خبرگزاری شبستان: درمورد بررسى ریشه ها و بنیادهاى تاریخى ورزش هاى زورخانه اى پس از انقلاب مشروطیت پژوهش هاى مختلفى انجام شده است.
از هنگامى که در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم که ورزش هاى جدید در کشور معرفى شد و رواج یافت، نامیدن ورزش باستانی به عملیات زورخانه یی، رایج شد. این نام احتمالاً از نما و شمای عمومی آن برداشت شده، مثل شلوار چرمی و آیین های کشتی پهلوانی و اسباب و آلاتی مثل میل که به گرز و کباده که به کمان و سنگ که به سپر سربازان ایران در دوره باستان می ماند، و ضرب که مانند طبل وسیله ای برای تهییج سربازان در هنگام جنگ بوده است.
در موقع پیدا شدن این نام، این ورزش درسرزمین هایی که در یک حوزه تمدنى مشترک قرارداشتند در ایران قدیم از آسیاى میانه تا جنوب و غرب آسیا. (تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان، ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، هندوستان، عراق ، آذربایجان و ترکیه) رواج داشته است. در این سرزمین ها اقوامى هم نژاد که در روزگاران بس کهن با هم مى زیستند، بعدها به دو بخش تقسیم شدند، گروهى از آنان به هندوستان رفتند و گروهى دیگر که خود را آریا یا آیریا یعنى دوست با وفا مى نامیدند، در سرزمین هایى که در آسیاى غربى واقع بود و ایران کنونى و افغانستان و ترکستان و قفقازیه را شامل مى شد سکنى گزیدند، آنجا را ایران به معنى مکان آریایى ها خواندند آریایى ها چند دسته بودند: مادها در غرب و شمال غربى ایران، پارس ها در جنوب ایران و در ناحیه فارس و در شمال شرقى ایران هم گروهى از آریایى ها به نام پارت ها ساکن شدند. سرزمینى که این گروه براى زندگى خویش گزیده بودند فلاتى مسطح بود با دره هایى حاصلخیز و آب و هوایى متغیر. این طبیعت مردم ایران را مردمى با تحرک و کوشا وجنگجو بار آورد تا آنجا که توانستند در سال هاى 558 تا 331 پیش از میلاد یکى از قدرتمند ترین امپراتورى هاى آن روزگار را به وجود آورند.
شباهت معمارى زورخانه ها با معابد مهرى
دکتر مهدى بهار درمقاله پژوهشى خود ورزش باستانی ایران و ریشه های تاریخی آن گفته است: "بر ورزش باستانی ایران عمری دراز گذشته و مانند همه سنت های باستانی، اصل و منشاء آن در غبار تاریخ گم شده است و امروز اگر می کوشیم اصل آن را بازیابیم، این کوشش تنها بر نشانه هائی استوار است که اینجا و آنجا به چشم می خورد".
زورخانه های ما شباهت های بسیار با معابد مهری دارند. زورخانه ها همیشه با پلکانی طولانی از زیرزمین به سطح خیابان می رسند. همه زورخانه ها که به آئین ساخته شد هاند، در زیر زمین قرار دارند و معمولاً در زیر بناهای دیگر، این زورخانه های کهن نوری اندک دارند. چنانچه ذکر « مدرن » نیاکان و نه با معیارهای شد، معابد مهری در کنار یا نزدیک آب جاری ساخته می شد. رسم دیگر زورخانه زنگ زدن است و آن زنگی است که با زنجیری بر سردم زورخانه آویزان است و مرشد به هنگام ورود پهلوانان بزرگ آن را به صدا در می آورد تا همگان از ورود ایشان آگاه شوند. در معابد مهری نیز زنگی یافته شده است که گمان می کنند آن را به هنگام نشان دادن تصویر مهر در پایان یا در آغاز مراسم به صدا در می آورند.
اگر تصور ما در ارتباط آئین زورخانه با معابد مهری درست باشد این زنگ را در معابد مهری به هنگام ورود بزرگان دین به آواز در می آورده اند. مراتبی که در زورخانه ها وجود دارد، مانند کهنه سوار، مرشد، پیشکسوت، صاحب زنگ، صاحب تاج و نوچه و جز آن، ما را به یاد مراتب هفتگانه پیروان مهر می اندازد و چه بسا این هر دو از یک اصل و منشاء بوده باشند.
