خبرگزاری شبستان: پربیراه نیست اگر سوریه را عمق استراتژیک جمهوری اسلامی بدانیم. کشوری که در جبهه مقاومت منطقهای علیه آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار دارد و اتفاقا از مهمترین بازیگران این جبهه هم محسوب میشود. همسایگی با اراضی اشغالی و موقعیت ژئوپولتیک و ژئواستراتژیکاش هم اهمیت آن را در مناسبات منطقهای و حتی جهانی صد چندان کرده است. همه این عوامل سبب شده که کشورهای غربی سوریه را به چشم دشمنی بنگرند که برای مقابله با زیاده خواهیهای آنها همواره حاضر و آماده است. موضوعی که دست آخر سبب شد این کشورها توطئهای گسترده را علیه دولت دمشق رقم زنند. لذا درگیریهای سوریه با تبانی کشورهای غربی و دول مرتجع عربی کلید خورد.
درگیریهایی که اکنون بیش از یکسال از اغاز آن میگذرد و تلفات بسیاری از مردم این کشور گرفته است. مردمی که در طی این مدت با برگزاری تظاهراتهای باشکوه، بارها و بارها حمایت خود را از بشار اسد، رئیس جمهور منتخب این کشور اعلام کردهاند. با این حال در بسیاری مقاطع این تلاشهای دموکراتیک کشورهای غربی و عربی و در نهایت ترویستهای سوری را خوش نیامده و جواب حمایتهای مردمی از اسد را با عملیاتهای تروریستی دادهاند.
اکنون هم ایالات متحده دور جدید خط و نشان کشیدنها علیه دولت سوریه و شخص بشار اسد را کلید زده است. ژنرال مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا روز دوشنبه در مصاحبه با شبکه تلویزیونی CBS، گفت گزینه نظامی علیه سوریه میبایست مورد بررسی قرار بگیرد. این نخستین بار است که یکی از مقامات نظامی آمریکا از آغاز مداخله نظامی در سوریه سخن میگوید. این تهدیدات در شرایطی بود که چند روزی از اغاز دور جدید پروپاگاندای آمریکا علیه دولت اسد میگذشت. در جریان این جنگ روانی رسانههای وابسته به ایالات متحده کوشیدند فاجعه و قتل عام الحوله را به دولت سوریه نسبت دهند و با استدلالهای آبکی، دولت سوریه را متهم این فجایع قلمداد کنند. اما این تنها بخشی از جنگ روانی غرب علیه سوریه بود. بخش جالبتر این عملیات روانی به ادعای وجود تسلیحات شیمیایی در خاک سوریه مربوط میشود. نشریههای ایالات متحده طی چند روز گذشته تلاش کردهاند این تصور را به افکار عمومی تحمیل کنند که آمریکا نگرانیهای عمدهای از زرادخانههای تسلیحات شیمیایی سوریه دارد و از این میترسد که تسلیحات مذکور به دست شورشیان مسلح بیافتد. ادعایی گزاف که به منظور تسهیل شرایط برای حمله احتمالی به سوریه طرح شده است.
در این میان به نظر میرسد که غرب تلاش دارد تاکتیکهای نخ نمای خود را بار دیگر علیه سوریه به کار گیرد. یکی از این تاکتیکها در جریان فاجعه الحوله رقم خورد. در جریان این رخداد ترویستهای مسلح با حمله به شهر الحوله در استان الحمص اعضای چند خانواده را به گلوله بستند و بیش از 120 شهروند سوری، به دست توریستها قتل عام شدند که بیش از 30 تن از آنها را کودکان تشکیل میدادند. تنها چند ساعتی از این فاجعه میگذشت که رسانهها و مقامات غربی بر خلاف شواهد موجود این حمله وحشیانه را نه به تروریستها که به ارتش سوریه و دولت این کشور نسبت دادند و حتی سفرای سوریه را فرا خواندند و به این وسیله برای دولت سوریه دامی جدید پهن کردند.
دامی که نمونه آن را سال 2002 نیز برای دمشق گستردند و موجبات خروج سوریه از خاک لبنان را فراهم ساختند. در سال 2002 رفیق حریری نخست وزیر لبنان در حادثه ترور جان خود را از دست داد. در جریان عملیات تروریستی بزرگی که در 14 فوریه در بیروت رخ داد، رفیق حریری که از مخالفان سوریه در لبنان محسوب میشد، کشته شد و اندکی پس از آن، کشورهای غربی و عربی الم خون خواهی وی را برداشتند و بیسند و مدرک دولت سوریه را متهم کردند که در ماجرای قتل رفیق حریری دست داشته است و آخر سر هم سوریه را مجبور کردند از خاک لبنان عقب نشینی کند. هرچند سالها بعد ماجرای شاهدان دروغین دادگاه رفیق حریری و افشاگریهای حزب الله لبنان نشان داد اساسا سوریه در این حمله دست نداشته است اما دیگر سوریه از لبنان خارج شده بود و غرب به یکی از اهداف مهم خود رسیده بود. اکنون هم به نظر میرسد سناریوی ترور رفیق حریری در ماجرای الحوله در حال تکرار شدن است. این فاجعه که به دست تروریستها رخ داده بستر را برای کشورهای غربی و عربی فراهم ساخته که فشارهای خود را بر دولت بشار است، تشدید کنند. بیتردید ماجرای اخراج دیپلماتهای سوری از برخی کشورهای اروپایی نظیر انگلیس و آلمان هم اقدامی هماهنگ برای فشار بیشتر بر دولت اسد است.
اما این تنها اقدام نخ نمای غرب علیه دولت بشار اسد نیست. کیست که نداند در سال 2003 هم ایالات متحده و انگلیس به رهبری بوش و بلر به بهانه کشف سلاحهای کشتار جمعی در عراق به این کشور یورش بردند. اکنون طرح موضوع وجود سلاحهای شیمایی در سوریه هم به نظر میرسد که با همین هدف انجام شده است و دست بوش و بلر این بار از آستین اوباما و کامرون بیرون زده و این دو تلاش دارند با استفاده از این بهانه نخ نما، بستر را برای حمله به سوریه فراهم سازند. هرچند که بعدها هیچ گونه سلاح کشتار جمعی در عراق کشف نشد و سبب رسوایی بزرگی برای آمریکا و انگلیس شد اما به نظر میرسد که طعم توسل به این سناریو به دهان سران این دو کشور خوش آمده و آنها بدشان نمیآید از آن علیه سوریه هم استفاده کنند.
با این حال به نظر میرسد که دولت مردمی بشار اسد برای مقابله با این سناریوهای نخ نما فرصت دارد. به واقع بعید است که موضوع حمله به سوریه تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده محقق شود. از آنجا که کاخ سفید ترجیح میدهد تا پیش از انتخاب اوباما به سمت ریاست جمهوری از هر گونه اقدام تجدید نظر طلبانه ممانعت کند و بر سر پیروزی اوباما مرتکب هیچ ریسکی نشود، تا آن زمان آمریکا تنها به بستر سازی برای جلب رضایت افکار عمومی به منظور حمله به دمشق بسنده خواهد کرد و این فرصت مناسبی برای دولت بشار اسد است تا بار دیگر بتواند اقتدار خود را در کشور بگستراند و از حمله خارجی به مردمش ممانعت کند.
پایان پیام/
نظر شما