به گزارش خبرگزاری شبستان، دکتر شهین اعوانی، معاون پژوهشی انجمن حکمت و فلسفه ایران در نخستین جلسه از سلسله نشستهای "تاریخ تفکر" با عنوان "سقراط کیست" گفت: دیدگاههای متفاوت و متناقضی درباره سقراط است و از گذشته تا عصر حاضر نظریات مختلفی درباره او وجود داشته از جمله اینکه برخی او را آغازگر تفکر عقلگرایی و عدهای دیگر او را آرمانگرا میدانند.
وی تصریح کرد: تعدادی عقل اقتصادی او را به دلیل ساده زیستی اش قبول نداشته و او را عقبمانده می دانستند و عده ای در مقابل آنها، او را نابغه می خواندند. برخی از زبانشناسان از او به عنوان فیلسوف زبان یاد میکنند چرا که توانسته با گفتوگو و صحبت محاوره، روش بحث را به جهان بشریت آموزش دهد و عدهای دیگر سقراط واقعی را افسانه می دانند. برخی نیز معتقدند سقراط با مطرح کردن بحث عدل، و دعوت از مردم و حاکمان به برقراری عدالت، زیستن و تفکر عادلانه و بهادادن به فضیلت محوری، عشق و علم توانست در رفاه اجتماعی بسیار موفق شود همچنین تمامی مبارزاتش نیز برای اصلاح جامعه بوده است.
اعوانی با اشاره به اینکه در تاریخ میبینیم که دو گروه با نظریاتی مخالف، از موافقان سقراط بوده اند، گفت: مخالفان سنت، او را سنتشکن و موافقان سنت او را پایههای سنت می دانند و این نشان از شخصیت خاص سقراط دارد. ارسطو از سقراط به عنوان شریف ترین و عادل ترین انسان ها یاد می کند، او می گوید: "سقراط درستکاری را در خود نهادینه کرده بود و توقع عدالت از کسی هم نداشت".
وی ادامه داد: گزونوف از شاگردان سقراط معتقد است که او متفکری اندیشمند و زیرک است که از ندای درون بهره می برد به طوریکه هم مذهب و هم عرفان امروز و هم عقل در اندیشه های او پیدا است. سیسرون درباره سقراط معتقد است او کسی بود که توانست فلسفه را از زمین به آسمان آورد و آن را برای شهرها و مجالس علمی به ودیعه گذارد تا به جای پژوهش کیهان، تحقیق در وجود آدمی را هدف اصلی خود قرار دهند.
معاون پژوهشی انجمن حکمت و فلسفه ایران با اشاره به دیدگاه های متفاوت فلاسفه اسلامی درباره سقراط گفت: در اسلام سه دیدگاه نسبت به شخصیت سقراط وجود دارد، فلاسفهای همچون ابن سینا معتقدند که او یکی از 124 هزار پیامبر خداست، عدهای معتقدند که او با ویژگی های عدالت خواهی، فضیلت خواهی و زندگی عملی خود نمونه ای مطابق با اخلاق اسلامی است و برخی همچون محمد غزالی معتقدند که او کافر است.
اعوانی با نگاهی گذرا بر کودکی و زندگی شخصی سقراط گفت: او پسر یک مرد سنگ تراش و مادری ماما بود که بسیار برای تربیتش تلاش کردند. بنابر گفته های افلاطون، او اهل سفر نبود و بیشتر سفرهای او برای شرکت در جنگ ها بود، از قوای جسمانی و مقاومت بالا در برابر سرما، گرما و شدائد زندگی برخوردار بود و در سنین 39، 45 و 47، در سه لشکرکشی شرکت کرد، او هرگز از مواجهه با مخالفان خود به ویژه مخالفان فکری ابایی نداشت و با آن ها به بحث و گفت و گو می پرداخت.
این استاد فلسفه با اشاره به اینکه سقراط هرگز چیزی ننوشت و آنچه امروزه است از زبان افلاطون است، گفت: سقراط هرگز به صورت تئوریک و نظری تدریس فلسفه نداشته بلکه فلسفه را زندگی کرده است و بر همین اصل بسیاری از فلاسفه، سقراط را عین و سمبل فلسفه می دانند.
وی ادامه داد: افکار سقراط در نقد افکار اجتماعی آن دوره بود و چیستی هر چیز برای او از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود به طوریکه از مسائل به راحتی نمی گذشت و حتی گاهی برای یافتن جواب سوالی در طول روز از جای خود تکان نمی خورد تا آن را بیابد.
