به گزارش خبرنگار سیاسی شبستان، فساد بزرگ مالی اخیر که به میزان 3 هزار میلیارد تومان انجام شد پس از شناسایی در تابستان 1390، افراد زیادی را در جریان خود به باتلاق کشاند.
بنابراین گزارش اختلاسی به میزان 3 هزار میلیارد تومان که یک یا چند برابر بودجه کشورهای کوچک به حساب می آید تقریبا در طول مدت 10 ساله در بدنه اقتصادی کشورمان صورت گرفت که در شهریور سال 1390 اطلاعات قوه قضائیه به عنوان مرجع رسیدگی به پرونده متهمان این اختلاس به اندازه ای شد که توانست آن را اعلام عمومی کرده و رسیدگی به پرونده کامل آن را از سر بگیرد.
اولین دادگاه مربوط با این پرونده در بهمن سال گذشته به صورت علنی برگزارشد که در طی آن تا دوازده دادگاه گذشته به کیفرخواست 32 متهم اولیه اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی رسیدگی شده و آخرین دفاعیات سه متهم باقی مانده قرار است فردا و در جریان سیزدهمین دادگاه اخذ شود.
مه آفرید خسروی معروف به امیرمنصور آریا متهم ردیف اول این پرونده است که بنابرکیفرخواستی که از او قرائت شده تحت لوای گروه آریا در هر شاخه از اقتصاد ایران که بیشتر آن متوجه صنعت می شود نفوذ یافته و با همکاری دست اندرکاران و مختاران صنعتی کشورمان توانسته به این میزان تخلف مالی صورت دهد.
در طول این 12 دادگاه نامی از مسولان دولتی برده شده و حتی قبل از امیرمنصور آریا بیشترین اتهامات دامان خاوری مدیرعامل سابق بانک ملی ایران را گرفته که پس از استعفا به کانادا گریخت.
دادگاه اول: لقب سلطان رشوه برای مه آفرید/ رشوه 3 میلیون دلاری به خاوری
در اولین دادگاه فساد بزرگ مالی مه آفرید خسروی در ارایه اولین دفاعیات خود به توضیح جریان رشوه دهی به خاوری پرداخت و گفت: میلیون تومان رشوه به آقای "الف" دادم تا سهمیه شمش ما را در فولاد خوزستان حفظ کند.
مه آفرید خسروی در دادگاه رسیدگی به پرونده فساد مالی اخیر پس از استماع متن کیفرخواست در پاسخ به پرسش قاضی مبنی بر اینکه آیا اتهامات وارده را قبول داری، گفت: برخی را قبول دارم برخی را قبول ندارم و قاضی گفت باید روشن پاسخ دهی آیا قبول دارید یا ندارد؟ که اعلام کرد قبول ندارم.
متهم ردیف اول پرونده در آغاز دفاعیات خود از ملت ایران، مقام معظم رهبری و خانواده شهدا عذرخواهی کرد و گفت: قبول دارم که بسیاری از این اقدامات خلاف قانون بوده است و از طریق دستورات من انجام می شده ولی کارمندان من بی اطلاع بوده و گناهی ندارند و قرار بود آنها آزاد شوند ولی متاسفانه برای کارمندانم قرارهای سنگینی اتخاذ شده است.
وی افزود: بنده 200 روز است که در انفرادی هستم و گزارشات را ندیده و نخوانده ام و تنها چند ساعت با وکیلم گفتگو کردم.
قاضی از متهم پرسید آیا اخلال در نظام اقتصادی و فساد در سیستم بانکی را قبول دارید که آریا پاسخ داد: اینکه این گشایش ها در قالب ال سی مجوز نداشته است در جریان نبودم. گروه ملی فولاد ایران و شعبه آن مجوزها را از تهران می گرفت و استان هم تایید می کرد و تمام تنزیل ها تاییدیه بانک ها را گرفته است. حتی بانک کیش هم تمام گزارش ها را تایید کرده است بنده هیچ شبکه و سازمانی ندارم.
متهم ردیف اول پرونده با اعلام اینکه قبول دارم برخی از این اقدامات و ال سی ها صوری بوده و کالایی معامله نشده است گفت: آن زمان که ما این کارها را انجام می دادیم هیچ کس در کشور نمی دانست ال سی یعنی چه؟ و خودم هم نمی دانستم حمل جنس صوری چیست. بروید و بررسی کنید من حتی یک مورد گشایش ارزی از خارج از کشور نداشتم و تمامی ال سی ها داخلی بوده است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا پرداخت رشوه به مسئولان فولاد را قبول دارید، گفت: 900 میلیون تومان رشوه به آقای "الف" دادم تا سهمیه شمش ما را در فولاد خوزستان حفظ کند. همچنین قرار بود 2 میلیون دلار به حساب آقای خاوری مدیر عامل فراری بانک ملی واریز کنم تا مجوز سقف اعتبار شرکت را در بانک ملی از طریق بانک مرکزی بالا ببرد که بعد فهمیدم پول واریزی 3 میلیون و 109 هزار دلار بوده است. همچنین 2 میلیارد و 450 میلیون تومان نیز به آقای "ک" برای یک امر خیر دادم.
مه آفرید خسروی اظهار داشت: در مزایده خط آهن شیراز - بندرعباس هیچکس در 3 مزایده شرکت نکرد که برنامه ما تنها تولید بود و قصد خیانت به کشور نداشتیم اگر قصدمان خیانت بود پول ها را از کشور خارج می کردیم. حال اینکه برخی از کشورها به خارج منتقل شد دلیلش این است که تحریم ها موجب شد که نتوانیم گشایش اعتبار داشته باشیم.
وی افزود: مشاوری از سوی دستگاهی برای همکاری با ما معرفی شد و 4 میلیارد تومان به حساب مشاور ریختیم و این مشاور 700 میلیون تومان پورسانت به آقای "گ" که امور مالی ما بود داد که این شخص پول را به شرکت برگرداند. همچنین این مشاور به 3 نفر از مسئولان وزارت راه هم از این مبلغ پورسانت داد.
متهم ردیف اول اختلاس 3 هزار میلیاردی گفت: فردی به نام "ر" قرار شد 400 میلیون تومان پول از ما بگیرد و به یکی از مسئولان سابق وزارت راه بدهد تا بتوانیم تفاهمنامه ای منعقد کنیم. پول را دادیم ولی خبری نشد.
قاضی از متهم پرسید در مورد کیف های پول صحبت کن که متهم گفت: ما به التفاوت سود شرکت فولاد در کیف های مشکی به صورت تراول، ارز، در بسته های 200 تا 300 میلیون تومانی جاسازی می شد که آقای "ن" برخی از کیف ها را درب خانه ما حضورا دریافت می کرد و برخی هم در مسیر راه به او می دادم.
آریا در ادامه دفاعیات خود گفت: من مدیر عامل بودم و اعتراف می کنم خلاف هایی را انجام داده ام ولی نمی دانم برخی از این رشوه ها چقدر بوده است. به عنوان مثال می دانم که آقای "الف" برای دریافت و اخذ مجوز بانک آریا در اتاق من جلسه داشت ولی نمی دانم به فلان شخص چقدر رشوه دادم. ما 17 کارخانه ایجاد کردیم و اگر می خواستم کلاهبرداری کنم تمامی پول ها را به خارج از کشور می بردم. کارشناسان شما بروند ارزیابی کنند تا ببینند چقدر از این پول ها در داخل هزینه شده است.
وی افزود: بنده آپارتمانی در آستارا خان خریدم و خاوری به من گفت بخشی از پول ها را به آنجا ببر. من 4 ماه صحبت نکردم و هر حکمی که صادر شود را قبول دارم و روی چشمم می گذارم. این خلاف ها موجب آسیب زدن به کشور شده است.
