خبرگاری شبستان؛ در نسل ابراهیم خلیل ریشه داشت و در خانه کعبه زاده شد؛ فضیلتی که نه پیش و نه پس از او ، کسی در آن شریک نبود. در دامن نبوت رشد کرد. نخستین مسلمان شد؛ اولین مردی که به رسالت ایمان آورد. در روزهای سخت و پرآشوب، یاور اسلام گشت. سایه ساری بود آرامش بخش ، همراهی استوار و هم یاری فداکار. لیلة المبیت را او آفرید ؛ در شب هجوم مشرکان برای قتل پیامبر در بستر ایشان آرمید. علی علیه السلام در بدر ، ذوالفقار حماسه آفرین بود؛ در احد، سپر ستم زدا و در خندق، تمامی اسلام که در برابر تمامی کفر ایستاد. علی از اهل بیت بود؛ همانان که از رجس و شرک دور بودند و از تطهیر شدگان شمرده می شدند. علی علیه السلام کسی است که خداوند درباره اش گفته است: «پیشوا و ولی شما تنها خداست و پیامبر او و آنان که ایمان آوردند؛ همان ها که نماز را بر پا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.» علی علیه السلام تفسیر این همه فضیلت است؛ مردی که فقط یک بار در تاریخ هستی ظهور کرد.
اعجوبه ای جمع مابین اضداد
از نکته های شگرف زندگانی حضرت علی(ع) که شگفتی همه ژرف اندیشان حقیقت جو را برانگیخته است ، بی کرانگی ابعاد وجودی آن حضرت در همه فضایل اخلاقی است . امیر خاک و افلاک ، جامع صفاتی بود که همراهی و هم نشینی آنها در وجود یک فرد در باور آدمی نمی گنجد...
امام خمینی (ره) که در شناخت اهل بیت (ع) معرفتی بی مرز داشت؛ درباره این ویژگی امیرمؤمنان علی (ع) می فرماید : «این علی همه چیز است؛ یعنی در همه ابعاد انسانیت درجه یک است، و لهذا هر طایفه ای خودشان را به او نزدیک می کنند و خاصیت هر طبقه را هم دارد. خاصیت قدرت ورزشکارها را به طور وافی دارد... در عبادت ، فوق همه عبادت کنندگان است . در زهد فوق همه زاهدهاست . در جنگ ، فوق همه جنگ جویان هست. در قدرت ، فوق همه قدرت ورزان هست و این یک اعجوبه ای است که جمع ما بین متضاد با هم کرده است.» «[آن حضرت[بعد از اینکه دست دو نفر دزد را قطع می کند، چنان نسبت به آنان عاطفه و محبت نشان می دهد و معالجه و پذیرایی می کند که مداحان حضرت می شوند. یا وقتی می شنود ارتش غارتگر معاویه خلخال از پای یک زن اهل ذمه درآورده اند، به قدری ناراحت می شود و عواطفش چنان جریحه دار می گردد که در نطقی می فرماید: اگر از تأثر این واقعه انسان بمیرد، قابل سرزنش نخواهد بود. با این همه عاطفه ، روزی هم شمشیر می کشد و افراد مفسد را با کمال قدرت از پا در می آورد.»
پرورش یافته عبدالله اعظم
امام راحل که ضمیری آمیخته با معرفت و روحی نور گرفته از شعاع خورشیدی اهل بیت داشت، نام و یاد حضرت علی علیه السلام را با عشق و حرارتی برآمده از صمیم جان می برد. امام خمینی رحمه الله درباره مقام منزلت حضرت علی علیه السلام می فرمود: «علی بن ابی طالب فقط بنده خدا بود و این، بزرگ ترین شاخصه اوست که می توان از آن یاد کرد و پرورش یافته و تربیت شده پیامبر عظیم الشأن است و این از بزرگ ترین افتخارات اوست. کدام شخصیت می تواند ادعا کند که عبدالله است و از همه عبودیت ها بریده است، جز انبیای عظام و اولیای معظم که علی علیه السلام، آن عبد وارسته از غیر و پیوسته به دوست که حجب نور و ظلمت را دریده و به معدن عظمت رسیده است، در صف مقدم است، و کدام شخصیت است که می تواند ادعا کند از خردسالی تا آخر عمر رسول اکرم صلی اله علیه و آله در دامن و پناه و تحت تربیت وحی و حامل آن بوده است جز علی بن ابی طالب که وحی و تربیت صاحب وحی در اعماق روح و جان او ریشه دوانده. پس او به حق عبدالله است و پرورش یافته عبدالله اعظم است».