در آداب زورخانه، چون پهلوانی به مقام استادى می رسید، و کمال تن و روان می یافت از طرف پیشوایان طریقت به این افتخار دست می یافت که تاج فقر بر سر نهد. این مراسم در آداب مهری نیز وجود دارد. در بسیاری از آثار بازمانده مهری در بیرون شهر روم ایزد خورشید را می توان دید که در برابر مهر زانو زده است و مهر در دست دیگر خود چیزی شبیه کلاه را آماده گرفته است تا به خورشید دهد. در بخارست نقشی مانده است که بنابر آن مهر کلاهی فریجی بر سر خورشید می نهد. نوچه ها، پیش خیزها، نوخاسته ها و ساخته ها در زورخانه همان مقامی را دارند که در آئین مهر تازه واردان داشته اند. در آئین مهر رومی، پیروان مهر را با روحیه ای جنگی تربیت می کردند. در زورخانه نیز به صورتی نمادین، آداب نبرد آموخته می شود.
بسیاری از رقص های سنتی مردانه در ایران و سرزمین های دیگر نیز معرف نوعی نبرد است که خود بازمانده همان آداب کهن جرگه مردانه است. دکتر مهدى بهار معتقد است: در پی این سلسله ارتباط ها – اگر فرض ما درست باشد – می توان گمان برد که در معابد مهری اروپائی نیز آئین هائی شبیه به ورزش های زورخانه ای بجای آورده می شده است. وى در پژوهش خود نتیجه مى گیرد: -1 با در نظر گرفتن مطالعه تطبیقی آئین مهر و زورخانه و ارتباط زورخانه با جوانمردی، می توان گمان برد که زورخانه ها باید در ایران قدمتی بسیار داشته باشند و اصل آنها اقلاً به دوره اشکانیان برسد؛ زیرا در این دوره است که آئین مهر گسترشی جهانی می یابد، به اروپا می رود و معابد مهری که از بسیاری جهات مانند زورخانه های ما است، در آنجا برپا می شود و آئین عیاری در ایران پا می گیرد. -2 در این آئین پرورش تن برای رسیدن به حقیقت و سلامت روح مهمترین شرط بوده است ولی این پرورش و ورزش تن با آدابی چنان روحانی در آمیخته بوده است که در واقع پرورش روان را از تن جدائی ناپذیر می کرده است. -3 ورزش و انجام حرکات پهلوانی جزو فعالیت های اصلی روزمره ایرانیان در دوران باستان بوده است. جامعه آن زمان ارزش خاصی برای ورزشکارانی قائل می شد که برای قدرت بدنی و شجاعت روحی که در اختیار داشتند، شکرگزار بوده اند. -4 پهلوانان درصورت نیاز از خانواده و سرزمین خود در برابر دشمنان دفاع می کردند. این پهلوانان با تشویق زائد الوصف همگان برای ورزش، قهرمانی و قدرت خود روبرو می شدند. طبق آموزش مذهبی ایرانیان باستان، مردان زورخانه در نیایش خود ابتدا زیبایی بهشت را می ستودند و سپس قدرت بدنی و فکری خود را از خداوند خواستار می شدند. آنها اعتقاد راسخ به بدن سالم و نیرومند داشتند. ایرانیان باستان به فعالیت های ورزشی خود، که بر الگوی سلاح های جنگی شان تأثیر گذاربوده است، روح معنوی می دادند.
