خبرگزاری شبستان: زمان زیاد تا آغاز به کار مجلس نهم باقی نمانده است. مجلسی که بیم و امیدهای بسیاری درباره آن وجود دارد. هرچند امیدها بسیار بیشتر از بیمها است. تردیدی نیست که قاطبه برگزیدگان مجلس نهم افرادی انقلابی و ولایی هستند که ایمانشان از کفر ابلیس عیان تر است و اندک خردهای نتوان بر آنها گرفت.
با این حال هستند حداقلی بسیار معدود، که موجبات بیم ملت را فراهم کردهاند. کسانی که به کرات نشان دادهاند نه شأن نمایندگی و وکالت را میدانند و نه شأن تقنین و نظارت را.
اینان که تنها در فضایی بحرانی توان تنفس دارند و حیاتشان به خلق بحران گره خورده است، هر از مدتی با گفتار و کردار خود بحرانی جدید خلق میکنند تا از قبل آن بتوانند زندگی سیاسی خود را ادامه دهند و ولو با تبدیل شدن به تیتر یک بنگاههای خبر پراکنی غربی، اندک مجالی برای ماندن در عرصه سیاست بیابند.
کیست که در کنش این افراد معلوم الحال شک نکرده باشد و ادعای حسن نیت آنها را به دیده تردید ننگریسته باشد؟
علی مطهری یکی از این همین افراد معلوم الحال است. او که به مدد نام پدر ردای وکالت را در مجلس هشتم به تن کرد، در طول چهار سال وکالتش سخنانی گفت که نشان داد ردای وکالت برتنش بس گشاد است و او را زیستن از آبش خور صدرا بس.
با این حال حلاوت قدرتی که در دهان علی مطهری مزه کرده بود او را واداشت که کاندیدای نهمین دوره مجلس شورای اسلامی بشود و باز هم به مدد نام پدر، نامش در زمره منتخبین بهارستان افتد. مطهری که برای تطهیر فتنه گران از هیچ کاری مضایقه نکرده بود، مشخص نشد که اساسا چگونه از فیلتر شورای نگهبان عبور کرد. همو که نظرات شاذش در خصوص ولایت فقیه و ولایت مطلقه و حکم حکومتی مدتی مدید نقل محافل سبزها و اپوزیسیون خارج نشین شده بود، قرار است در مجلس نهم هم در پارلمانی بنشیند که پسوند اسلامی را در پی خود دارد. آیا چنین شخص معلوم الحالی وصله ناجور مجلس شورای اسلامی تلقی نمیشود؟ آیا این فرد که بیبصیرتی را به کمال رسانده شایسته وکالت ملت بصیر ایران اسلامی محسوب میشود؟
جالب آنکه نطق چند روز پیش و البته پورن – سیاسی علی مطهری هم خبر ساز شد. آنجا که وی شمشیر را برای رئیس جمهور از رو میبندد و در سیاه نمایی و لجن پراکنی علیه دولت خدمتگزار سنگ تمام میگذارد و حتی جراید ضد دولت اصلاح طلب و کارتل رسانهای وابسته به شهردار تهران را هم انگشت به دهان و متحیر میکند.
این نماینده هتاک در سخنان خود همه گونه توهینی را به رئیس جمهور منتخب مردم روا داشت. وی در سخنان مضحک خود مدعی شده بود رییسجمهور تحریک جنسی را در جامعه آزاد کرده است و تأکید کرده بود احمدی نژاد باید به فکر تاسیس کاباره و کلوپهای شبانه باشد!
سخنانی که تنها رنگ و بوی سفسطه دارند و بیهیچ پشتوانه و سند و مدرکی گفته شدهاند. حتی صغرا - کبرا هم برای این هجویات چیده نشده که اساسا هجو نیازمند صغرا و کبرا نیست. اما ای کاش پسری که نان پدر را میخورد و به همراه بستگان بهارستان نشینش جهت زمینه سازی برای دوشیدن مادام العمر صدرا از هیچ اقدامی کوتاهی نمیکند و به نام پدر دو دوره وکالت مردم را عهده دار میشود، کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم استاد را لااقل تورقی میکرد. هرچند علما معتقدند اصول فلسفه و روش رئالیسم، بر خلاف سایر کتب استاد، نه برای عوام که برای خواص نوشته شده و هر کسی را یارای فهم آن نیست.
اما به راستی با این عنصر معلوم الحال چه باید کرد؟ به نظر میرسد اولین گام انقلابی مجلس نهم باید در جهت زدودن اغیار از این مجلس اسلامی باشد و ناگفته پیداست این مجلس جای امثال مطهری نیست. لذا باید نمایندگان عزم خود را برای رد اعتبارنامه وی جزم کنند و بیتوجه به لابی وی، بستگانش و هم مسلکانش او را از مجلس نهم برانند.
وظیفه دیگری هم بر عهده قوه قضائیه است. بر قوه قضا که در خصوص برخی از افراد با نهایت قاطعیت برخورد میکند تا کسی نتواند به آنها نقد کند و خدای ناکرده بگوید بالای چشمشان ابروست! فرض است که با این شخص موهن به رئیس جمهور هم با نهایت قاطعیت برخورد کند و انشاالله روابط سببی، سبب تساهل و تسامح با مجرمی نشود که جرمش بر خلق الله عیان و تشت رسواییاش از بام افتاده است.
پایان پیام/
نظر شما