غیبت امام عصر(عج) و پرورش موسی در دامان فرعون

اگر روا باشد که امامت صاحب الزّمان(ع) پس از ائمّه گذشته، به خاطر غیبتش در میان مردم انکار شود، لازم است که نبوّت موسى بن عمران و پرورش او در دامان فرعون نیز انکار شود.

خبرگزاری شبستان: در یادداشت های پیشین به این استدلال پرداختیم که حکمت غیبت امام زمان(عج) طبق سنت جاریه الهی، چنان است که در ادیان انبیاء و اوصیاء پیشین نیز مصداق داشته است. سخن از این رفت که هم شکل بودن امام و نبی نه تنها امری است که از این سنت مستفاد است، بلکه آیات قرآن بالصراحه بر این امر تاکید دارند. علاوه بر دلائل نقلی که دوشادوش دلائل عقلی در کتاب کمال الدین و تمام النعمه مرحوم شیخ صدوف حرکت می کنند، ترتب منطقی و نظام و هندسه چینش این مباحث بر یکدیگر امری بسیار مهم در تاثیرگذاری محتوایی این کتاب معظم در باب حضرت مهدی ارواحنا فداه است. در ادامه باز هم به دلائل عقلی و نقلی اشاره خواهیم کرد که شیخ صدوق برای اثبات مشاکلت انبیاء و اوصیاء از آن بهره برده است:

  

دلیل دیگرى که در اثبات مطالب گذشته در مشاکله بین ائمّه و انبیاء وجود دارد این است که خداى تعالى در کتاب خود مى‏فرماید: "محقّقا در رسول خدا براى شما پیروى نیکویى وجود دارد".و فرموده است: "آنچه را که رسول اکرم به شما مى‏دهد، بگیرید و آنچه را که از آن باز مى‏دارد وانهید." خداى سبحان به ما فرمان داده است که به هدایت رسول خدا مهتدى شویم و امور جاریه را به گونه‏اى که رسول خدا(ص) جارى فرموده است، اجرا کنیم، خواه آن امور، گفتارى باشد و خواه کردارى و یکى از گفته‏هاى رسول خدا که دلیل بر مشابهت کامل بین انبیاء و ائمّه است، این است که فرموده است: "مقام و منزلت على(ع) نسبت به من، همچون مقام و منزلت هارون است نسبت به موسى (ع) جز اینکه پس از من پیغمبرى نیست" پیامبر اکرم(ص) در این کلام به ما اعلام فرموده است که علىّ (ع) پیامبر نیست، امّا او را به هارون تشبیه فرموده و هارون، رسول و نبىّ است و به همین ترتیب آن حضرت را به جمعى از پیامبران تشبیه فرموده است.


از عبد اللَّه بن عبّاس روایت است که مى‏گوید: ما نزد رسول خدا نشسته بودیم و آن حضرت فرمود: "هرکه مى‏خواهد به آدم بنگرد، در علمش و به نوح در مسالمتش و به ابراهیم در حلمش و به موسى در زیر کیش و به داود در زهدش، پس به این شخص که مى‏آید، بنگرد." ابن عبّاس مى‏گوید: ما نگریستیم و بناگاه علىّ بن أبی طالب در آمد و با کمال وقار قدم بر مى‏داشت.

مرحوم شیخ صدوق رضوان الله تعالی علیه در ادامه نیز با استفاده از تعمیم تشبیه، به شباهت میان وصی و نبی حکم می کند:
"پس اگر درست است که رسول خدا یکى از ائمّه را به انبیاء و رسولان تشبیه کند، براى ما درست است که همه ائمّه را به انبیاء و رسولان تشبیه کنیم و این دلیل محکمى است و بنابراین ثابت شد که غیبت حضرت صاحب الزّمان(ع) همان غیبتى است که در حضرت موسى و سایر انبیاء وجود داشته است، زیرا غیبت امام زمان(ع) نیز به جهت سرکشان و طواغیت است ......

 

و ازجمله ادلّه‏اى که معارضه دشمنان ما را در نفى مشابهت ائمّه و انبیاء(ع) باطل مى‏سازد، این است که رسولانى که پیش از پیامبر اکرم(ص) بودند، اوصیائشان پیامبران بودند، پس هرکدام از اوصیاء که به‏ وصایت حجّت پیش از خود- از وفات آدم ابوالبشر تا پیامبر ما- قیام کرده است، پیامبر(ص) بوده است، همچون وصىّ آدم که پسرش شیث بود و او را در علوم آل محمّد(ع) "هبة اللَّه" خوانده‏اند و او پیامبر بود، و همچون وصىّ نوح که پسرش سام پیامبر بود، و همچون وصىّ ابراهیم که پسرش اسماعیل پیامبر بود و مانند وصىّ موسى که یوشع بن نون پیامبر بود، و مانند وصىّ عیسى که شمعون- الصّفاى پیامبر بود، و همچون داود که پسرش سلیمان پیامبر بود، امّا أوصیاى پیامبر ما پیغمبر نبودند، زیرا خداى تعالى به جهت کرامت و تفضیل محمّد(ص) او را خاتم الأنبیاء و امّتش را خاتم الامم قرار داد، بنابراین انبیاء و ائمّه از نظر مقام وصایت همشکل‏اند، همچنان که در اوصافى که پیش از این گفتیم، هم شکل بودند. پس پیامبر وصىّ است و امام نیز وصىّ است و وصىّ امام است و نبىّ نیز امام است و نبىّ حجّت است و امام نیز حجّت است، و در اشکال مختلف، شبیه‏تر از تشاکل ائمّه و انبیاء نمى‏توان یافت.