قاضی پرونده از مه آفرید خسروی سئوال کرد در مورد پولشویی ها چه دفاعی دارید، گفت: از این 28 هزار میلیارد تومان 1000 میلیارد تومان آن تسویه شده است. بر اساس قانون به حساب بانک طلبکار واریز شده است در ضمن ال سی هایی که در بانک صادرات گشوده شده است و پول پیش آن هم واریز شده قانونی بوده من نمی دانستم این اقدام پولشویی است. فقط می خواستیم امضای قراردادها را جلو ببریم.
قاضی در پاسخ به اظهارات متهم گفت: مگر می شود به همین راحت ال سی باز کرد امروز یک جوان برای 5 میلیون تومان وام باید ماهها انتظار بکشد در حالیکه شما می گویید نمی دانم چطور ال سی باز شده است؟
متهم گفت: من نمی دانم آقای "ک" (رئیس شعبه بانک صادرات اهواز) بهتر می داند. قاضی، "ک" را به جایگاه متهمان فراخواند و وی گفت مسئولان شرکت همه از وضعیت ال سی ها باخبر بودند و حتی فرم های درخواست و پیش فاکتورها را خودشان امضا می کردند. بنده آن 2 میلیارد و 350 میلیون تومان پولی را که از آقای خسروی گرفتم برای کار خیر بود.
اظهارات متهم پرونده به دلیل وقت نماز و اتمام جلسه دادگاه نیمه تمام ماند و الباقی دفاعیات به جلسه بعد ارائه می شود.
نماینده دادستان اعلام کرد: مهآفرید خسروی سلطان رشوه ایران است، هرکس با وی دست میداد مطمئن بود در این دست پولی است و این خصلت تمامی مجرمان بزرگ اقتصادی، مواد مخدر و مافیای جهان است.
نماینده دادستان پس از استماع دفاعیات مهآفرید خسروی در خصوص اینکه وی هیچ اطلاعی از رشوهها نداشته و شبکهای هم کار نمیکرد، گفت: طبیعی است حجم بالای رشوهها باعث شود متهم برخی از رشوهها را فراموش کند. حلقه ارتباط با مدیران بانک ملی، حلقه ارتباط با مدیران بانک صادرات و سامان، حلقه کارمندان و بسیاری از شبکههای دیگر زیر نظر مستمر آقای خسروی بودهاند به نحوی که به اعتراف کارکنان شرکت هیچکس حق آب خوردن بدون اجازه او را نداشته است.
وی افزود: متهم پرونده براساس اعترافات سایر متهمان سرمایه ملی را به نفع خود مصادره کرده بود. وی تلاش میکند خود را فعال اقتصادی زمینخورده معرفی کند.
نماینده دادستان اعلام کرد: مهافرید خسروی سلطان رشوه ایران است. هرکس با وی دست میداد مطمئن بود در این دست پولی است و این خصلت تمامی مجرمان بزرگ اقتصادی، مواد مخدر و مافیای جهان است. این متهم رشوهها و پولهایی را به برخی خیریهها واریز میکرد تا خود را مقدس جلوه دهد.
وی خطاب به متهم گفت: مهرگان امیرخسروی کجاست؟، آقای خاوری کجاست؟، آقای حسن- س کجاست؟، آقای عباس- ش کجاست؟، آقای بهروز- ب کجاست؟، همه اینها فراری هستند. معلوم است که اقداماتشان شبکهای بوده است. حتی یکی از همکاران وی به نام ایرج- ش گفته است آقای خسروی به من گفت از کشور فرار کن و تمام اتهامات را گردن بگیر. متهم خود اقرار کرده معاملات صوری را قبول دارد ولی باز هم دارد اظهارات دیگری در محضر دادگاه اعلام میکند.
دادگاه دوم: وکیل مه آفرید با حرام خواندن دفاع از او استعفا داد
در جریان دادگاه دوم فساد بزرگ مالی وکیل متهم ردیف اول پرونده فساد بزرگ مالی دفاع از او را حرام خوانده و از سمت خود استعفا داد. در ادامه این دادگاه، متهم ردیف دوم و مدیرعامل شرکت ملی فولاد فام اسپادانا به عنوان مطلع در جایگاه قرار گرفتند.
نماینده دادستان در این جلسه گفت: به همه وکلای مدافع در این پرونده اطلاع دادیم که بیایند و پرونده را مطالعه کنند هرچند وظیفه و الزام قانونی ما نبوده است.
وکیل مدافع مهآفرید امیرخسروی مدتی خارج از کشور بود و در بازگشت به ایران به دادستانی آمد و گفت برخی دوستان عنوان کردند حقالوکاله من به دلیل دفاع از خسروی حرام است و این آقای وکیل هم با همین استدلال اعلام استعفا کرد.
کیفرخواست متهم ردیف دوم: اتهاماتی مانند افساد فیالارض از طریق گشایش السیهای غیرقانونی به مبلغ 2 هزار و 850 میلیارد تومان، ایجاد شبکه تبانی بانکی، اخذ رشوه به مبلغ 24 میلیارد تومان، پولشویی از طریق خرید املاک و پرداخت رشوه به افراد مختلف، در این پرونده به این متهم نسبت داده شده است.
دفاعیات س.ک متهم ردیف دوم: در واکنش به طرح اتهام رشوه 2.4 میلیارد تومانی} اولا این مبلغ 2 میلیارد و 350 میلیون تومان بوده است ثانیا همه آن را برای امور خیریه صرف کردم.
دادگاه سوم: وکیل فائزه هاشمی وکالت مه آفرید را برعهده گرفت/ خاوری به ریش من می خندد
در دادگاه سوم، غلامعلی ریاحی به عنوان وکیل جدید مه آفرید خسروی معرفی شد که قبلا وکالت فائزه هاشمی را برعهده داشته است.
در ادامه دادگاه، متهم ردیف سوم بر جایگاه قرار گرفت و از خود دفاع کرد. زمانی که «س. م»، رئیس اسبق شبعه بانک ملی کیش پس از شنیدن کیفرخواست در سومین نشست رسیدگی به پرونده فساد مالی از سوی قاضی سراج به جایگاه فرا خوانده شد، قاضی خطاب به وی اعلام کرد: شما متهم به فساد فیالارض، مشارکت در اخلال نظام اقتصادی، صدور 102 فقره السی با علم به ضربه زدن به نظام و همچنین گرفتن رشوه به مبلغ 107 میلیون تومان و پولشویی به استناد مدارک و اظهارات بانک صادرات، وزارت اطلاعات، دیوان محاسبات، کمیسیون اصل نود، بازرسی کل کشور، بورس و اظهارات شهود هستید از خود دفاع کنید.
متهم ردیف سوم پرونده فساد مالی پس از شنیدن اتهاماتش، گفت: وقتی کیفرخواستم خوانده شد، فکر نمیکردم این اتهامات من است. خاوری دارد به ریش من میخندد و حالا من امروز باید به جای او پاسخگو باشم.
متهم در دفاع گفت: این اتهامات را قبول ندارم؛ در ضمن من تنها ده دقیقه با وکیلم صحبت کردم که قاضی در پاسخ گفت: شما نگران وکیل نباشید. وی پرونده را خوانده؛ از خودتان دفاع کنید.
رئیس اسبق شعبه بانک ملی جزیره کیش در دفاع از خود اظهار داشت: من یک اشتباه کردم و آن این بود که صد میلیون تومان به عنوان قرضالحسنه دریافت کردم که اشتباه بود؛ چون آن لحظه بدهکار بودم با اینکه میتوانستم از پدرم قرض کنم، ولی به صورت قرض الحسنه از گروه آریا قرض کردم، چون آنها مشتری بانک بودند و من پشیمانم. در مورد هفت میلیون تومان هم باید بگویم اسناد و مدارک موجود است. سال اول قبول نکردم و سال دوم هم به نیت ساخت مسجد امام صادق که من عضو هیأت امنای آن هستم، پذیرفتم.
دادگاه چهارم: قرائت کیفرخواست متهم ردیف دوم
نماینده دادستان ادامه متن کیفرخواست " ب.ب.ک" را قرائت کرد.