حکیم فیثاغورث پسر منزارک ازبزرگ ترین فلاسفه و دانشمندان یونان باستان که تولد وى را به روایات مختلف 608 یا 580 یا 572 قبل از میلاد ذکر کرده اند و درحدود 497 قبل از میلاد درگذشته است و از او سیاحت نامه اى برجاى مانده که درمورد دخمه میترا (مهر) آورده است : "بیرون شهر درمدخل غارى تاریک شدم ازغرابت تعیین این محل براى برپا داشتن جشن درخشنده ترین ستارگان، متعجب بودم، با تنى چند از تماشاچیان به درون رفتم آن قدر اعمال و شعائر و مراتب ستایش از پیش چشمانم گذشت که حافظه درستکار من توانایى بیان آن را ندارد، واقفان اسرار را دیدم پیرامون چشمه آب روان، بدن را مى شستند و پاکیزگى روان و خرد را از یزدان درخواست مى کردند. زرتشت وظایف پیشواى مذهب را به جا مى آورد و علامتى زوال ناپذیر بر سینه هر یک مى گذاشت، از حصول این مرتبت، غرورى در این اشخاص به وجود آمد، هر یک نانى خوردند و آبى آشامیدند، این نشانه بعثت یا رمز مرور به حیات جدید بود، چنانکه خورشید در سال نو را به جهانیان مى گشود، همین را در سرود یزدانى و دعاهاى خود مى خواندند (سرودن ادعیه با نوازندگى و نغمات توام بوده، هنگام ستایش زانو مى زدند، چند قرص نان و یک پیاله آب در موقع ایفاء مراسم موجود بوده که پیشوایان بر آن دعا مى خواندند.
"اوستا" کتاب مقدس مذهبی قدیم ایران تا حد زیادی مشوق قهرمانان و ورزشکاران بوده است و از آنان تجلیل و ستایش به عمل می آورد، درست همانند کشتی از واژه کستی 15 یعنی کمبرند و لنگ از (سدره) بستن گرفته شده به خصوص قبضه بسته شده لنگ (سدره) را روی شکم که به هنگام کشتی به دست می گرفته اند کستی می گفته اند و این رسم پیش قبض گرفتن یعنی کشتی گرفتن هنگام شروع کشتی با دورترین رسم زرتشتیان در ایران باستان ارتباط دارد. با توجه به این حقیقت که در زبان فارسی ایران باستان بیش از 30 لغت در ارتباط با مفاهیم قهرمان و پهلوان وجود دارد، میزان علاقه وافر ایرانیان به قهرمانان و پهلوانان مسلم و آشکار می گردد.
در ایران باستان جوانان زیر 24 سال آموزش تکمیلی مرتبط با ورزش را درزمان خود فرا می گرفتند، این ورزش ها عبارت بوده از: دو، سوارکاری، چوگان، پرتاب دارت، کشتی، بوکس، تیروکمان، شمشیربازی و...
این فنون تحت شرایط بسیار سخت آموزش داده می شد تا بتوانند در زمان نیاز شرایط سخت، ن اسازگاری ها و مشکلات ناشی از جنگ از قبیل گرسنگی، تشنگی، کوفتگی، گرما، سرما و ... را تحمل نمایند.
آیا این ورزش در طى تاریخ رواج داشته است؟
ادوارد براون از جمله شرق شناسان بزرگ قرن اخیر نیز تاریخ رواج زورخانه ها را از دوره باستان دانسته است. در طى تاریخ، این ورزش با نام و جایگاهی به شکل دیگر و اسبابی کمی متفاوت و با آداب و رسومی نه چنین جامع رواج داشته است. در قرون پیشتر از قرن هفتم فقط به آلات و بعضی آثار آن به طور متفرق درقالب کشتى گرفتن به ویژه در داستان هاى اساطیرى و پهلوانى شاهنامه فردوسى بر می خوریم.
مرحوم انصاف پور جایگاه عملیات ورزش باستانی را از حمله اعراب تا آغاز دوره صفویان به ترتیب: خانه، لنگرگاه، عبادتخانه و ورزشخانه نامیده است.
نام ورزشخانه در گل کشتی میرنجات مربوط به دوره صفویه آمده است. عبادت خانه در تومار افسانه پوریای ولی مربوط به پیش از دوره صفویه است.
لنگرگاه از دوره سلجوقیان تا مغولان
زورخانه به شهادت تاریخ شناسان به دوره تسلط اعراب و کمی بعد از آن تعلق دارد. هنگام تسلط اعراب، نخستین جایگاه های انجام عملیات ورزشى درمکان های زیرزمینی و مخفی گاه ها بوده و عیاران و پهلوانان در آن مکان ها، پنهان از چشم بیگانگان با مبادرت به این ورزش خود را برای مقابله با آنان نیرومند و آزموده می ساختند.