همچنین رسول اکرم(ص) به ما خبر داده است که افعال اوصیاى مختلف، شبیه بوده است، مثلا در قصّه وصىّ موسى، یوشع بن نون و صفورا که زوجه موسى و دختر شعیب است، با داستان امیر المؤمنین(ع) که وصىّ رسول- خدا(ص) است با عایشه، شباهت وجود دارد، و نیز خبر داده است که غسل دادن هر پیامبرى بر وصىّ او واجب است.


در روایت است که عبد اللَّه بن مسعود مى‏گوید به پیامبر اکرم(ص) عرض کردم یا رسول اللَّه! وقتى که از دنیا بروى چه کسى شما را غسل مى‏دهد؟ فرمود:
هر پیامبرى را وصیّش غسل مى‏دهد. گفتم اى رسول خدا وصىّ شما کیست؟
فرمود: علىّ بن أبى طالب است. گفتم اى رسول خدا او پس از شما چند سال زندگى خواهد کرد؟ فرمود: سى سال، زیرا یوشع بن نون که وصىّ موسى(ع) بود، پس از او سى سال زندگى کرد و صفورا دختر شعیب و زوجه موسى بر او شورید و گفت من به خلافت از تو شایسته‏ترم، یوشع با وى جنگید و همرزمانش را کشت و خودش را اسیر کرد و با او خوشرفتارى نمود. دختر ابو بکر نیز به‏ زودى بر على بشورد و در میان چند هزار نفر از امّتم به جنگ او آید و علىّ نیز با او بجنگد و همرزمانش را بکشد و او را اسیر کند و با وى خوشرفتارى نماید و در باره عایشه خداى تعالى فرموده است: "در خانه‏هاى خود بمانید و بمانند دوران جاهلیّت اولى خودنمائى نکنید"که مقصود از آن صفورا دختر شعیب است.


پس همانندى ائمّه و انبیاء در نام و صفت و نعت و فعل ثابت شد و هر چیزى که براى انبیاء روا باشد براى ائمّه نیز روا است و طابق النّعل بالنّعل در ائمّه جارى مى‏شود و اگر روا باشد که امامت صاحب الزّمان(ع) پس از ائمّه گذشته، به خاطر غیبتش انکار شود، لازم است که نبوّت موسى بن عمران نیز انکار شود، زیرا او نیز غیبت داشته است و همه پیامبران غیبت نداشته‏اند، پس چون غیبت موسى موجب سقوط نبوّت او نمى‏شود و با وجود غیبت، نبوّتش درست است، همان گونه که نبوّت انبیایى که غیبت نداشته‏اند صحیح است، امامت صاحب الزّمان(ع) نیز با وجود غیبتش درست است همان گونه که امامت ائمّه پیشین او که غیبت نداشته‏اند صحیح است.

و همان گونه که روا باشد موسى(ع) در دامن فرعون پرورش یابد و وى او را نشناسد و در طلبش فرزندان بنى اسرائیل را بکشد، همچنین روا باشد که صاحب الزّمان(ع) به شخصه در میان مردم موجود باشد و در مجالس ایشان در آید و بر بساط ایشان پا نهد و در بازارهاى ایشان راه برود و او را نشناسند تا آنکه هنگام ظهورش فرا رسد.


از امام صادق جعفر بن محمّد(ع) روایت است که فرمودند: در امام قائم(ع) از موسى و یوسف و عیسى و محمّد(ع) سنّت هایى وجود دارد، امّا سنّت او از موسى آن است که خائف و منتظر است، و سنّت او از یوسف آن است که برادرانش او را مبایعه کردند و با او سخن مى‏گفتند و او را نمى‏شناختند، و سنّت او از عیسى سیاحت کردن است، و سنّت او از محمّد(ص) شمشیر است."
 

حکمت الهی بر این سخن تعلق گرفته است که لا تجد لسنه الله تبدیلا و چون برای سنت خداوند متعال تبدیلی و تغییری نیست ازاین رو احکام سابق در سنن لاحق جاری اند و حکم به تبدیل سنت الهی، به بیان دیگر غفلت از حکمت و احکام لایتخلف الهی است.

م.شرف

  

پایان پیام/

کد خبر 136332

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha