به گزارش خبرگزاری شبستان، بعد از دفاعیات مدیرعامل شرکت خدمات عمومی پولاد ایران وکیل مدافع وی در جایگاه قرار گرفت و اظهار داشت: پرداخت سود از سهام شرکت به مدیرعامل از سوی آقای «ش» پیشنهاد شده بود و هیئت مدیره شرکت پرداخت پاداش عملکرد سال 88 به مدیرعامل را تصویب کرد همانطور که در سالهای قبل و بعد نیز به همین شکل بوده است چون سود به دست آمده در اختیار هیئت مدیره بود و آنها قادر به هرگونه تصرف بودند پرداخت بخشی از آن به مدیرعامل غیرقانونی نبوده است.
وی با بیان اینکه 3.5 میلیارد تومان از پول به رئیس سازمان بازنشستگی فولاد پرداخت شده است، گفت: با توجه به وضعیت پول اخذ شده و اینکه نامشروع نبوده بحث پولشویی درباره پولی که منشأ آن قانونی است مطرح نمیشود. موکل من پول را دریافت کرده اما تصور نمیکرده که منشأ آن نامشروع بوده و کار گروه خلاف است. او غیر از مبلغ اخذ شده که به آقای «ش» داده بقیه را به دولت برگردانده است.
وکیل مدافع متهم ادامه داد: وقتی موکلم متوجه منشأ نامشروع پول میشود همه آن را برگردانده تا دینی بر گردنش نباشد. او از طریق کار نامعقول شخصیت خود را زیر سؤال برده و با توجه به خدمات انجام داده از عملکرد غیرعمدی خود نادم و پشیمان است و برای وی تقاضای حکم برائت دارم. همچنین درخواست دارم قرار بازداشت وی نقض و به قرار وثیقه تبدیل شود.
در ادامه نجفی، نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه وکیل مدافع متهم مدعی است موکلش از وجوه نامشروع بیاطلاع بوده است، گفت: اما دلایل متعددی وجود دارد که ایشان با علم و آگاهی اقدام به این کار کرده است. در کیفرخواست قبل اتهام صدر 17 فقره اعتبار به مبلغ 420 میلیارد تومان بود که بر اساس اظهاراتش میدانسته که باید 3 هزار تن بار تحویل میداده اما این کار را انجام نداده است.
نجفی با بیان اینکه برخی از پیش فاکتورها بعد از گشایش اعتبار با تاریخ قبل از آن تنظیم شده است خطاب به وکیل مدافع متهم گفت: ایشان مدعی است 70 میلیارد تومان طلب داشته پس چرا 290 میلیارد تومان مطالبه میکند. اگر وجوه برای شرکت اخذ شده چرا ثبت نشده است. اگر قرارداد مشارکت دارید چرا آنها را به دادگاه ارائه نمیکنید.
نماینده دادستان افزود: در ابتدای تحقیقات متهم منکر دریافت هرگونه وجه می شود اما در مواجهه حضوری و اعتراف مهآفرید در نهایت دریافت 8 میلیارد تومان را میپذیرد. طلب مورد ادعای شما با وجود اینکه اثبات نشده حسب اظهارات آقای «الف -ش» بابت همین طلب 20 درصد سود دریافت میکرده است اما دلیلی نیاورد که اثبات کند.
وی گفت: میتوان از آقای «ع -ر» که در همین دادگاه حضور دارد سؤال کرد که آیا در قبال این پول بار مبادله شده یا خیر؟ هر چند که قبلا در این باره گفته است هیچ باری وارد گروه ملی نشده است.
نجفی ادامه داد: مستند متهم یک چک 290 میلیارد تومانی است که باید به امضای دو نفر از گروه آریا میرسید اما آقای «ب -ب» گفته چنین چکی را امضا نکرده است. آنها گفتند که با آقای «ش» توافق شده که سود دریافت کند در حالی که اینگونه نیست بلکه به خاطر خدماتی است که ارائه کرده است. آقای «ش» اظهار داشته هیچ اطلاعی از این پولها نداشته و طوری تداعی میشد که سهمی برای اینجانب در نظر گرفته شده است. مدیرعامل خدمات عمومی فولاد ایران وسواس خناس بود و میگفت این پول از شیر مادر حلالتر است و از ناحیه درآمد اضافی پرداخت میشود کاش این پول را نمیگرفتم.