آقای نجفی نماینده دادستان در چهارمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی در ادامه قرائت متن کیفرخواست "ب . ب.ک " گفت: " الف. ر. ط" اظهار می دارد کارهای گمرک در انزلی انجام می دادم و از قبل با آقای "ب ب.ک " آشنایی داشتم و در انزلی کار می کردم.
یک روز "ب .ب.ک "تلفنی به من گفت که فتوکپی شناسنامه و کارت ملی ام را به شماره ای در اهواز فکس کنم و من این کار را انجام دادم.
بعد از مدت چند هفته به من گفته شد که رئیس هیئت مدیره فولادکام اسپادانا شدم بعد از آن هرچه آورده اند ، امضا کردم.
نماینده دادستان همچنین گفت: " الف. ر. ط" در ادامه اظهارات خود می گوید من در انزلی بودم و هر دو سه هفته یک بار به دفتر فولاد کام اسپادانا به تهران می آمدم و هرچه بود ، امضا می کردم.
نماینده دادستان در ادامه گفت: آقای "ب . د" هم اظهار می دارد از زمستان 88 به عنوان ترخیص کار شرکت آقای "م .الف. الف. خ" در مازندران مشغول کار بوده ام و سه ماه بعد از عید 89 ترخیص استان گیلان را نیز به من دادند.
نماینده دادستان در ادامه گفت: آقای " ب. د" اظهار می دارد بعد از شش ماه به علت
کار سریع و بموقع برای شرکت ، توسط " ب. ب. ک" به من گفته شد که شرکتی به نام آقای " الف . ر. م" به ثبت برسانیم ، برای این که تحریم های بین المللی سخت شده است ، تا بتوانیم از بندر انزلی که به عنوان منطقه آزاد است کالاهای خود را با نام شرکت وارد کنیم.
نماینده دادستان گفت: " الف . ر. م" اظهار می دارد موارد مربوط به خرید دفتر شرکت الیت انزلی را انجام می دادم.
در ادامه اظهارات "ی . م" هم قرائت شد که از این قرار است: امور " الف . م . الف " توسط آقای "ب" انجام می شد.
نماینده دادستان در ادامه گفت: آقای " الف. ش" در پاسخ به این سوال که هیئت مدیره شرکت اسپادانا را چه کسی تعیین می کرد، گفت: این کار توسط "خ" و "ب" صورت می گرفت.
دادستان گفت: اظهارات خانم "ج الف" به این قرار است ؛ در حدود بهمن 89 شرکت الیت انزلی توسط آقای "ب. ب" به واحد خزانه داری تحویل شد ، این شرکت دو حساب جاری ملی و صادرات در بندر انزلی داشت و مدیریت آن تمام دسته چک ها را تا آخر امضا کرده بودند.
دادگاه پنجم: متهمی که ادعاکرد پول ها برای رد گم کنی به حسابش واریز می شد
نماینده دادستان در ادامه قرائت کیفرخواست صادره علیه متهم اظهار داشت: «الف.ش» در اعترافات خود گفته خسروی به من زنگ زد و گفت هرچه پول در حسابها است به چک بانکی تبدیل کنید. خسروی به همراه خزانهدار گروه به دفتر من آمد و چکها را که به مبلغ 60 میلیارد تومان بود گرفت و آنجا بود که مشخص شد آقای «ک» در اهواز دستگیر شده است.
وی ادامه داد: طبق گفته متهم، خسروی بعد از آن به دیدن خاوری رفت تا با او صحبت کند.
نماینده دادستان خاطرنشان کرد: متهم در اعترافات خود گفته، 16 مرداد سال 89 خسروی مرا به دفترش فراخواند. به من گفت با خانوادهات به برزیل برو و ما هم همه تقصیرات را گردن تو میاندازیم تا مشکلات برطرف شود. روز 14 مرداد پارسال خسروی با من تماس گرفت و من آمدم تهران. همه آشفته بودند و قرار شد فورا به اهواز برویم.
آنجا فهمیدم که برای مهرگان، برادر مهآفرید بلیطی به مقصد ترکیه تهیه شده است. بعد از شام بود که سفر به اهواز کنسل شد و جلسه در دفتر تهران مهآفرید برگزار شد.
طبق گفته نماینده دادستان، متهم در اعترافاتش اظهار داشته است: وقتی به این معاونت آمدم در جریان صوری بودن قراردادها بودم اما به من گفتند کاری به این کارها نداشته باش و کار خودت را انجام بده.
نماینده دادستان در نهایت با اشاره به مدارک موجود در پرونده برای متهم تقاضای اشد مجازات کرد.
در ادامه قاضی سراج اتهامات متهم را برای وی تفهیم کرد که متهم در پاسخ گفت: به هیچ عنوان اتهامات را قبول ندارم. من نه وام دادهام و نه وام گرفتهام. سندی را هم امضا نکردهام.
در ادامه متهم قصد داشت درباره مسئولیت خود در گروه آریا توضیح دهد که قاضی ممانعت کرد و گفت: آقای ریاحی در جلسه قبل اینها را گفت و وقت دادگاه را گرفت. اگر درست از خود دفاع و دادگاه را قانع نکنی، به ضرر خودت است.
متهم گفت: من تمام موارد اتهامی را رد میکنم زیرا اصلا با من ارتباطی ندارد. یک زمان 90 میلیارد تومان به حساب من آمد اما مدتی بعد از حسابم خارج شد. 30 میلیارد تومان آن هم از حساب اسپادانا بود و از آنجا هم به حساب اعضای هیئتمدیره بانک آریا رفته است.
وی با بیان اینکه خانمها «ج.الف» و «م.ز» دروغ میگویند ادامه داد« نه آنها را آوردهام و نه به آنها گفتم کاری بکنند. علت واریز 30 میلیارد تومان به حساب من این بود که خسروی نمیخواست کسی بفهمد هیئتمدیره از کجا پول آورده است.
متهم در حین اظهارات خود مدام به وکیلش نگاه میکرد که قاضی سراج خطاب به او گفت« اینقدر به وکیلت نگاه نکن قایدهای ندارد.
متهم گفت: من یک مدیر بودم که باید دستورات را اجرا میکردم. اصلا جعلی در گروه آریا صورت نگرفت. اگر گرفته بود، چرا ممیز مالیاتی ایرادی به صورت های مالی نگرفته است. من فقط یک بار امضای خسروی را جعل کردم و آن هم با اجازه خودش بود.
متهم در پاسخ به این سوال قاضی که هرکس بگوید امضا کن تو هم امضا میکنی گفت: او رئیس من بود و با اطلاع خودش این کار را میکردم. من بیشتر از هر متهمی با بازجوها همکاری کردم و حدود یک هزار صفحه بازجویی شدم.
وی افزود: به یکی از شرکتها 7 میلیارد تومان داده بودند و معلوم است که با این پول، فاکتور هم صادر میکنند. به هر کس این مبلغ داده شود برایشان پشتک هم میزند.
دادگاه ششم: گروه آریا مافیایی بوده است
سه متهم پرونده فساد بزرگ مالی امروز در ششمین جلسه دادگاه رسیدگی به این پرونده از خود دفاع میکنند. نماینده دادستان تهران با بیان اینکه مجموعه مه آفرید یک شبکه مافیایی بوده است گفت: در این شبکه برخی از مدیران بانکی، برخی نمایندگان مجلس، بازنشستگان قضائی ـ امنیتی، اطلاعاتی و سازمان خصوصی سازی وارد شدهاند.
قاضی سراج صبح یکشنبه در ابتدای ششمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد مالی بزرگ با اعلام اینکه در جلسه گذشته دادستان تهران چندین بار خواستار وقت برای صحبت شد اما به علت کمبود وقت این امر محقق نشد، افزوذ: در این جلسه نماینده دادستان توضیحات خود را در ابتدای جلسه اعلام کند.