شما شیعه همان هستید که...
امام خمینی (ره) که تجلی پارسایی اش هر چشم حقیقت بین را خیره می کرد، با شوری از سر شیدایی، ارجمندترین توصیف ها را در وصف مولای پرهیزکاران می آورد. امام درباره ایمان حضرت علی (علیه السلام) می فرمود: «به خودشان قسم ... اگر بشر پشت به پشت یکدیگر دهند و بخواهند یک لااله الاالله امیرالمؤمنین را بگویند، نمی توانند... به مقام علی بن ابی طالب قسم که اگر ملایکه مقربین و انبیای مرسلین، غیر از رسول خاتم که مولای علی و غیر اوست، بخواهند یک تکبیر او را بگویند، نتوانند. حال قلب آنها را جز خود آنها کسی نمی داند.» «شما شیعه همان هستید که می فرمود: اگر همه عالم در مقابل من بایستد، تنها در مقابل همه می ایستم. آن ایمان است که او را آن طور در مقابل همه چیز می ایستاند. آن اخلاص اوست . آن روحانیت و معنویت اوست و شما هم شیعه او هستید.»
بگذار بگویند شیعه ام
اقیانوس بی کران وجود علی (ع) ، غواصان دانش و بینش را به تحیری شگرف وا داشته است . هر کس دل به حکومت حکمتِ علی سپرده، ستایشگر کمال او شده است. در میان انبوه این ملاحان معانی ، اندیشمندان غیر مسلمان بسیارند و بی شمار که برخی از آنها حتی کتاب هایی درباره آن حضرت نگاشته اند. از جمع اینان پُولس سلامه، شاعر مسیحی عرب زبان در کتاب خود با شور و جذبه ای خالصانه آورده است: «ای ابوالحسن! شعر من در ساحل دریایی تو سنگ ریزه ای بیش نیست. این شعر حماسی را بپذیر و از بهشت جاوید به مردی ناتوان که قلمش را به نام تو شرف بخشیده است، بنگر.» سلامه در ادبیات دیگری می گوید: «من شیفته دلاوری، الهام ، عدالت و اخلاق پسندیده ام . آری. اگر علی، پیامبر نبود، ولی خُلق او پیامبرانه است . این اشعاری است برای بهترین مردم پس از محمد صلی الله علیه و آله که آفرینش، انسانی چون او ندیده است .» سلامه در اعتراض به هم کیشانی که به او خرده گرفته اند، می گوید : «اگر عشق ورزیدن به علی علیه السلام و اهل بیت طاهرین و شوریدن بر ستم ، شیعه گری است ، آری من شیعه ام.» ذهن و اندیشه تا هر وقت روشن بنگرد ، روشنی می بیند و اگر با پلیدی و بدگمانی هم ساز شود ، همواره تیرگی حضور می یابد. این قانون هستی است که هر کس و هر چیز هر چند ناچیز و کم مقدار ، هیچ گاه از نیکی تهی نیست و همین مقدار برای خوب دیدن ما کافی است . برخلاف نیک نگر که در پناه بصیرت زیست می کند و آرامشی مستمر دارد ، بداندیش در هراسی همیشگی است و با رنج موهوم باورهایش زندگی می کند. بدبینی از حمایت دلیل کم بهره است، ولی نیک نگریستن همواره دلیل های بسیار دارد. قرآن که کتاب زندگی آموز انسان هاست، ما را از بدگمانی برحذر داشته است : «ای کسانی که ایمان آورده اید ! از بسیاری از گمان ها بپرهیزید ؛ چرا که بعضی از گمان ها گناه است.» (حجرات :12) امیر بیان ، حضرت علی علیه السلام نیز در بیانی راه گشا فرموده است : «تا برای نیک انگاری سخن دیگران ، راه وجود دارد ، به گفته آنان بداندیش نباش.»
منبع: نشریه فصل رویش/ ویژه نامه اعتکاف
پایان پیام/
نظر شما