به گزارش خبرگزاری شبستان، علی آشتیانیپور، تهیهکننده فیلم سینمایی «بیداری رویاها» گفت: اگر به حافظه تاریخیمان رجوع کنیم، قطعا به یاد خواهیم آورد که اوایل انقلاب اکثریت جامعه و متدینین با سینما که ابتذال بر همه ابعاد آن سایه انداخته بود مشکل داشتند و پذیرش سینما برای اکثر مردم سخت بود.
وی گفت: در چنین موقعیتی امام (ره) سینما را به عنوان یک پدیده هنری توانمند پذیرفتند و برای آلودگیهایی که میتوانست به سینما هم مثل هرجای دیگر رسوخ کند تفکیک قائل شد و موانعی که میتوانست برای همیشه سینما را تعطیل کند از سر راه برداشتند.
این تهیهکننده افزود: امام با این روشنگری، مشروعیت دوباره برای سینما رقم زدند و فضای تازهای پدید آوردند که علاقمندان به سینما را تحریک میکرد تا به عرصه فیلمسازی ورود پیدا کنند. حمایت بعدی امام و مسئولین فیلمسازان را تشویق کرد تا به مفاهیم انسانی بپردازند و سینمایی پاک را پیریزی کنند.
تهیهکننده «بیداری رویاها» گفت: قطعا در جریان تازهای که برای سینما به وجود آمده بود آزمون و خطا رخ میداد. هرکس با هر نگاه که فیلم میساخت قطعا با شرایط آزمون و خطا روبرو بود. تحمل و بردباری امام و مسئولین در برابر آزمون و خطای فیلمساز قابل ستایش بود. بردباری و بلند نظری امام راحل باعث شد طیف وسیعی از فیلمسازان در حوزههای مختلف دست به تجربه بزنند و نسبت به شرایط اجتماعی موضع داشته باشند.
تهیهکننده «دختری به نام تندر» ادامه داد: برخوردی که امام با سینما و دیگر جنبههای هنری آن مثل موسیقی متن داشتند، فتح بابی بود که اگر رخ نمیداد معلوم نبود سینمای ایران بدون موسیقی چقدر میتوانست باقی بماند. جسارت و شجاعت امام حیات مجدد سینما را رقم زد.
وی گفت: یکی از ویژگیهای سینمای بعد از انقلاب به واسطه روشنگریهای امام، محدود نکردن فیلمساز در پرداختن به مسائل اجتماعی بود. بعد از انقلاب اصلیترین موضوع اجتماعی سیاسی جامعه، جنگ بود. سینماگران در پرداختن به جنگ حتی میتوانستند رویکردی اجتماعی داشته باشند. اگر حمایت امام نبود چه بسا در زمان جنگ کسی جرأت پرداختن به جنگ به عنوان اصلیترین موضوع اجتماعی وقت را نداشت.
تهیهکننده «نقاب» گفت: چیزی که مسئولین سینمایی امروز باید از امام و برخورد ایشان با سینما بیاموزند باز گذاشتن دست هنرمند برای پرداختن به مسائل اجتماعی و ورود به بطن جامعه برای گفتن حرف ها و نقدها و دردها و امیدهاست.
وی گفت: حاصل فضای مدیریت سینمایی بعد از انقلاب به خاطر حمایت امام و بلند نظری ایشان که شاید از ظن گروهی، قابل انتقاد هم بود، فیلمسازانی صاحب نام، توانمند، خوش ذوق و سینمایی آبرومند را به ارمغان آورد که می توان به آن افتخار کرد.
این تهیهکننده ادامه داد: امروز اگر میخواهیم آن مسیر را ادامه دهیم باید تحمل و برباری را در برابر خلاقیت و تجربهگریهای فیلمساز بالا ببریم و نترسیم از اینکه فیلمساز به نقد جامعه بپردازد و به مسائل مختلف اجتماعی ورود پیدا کند.
آشتیانیپور افزود: هنر یک فیلمساز جلوتر بودن او از جامعه است. امام به طور مستقیم و غیر مستقیم با حمایت و بیاناتشان فیلمساز را تشویق میکردند که از جامعه جلوتر باشد. آیا امروز چنین نگرشی بین مسئولین سینمایی وجود دارد؟ چرا باید از آسیبشناسی اجتماعی برخی پدیدهها در سینما ترسید؟
وی ادامه داد: پرداختن به مسائلی همچون دروغ،ریا،راستگویی،نماز و ... در طول این 30 سال همواره در اولویت بوده است. اما آیا فیلمساز میتواند آنگونه که شایسته باشد به «دروغ» به عنوان خطری که زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی را تهدید میکند نزدیک شود؟ من چنین تحملی را در بین مسئولین سینمایی امروز سراغ ندارم که به فیلمساز اجازه دهد به صورت کافی و وافی به معضلات اجتماعی نزدیک شود.
این تهیهکننده افزود: آنقدر فیلمساز را محدود میکنیم که اگر بخواهد از این معضل سخن بگوید، نهایتا خودش و اثرش دروغگو میشود. در حالی که فیلمساز به موضوع «دروغ» به عنوان عاملی نگاه میکند که ضریب ایمنی را در جامعه پایین میآورد و همه چیز را تهدید میکند.چنین مدیریتی باید چراغ راه مسئولین سینمایی امروز باشد.
آشتیانیپور گفت: جسارتی که فیلمساز در دهه اول انقلاب داشت دامنه وسیعی را شامل میشد و این گستره وسیع جسارت، حاصل سعه صدر امام بود. قطعا امام و مسئولین سینمایی آن زمان بر فیلمها نظارت و مراقبت هم داشتند اما هرگز او را از تجربه کردن نترساندند.
وی افزود: حمایت و واگذاری امکانات به فیلمساز درآن شرایط شاید سخت تر از زمان حال بود اما مدیریت آن زمان از واگذاری امکانات به فیلمساز دریغ نداشت. من به خاطر دارم که زمان جنگ بود و برای ساختن یک فیلم جنگی به چند فقره تانک احتیاج داشتیم. آن روز باید تانک را از عملیات فاو جدا می کردند و در اختیار گروه قرار می دادند. در کمال بردباری و بلند نظری و نهایت همکاری، تانک را از عملیات فاو جدا کردند و در اختیار فیلم قرار دادند.
وی گفت: چنین نگاهی به سینما تنها از شجاعت، جسارت،سعه صدر،اعتماد و بردباری ناشی میشود.امروز چنین حمایتی وجود ندارد و دست فیلمساز آنقدر بسته است که جز پرداختن به موضوعات خنثی و بیخاصیت به دیگر موضوعات اجتماعی نمیتواند بپردازد.
بنا بر گزارش سوره سینما، این تهیهکننده افزود: با چنین محدودیتی که مدیریت سینمایی برای فیلمساز تعریف کرده است، حافظ و مولوی هم اگر در زمانه ما میزیستند در این گستره محدودیت چارهای جز جک تعریف کردن نداشتند و نمیتوانستند شعری در خور استعداد خود بسرایند.
آشتیانیپور ادامه داد: از پا افتادگی سینمای امروز ما ناشی از نبود اعتماد مدیریت سینمایی به فیلمساز است. سینما هر روز دچار بحران مشرعیت میشود. بیاعتمادی به فیلمساز خسارتی بسیار بیشتر و جدی تر از اعتماد همه جانبه در پی خواهد داشت.
پایان پیام/
نظر شما