سپس فراهانی نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و سخنان خود را با ترجمه آیاتی از قرآن کریم درباره کتمان حقیقت آغاز کرد.
وی با اعلام اینکه فقر ریشه اغلب جرایم است، گفت: فساد مالی مولد فقر است. متهمان این پرونده عامل به وجود آمدن جرم هستند و جرم آنها بسیار سنگین است. لذا متهمان مستحق سنگین ترین مجازات ها هستند.
نماینده دادستان تهران در خصوص ادعای متهمان مبنی بر اینکه نیت سوء نداشته اند نیز اظهار داشت:باید بگویم وجود انسان های شفافیت دار در ثبت و نگهداری حساب های مالی است. دو هزار و 800 میلیارد تومان تسهیلات در دفاتر گروه ثبت نشده است. پولها به حساب مه آفرید و شرکت امیر منصور آریا ریخته می شد.
فراهانی ادامه داد: گردش مالی مجموعه مه آفرید سه هزار و 368 میلیارد ریال بوده است. اگر این افراد یک شبکه سازمان یافته بودند مه آفرید نخ تسبیح بود. آنها شبکه مافیا تشکیل دادند. شبکه ای که برخی از مدیران بانک، برخی نمایندگان مجلس، بازنشستگان قضائی- امنیتی، اطلاعاتی و سازمان خصوصی سازی در آن وارد شده اند.
دادگاه هفتم: جلسه ای برای دفاعیات زنان پرونده
در این جلسه به اتهام 4 متهم زن پرونده که تاکنون کیفرخواست آنها صادر شده از جمله «ج.الف» خزانهدار گروه آریا، مسئول گاوصندوق اصلی گروه، مسئول تهیه کیفهای مشکی برای پرداخت رشوه، «م.ز» و «ع.ح» که بیشترین امضاهای جعلی را در این پرونده حتی به خود اختصاص داده است رسیدگی شد.
خزانهدار گروه آریا گفت: مسئول مستقیم من یعنی معاونت تأمین منابع دستور میدادند که چه پرداختی انجام شود من هم بر اساس همان دستور این کار را میکردم؛ من فقط مسئول صندوق و چک کشیدن بودم و طبق مقررات شرکت مسئول نگهداری تنخواه برخی از شرکتها بودم. کل پرداختها از طریق درخواست کتبی و موافقت مدیران انجام میشد.
وی با بیان اینکه نه تصمیمگیرنده بودم نه حق امضا داشتم و نه حق سوال پرسیدن داشتم گفت: پرداختهای شرکتی توسط چک کشیدن انجام شده و فقط مسئول شمارش پول بودم؛ من هرگز با هیچ اوراق بهاداری گشایش اعتباری انجام ندادم، نه در تهران و نه در اهواز. این کارها در معاونت دیگری انجام میشد.
قاضی از وی درباره کیفها پرسید که متهم در جواب گفت: قبل از آمدن من به گروه یک گاو صندوق مرکزی برای پرداختهای نقدی وجود داشت؛ این مبلغ در ابتدا 50 میلیون تومان بود حتی اگر میخواستم برای خانهاش هزینه کنم باز هم چک صادر میکردم. ابتدا میگفت برای کارهای بازرگانی شخصی این پول را نیاز دارد و بعدها این وجه به 200 میلیون هم رسید.
وی افزود: در سال 89 تعداد پرداختها زیاد شد و به 200 میلیون هم رسید؛ در سال 89 تعداد پرداخت ها زیاد شد و در تیر 90 مبلغ گاو صندوق به 500 میلیون تومان میرسید. هر کیف تقریباً حاوی 200 میلیون تومان بود و اواخر 5 کیف هم ارزی داشتیم. در کل 30 عدد کیف بوده است و زمانی که خسروی مهمان داشت من کیف را کنار میز منشی قرار میدادم؛ پیش از استفاده از کیفها در پاکت کاغذی چک پولها را به خسروی میدادم.
قاضی از متهم سوال کرد آیا مبلغ موجود در کیفها را ثبت نمیکردید که متهم در جواب گفت: ثبت می کردیم.
یک دفتر صندوق داشتیم که داخل گاو صندوق میگذاشتیم. شرحی که برای هزینه مینوشتند داده شد به خسروی؛ هیچ وقت به من نمیگفتند قرار است کیفها به چه کسی داده شود.
قاضی از متهم خواست درباره تحصیل مال نامشروع توضیح دهد که وی گفت: تحصیل مال نامشروع مربوط به حوزه کار خزانهداری نیست بلکه معاونت دیگری در آن نقش دارد. من فقط شاهد ورود پول بودم.
متهم ادامه داد: در گروه آریا یک روال بود که برخی از مدیران به جای دیگر مدیران امضا میزدند و با هماهنگی یکدیگر و عجله خسروی در انجام کار امضا میکردند. هیچوقت هیچگونه مشکل و ناراحتی نبود و مخالفتی وجود نداشت. تمام چکهایی که من امضا زدم برای خود گروه بوده است.
«ج.الف» افزود: درباره تأسیس شرکت الیت بندر انزلی نمیدانم که آریا در آن هم سهامدار بوده است یا خیر. درباره فولاد فام هم میدانم از همکاری و عضویت در گروه آریا.
در ادامه جلسه، متهم از قاضی خواست ادامه دفاعیاتش را به وکیلش بسپارد که قاضی سراج هم با این درخواست موافقت کرد.
در ادامه هفتمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی، «ع.ح» یکی دیگر از متهمان در جایگاه قرار گرفت و بعد از اینکه قاضی اتهامات او مبنی بر شرکت در اخلال در نظام اقتصادی، معاونت در پولشویی و شرکت در تحصیل مال نامشروع و جعل را به وی تفهیم کرد گفت: درباره پولشویی من هیچ اطلاعی نداشتم که چه چیزی و چگونه گشایش میدادند. من اصلاً با پولها ارتباطی نداشتم و فقط با برگههای گشایش اعتبارات سر و کار داشتم.
وی با بیان اینکه کوچکتربن دخالتی در گرفتن اینها هم نداشتم گفت: جعل را قبول دارم؛ فکر میکردم که صاحب کارخانه خسروی است و وقتی خودش میگوید امضا بزن میتوانم امضا بزنم. نمیدانستم این جعل حساب می شود؛ فکر میکردم چون خود خسروی صاحب اموالش است پس مشکلی ندارد. قصد کلاه گذاشتن سر آقای «ب» فولاد لوشان را نداشتم.
قاضی از متهم خواست درباره نقش خود و دیگران در گشایش اعتبارات بگوید که متهم در جواب گفت: من فقط درباره آهن و فولاد با خبر بودم؛ خسروی زنگ زد و گفت :سیاههها را بنویس و اسناد را به اهواز بفرست.
متهم در پاسخ به سوال قاضی که آیا میدانستی اصلاً بار فولادی در کار نیست گفت: نمیدانستم چون خبر نداشتم در اهواز واقعاً چه اتفاقی افتاده است. حدس میزنم که مدیران عامل شرکتها باخبر بودند.
وی ادامه داد: من در سال 90 معاون خرید خارجی شرکت تجارت گستران شدم. من در مقابل سایر مدیران حقوق کمتری میگرفتم در حالی که از 7 صبح کار می کردم، کار شرکت سنگین بود اما من نه پاداشی گرفتم و نه ماشین و خانهای.
در ادامه هفتمین جلسه دادگاه فساد بزرگ مالی رسیدگی به اتهامات «م.ز» یکی دیگر از متهمان آغاز شد که متهم بعد از اینکه در جایگاه قرار گرفت خطاب به قاضی درباره تفهیم اتهامات گفت: به هیچ عنوان اتهامات را قبول ندارم.
متهم گفت: در اصل قرار بود به خاطر رشته تحصیلیام در آب معدنی داماش استخدام شوم اما به من گفتند که موقعیت شغلی ندارند و باید کارمند دفتری در امور بانکی باشم؛ من هم قبول کردم.