نماینده دادستان با بیان اینکه وکیل متهم مدعی است مبالغ پرداختی طبق عرف و بر اساس قانون مدنی بوده است، گفت: عرف و اساس قانون مدنی را میپذیریم اما نه اینکه این پرداخت به اندازه 8 میلیارد تومان و یا 290 میلیارد تومان باشد. کجای این پرداختها مطابق عرف است در واقع بابت خوش خدمتی ها بوده است. این پولها اگر دین و بدهی شرکت بوده چرا به حساب شرکت واریز نشده و به جای آن داخل کیف و نایلون و در پارکینگ و خیابان به ایشان پرداخت شده است.
وی ادامه داد: بعد از قرار مجرمیت برای متهم اعتقاد ما این بود که با توجه به علم و آگاهی وی مستحق اتهام افساد فیالارض است اما برای اینکه موجب اطاله دادرسی نشود این موضوع را به تشخیص دادگاه گذاشتیم.
متهم برای دفاع آخر در جایگاه قرار گرفت و گفت: 60 میلیارد تومان طلب ما نیست بلکه سود ناشی از 500 میلیارد تومان مبادله تجاری است و قرارداد آن وجود دارد و فاکتورها اصلا صوری نیست. آقای «ع-ر» گفتند که باری فرستاده نشده است و اگر هم اینگونه باشد و باری منتقل نشده باشد مقصر خودش است.
وی ادامه داد: مه آفرید ساعت 9 صبح کنترل بازار آهن را به عهده میگرفت و اجازه فروش به کسی نمیداد بعضا بار خودش را خودش میخرید یا حتی یک محموله در بارفروش میرفت و خریدار دهم همان فروشنده اول بود. این کار عرف است. خرید و فروشهای ما کاملا قانونی بود و من طبق مصوبه باید از گروه ملی چک می گرفتم و در حال حاضر حدود 60 فقره چک برگشت خورده است.
وی ادامه داد: من فقط برای دریافت سود طمع کردم و مهآفرید با پرداخت سود بالا ما را فریب داد. مبلغ 7 میلیارد و 200 میلیون تومان هم توافق من و آقای «ش» بوده است.
وی با بیان اینکه 4 بولتن در پرونده قرار دارد که فقط مخصوص قراردادهای ما است، گفت: چکهای آن همه پاس شده و اگر اشکال داشت بانکها ایراد میگرفتند. 200 هزار تن بار میفرستادم که خانم «ع» باید سندهای آن را ارائه کند.
بعد از اظهارات متهم وکیل دیگر وی در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه صحبتهای نماینده دادستان مستند نیست و ارقام ارائه شده اصلا دقیق نیست گفت: مسئولان شرکت خدمات عمومی فولاد ایران مدعی هستند مبلغ 289 میلیارد تومان طلب آنهاست و به دنبال احقاق حق خود هستند.
وی ادامه داد: چرا هیچ حرفی از 22 فقره گشایش به نفع گروه ملی نمیشود، شرکت خدمات از قبل آن بدهکار است و 100 میلیارد تومان پرداخت کرده است. موکل من مدعی است 60 میلیارد تومان سود بوده که بخشی از آن به وی پرداخت شده اما نماینده دادستان موضوع را طور دیگری بیان کرد.
وکیل مدافع متهم در پایان گفت: موکل من بعد از اطلاع از موضوع کارهای غیرقانونی تمام مبلغ دریافتی را عودت داد.
بنابراین گزارش «ع ـ ر» خواهرزاده آقای «م» به عنوان مطلع در دوازدهمین جلسه رسیدگی به پرونده فساد 3 هزار میلیارد تومانی در دادگاه حاضر شد. وی درباره نحوه آشنایی خود با گروه آریا و ارتباطش با این افراد گفت: من ابتدا باید خودم را معرفی کنم و سوابق خودم را بگویم و سپس به دفاع بپردازم. من خواهرزاده آقای «ر ـ م » هستم. اما خودم را سرباز نظام میدانم و جالب است که بیش از اسم من نسبتم با آقای «م» بر سر زبانها افتاده است. من تحت هیچ فشاری نیستم و دوستان من میدانند که من تحت فشار حرف نمیزنم بلکه به دلیل احساس وجدانی که دارم میخواهم مطالبی را بگویم.
«ع ـ ر» با اشاره به این مطلب که 7 سال است با دایی خود هیچ ارتباطی نداشته است، گفت: من 7 سال است به عملکرد آقای «م » انتقادم دارم و با ایشان قطع رابطه کردهایم و به خاطر همین نقد عملکرد وی امروز در بازداشت به سر میبرم.
قاضی به او گفت: بیا وارد اصل ماجرا شو اینها حاشیه است.
