی» معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد طی گفت‌وگویی، موارد و مشکلات نشر چشمه را تشریح کرد و پرده از لغو امتیاز این نشر برداشت. در صحبت های درّی به این موضوع تاکید شده بود که موارد مختلف زیر پا گذاشتن قانون از طرف این انتشارات وجود دارد، اما مهمترین مورد ممیزی چشمه، انتشار کتابی است که در آن به امام سوم شیعیان توهین شده است که نویسنده آن در بین اهالی هنر، نام آشنایی دارد. در زیر با نگاهی به گذشته به بررسی تحلیلی وقایعی که طی 4 سال گذشته از سوی برخی صورت گرفته است را تشریح می کنیم.

 

 

برداشت اول: نگاهی به گذشته
آبان و آذر ماه سال 1388، محمد رحمانیان نمایشنامه ای با عنوان «روز حسین» را برای اجرا در تماشاخانه ایرانشهر آماده می کرد. این نمایش که تمرینات آن از اول آبان ماه آغاز شده بود و بر اساس اخبار منتشر شده انتظار می رفت از ابتدای ماه محرم در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه برود، هنوز بازبینی نشده بود و در حین تمرینات آن، «سید صادق موسوی» رییس وقت شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی اعلام کرد که متن این نمایش مورد تایید قرار نگرفته است. وی در این باره اظهار کرده بود: متن نمایش «روز حسین» تصویب نشده است و تا زمانی که این متن تصویب نشود، این نمایش بازبینی نمی‌شود.

 


محمد رحمانیان که چند سالی است به واسطه کارگردانی آثار مذهبی، وارد فضای تازه ای در زمینه کارگردانی تئاتر شده، قصد داشت تا «روز حسین» را همزمان با ایام محرم روی صحنه برد تا تئاتر ایران غیر از تعزیه در زمینه تئاتر مدرن هم دستاوردی جدی با موضوع حماسه عاشورا داشته باشد!


این نمایش با حضور بازیگرانی چون علی عمرانی، اسماعیل بختیاری، بهرام ابراهیمی، رضا مختاری، مهتاب نصیرپور، خسرو احمدی، افشین هاشمی، مهران امام‌بخش، علی سلیمانی، علی میلانی، بهادر ابراهیمی، ایده ابوطالبی، اشکان خطیبی و ترانه علیدوستی آغاز شده بود که با ممیزی ریاست وقت شورای نظارت و ارزشیابی مرکز هنرهای نمایشی، جلوی اجرای آن گرفته شد.

 

 

 

برداشت دوم: صحبت‌های معاون فرهنگی درباره تخلفات چشمه
بهمن درّی در گفت‌وگویی وضعیت نشر چشمه را از نظر اداره کل حقوقی ارشاد به گونه‌ای عنوان کرده که باید 2 سال پیش بسته می‌شد. وی خاطرنشان کرد: مدیرکل حقوقی ارشاد مسوولیت را بر عهده خود ما گذاشت و گفت هیچ مسوولیتی در این زمینه بر عهده نمی‌گیرد. ما همه تلاش‌مان را کردیم ولی متاسفانه خود دوستان روندی را در پیش گرفتند که به تعلیق و سپس تعطیلی کامل و لغو امتیاز انجامید.


درّی گفت: ما همه تلاش‌مان را در ارتباط با این نشر انجام دادیم. مثلا دستور دادم کل کارهایی که از این انتشارات غیرقابل انتشار تشخیص داده شده بود توسط کارشناسان دیگری هم بررسی شود تا ببینیم آیا مشکل همین است که دیدیم نه واقعا این گونه نبود. توجه داشته باشید زمانی شما کتابی ارائه می‌کنید و غیر قابل انتشار تشخیص داده می‌شود و مساله خاصی نیست ولی زمانی که این غیرقابل انتشارها تعدادشان زیاد می‌شود و حجم اصلی کار ناشر را دربر می‌گیرد آن هنگام نشان‌دهنده نوعی کجروی و ترویج تفکری خاص و مضر و غلط است. باز هم ما گفتیم یک فرصت بدهیم که اصلاح کنند شاید با درایت لازم بتوانند مسیر خودشان را اصلاح کنند اما متاسفانه کار به اینجا رسید که این انتشارات کتابی عرضه کرد که سراسر ضد قیام کربلا و ضد امام حسین(ع) بود.