«م.ز» ادامه داد: من در طول این مدت 2 سال در بهترین حالت با 12 ساعت کار فقط 500 هزار تومان میگرفتم. چه تحصیل مال نامشروعی داشتم؟ که حتی پدرم نتوانست برای من سند بگذارد.
متهم گفت: در شب عید که همه به مرخصی رفتند من در زندان به غریبانهترین وضع سال را تحویل کردم؛ من محرم شرکت نبودم. به من تفهیم شده بود که ما کار هماهنگی با بانکها را انجام میدهیم فقط تو میروی و افتتاح حساب میکنی. کارمندان بانک برای ما کارت افتتاح حساب میکردند و خودم شخصاً در افتتاح حساب تأثیری نداشتم.
«م.ز» افزود: نکته دیگر این است که آقای «الف.ش» از تیر ماه 88 که به واحد ما وارد شد من و چند کارمند دیگر را به واحدی متروکه فرستادند. اگر من امین این گروه بودم مرا به یک واحد متروکه نمیفرستادند. اگر میدانستم کار خلافی انجام میشود بیرون میرفتم. با لیسانسم هر جا که میرفتم منشی میشدم همین 600 هزار تومان را میدادند.
متهم با بیان اینکه من اصلاً با خزانه ارتباط نداشتم که بدانم پولشویی چی است گفت: قبل از عید یک ربع ساعت با وکیلم صحبت کردم. اجازه بدهید من وکیل بگیرم و با او مشورت کنم چیزهایی که در کیفرخواست آمده است را من اصلاً خبر ندارم. من هیچ کجا نگفتم که شرکت به باتلاق تبدیل شده است.
فراهانی گفت: ما هم نگفیتم شما گفتهاید بلکه آقای الف.ش گفته است.
متهم ادامه داد: پس چرا این مطالب را در کیفرخواست من میخوانید؟ اجازه بدهید وکیل بگیرم و با او مشورت کنم؛ هنوز 6 ماه از فعالیتم نگذشته بود که دیدم به در و دیوار روزنامه نصب کردهاند که خسروی کارآفرین برتر شده است.
دادگاه هشتم: ردپای مرد بزرگ انحرافی در جریان اختلاس با قرار در هتل لاله/ابهامات دست داشتن وزیر سابق راه در پرونده
در هشتمین دادگاه فساد بزرگ مالی نامی از الف. م.ر برده شد که مرد دوم دولت به حساب می آید. قاضی سراج اتهامات متهم مبنی بر مشارکت در رشوه و تحصیل مال از طریق نامشروع را برای جاده صاف کن مه آفرید تفهیم کرد که متهم در پاسخ گفت: هیچ کدام از اتهامات را قبول ندارم.
وی در ادامه گفت: روز معلم را پیشاپیش به همسرم تبریک میگویم؛ حیف که کنارش نیستم و از همینجا تبریک میگویم.
متهم گفت: زمانی که مهآفرید برای خرید کامیون در شرکت ایسوزو پیش من آمده بود با صداقت جلو رفتم. کار تراورس نگهداری و تعمیر خط و ابنیه است؛ همه 8 هزار نفر، نیروهای جمهوری اسلامی بودند؛ 6 هزار و 300 نفر در کل مناطق راهاهن کار نگهداری خطوط انجام میدهند. یکصد نفر بازرسی خطوط را انجام میدهند و کار ریلگذاری میکردیم.
«الف.گ» با بیان اینکه روزانه 5 کیلومتر کار ریلگذاری میکردیم گفت: برای من همیشه سوال بود که چرا تراورس بالاتر از رقم اصلی خریده شده است، حتی 62 میلیارد هم زیاد بود، این شرکت یک عقبه دولتی نیاز داشت.
وی ادامه داد: وقتی 15 پروژه دولتی قرار بود به تراورس داده شود آن موقع بود که معنا پیدا میکرد که چرا تراورس را بیشتر از قیمتش بخرند. زحمتکشترین نفرات راهآهن همین 8 هزار نفر بودند که ما به اینها ماهانه 6 میلیارد تومان حقوق میدادیم. 250 میلیارد تومان رقم خرید شرکت در قبال آن 15 پروژه مناسب بوده است.
متهم با بیان اینکه همه پول در خزانه خسروی بوده است گفت: من نون حروم نخوردهام؛ بیماری که در خسروی ایجاد شد غروری بود که دچارش شد؛ حب جاه و مقام مرا گرفت، یکی دیگر حب پول، پشت این تریبون نمیشود همه حرفها را زد.
وی با بیان اینکه من بچه کربلای 5 بودم گفت: من از کجا میدانستم یک روز با دادگاه فساد بانکی مواجه میشوم، من از خسروی جز صداقت چیزی ندیده بودم، من سواد کار بانکی ندارم؛ 2 ماه اول مشغول شدنم گفتم من را با مالی درگیر نکنید از او قول گرفتم که به نحوه اجرا و عزل و نصبها کاری نداشته باشد.
«الف.گـ» با اشاره به پروژه 2 طبقه کردن مسیر رامسر گفت: اصل فساد از آنجا شروع شد. من 6 محرم دو سال قبل با «الف.م» در هتل لاله جلسه داشتم اما او تمام جلسه خواب بود.
متهم در پاسخ به این سوال قاضی که آیا مناقصه برگزار شد گفت: کاری که «الف.م» پشتش باشد اصلا مناقصه ندارد.
وی افزود: خسروی دل مرا شکست. 2 بار با وزیر راه سابق دیدار خصوصی داشت. من از آقای وزیر چیزی نمیدانم که پولی گرفته یا نه. من روضهخوان امام حسین هستم و نیازی به پول رشوه ندارم.
قاضی از متهم خواست درباره قراردادی که باید در قبال آن 750 میلیون تومان بگیرد اما آن را امضا نکرده توضیح دهد که متهم گفت: من چیزی یادم نمیآید، شما مطمئن هستید که درباره این موضوع حرف زدم؟
نماینده دادستان هم در ادامه گفت: در دوره وزارت آقای .... نکته منفی بوده است؛ پرونده وزیر و برخی معاونان وی هنوز مفتوح است که از دستگاههای نظارتی میخواهیم دادسرا را درباره مشخص شدن کامل موضوع کمک کنند. نکته دوازدهم هم این است که ما «الف.گ» را مجرم اتفاقی میدانیم نه مجرم به عادت؛ او به خاطر شهرتطلبی تن به جرم داده است.
در ادامه هشتمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی نماینده دادستان در قرائت کیفرخواست متهم «م - الف» اظهار داشت: وی متهم به دریافت رشوه است و قرار بوده درصدی از پروژه به او پرداخت شود.
وی ادامه داد: متهم درباره دریافت رشوهها گفته 202 هزار یورو از آقای «ک-ر» دریافت کردهام و شخص «ک-ر» در این مورد گفته 550 میلیون از «الف - گ» گرفتم و 350 میلیون در قالب یورو به «م - الف» دادم.
نماینده دادستان ادامه داد: «م- الف» خودش اعتراف کرد مبلغی را بابت پروژه شرکت پومر از آقای «ر» گرفته است که این مبلغ جدای از 80 میلیون دریافتی است.
دادگاه نهم: تفهیم اتهام مدیر راه و ترابری سابق شهرستان لارستان
در این جلسه به اتهامات 6 نفر دیگر از متهمان پرونده فساد بزرگ مالی در دو نوبیت صبح و عصر رسیدگی شد.
در ادامه نهمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ، نماینده مدعیالعموم کیفرخواست "ع.الف" مدیر راه و ترابری سابق شهرستان لارستان را قرائت کرد که بر اساس آن، وی به دریافت مبلغ 168 هزار یورو رشوه از گروه امیرمنصور آریا متهم است و تقاضای اشد مجازات برای او شد.