وی گفت: شما سؤالی کلی مطرح کردید و من هم مجبورم تاریخچهای از خود و برخی مسائل را بگویم. ابتدا باید به نحوه ارتباط و همچنین قطع ارتباط با دایی خود اشاره کنم. هر چند که میدانم که در این مسیر مجبور خواهم بود اسامی برخی افراد را به زبان بیاورم. من عضو اتاق بازرگانی ایران و اروپا بودم و در خصوص حوزههای فرهنگی و اقتصادی و گردشگری که مشترک با آقای «م» بود ارتباطی تنگاتنگ با او داشتم و او نیز کارهای مختلفی به من ارجاع میداد و همکاری خوبی داشت هر چند هیچ گونه دریافت مالی از مجموعه آقای «م» به من نمیشد.
وی گفت: متأسفانه پس از چندی متوجه سوء مدیریتها و عملکردهایی در حوزه کاری آقای «م» شدم که مصداقش انتصاباتی بود که ایشان عدهای بی سواد و حتی کسانی را که دیپلم نداشتند، به عنوان مشاور خود انتخاب میکرد که اینها برای من فضای همکاری را تنگ میکرد. من با این گونه انتصابات مخالفت داشتم و به آقای «م» موضوع رادر میان گذاشتم. برای مثال از آقای «م » رئیس حوزه ریاست ایشان گلایه کردم و گفتم این فرد تخلفات خاصی در پروندهاش وجود دارد و دارد از امکانات موجود سوء استفاده میکند. برای مثال دیده بودم که این فرد با خسروی تماس گرفته بود و میگفت به دستور آقای خاص باید کارهای ترخیص کالایمان را به یک شرکت خاص ارجاع دهیم.
وی گفت: البته این تخلفات به همین سطح بسنده نشد و ما دیدیم که آقای «م» به عنوان یکی از معاونان ایشان انتخاب شد. فردی که سابقه مخدوش کردن نامههای مردم را هم داشت و در خصوص اعطای تسهیلات دست داشت.
وی گفت: آقای «م ـ م» از من توقع داشت در ازای اعطای پروژههای گردشگری به او پول بدهیم. برای مثال در یک پروژه گردشگری در بلوار کشاورز تهران از ما توقع پول داشت و این در حالی است که من از مقابله با این افراد دست نکشیدهام که به بحث و جدل با آقای «م» که دایی من بود پرداختم و متأسفانه آقای «م ـم» معاون دایی بنده به جایی رسید که در انتصابات دخالت میکرد.
«ع ـ ر» خواهرزاده آقای خاص به پروژه مفتضح کیش اشاره کرد و گفت: در آن پروژه هم افتضاحات بسیاری به وجود آمد که قاضی از او خواست در مورد آن پروژه توضیحاتی بدهد. منظورم قضیه خرید زمینهای کیش است که در آن پرونده توافق ریاستجمهوری هم وجود داشت.
وی بار دیگر به موضوع آقای «پ» معاون بانک مرکزی اشاره کرد و گفت: این فرد تخلفات متعددی انجام داده بود به گونهای که یکبار آقای بهمنی مدیرعامل بانک مرکزی به من گفت که آقای «پ» حوزه کاریاش را تحت تأثیر قرار داده و مشکلاتی را برای او ایجاد کرده اما دایی بنده نه تنها حمایتش را از آقای «پ» برنداشته بلکه حمایتهایش را هم بیشتر کرد.
«ع - ر» همچنین به موضوع آقای الف معاون بانک و اقتصاد اشاره کرد و گفت: این فرد هم تخلفات زیادی داشت برای مثال شنیده بودم که قرار است سهام یکی از بانکها را از خسروی دریافت کند. هر چند که من اطلاعاتی را که از ستاد انتخاباتی آقای دکتر به دست آورده بودم، با دایی خود در میان گذاشته بودم؛ اما افاقه نکرد.
وی به دلیل قطع ارتباطش با دایی خود اشاره کرد و گفت: من موکدا با ایشان درگیر بودم و مشکل داشتم که چرا این افراد مورد حمایت قرار گرفتند و در جلسهای که در سازمان جهانی شدن در سعادتآباد با دایی خود برگزار کردم گفتم که برخی افراد دچار انحراف شدهاند اما وی بیتوجه بود و به این ترتیب من ارتباطم را قطع کرده و به بخش خصوصی آمدهام اما در آنجا دیدم که سایه همان افراد در اینجا نیز گسترده شده است.
«ع ـ ر» خواهرزاده آقای خاص به موضوع حضورش در شرکتی تبلیغاتی اشاره کرد و گفت: قرار شد در آن شرکت کار تبلیغاتی انجام دهم و به این ترتیب موفق شدم با خسروی آشنا شوم چون قرار بود برای او تیزر تبلیغاتی بسازم اما در این میان درباره پروژههای گردشگری نیز اطلاعاتی به دست آوردم. اما ارتباطمان صرفا تجاری و اقتصادی بود.
