خبرگزاری شبستان: دوازدهمین اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری های شانگهای در حالی به کار خود پایان داد، که می توان امیدوار بود این اجلاس نقطه آغازی برای عبور این پیمان از دوره انفعال به دوران بلوغ باشد.
آنچه تا کنون در ارتباط با اهداف و چشم اندازهای پیش روی سازمان همکاری شانگهای وجود داشته تا حدود زیادی مبهم بوده است. مرور روندها در نشستهایی که در این مدت سازمان همکاری شانگهای انجام داده است، حاکی از آن است که بر مسائلی از قبیل تروریسم، افراط گرایی، جدایی طلبی، جنایات سازمان یافته، قاچاق مواد مخدر و مسائلی تازه تر مانند تعاملات فرهنگی و ایجاد باشگاه انرژی تمرکز داشته و بر ضرورت تقویت همکاری در این حوزهها تاکید شده است. اما اقدام عملی و قابل اعتنایی در این رابطه به تصویب نرسیده است.
همچنین رویکرد ضد غربی ایران و تلاش آن برای استفاده از ظرفیت این سازمان در تقابل باغرب صرف نظر از برخی تنشهای مقطعی مانند مسائل مربوط به سپر دفاع ضد موشکی و مناقشه گرجستان، به علت در هم تنیدگی منافع روسیه و چین با غرب و بویژه منافع آمریکا، به نتیجه قابل توجهی نرسیده است و این دو کشور طی چند وقت اخیر نه تنها در قالب سازمان شانگهای بلکه در قالب هیچ سازمان دیگری به رویارویی مستقیم و صف بندی رسمی با غرب اقدام نکرده اند.
اما علی رغم این سابقه منفعلانه و نیز علی رغم عدم موافقت با عضویت رسمی ایران در این پیمان، می توان پیش بینی کرد شرایط خاص جهان و منطقه سیاست های چین و روسیه به عنوان دو عضو اصلی این پیمان را به سمت و سوی تقابل مستقیم با غرب سوق خواهد داد همچنان که این مطلب نشانه های خود را در ارتباط با ماجرای سوریه و نیز پرونده هسته ای ایران نشان داده است.
در بررسی جهت گیری های سیاسی چین و روسیه در دو دهه اخیر دو مطلب حائز اهمیت وجود دارد که هم اکنون دستخوش تغییرات وسیعی شده است:
از یک سو در این دو دهه سیاست کلی این دو کشور در راستای تثبیت وضعیت سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی و اجتماعی قرار داشته است که هم اکنون می توان مدعی شد تغییرات به سمت ثبات چشمگیر بوده است. و از سوی دیگر تفوق سیاسی- اقتصادی و نیز رسانه ای غرب، سیاستمداران این کشورها را متقاعد کرده بود که می بایست در کنار غرب و در فضایی بدون تنش برای پیش برد اهداف خود تلاش کنند. هم اکنون در ارتباط با این موضوع نیز تغییرات بسیاری رخ داده است. اول این که غرب با توجه به بحران های سیاسی و اقتصادی نتوانسته است قدرت سابق خود را خصوصا در منطقه حفظ کند و دیگر این که همکاری با غرب می تواند چین و روسیه را نیز گرفتار بحران هایی خصوصا در حوزه اقتصاد نماید.
بر این اساس جهت گیری کشورهای عضو به همکاری های سیاسی- اقتصادی بیشتر قابل توجه بوده و علی الخصوص پیشنهاد ریاست جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با طراحی و اجرای نظامات جدید پولی و مالی و قطع رابطه پولی در مراودات اقتصادی فی مابین از ارز حاکم بر جهان، حائز اهمیت است.
البته بحران فراگیر اقتصادی در اروپا و آمریکا و نامطمئنی ارزهای بین المللی دلار و یورو برای مبادلات، پیش از این نیز کارشناسان اقتصادی کشورهای این حوزه را به دنبال طرح هایی از این دست کشانده بود که توافقنامه مابین ژاپن و چین برای خروج از حوزه دلار در معاملات بین دو کشور از این دست بوده است.
وجود این دورنما برای طرح پیشنهادی احمدی نژاد امیدواری ها را برای تدوین نظام پولی و مالی جامعی برای کشورهای عضو، خارج از حوزه دلار و یورو بیشتر کرده است. این موفقیت اقتصادی در صورت وقوع می تواند زمینه را برای پیشرفت سازمان در حوزه های دیگر سبب شود. ضمن اینکه مساعی مشترک ایران، روسیه و چین در راستای حل بحران سوریه نیز در آینده این پیمان بی تاثیر نخواهد بود.
پایان پیام/
نظر شما