شایان ذکر است پس از درگذشت پیامبر اسلام (ص) و با قدرت رسیدن حکومت امویان، حاکمان اموى از بیت المال براى خوش گذرانى و کارهاى شخصى استفاده کردند. آنها عدالت اسلامى را زیر پاى گذاشته، نژاد عرب را بر دیگر نژادها برترى بخشیدند و با شهادت رساندن خاندان پیامبر گرامى اسلام موجبات نارضایتى مسلمانان و قیام هاى مردمى را فراهم نمودند.
خاندان بنى عباس یکى از گروه هاى ناراضى بودند که با کمک پهلوانان ایرانى به رهبرى ابومسلم خراسانى به حکومت رسیدند. اما پس از مدتى حکومت، عباسیان نیز راه ستمگرى را آغاز نمودند و با کشتار و زندانى کردن مردم موجبات شکل گیرى قیام هاى مردمى را فراهم نمودند و حکومت هاى مستقل اسلامى در ایران شکل گرفت و قسمت هایى از ایران از سلطه اعراب خارج شد یکى از حکومت هاى محلى، سلسله سامانیان بود. سامانیان شهر بخارا را به پایتختى انتخاب کردند، شاعران و دانشمندان را تشویق کردند و به رواج زبان فارسى همت گماردند.
به دلایل زیاد مسلم است که ایرانیان از دورترین دوران باستان تا بعد از اسلام و همیشه، جاها و محل هایی برای انجام عملیات ورزش های سبک و پهلوانی خود داشته اند. جوانان در دوره هخامنشی ها در فضای باز و گشاده، تحت توجه معلمین مخصوص آموزش و پرورش بدنی می دیدند. در آغاز دوره ساسانیان نیز جوانان در محل هایی مخصوص زیر نظر پهلوانان - با استناد به اشعار تاریخی شاهنامه فردوسی آموزش ورزشی و پهلوانی می دیدند. در تاریخ اساطیرى و پهلوانى ایران، رستم پهلوان پهلوانان، خود یکى از مربیان بوده است و کاووس شاه سیاوش را جهت تربیت به رستم مى سپارد واوفنون مختلف ورزشى و دلاورى و راستى را به او مى آموزد.
سفارش کتاب مینوى خرد
درباب 43 کتاب مینوى خرد پهلوی به همه سفارش شده است تا خود را به جامه اطمینان و اعتماد به نفس (یعنی پوشیدن شلوار کشتی) و دانش بیارایند و سپر راستی در دست گیرند و با گرز شکرگزاری و کمان آمادگی با آنچه مظاهر اهریمنی است جنگ کنند. به خوبی آشکار است که سنگ و میل و کباده چه همانندی و مقارنه یی با آن سه آلت جنگی و همچنین ورزش کشتی با کشتى در زورخانه ها و عملیات با آن آلات چه ارتباط نزدیکی با این دستور کتاب مینوى خرد پهلوی از عهد باستان دارد. خبر و تفضیل کشتی گرفتن و رونق پهلوانی در بخش اساطیرى وپهلوانى شاهنامه فردوسی مشاهده مى شود.
به کشتى گرفتن نهادند سر / گرفتند هر دو دوال کمر
ورزش باستانى در دوران تمدن اسلامى
در دوره تمدن اسلامی، به خاطر دوام آئین پهلوانى اسطوره های تازه ای درباره منشاء این آئین پدید آمد و آن را با اسلام پیوند دادند. ولی این پیوند خالی از ریشه های تاریخی نیست. ظاهراً بر می آید که در آسیای غربی از زمانی بسیار کهن، آدابی نظیر جوانمردی وجود داشته است، ولی آنچه محقق است این است که حتی پیش از اسلام، در دوران جاهلیت، آئین فتوت در عربستان وجود داشته است و حضرت علی (ع) ظاهراًً نخستین مسلمانی است که بدین لقب مفتخر آمده است.