وی گفت: من دوستی به نام آقای «ز» داشتم که در یکی از جلسات با این فرد آقای «ی» نیز حضور داشت. این آقا بعدها به سمت مسئول پیگیری پروژههای خاص نهاد انتخاب شد.
متهم گفت: خسروی در اردیبهشت سال 89 شرکت خط و ابنیه را خرید اما قرار شده بود به ازای خرید خط و ابنیه 15 پروژه راه به او تحویل داده شود. من همان زمان با وزیر راه سابق دیداری داشتم و او از عملکرد آقای «ع» ابراز ناراحتی کرد و حتی از واژه دزد برای این فرد استفاده کرد.
وی گفت: آقای «ی» فهمیده بود که برکناری وی نزدیک است به همین دلیل تلاش کرد تا ارتباطی نزدیک و مستقیم با خسروی برقرار کند و سمت جدیدی برای خودش دست و پا کند.
به همین دلیل با آقای «م ـ م» ارتباط نزدیکی برقرار کرد و اطلاعاتی که داشتم به من کمک کرد که رابطهام با خسروی سرد شود.
وی افزود: از آنجا بود که آقای «ر» رسما مسئول پروژههای نهاد ریاستجمهوری شد و من هم به دایی خود پیامک زدم و گفتم این کارتان اشتباه بوده است اما افاقه نکرد و من امروز به عنوان خواهرزاده آقای خاص خجالت میکشم.
وی گفت: آقای «ع» به محض حضور در سمت پروژههای ویژه نهاد موضوع دو طبقه کردن مسیر رامسر را رسمی کرد چون میدانست این موضوع میتواند پوششی برای تعهدات خسروی باشد و به این ترتیب میتوانست آن 15 پروژه را برای خسروی تأمین کند.
متهم «ع- ر» خواهرزاده آقای خاص در ادامه اظهارات خود گفت: مهآفرید بارها به من میگفت رئیس ایمیدرو کارها را در وزارت صنایع انجام میدهد. او به من میگفت میخواهند ارتباط ما را خراب کنند.
وی ادامه داد: آقایان « م » و «ی» مرا میشناختند و قرار بود مرا حذف کنند و عملا هم موفق به حذف رابطه تجاری و دوستی من با آقای «الف - م» شدند. حتی یک بار مهآفرید به من گفت دوست داری تو را با آقای «الف -م» آشتی دهم، آقای «ح - پ» در بانک مرکزی ، آقای «الف» کارهای حمایت بانکی، آقای «خ - الف» کارهای ایمیدرو را انجام میدادند و آقای «ع - ر» نیز بازوی اجرایی مهآفرید بود.
متهم با بیان اینکه به دایی خود بابت همه این افراد تذکر داده بودم گفت: هر جا پول کلان بود اینها مانند اختاپوس آنجا حاضر میشدند، همه جا دنبال من بودند و متهمان اصلی آنها هستند. من نباید 7 ماه در زندان باشم و خود آقای «الف -م» باید به دادگاه بیاید و پاسخگوی اقداماتش باشد.
وی افزود: از 3 سال قبل دیگر خواهرزاده او نیستم. خودش باید به دادگاه بیاید اگر به موقع بیانات مقام معظم رهبری را گوش میکرد دیگر توهم قدرت بر آنها ایجاد نمیشد. اینکه چرا دچار این توهم شدند را نمیدانم و خودشان باید بیایند و توضیح دهند.
این متهم درباره ارتباط آقای «م » مدیر کل حوزه ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور با مهآفرید امیر خسروی گفت: این دو با هم تماس داشتند و زمانی که در زندان بودم یکی از معاونان مهآفرید آن را تأیید کرد و گفت آنها با هم در تماس بودند.
وی افزود: شخص مهآفرید هم این موضوع را با من در میان گذاشت و گفت مدیر کل حوزه ریاست میراث فرهنگی از من خواسته است ترخیص کالا را به شرکتی که او میگوید واگذار کنیم.
متهم گفت: موضوع را به آقای «الف -م» منتقل کردم او هم در یک مقطع با آن فرد برخورد کرد اما او باز هم اعمال نفوذ کرد تا جایی که الان با هم به مسافرتهای خانوادگی میروند.
وی با بیان اینکه بنده صرفا تاوان یک جسم را میدهم، گفت: اعلام میکنم که دیگر خواهرزاده «الف - م» نیستم.
متهم در پایان اظهاراتش از قاضی سراج درخواست ملاقات خصوصی کرد که با مخالفت قاضی روبرو شد و قرار شد اظهارات خود را در قالب یک متن به قاضی تحویل دهد.
پایان پیام/
نظر شما