اعوانی خاطرنشان کرد: یکی از مسائلی که تاریخ نویسان فلسفه نوشته اند این است که او اهل بحث و جدل بوده و با شاگردانش با خصم برخورد می کرده اما با توجه به نوشته های افلاطون می بینیم که چنین نیست و منظور از بحث همان مباحثه و گفت و گو بوده است.
این پژوهشگر فلسفی به اهمیت عقل در تفکرات سقراط اشاره کرد و گفت: این جمله که "هیچ کس خواسته و دانسته کار بد نمی کند" هسته اصلی تفکر سقراطی است، عقل مقدم برهر مرجعیتی است و سودمندی مقدم بر سنتها و یا احساس کور است، بنابر این نظریه کار باید عقلانی باشد چرا که عقل با دانایی در ارتباط مستقیم است بنابراین اگر همه رفتارها مبتنی بر عقل باشد و به باور عقلانی برسیم دلیلی ندارد کاری بر خلاف آن انجام دهیم و اگر خطا می کنیم دلیل بر ضعف اراده نیست بلکه به علت ضعف دانایی ما است.
وی در ادامه با اشاره مجدد به این شعار سقراط "هیچ کس خواسته و دانسته کار بد نمی کند" گفت: هر شغلی با کامیابی و یا ناکامی روبرو خواهد شد، این موفقیت و یا شکست در درجه اول به دانش و مهارت در حرفه مرتبط است، در درجه دوم به امکانات و اطلاعات و شناخت به غایت کار و در نهایت به تلاش انسان بستگی دارد، پس اگر هر کدام از این سه جز نباشد ما به هدف غایی نمی رسیم.
این استاد دانشگاه گفت: سقراط خطاها را بیشمار می داند اما معتقد است که زمان و شرایط خطاها متفاوت است و این بدلیل نقص فهم است، در واقع انسان ها تنها در مورد وسایل اعمالشان جهت نیل به غایت اختلاف نظر دارند نه خود غایت، اما باید در نظر داشت که مراحل رسیدن به سعادتمندی در افراد متناسب با شرایط و اوضاع فردی و اجتماعی متفاوت است بنابراین تقلید از فردی که موفق است دلیلی بر موفقیت شخص دیگر نمی شود.
اعوانی ادامه داد: عقل باوری در نظریه سقراط یعنی اگر بشر بداند و بفهمد عدل و فضیلت چیست زندگی بشر عادلانه و فضیلتمحور می شود. سقراط با تاکید بر اخلاق فردی معتقد بود تزلزل در فرد یعنی تزلزل در اجتماع و اینکه رفتارهای ما تابع اجتماع نیست و با اصلاح افراد جامعه می توان اجتماع را اصلاح کرد، سقراط فرقی بر اخلاق فردی و مدنی قائل نبود.
وی با یادآوری اینکه سقراط بنیانگذار مفاهیم است اما به شکل ارسطو به دنبال حل و فصل نیست و در واقع جزئی و مصداقی درباره آنها به بحث می پردازد، گفت: او معتقد به نظریه جز به کل بود، از نگاه او استقرا پررنگتر از قیاس است و باید با تمثیل ادامه داد بطور مثال به جای اینکه بگوید فضیلت چیست و آیا من از آن برخوردارم؟ به دنبال این بود که چگونه فضیلت در وجود ما شکل می گیرد؟ در واقع او بر این نظر بود که اگر در تعریف هر مفهومی از طریق استقرا به معنا و یا قوانین اخلاقی و اجتماعی دست یافتیم این معنا کلیت پیدا میکند. سقراط معتقد بود که رفتارهایی که ما آن را ظلم می بینیم ممکن است با زمینه و شرایط خاصی اتفاق افتد که دیگر ظلم نباشد بنابراین هرگاه می خواهیم درباره ظلم و یا عدل بودن رفتاری قضاوت کنیم باید با رعایت جوانب احتیاط منتظر پاسخ عقل باشیم چرا که عقل جامعنگر است و در یک چارچوب قرار نمی گیرد، برای مثال، عمل دزدی ظلم است اما اگر ما اسلحه ای را از کسی بدزدیم که قصد خودکشی دارد ظلم نکرده ایم.