در کتاب « مجمل التواریخ و القصص » که زمان تألیف آن کتاب قرن پنجم هجری بوده است، درباره وجود پهلوانان پایتخت ها و جهان پهلوانان و واژه « هدایة المتعلمین » که از اصطلاحات کشتی پهلوانی است ، زورخانه مطالبى آمده است. همچنین در کتاب ،« نوخاسته » که در قرن چهارم هجرى تالیف شده درباره سنگ گرفتن و کمان گروهه کشیدن و ذکر اهمیت کشتی نوشته شده است. این منابع از امکان وجود محل هایی حکایت می کند که در آن مکان ها ورزش های پهلوانی و باستانی صورت می گرفته است. از موارد دیگری که می تواند دلیل بر رواج ورزشگاه های زورخانه یی بعد از اسلام باشد، وجود آیین های پهلوانی، مکتب فتوت (جوانمردی)، جنبش های عیاری و شاطری با طی مقامات و مراتب بستن لنگ یا پیشبند و برهنه جنگ کردن، شلنگ اندازی و داشتن شرایط مستعد بدنی و دلیری و بستن زنگ بوده که پیشتر از آن یاد شد.
در مقدمه فتوت نامه سلطانی آمده از شرایط گرویدن به آیین فتوت در دوره رواج عیار بعد از اسلام، یکی داشتن نیروی بدنی کافی و پرداختن به ورزش های جسمانی و آماده شدن برای جنگ و مبارزه بود و کسانی که در آن روزگار به این آیین می گرویدند، نیرومند ساختن تن خویش و آماده شدن برای مبارزه و ستیزه را جزء اولین وظایف خود می شمردند.
پیوستن الناصرالدین الله (ازخلفاى حکومت عباسى) به گروه جوانمردان و در بر کردن سر اوایل فتوت (شلوار کستی یا کشتی) جزء وقایع بسیار بزرگ و قابل ملاحظه تاریخ فتوت است. این خلیفه به کار و کردار جوانمردان به چشم تحسین می نگریست. او نشانه زدن با کمان گروهه، بازی در حمام (چاله حوض بازی) که تا چهل سال پیش از بازی های تمرینی مخصوص ورزشکاران زورخانه یی بود و دیگر کارهای جوانمردان و ورزش پیشه گان را دوست می داشت. بی گمان رواج روی آوری مردم در آن دوره به گروه های جوانمردان و ورزشکاران و پیوستن الناصرالدین الله به گروه فتوت در حدود هشتصد سال پیش نمی تواند با وجود ورزشخانه های پهلوانان و عیاران با ویژگی های زورخانه ای، بى ارتباط باشد.
تاریخ ورزش باستانی معاصر
درخصوص تاریخ ورزش باستانی معاصر مرحوم زنده یاد حسین پرتو بیضایی کاشانی نوشته است: " از تاریخی که ورزش جدید توام با فرهنگ جدید در کشور ایران شیوع یافت زمانی است که جمعی از جوانان کشور به آموختن ورزش های جدید پرداختند"
وی اشاره می کند از آنجائی که بالطبع هرجدیدی قدیم را تخطئه می کند، جوانانی که برای سفر به اروپا رفته بودند و با ورزش های غربی آشنا شدند، با مشاهده امکنه و آلات و اسباب ورزش جدید در خارج از ایران و مقایسه آن با زورخانه های قدیمی ساز ایرانی به کلی قلم نسخ بر ورزش باستانی کشیده و ورود به زورخانه و اختلاط با اهل آن را صحیح می شمردند. در صورتی که هنوز زورخانه های سرخانه که رجال قبل گذشته و پدران همین جوانان ساخته بودند، از بین نرفته بود و مسلم است که ورزشکاران قدیم نیز ورزش جدید را به همین چشم می دیدند و به حساب نمی آوردند. همین امور باعث شد که ورزش باستانی در اواخر قرن سیزده هجری یعنی از حدود چهل سال قبل رونق سابق خود را از دست داد و وارد جاده انحطاط گردید، البته پدیده غرب زدگی و خودباختگی فرهنگی خاص ایران نبوده است و کلیه ممالک اسلامی و دیگر کشورهای قاره آسیا، افریقا و آمریکای لاتین را نیز در بر داشته است. این روند را درخصوص ورزش های سنتی دیگر کشورها نیز شاهد هستیم که در بخش های دیگر این رساله به تحلیل و بررسی آن خواهیم پرداخت.