پس از قرائت کیفراخواست مربوط به این متهم، وی در جایگاه قرار گرفت و قاضی ناصر سراج پس از تفهیم اتهام از متهم سوال کرد که آیا اتهام را قبول دارد که وی پاسخ داد: اتهامات را قبول ندارم ولی میپذیرم که اشتباه کردهام. من دخل و تصرفی در این مبلغ نکردم و در زمان بازداشت به توصیه بازپرس این مبلغ را بازگرداندم.
قاضی سراج از متهم سوال کرد که به نظر شما چرا ارائه این وجوهات با ارز انجام میشد که متهم پاسخ داد: هنگامی که مبلغ را دریافت کردم از اینکه وجه رایج کشور است یا ارز، اطلاعی نداشتم. من به اشتباه خودم اقرار میکنم.
متهم در پاسخ به سوال قاضی مبنی بر اینکه نقش شما در پروژه راهآهن شیراز ـ بندرعباس چه بود؟ گفت: بنده مجری این پروژه بودم و در برگزار کردن مناقصه نقش داشتم.
متهم در پاسخ به این سوال قاضی که چرا این مبلغ را دریافت کردید؟ گفت: من از نیت آنها در ارائه این مبلغ اطلاعی ندارم.
در ادامه وکیل مدافع متهم در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از موکل خود گفت: به موجب ابلاغ صادره از سوی وزارت راه، موکلم که پیش از آن مدیر راه و ترابری شهرستان لارستان بوده، نقش مضاعفی در این پروژه بر عهده گرفته که صرفا گزارشگر پیشرفت پروژه بوده است.
وکیل مدافع متهم یادآور شد: مبلغ ارائه شده به موکل در پاکتی سربسته توسط فردی به عنوان واسطه به موکل داده شده است و وی به محض رویت مبلغ به دلیل اینکه وجوهات به صورت ارز بوده نسبت به آن تشکیک کرده و در آن دخل و تصرفی نداشته است. متاسفانه افرادی که این مبلغ را به موکل بنده داده بودند از بازپسگیری آن خودداری کردند تا زمانی که این فساد برملاء شد.
وکیل مدافع متهم "ع.الف" با اشاره به سابقه 27 ساله موکلش در وزارت راه، گفت: موکل بنده تاکنون حتی یک تخلف اداری نیز نداشته است و وی تا عقد قرارداد هیچ ارتباطی با گروه امیرمنصور آریا نداشته و هیچ شناختی نیز از آنها نداشته است و به نظر میآید تفهیم اتهام ارتشاء به موکلم صحیح نباشد زیرا موکل با صراحت کامل بیان کرده که در وجه دخل و تصرفی نکرده و به محض رویت آن و به دلیل اینکه مبلغ وجه رایج کشور نبوده نسبت به برگرداندن آن اقدام کرده است و بر همین اساس برای موکل تقاضای صدور حکم برائت دارم.
دادگاه دهم: مدیرعامل 19 ساله به عنوان مطلع جزئیاتی از پرونده را فاش کرد
(الف-ت) مدیرعامل 19 سالهای که مدیرعامل شرکت فولادفام اسپادانا بود با حضور در دادگاه به عنوان مطلع برخی از جزئیات این پرونده بزرگ را افشا کرد.
این فرد در پاسخ به سوال قاضی سراج درباره چگونگی احراز پست مدیرعاملی گفت: من دیپلم ندارم و تنها تا دوم دبیرستان درس خواندهام اما مرا رئیس هیاتمدیره این شرکت کرده بودند.
قاضی سراج به او گفت: برخی از متهمان عنوان کردهاند که شما نفر پنجم اقتصاد ایران هستید؛ آیا میدانید انواع شرکت چیست؟ وی گفت: دروغ گفته اند من از اقتصاد و تجارت هیچ چیزی نمیدانم حتی نمیدانم شرکت سهامی چیست یا شرکت خاص.
قاضی سراج به او گفت تعجبآور است که نفر پنجم اقتصاد ایران به اعتقاد برخی متهمان پرونده حالا میگوید چیزی از اقتصاد نمیداند.
متهم گفت: حاج آقا از من فقط یک کپی شناسنامه و کارت ملی گرفته بودند و من اصلا نمیدانستم چه مسئولیتی قرار است در این کارخانه داشته باشم.
(الف-ت) در پاسخ به سوال قاضی درباره اینکه چه کسی از شما مدارک گرفت گفت: آقای (ی.م) که پیش از این مدیرعامل این مجموعه بود با من تماس گرفت و به من گفت برایش مدارک فاکس کنم این فرد با آقای (ب-ب) که از آشناهای من بود هماهنگیهای لازم را انجام داده بود.
قاضی بار دیگر از متهم پرسید آیا میدانی مجمع عمومی چیست؟
متهم گفت: نه نمی دانم مجمع عمومی چیست و حتی نحوه انتخاب مدیرعامل را نمیدانم.
قاضی از او پرسید چه میزان پول به نام شما بود؟
متهم گفت: 19 میلیارد تومان سهام این شرکت به نام من بود و مابقی سهام نیز در اختیار دیگر سهامداران بود.
قاضی گفت در مدت مدیرعاملی چه کارهایی انجام دادی؟
این فرد گفت: من هیچ کاری انجام ندادم و فقط از آنجا که چک ها دو امضایی بود امضای اول را من میزدم.
متهم گفت: من فقط میدانستم که فولادفام اسپادانا در خرید و فروش قراضه آهن نقش دارد و امضای چک ها را برای خرید و فروش قراضه میزدم.
قاضی از او پرسید آیا میدانی چک چیست و مسئولیت کیفری و مدنی چک و برگشتن خوردن آن چیست؟
متهم گفت: من به هیچ عنوان از این مسئولیت ها باخبر نبودم و فکر می کردم قرار است این چک ها برگشت نخورد و صرفا برای خرید قراضه استفاده شود.
قاضی به او گفت در این مدت چه میزان حقوق میگرفت؟
متهم گفت: ماهی یک میلیون تومان آن هم از شرکت فولاد فام اسپادانا برای من واریز میشد.
قاضی گفت آیا اسناد و مدارک 19 میلیارد سهام در اختیار شماست؟
متهم گفت: نه اسناد و مدارک در اختیار خود مدیران بالا دستی قرار داشت و من بعد از دستگیری متوجه این میزان پول شدم.
دادگاه یازدهم
یازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی روز یکشنبه 31 اردیبهشت در شعبه اول دادگاه انقلاب به ریاست قاضی ناصر سراج برگزار شد و در این جلسه پنج نفر دیگر از متهمان این پرونده در دو نوبت صبح و عصر محاکمه شدند.
بر اساس این گزارش، «ب.ب» مدیرعامل شرکت تجارت گستران منصور وابسته به گروه امیرمنصور آریا متهم است به معاونت در اخلال در نظام اقتصادی، معاونت در تحصیل مال از طریق نامشروع، معاونت در پولشویی و عواید حاصل از جرم از طریق تحصیل بزه.
در ادامه جلسه یازدهم از دادگاه پرونده فساد عظیم مالی، قاضی سراج به موارد اتهامی «ب-ب» مدیرعامل شرکت تجارت گستران منصور که اتهاماتش معاونت در اخلال در نظام اقتصادی کشور، معاونت در تسهیل مال از طریق نامشروع، معاونت در پولشویی عواید حاصل از جرم از است رسیدگی کرد.
این متهم پس از اظهارات قاضی سراج در جایگاه حاضر شد و گفت: من این اتهامات را قبول ندارم. قاضی سراج گفت: با توجه به اتهامات از خود دفاع کنید.
«ب.ب» اظهار کرد: من مدیرعامل سابق شرکت تجارت گستران منصور بودم و حدود 20 سال در شرکت های دولتی و نیمه دولتی بازرگانی فعالیت داشتم. برادر وسطی من سالها قبل با «مهآفرید» همکلاس بود و از این طریق با او آشنا شدم و از مردادماه سال 88 در شرکت پخش امیرمنصور ایرانیان به عنوان رییس هیات مدیره مشغول به کار شدم و تا اواخر سال 88 درگیر ساماندهی کار پخش بودم.