وی افزود: تکرار تخلفات و تعرض به امام حسین(ع) و قیام عاشورا توسط نشر چشمه منجر به لغو پروانه و ارجاع پرونده این نشر به مراجع قضایی شد. به هر حال مشکلات این ناشر بیش از این چیزی است که مردم و اهل قلم می‌دانند و متاسفانه جو رسانه‌ای کاذب هم ایجاد می‌شود و ناشر هم به هر حال بدش نمی‌آید یک جور مطرح شود.

 

 

برداشت سوم: ادعاهای مدیر نشر چشمه
اما در این گیر و دار، مدیر نشر چشمه و وابستگان به این انتشارات و جریان نیز در این میان ساکت نبودند و با رسانه های مختلف داخلی و خارجی در این مورد صحبت هایی را به میان آوردند.
«حسن کیاییان» مدیر نشر چشمه در این‌باره در نوشته ای به روزنامه شرق امروز گفته است: بیش از پنج ماه از شروع تعلیق این انتشاراتی می‌گذرد و در حقیقت پاداش 30سال کارکردن در چار‌چوب قوانین جاری به نشر چشمه داده شده؛ ناشری که در این 30 سال حتی یک صفحه کتاب بدون مجوز منتشر نکرده است.


از زمان ابلاغ شفاهی تعلیق این انتشارات (18/10/90) تا‌کنون دو‌بار موفق به دیدار با آقای دری شدم که در گفت‌وگوی نخست (28/11/90) ضمن شنیدن توضیحات ایشان درباره دلایل تعلیق نشر‌چشمه مواردی از مشکلات فرا‌راه ناشران را در ارتباط با ممیزی به اطلاع ایشان رساندم که اهم آن، این بود که اصلی‌ترین مشکل ممیزی جاری و ساری در آن وزارتخانه ساختاری و‌درصدی هم معلول تفاوتی است که در بضاعت ادبی بررسان محترم وجود دارد. بنا‌براین چه بسیار‌ند کتاب‌هایی که به مشکل ممیزی برخور‌دند ولی چنانچه با نگاهی دیگر یا توسط بررسی دیگری خوانده می‌شد اجازه انتشار می‌یافت.


جان‌کلام در آن گفت‌وگو بود و مثال‌هایی را هم در اثبات درستی سخنم آوردم. از جمله کتاب مورد بحث ایشان در آن گفت‌وگو، کتاب نمایشنامه‌ است از آقای «محمد رحمانیان»، کارگردان صاحب‌نام تئاتر ما با نام «روز‌حسین» که به قیام حضرت امام حسین(ع) و جنایاتی که لشکریان یزید نسبت به ایشان و خاندان‌شان مرتکب شده‌اند پرداخته است. این اثر سومین نمایشنامه از سه‌گانه‌ای بود که دو بخش اول و دوم آن به نام‌های «پل و اسب‌ها» پیشتر روی صحنه آمده و در برخی از جشنواره‌های مذهبی برنده جوایزی نیز شده بودند. طرح اولیه این نمایشنامه توسط مسوولان بخش تئاتر تایید شده بود و دست‌نوشته آن در سال 1389 برای انتشار همزمان با اجرای نمایشنامه به این انتشاراتی سپرده شد که حروفچینی و جهت بررسی تحویل اداره کتاب وزارت ارشاد شد.


