خبرگزاری شبستان: اعتکاف هم از آن پدیده هایی است که هر سال تازگی خودش را دارد. رسیدنم به فضای مسجد امام صادق (ع) آریاشهر همزمان می شود با طنین صدای موذن که از زمان شرعی اذان ظهر خبر می دهد. معتکفان در صفوف به انتظار نشسته اند و مهیای اقامه نماز جماعت هستند.
حال و هوای اعتکاف در همین اولین نما هم به دل جلا می زند؛ قرآن هایی که زمزمه می شود، سرهایی که در گوشه و کنار زیر عبایی مخفی شده است و نمی دانی چه می خوانند، صحن مسجد که مسقف شده است و از همه مهم تر از چهره هایی که در این لحظه های اعتکاف معصومیت و معنویت می بارند ...
نماز به اقامت حجت الاسلام قائم مقامی که خود معتکف است، اقامه می شود و پس از نماز نوای دعا و نیایش... در این لحظه خیلی ها خلوت گزیده اند و هر قدر با خودم کلنجار می روم که خلوتشان را بر هم بزنم و هم کلامشان بشوم، دل رضایت نمی دهد.
آرامش و حال خوب
صحبت از جایی است که وقتی از همه خسته ای، حوصله هیچ کاری را نداری و منتظر یه اتفاق خوبی و دلت می خواد تنها باشی، بهش فکر میکنی. ذکر امیرالمومنین(ع) قوت قلب و آرامش می دهد.... اینجا خبری از جنجال و هیاهوی شهر نیست.. .هر چه هست آرامش و حال خوبه...
جوانان، میانسالان و سالخوردگان بسیاری در خانه خدا دور هم جمع شدند تا بیش تر از قبل روح و جسم خود را با معنویت گره بزنند. حلقه های معرفتی که با حضور حجت الاسلام قائم مقامی و پرسش های انبوه جوانان مشتاق و معتکف تشکیل شده صحنه جالبی از انس روحانیون با قشر جوان به نمایش گذاشته است.
حلقه های معرفت و جلسات پاسخ به پرسش های جوانان به قدری پرشور و پر حرارت برگزار می شود که اندکی هم نشینی، رضایت جوانان و رابطه دوستانه و عمیق آنها با حاج آقای قائم مقامی را آشکار می کند. بچه ها با شور و لبخند سوال می پرسند و حاج آقا با اشتیاق و بردباری به تک تک سوال ها پاسخ می دهد و گاهی در این میان بحث های جالبی هم پیش می آید...
بعد از حلقه های معرفت، نوبت تشکیل حلقه های علمی می رسد در این حلقه هم درباره مباحث نهج البلاغه و صحیفه سجادیه بحث می شود. حلقه تولید ملی و کار و سرمایه ایرانی هم عنوان یکی دیگر از حلقه های اعتکاف مسجد است که در آن درباره کار، خودکفایی، تولید و.. بحث می شود و جوان ها از دغدغه ها و مشکلاتشان می گویند و مسئول حلقه هم به آن ها ها راهکار می دهد.
مهمانی بزرگ
پذیرفته نشدن یا نشدن برای شرکت در اعتکاف؟! نمی دانم پذیرفته نشدن را باید به حساب طلبیده نشدن گذاشت یا بار گناه یا ... و پذیرفته شدن را به حساب به حساب آمدن یا .... اما این را خوب می فهمم که پذیرفته شدگان این خلوت به میهمانی بزرگی دعوت شده اند که موعدش «ایام البیض» نام گرفته است و معیارش مسجد.
هر کس حتی برای دقایقی با معتکفان همراه می شود می تواند برای مدتی کوتاه هم که شده خلوت عاشقی را تجربه و بندگی را تمرین کند. این موهبت نصیب من هم شد و توانستم تنفس در فضای معطر به عطر عشق را تجربه کنم.
در میان معتکفانی که هر یک در گوشه ای خلوت گزیده اند یا دسته جمعی مباحث علمی یا جلسات پرسش و پاسخ را با حجت الاسلام قائم مقامی دنبال می کنند، افرادی هم هستند که چندین رکعت نماز پشت سر هم نه تنها برایشان خستگی ناپذیر است بلکه هر چه بیشتر می خواندند بیشتر انرژی می گیرند. شب، نیمه شب، سحر، غروب، ظهر و .. برایشان فرقی نمی کند. راز و نیازشان ترک نمی شود. در این حال و هواست که متوجه می شوی چقدر آدم بی ادعا هست که در مسیر سیر علی الله پیشی گرفته اند و ما هنوز اندر خم یک کوچه.
به ساعت های پایانی روز که نزدیک می شویم تکاپوی اقامه نماز مغرب و افطار دسته جمعی حال و هوای مسجد را عطرآگین تر می کند. افطار در کنار هم سنگران معتکف پس از یک روز روزه داری، عبادت، مطالعه، تفکر و مباحثه علمی و .. حال و هوایی وصف نشدنی دارد. گرچه هنوز 31 ساعت تا پایان مراسم اعتکاف مانده و هنوز فرصت برای عبادت و نیایش هست اما از همین حالا نگرانی از اتمام مهمانی خدا در چهره های عاشقان پیدا است...
فرصت طلایی عمر در پیش است و ایام در گذر؛ پس همتی باید تا با حضوری سبز از همسفران کوی دوست شویم.
پایان پیام/
نظر شما