وی ادامه داد: کار اصلی شرکت تجارت گستران از سال 88 شروع شد و خانم «ح.ع» چند سال قبل از من منشی امیرخسروی بود و بخشی از فروش برونملی از طریق خانم «ع» انجام میشد.
ب.ب، افزود: امیرخسروی دو سیاست کلی برای همه شرکتها تعیین کرد، اول خرید متمرکز و دوم خزانه متمرکز. به جزء خریدهای شمش، آهن اسفنجی و قراضه در شرکت تجارت گستران خرید دیگری انجام نمیشد.
وی ادامه داد: حدود 60 مهندس فنی داشتیم که خرید کل گروه را انجام میدادند که البته این موضوع معایبی هم داشت که پروسه زمانی آن را طولانی میکرد اما نظر گروه این بود که تمرکزی خرید شود.
وی ادامه داد: خانم «ز» هیچگاه کارمند من نبوده اما این مطلب بیان شده که او کارمند تجارت گستران است. همچنین خانم «الف» حدس زده و براساس یکسری از حدسیات او من متهم شدم و زیرا خانم «الف» گفته مصوبات السیها پیش خانم «ح» بوده، پس بنابراین من باید در جریان باشم در حالی که السیها مصوبه نداشته و این میشود دلیل اتهام بنده.
«ب.ب» ادامه داد: هیچ السیهای سوری در بخش خارجی صادر نشده و همه آنها السیهای واقعی است و من در جریان السیهای داخلی نبودم و کیفرخواست بنده براساس اظهارات خانم «الف» است و من به اندازه یک کلمه در این رابطه هیچ دستوری ندادم.
این متهم درباره اتهامش در پولشویی گفت: اگر بحث دیسکانت شدن السیهاست، من در جریان نبودم ولی اگر منظور این است که از این پول استفاده شده و من پولشویی کردهام من از منشاء آن خبر نداشتهام و من کار خرید را انجام میدادم.
قاضی سراج پرسید: آیا هزار میلیارد تومان به شرکت واریز شده است؟
متهم پاسخ داد: من اطلاع نداشتهام و اولین مرتبه است که این مطلب را میشنوم و از من سوال میشود.
وی ادامه داد: براساس همان سیاست، شرکت تجارت گستران 150 تا 180 میلیارد تومان کالا آورد و پولش به حساب آریا ریخته شد و من از آریا طلبکار هستم، زیرا آریا خرد خرد به من پول داده و من خرج کردم در حالی که کل اموال من یک میلیارد تومان است.
وی ادامه داد: من از تجارت گستران طلب دارم و 50 میلیون تومان از برون ملی خرید کردهام در واقع من داشتم طلبهایم را از آریا میگرفتم و اصلا نمیدانستم منشاء پولها کجاست و به عنوان مدیرعامل من تابع دستورات هیات مدیره هستم.
«ب.ب» در خصوص اتهام دیگرش که معاونت در تسهیل مال نامشروع بود، اظهار کرد: من چه مال نامشروعی را تسهیل کردم؟
قاضی سراج گفت: 10 میلیارد از سهام بانک آریا به نام شما 4 میلیارد به نام همسرتان و 20 میلیارد به نام دخترهایتان است آیا اینها را قبول داری؟
متهم گفت: اگر این پولها رد گم کنی باشد، پولشویی است اما من این را به عنوان تسهیل مال قبول ندارم. حتی من از این مبلغ که به حساب من ریخته شده اطلاعی نداشتم و به عنوان متهم اینجا هستم در حالی که متهمهای اصلی خواب هستند.
دادگاه دوازدهم: اعترافات تکاندهنده خواهرزاده آقای"میم"در دادگاه فساد مالی بزرگ
دوازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده فساد بزرگ مالی یکشنبه، هفتم خرداد ماه در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی ناصر سراج برگزار شد تا بالاخره بعد از گذشت دوازده جلسه از این پرونده جنجالی شاه کلید این ماجرا امروز در دادگاه به زبان بیاید و از زوایای جدیدی این پرونده در برابر رسانه و مردم پرده بردارد.
قاضی ناصر سراج در ابتدای دوازدهمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد 3 هزار میلیارد تومانی با اعلام این مطلب افزود: تاکنون 29 نفر از متهمان دفاعیات آخرشان را گفتهاند و تنها 3 متهم ماندهاند.
وی افزود: سعی میکنیم در یکی دو جلسه آینده رسیدگی به اتهامات 3 متهم دیگر نیز به پایان برسد و به این ترتیب ختم دادرسی را اعلام کنیم.
خواهرزاده آقای «م» در دادگاه پرده از بسیاری از رازهای پرونده 3 هزار میلیارد تومانی برداشت.
«ع ـ ر» خواهرزاده آقای «م» به عنوان مطلع در دوازدهمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد 3 هزار میلیارد تومانی در دادگاه حاضر شد.
وی درباره نحوه آشنایی خود با گروه آریا و ارتباطش با این افراد گفت: من ابتدا باید خودم را معرفی کنم و سوابق خودم را بگویم و سپس به دفاع بپردازم.
وی گفت: من خواهرزاده آقای «ر ـ م » هستم. اما خودم را سرباز نظام میدانم و جالب است که بیش از اسم من نسبتم با آقای «م» بر سر زبانها افتاده است.
وی گفت: من تحت هیچ فشاری نیستم و دوستان من میدانند که من تحت فشار حرف نمیزنم بلکه به دلیل احساس وجدانی که دارم میخواهم مطالبی را بگویم.
«ع ـ ر» با اشاره به این مطلب که 7 سال است با دایی خود هیچ ارتباطی نداشته است، گفت: من 7 سال است به عملکرد آقای «م » انتقادم دارم و با ایشان قطع رابطه کردهایم و به خاطر همین نقد عملکرد وی امروز در بازداشت به سر میبرم.
قاضی به او گفت: بیا وارد اصل ماجرا شو اینها حاشیه است.
وی گفت: شما سؤالی کلی مطرح کردید و من هم مجبورم تاریخچهای از خود و برخی مسائل را بگویم.
وی گفت: ابتدا باید به نحوه ارتباط و همچنین قطع ارتباط با دایی خود اشاره کنم. هر چند که میدانم که در این مسیر مجبور خواهم بود اسامی برخی افراد را به زبان بیاورم.
وی گفت: من عضو اتاق بازرگانی ایران و اروپا بودم و در خصوص حوزههای فرهنگی و اقتصادی و گردشگری که مشترک با آقای «م» بود ارتباطی تنگاتنگ با او داشتم و او نیز کارهای مختلفی به من ارجاع میداد و همکاری خوبی داشت هر چند هیچ گونه دریافت مالی از مجموعه آقای «م» به من نمیشد.
وی گفت: متأسفانه پس از چندی متوجه سوء مدیریتها و عملکردهایی در حوزه کاری آقای «م» شدم که مصداقش انتصاباتی بود که ایشان عدهای بی سواد و حتی کسانی را که دیپلم نداشتند، به عنوان مشاور خود انتخاب میکرد که اینها برای من فضای همکاری را تنگ میکرد.
وی گفت: من با این گونه انتصابات مخالفت داشتم و به آقای «م» موضوع رادر میان گذاشتم. برای مثال از آقای «م » رئیس حوزه ریاست ایشان گلایه کردم و گفتم این فرد تخلفات خاصی در پروندهاش وجود دارد و دارد از امکانات موجود سوء استفاده میکند.
برای مثال دیده بودم که این فرد با خسروی تماس گرفته بود و میگفت به دستور آقای خاص باید کارهای ترخیص کالایمان را به یک شرکت خاص ارجاع دهیم.
وی گفت: البته این تخلفات به همین سطح بسنده نشد و ما دیدیم که آقای «م» به عنوان یکی از معاونان ایشان انتخاب شد. فردی که سابقه مخدوش کردن نامههای مردم را هم داشت و در خصوص اعطای تسهیلات دست داشت.
