حجتالاسلام محمد جواد رودگر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و مدیر موسسه دین پژوهی در رابطه با ولادت حضرت جواد علیه السلام به خبرنگار شبستان گفت: شرایط شخصیتی و موقیت سیاسی و اجتماعی که امام جواد علیه السلام در آن قرار داشتند، شرایط و موقعیت خاص و برجسته ای بود که بررسی آن نیازمند تاملات فراوان است.
وی افزود: تامل در شخصیت حضرت از آن جهت است که امامان پس از حضرت رضا علیه السلام تا وجود امام عصرعجل الله فرجه ، همه شرایط سنی و موقعیت سیاسی ویژه ای در جریان امامت و رهبری جامعه داشته و هر یک نقش منحصر به فردی در این زمینه ایفا کردند. به عبارت دیگرهر یک از ائمه زمینه های اعتقادی، معنوی، سیاسی و اجتماعی خاصی را برای غیبت صغری و آنگاه غیبت کبری حضرت ولیعصر فراهم کردند. سرحلقه این جریان که معروف به «ابن الرضا» هستند، حضرت جواد علیه السلام است و این نکته قابل تامل است.
حجت السلام رودگر تصریح کرد: به لحاظ سیاسی اجتماعی نیز شرایط به گونه ای رقم خورد که در زمان امام جواد علیه السلام به دلیل تعاملات گسترده با ملت های مختلف و گسترش موقعیت سیاسی اجتماعی و از سوی دیگر تغییر در جغرافیای طبیعی و جغرافیای فرهنگی سیاسی و تمدنی اسلام، جامعه اسلامی شاهد تغییرات فراوانی بود و جریانهای فکری اعتقادی وسیاسی متخلفی در جامعه اسلامی ایجاد شده و مسلمانان در شرایط نسبتا ویژه ای قرار داشتند.
وی با تبیین این شرایط تاکید کرد: امام در دوره ای زندگی می کرد که فرقه های مختلف اسلامی و غیر اسلامی در این فضا رشد و نمو داشتند، دانشمندان شاخصی در این دوران می زیستند، علوم و فنون ملتها به همراه پیشرفتهای گوناگون و کتب و منابع علمی آتها از طریق ترجمه در دسترس مسلمانان قرار گرفته بود و در این فضا، امام با شرایط سنی خاص یعنی در 8 سالگی می بایست آماده مواجهه با مجموعه ای از جریانهای فکری، اعتقادی، سیاسی و اجتماعی متفاوت را تجربه می کرد.
مدیر موسسه دین پژوهی ادامه داد: از سوی دیگر مامون با توجه به تجربه ای که از نوع برخورد با امام رضا علیه السلام داشت، تلاش می کرد تا از این تجربه استفاده کرده و شرایط را به گونه ای رقم زند که دوام حکومت و خلافت خود را حفظ نماید. از دیگر سو پیشرفت معنوی و نفوذ باطنی که امامان در میان مردم داشتند و همچنین گسترش روز به روز فضایل آنها، هراسی را در دل حکومت ایجاد می کرد. بنابراین مامون و دستگاه خلافت تلاش می کرد امام را تحت مراقبت کامل و همه جانبه خود قرار دهد و نخستین اقدام او در این راستا، این بود که دختر خود « ام الفضل» را به ازدواج حضرت جوادعلیه السلام در آورد. تا مراقبتی دائمی و از درون خانه ایجاد کرده و مراقبی اینچنینی بر امام بگمارد. لذا شرایط امام از این جهت نیز شرایط ویژه ای بود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در رابطه با ولادت حضرت جواد علیه السلام در سن 40 سالگی امام رضا علیه السلام افزود: جربان و نسل امامت ، جریانی ویژه است چه بسا خداوند چنین مقدر کرده بود که امام از طریق مادری متولد شود که از همه نظر طیبه و طاهره بوده و دارای ایمان کامل، اخلاق حسنه و فضایل و سجایای ویژه باشد، تا بتواند نقش موثری در تربیت فرزند داشته باشد. حکیمه دختر حضرت موسى بن جعفر و عمّه امام محمّد جواد علیهم السلام، حکایت کند: چون هنگام ولادت حضرت جواد الائمّه علیه السلام نزدیک شد، حضرت ابوالحسن، امام رضا علیه السلام مرا به همراه همسرش ، خیزران مادر حضرت جواد علیه السلام با یک نفر قابله (ماما) داخل یک اتاق قرار داد و درب اطاق را بست.
وقتى نیمه شب فرا رسید، ناگهان چراغ خاموش شد و اتاق تاریک گشت ؛ و ما ناراحت و متحیّر شدیم که در آن تاریکى ، در چنین موقعیّتى حسّاس چه کنیم؟ در همین تشویش و اضطراب به سر مى بردیم که ناگاه درد زایمان بر خیزران عرض شد؛ و اندکى بعد وجود مبارک و نورانى حضرت ابوجعفر، محمّدجواد علیه السلام از مادر تولّد یافت و با ظهور طلیعه نورش تمام اتاق روشن گشت.
حکیمه گوید: به مادرش ، خیزران گفتم : خداوند کریم به واسطه وجود مبارک و نورانى این نوزاد عزیز، تو را از روشنائى و نور چراغ بى نیاز گردانید. پس چون نوزاد بر زمین قرار گرفت ، نشست و نور تشعشع انوار الهى ، تمام اطراف بدنش را فرا گرفت ، تا آن که صبح شد و پدر، بزرگوارش حضرت ابوالحسن، علىّ بن موسى الرّضا علیهما السلام تشریف آورد؛ و با لبخندى نوزاد عزیز را در آغوش گرفت ؛ و پس از لحظه اى او را در گهواره نهاد و به من فرمود:اى حکیمه ! سعى کن که همیشه کنارش باشى .
حکیمه در ادامه حکایت می گوید: چون روز سوّم مولود فرا رسید، آن نوزاد عزیز چشم هاى خود را به سوى آسمان بلند نمود و بعد از آن نگاهى به سمت راست و سمت چپ کرد و سپس با زبان صریح و فصیح اظهار داشت:((أشهد أن لا إله إلاّ اللّه ، وحده لا شریک له ، و أن محمّدا عبده و رسوله )). و هنگامى که شهادت بر یگانگى خداوند متعال و رسالت حضرت محمّد رسول اللّه صلى الله علیه و آله بر زبان جارى کرد، بسیار تعجّب کردم و در حیرت قرار گرفته و با همان حالت از جاى خود برخاستم و به حضور حضرت رضا علیه السلام آمدم و گفتم : صحنه اى بسیار عجیب و شگفت آورى را دیدم ! امام علیه السلام فرمود: چه چیزى مشاهده کرده اى ؛ که باعث شگفتى تو گشته است ؟ در جواب حضرت گفتم : این نوزاد کوچک چنین و چنان گفت ، و تمام جریان را برایش بازگو کردم .
همین که امام رضا علیه السلام سخن مرا شنید، تبسّمى نمود و سپس فرمود: چیزهاى معجزه آسا و حیرت انگیز بیشترى را نیز مشاهده خواهى کرد.
پایان پیام/
نظر شما