جشن هزاره حکیم فردوسی طوسی در سال 1313 که به همت انجمن مفاخر برگزار شد، باعث شد تا در تمامی ولایت یا استان ها ورزش باستانی جزء مراسم و جشن ها قرار گیرد.
استاد عطاء ا... بهمنش نویسنده و کارشناس ورزش، معتقد است ورزش باستانی به جهت دو عنصر آمیختگی با مذهب و عرفان اسلامی و فتوت و همچنین برگرفتن از اشعار حماسی حکیم ابوالقاسم فردوسی و روحیه دلاوری و پهلوانی مجدداً با تشکیل انجمن ملی تربیت بدنی و پیشاهنگی در طی سال های 1313 به بعد مورد توجه واقع شد.
پرتو بیضایی همچنین اشاره می کند با تشکیل ادارات تربیت بدنی که موسسات جدیدی به حساب می آمد، نوعی اصلاح در زورخانه ها ایجاد گردید و تاسرحد امکان وسایل ورزشی جدیدی که در زورخانه ها هم قابل استفاده بود به زورخانه ها انتقال یافت. مانند: وزنه- فنر- دمبل و هالتر- و بعضی از حرکات ز نیرو بود » و « عقل سالم در بدن سالم ». نرمش را جز ورزش های قدیم معمول گردید، نام زورخانه به باشگاه و ورزشگاه تغییر داده شد و شعارهایی از قبیل بر روی تابلوی زورخانه ها رایج شد.
در آن ایام در زورخانه بازارچه مروی تهران وسیله بازی ژیمناستیک فراهم شده بود و ورزشکاران بعد از لخت شدن و قبل از ورود به گود به وسیله آن دستگاه، به اصطلاح خود را گرم می کردند و بعد وارد گود می شدند. پرتو بیضایی می نویسد: با تأسیس انجمن تربیت بدنی و جمعیت های پیشاهنگی و احداث میدان های ورزش در تهران و ولایات چون آن راد مردان مصلح به کلیه مظاهر باستانی ایران علاقه داشتند ورزش قدیم را نیز همراه با ورزش جدید وارد اجتماع کردند و در هر یک از جشن ها و نمایشات ورزش پهلوانان زورخانه نیز دعوت و با تنکه های پهلوانی قدیمی وارد میدان های ورزشی گردیدند و موجودیت این ورزش نیز مانند سایر امور کشور تقویت گردید و نام زورخانه و ورزش باستانی که نزدیک به فراموش شدن بود در مطبوعات کشور منعکس گشت و این رویه تا شهریور 1320 ادامه داشت.
یکی از قدم هایی که بعد از شهریور 1320 برداشته شد و موجب تجدید حیات ورزش باستانی شد، اجرای برنامه ورزش باستانی در رادیو تهران بود که ورزشکاران زورخانه را جانی تازه داد و مطابق آن اداره تربیت بدنی شروع به اصلاح وضع داخلی زورخانه ها نمود. در ولایات، قالب زورخانه ها به ثبت رسمی رسید و امتیاز آن به یکی از پیش کسوتان یا پهلوانان داده شد. انتخاب پهلوان پایتخت که به قول آقای پرتو بیضایی از دیرزمان متوقف شده بود، مجدداً معمول گردید. بازوبند پهلوانی چنان ارج و احترامی یافت که همه ساله به بازوی پهلوان کشور بسته شد و احداث زورخانه های عمومی (خصوصی) و ویژه (مربوط به نهادها و ارگان ها) توسعه پیدا کرد که می توان به احداث زورخانه بانک ملی و زورخانه شعبان جعفری معروف به شعبان بی مخ (شهید فهمیده فعلی) اشاره کرد که این دو زورخانه میزبان بسیاری از هیات های عالی رتبه کشورها و رجال سیاسی بوده است.
پایان پیام/
نظر شما