اعوانی تصریح کرد: یکی دیگر از نظریات سقراط این است که در عالیترین امور انسانی باید تمام جوانب با داوری از پیش تعیین نشده بررسی شود، اگر از کسی کینه داریم بدین معنا است که نمی توان با صراحت درباره او قضاوت کرد و در واقع ما محسنات وی را نادیده گرفته ایم و باید به دنبال علت ها در وجود خود باشیم. سقراط بر این باور بود که هیچ قضیه و حکمی چندان بدیهی نیست که اگر تردیدی درباره آن بوجود آمد آزمایش مجدد آن از بیخ و بن لازم نباشد، هر چیزی باید با درک و درایت و فهم تحلیل شود. یکی دیگر از ویژگیهای بارز سقراط که همگان به آن اشاره دارند روحیه معلمی وی بود، او معتقد بود من همچون مادر ماما خود که انسان به دنیا میآورد اندیشه را به دنیا می آوردم، سقراط خود گواهی می دهد که هرگز احساس نکردم که من معلم هستم و دیگری شاگرد.
وی خاطرنشان کرد: برخی، فعالیت تربیتی سقراط را سوفیسطی دانستهاند، سوفیسط به درستی معنا نشده است، بنا به گفته خود سقراط نباید در مورد کسی قضاوت کرد و باید جوانب مثبت و منفی را در نظر گرفت، سقراط در کار تربیت سوفیسط ها بسیار دقیق بود و هرگز آنها را جاهل نخواند، او بر این اعتقاد بود که آنها انسان های بدی نیستند اما در تعاریف خود بین حق و غیرحق خلط می کردند و هنر سخنوری خود را در این زمینه خرج میکردند. سقراط توجه خاص و ویژه ای به جوانان داشت و نسبت به تحصیل جوانان معتقد بود نیروی جوان ها باید صرف پژوهش در امور انسانی شود و حرکت ها باید به سمت انسانی شدن باشد، در تحصیل علم نیز باید انسان به دنبال علومی متناسب با شرایط خود برود اما انسانیت حد ندارد، این نکته ای بود که سوفسطائیان از آن غافل بودند.
اعوانی ادامه داد: سوفسطائیان مردان سیاسی بودند اما سقراط آرمانهای سیاسی داشت و بدنبال فضیلت سیاست بود، او ایده هایی برای حکومت داشت، و در جریان دقیق مسائل روزمره، سیاسی، اجتماعی مردم بود اما مثل سوفیسطها وارد امور سیاسی نشد.
معاون پژوهشی انجمن حکمت و فلسفه ایران "اندرز و آزمایش" را دو ویژگی تدریس سقراط دانست و اظهار داشت: جنبه اخلاقی انسان هماهنگ با نظم طبیعی جهان است، انسان باید با پرورش طبیعی رشد کند و تمام مسائل باید با طبیعت همراه باشد تنها انسان باید روح خود را پرورش داده و این در تکامل انسانی ما است.
اعوانی در زمینه دینداری سقراط گفت: او به شکل ما خداپرست نبوده و قطعا بر خدایان ادیان هم اعتقادی نداشته، چرا که او پنج هزار سال پیش از میلاد مسیح می زیسته، او منکر خدا نیست اما معتقدات دیرینه سنتی را نیز قبول ندارد، اما آنچه مهم است او خودش را دوست و در خدمت خدا می داند و به ندای وجدان اهمیت فوق العاده ای می دهد. او معتقد است خدایان از شیوه فکر پاک که همراه با عمل پاک است بسیار خشنودتر از زمانی می شوند که برای آنها هدیه و قربانی و نذر و نیاز داشته باشیم.
وی ادامه داد: سقراط معتقد بود بزرگترین موهبتهای انسان تندرستی، زیبایی تن، مالی که به درستکاری به دست آمده باشد و درخشش جوانی در حلقه دوستان است. از نظر سقراط نیکی اخلاقی و نیکبختی، بداخلاقی و بدبختی، فضیلت و سعادت لاینفک هستند، همچنین دانشی که به آن عمل نشود را عملی ناقص می داند.
اعوانی گفت: برخی معتقدند که صحبت های سقراط متناقض است اما در واقع سقراط زمینه بحث را از جوانب مختلف مورد بررسی قرار می داد. هدف زندگی از دیدگاه سقراط، انسانی زیستن است و اینکه بتوان کمال انسانی را در زندگی عملی خود جاری و ساری کرد.
گفتنی است، نشست سقراط کیست، چهارشنبه، 29 دی در سرای اهل قلم برگزار شد.
پایان پیام/
نظر شما