وی گفت: آقای «م ـ م» از من توقع داشت در ازای اعطای پروژههای گردشگری به او پول بدهیم. برای مثال در یک پروژه گردشگری در بلوار کشاورز تهران از ما توقع پول داشت و این در حالی است که من از مقابله با این افراد دست نکشیدهام که به بحث و جدل با آقای «م» که دایی من بود پرداختم و متأسفانه آقای «م ـم» معاون دایی بنده به جایی رسید که در انتصابات دخالت میکرد.
«ع ـ ر» خواهرزاده آقای خاص به پروژه مفتضح کیش اشاره کرد و گفت: در آن پروژه هم افتضاحات بسیاری به وجود آمد که قاضی از او خواست در مورد آن پروژه توضیحاتی بدهد.
متهم گفت: منظورم قضیه خرید زمینهای کیش است که در آن پرونده توافق ریاستجمهوری هم وجود داشت.
وی بار دیگر به موضوع آقای «پ» معاون بانک مرکزی اشاره کرد و گفت: این فرد تخلفات متعددی انجام داده بود به گونهای که یکبار آقای بهمنی مدیرعامل بانک مرکزی به من گفت که آقای «پ» حوزه کاریاش را تحت تأثیر قرار داده و مشکلاتی را برای او ایجاد کرده اما دایی بنده نه تنها حمایتش را از آقای «پ» برنداشته بلکه حمایتهایش را هم بیشتر کرد.
«ع - ر» همچنین به موضوع آقای الف معاون بانک و اقتصاد اشاره کرد و گفت: این فرد هم تخلفات زیادی داشت برای مثال شنیده بودم که قرار است سهام یکی از بانکها را از خسروی دریافت کند. هر چند که من اطلاعاتی را که از ستاد انتخاباتی آقای دکتر به دست آورده بودم، با دایی خود در میان گذاشته بودم؛ اما افاقه نکرد.
وی به دلیل قطع ارتباطش با دایی خود اشاره کرد و گفت: من موکدا با ایشان درگیر بودم و مشکل داشتم که چرا این افراد مورد حمایت قرار گرفتند و در جلسهای که در سازمان جهانی شدن در سعادتآباد با دایی خود برگزار کردم گفتم که برخی افراد دچار انحراف شدهاند اما وی بیتوجه بود و به این ترتیب من ارتباطم را قطع کرده و به بخش خصوصی آمدهام اما در آنجا دیدم که سایه همان افراد در اینجا نیز گسترده شده است.
«ع ـ ر» خواهرزاده آقای خاص به موضوع حضورش در شرکتی تبلیغاتی اشاره کرد و گفت: قرار شد در آن شرکت کار تبلیغاتی انجام دهم و به این ترتیب موفق شدم با خسروی آشنا شوم چون قرار بود برای او تیزر تبلیغاتی بسازم اما در این میان درباره پروژههای گردشگری نیز اطلاعاتی به دست آوردم. اما ارتباطمان صرفا تجاری و اقتصادی بود.
وی گفت: من دوستی به نام آقای «ز» داشتم که در یکی از جلسات با این فرد آقای «ی» نیز حضور داشت. این آقا بعدها به سمت مسئول پیگیری پروژههای خاص نهاد انتخاب شد.
متهم گفت: خسروی در اردیبهشت سال 89 شرکت خط و ابنیه را خرید اما قرار شده بود به ازای خرید خط و ابنیه 15 پروژه راه به او تحویل داده شود. من همان زمان با وزیر راه سابق دیداری داشتم و او از عملکرد آقای «ع» ابراز ناراحتی کرد و حتی از واژه دزد برای این فرد استفاده کرد.
وی گفت: آقای «ی» فهمیده بود که برکناری وی نزدیک است به همین دلیل تلاش کرد تا ارتباطی نزدیک و مستقیم با خسروی برقرار کند و سمت جدیدی برای خودش دست و پا کند.
به همین دلیل با آقای «م ـ م» ارتباط نزدیکی برقرار کرد و اطلاعاتی که داشتم به من کمک کرد که رابطهام با خسروی سرد شود.
وی افزود: از آنجا بود که آقای «ر» رسما مسئول پروژههای نهاد ریاستجمهوری شد و من هم به دایی خود پیامک زدم و گفتم این کارتان اشتباه بوده است اما افاقه نکرد و من امروز به عنوان خواهرزاده آقای خاص خجالت میکشم.
وی گفت: آقای «ع» به محض حضور در سمت پروژههای ویژه نهاد موضوع دو طبقه کردن مسیر رامسر را رسمی کرد چون میدانست این موضوع میتواند پوششی برای تعهدات خسروی باشد و به این ترتیب میتوانست آن 15 پروژه را برای خسروی تأمین کند.
متهم با بیان اینکه دیگر خواهرزاده «الف - م» نیستم و خودش باید در دادگاه حاضر شود، گفت: اگر آنها به موقع به بیانات مقام معظم رهبری گوش میکردند دیگر دچار توهم قدرت نمیشدند.
متهم «ع- ر» خواهرزاده آقای خاص در ادامه اظهارات خود گفت: مهآفرید بارها به من میگفت رئیس ایمیدرو کارها را در وزارت صنایع انجام میدهد. او به من میگفت میخواهند ارتباط ما را خراب کنند.
وی ادامه داد: آقایان « م » و «ی» مرا میشناختند و قرار بود مرا حذف کنند و عملا هم موفق به حذف رابطه تجاری و دوستی من با آقای «الف - م» شدند. حتی یک بار مهآفرید به من گفت دوست داری تو را با آقای «الف -م» آشتی دهم، آقای «ح - پ» در بانک مرکزی ، آقای «الف» کارهای حمایت بانکی، آقای «خ - الف» کارهای ایمیدرو را انجام میدادند و آقای «ع - ر» نیز بازوی اجرایی مهآفرید بود.
متهم با بیان اینکه به دایی خود بابت همه این افراد تذکر داده بودم گفت: هر جا پول کلان بود اینها مانند اختاپوس آنجا حاضر میشدند، همه جا دنبال من بودند و متهمان اصلی آنها هستند. من نباید 7 ماه در زندان باشم و خود آقای «الف -م» باید به دادگاه بیاید و پاسخگوی اقداماتش باشد.
وی افزود: از 3 سال قبل دیگر خواهرزاده او نیستم. خودش باید به دادگاه بیاید اگر به موقع بیانات مقام معظم رهبری را گوش میکرد دیگر توهم قدرت بر آنها ایجاد نمیشد. اینکه چرا دچار این توهم شدند را نمیدانم و خودشان باید بیایند و توضیح دهند.
این متهم درباره ارتباط آقای «م » مدیر کل حوزه ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور با مهآفرید امیر خسروی گفت: این دو با هم تماس داشتند و زمانی که در زندان بودم یکی از معاونان مهآفرید آن را تأیید کرد و گفت آنها با هم در تماس بودند.
وی افزود: شخص مهآفرید هم این موضوع را با من در میان گذاشت و گفت مدیر کل حوزه ریاست میراث فرهنگی از من خواسته است ترخیص کالا را به شرکتی که او میگوید واگذار کنیم.
متهم گفت: موضوع را به آقای «الف -م» منتقل کردم او هم در یک مقطع با آن فرد برخورد کرد اما او باز هم اعمال نفوذ کرد تا جایی که الان با هم به مسافرتهای خانوادگی میروند.
وی با بیان اینکه بنده صرفا تاوان یک جسم را میدهم، گفت: اعلام میکنم که دیگر خواهرزاده «الف - م» نیستم.
متهم در پایان اظهاراتش از قاضی سراج درخواست ملاقات خصوصی کرد که با مخالفت قاضی روبرو شد و قرار شد اظهارات خود را در قالب یک متن به قاضی تحویل دهد.
پایان پیام/
نظر شما