این نمایشنامه در زمان اجرا به مشکل برخورد و مولف پس از قطع امید از روی صحنه بردن آن از نشر چشمه خواست تا از انتشار آن انصراف دهد و این انتشاراتی هم در همان زمان طی نامه‌ای به اداره کتاب خواستار عودت اثر به ناشر شد و به این ترتیب پرونده کتاب بسته شد. در آن مقطع عدم اجرای نمایشنامه با اظهارنظرات گوناگونی مواجه شد و برخی از کارشناسان این اثر را یکی از مهم‌ترین آثار درام در ادبیات معاصر نامیدند و از آقای «دکتر حسینی» وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی خواهان رفع مشکل آن شدند.


جناب آقای دکتر حسینی در همان تاریخ در گفت‌وگویی که هنوز روی سایت‌های مختلف وجود دارد درباره این اثر اظهار‌نظر کردند که «نمایشنامه مشکلاتی داشت که هنرمند حاضر نشد اصلاحات لازم را انجام دهد بنابر‌این طبیعی است که این نمایش اجازه به صحنه رفتن پیدا نکند.» ملاحظه می‌کنید که جناب آقای دکتر حسینی معتقد بودند این نمایشنامه مشکلاتی دارد و کل آن را مردود ندانستند.


حسن کیاییان درباره گفت‌وگویش با درّی، مدعی شده است: «احتمالا به دلیل زمان زیادی که از جلسه اینجانب با جناب آقای دری گذشته جزییات گفت‌وگو را به یاد ندارند‌. بنده در زمان ملاقات با ایشان این اثر را خوانده بودم و حتی فرازی از کتاب را به عنوان بخشی از پیام آن برای ایشان باز‌گو کردم (که امیدوارم با این توضیح آن را به یاد آورده باشند‌). فراز بیان‌شده از کتاب (‌نقل به مفهوم‌) این بود که چند روز پس از فاجعه عاشورا پیکی به حضور ام‌البنین می‌رسد تا خبر شهادت فرزندان‌شان را به ایشان بدهد‌. ابتدا می‌گوید فرزند کوچکت شهید شده است‌. ام‌البنین در پاسخ می‌گوید حسینم چه شد‌؟ پیک همچنان از شهادت سومین و دومین و آخرسر فرزند ارشد بانو، حضرت ابوالفضل، خبر می‌دهد و هربار از این مادر داغدار پاسخ می‌شنود که‌: حسینم چه شد‌؟ چه کسی می‌تواند این قسمت‌های کتاب را بخواند و متاثر نشود‌؟ و به معاون محترم فرهنگی عرض کردم که وقتی نویسنده‌ای در چند سطر با این زیبایی و تاثیر‌گذاری سخن از حقانیت، مظلومیت و نیز محبوبیت حضرت ابا‌عبدالله می‌راند مشخص است که سمت‌‌وسوی کتاب چیست و پیام اصلی کتاب کدام است‌. باقی مطالب شاخ‌وبرگ آن است و حتی چنانچه بررسان محترم شما با جمله یا جملاتی از این اثر مشکل داشته باشند زیبنده‌تر آن بود که نسبت به جرح‌وتعدیل این جملات اقدام می‌شد. در شهر زادگاهم در ایام عزاداری محرم دیده‌ام حتی کسانی را که از اقلیت‌های دینی بوده‌اند و جهت همراهی با عزاداران حسینی لباس سیاه می‌پوشیدند‌.

 

 

برداشت پایانی: غرض ورزی و سهل انگاری چشمه
سخن این ناشر به مانند این است که اگر یک راننده تاکسی که در خط میدان آزادی کار می کند و دائم برای جذب مسافر فریاد می زند: آزادی، آزادی! را یک هوادار نظام دموکراسی و آزادی اجتماعی قلمداد کنیم.


این نمایشنامه با تاکید بر فرازهایی از آن قابل بررسی نیست و باید کلیات آن با نظر ناظران بررسی شود و جای تعجب است که یک ناشر با تجربه، خود از درک اشکالات عاجز بوده و از نگاه رسمی و غالب جامعه شناخت ندارد.

 

پایان پیام/

کد خبر 140456

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha