دل نورانی آن پارسای پرهیزگار آیینه روشن الهام الهی بود...

برای همه ارادتمندان آن فقیه عالیقدر و عارف روشن ضمیر، این مصیبتی سنگین است؛ دل نورانی و مصفای آن پارسای پرهیزگار، آیینه روشن و صیقل یافتة الهام الهی، و کلام معطر او راهنمای اندیشه و عمل رهجویان و سالکان بود.

خبرگزاری شبستان: پاکبازان وادی توحید و عبودیت و عاشقان کوی دوست که عمر خود را با مجاهدات خالصانه در راه طلب سپری می کنند، همواره مورد توجه دیدگان تیزبین شیفتگان معنویت و اخلاق و اخلاص اند. حیات آنان سراسر درس حکمت و شوریدگی است و مرگشان تأثر برانگیز، جانکاه، دردآلود و جبران ناپذیر. درگذشت چنین عالمانی، خلائی در جامعه پدید می آورد که سال ها باید بگذرد تا چشم ساکنان سرزمین خاک، بار دیگر به دیدنشان روشن شود. آنان گوهرهایی بسیار نادرند که اختر تابناک وجودشان، ملجأ و مأوای حیرت زدگان وادی کران ناپیدا و بی انتهای مسیر حق و هدایتگر گم شدگان طریق عشق و شوریدگی است.
مرحوم آیت الله بهجت در زمره چنین عالمانی جای گرفته است. او کسی بود که سال های سال کمر همّت و مردانگی بسته بود تا جز به دوست نیندیشد و به هیچ کسی و چیزی جز او، سرنسپرد. این مرد خدا، در چشم همه مردان خدا، بزرگ بود و دوست داشتنی.


خوش تر آن باشد که سرّ دلبران                         گفته اید در حدیث دیگران


روشن است که درباره شخصیت و ابعاد وجودی آن بزرگوار ناگفته های بسیاری وجود دارد که آنچه در کلام بزرگان و شخصیت ها می خوانید، تنها برخی از زوایای پنهان را می نمایاند.

 

امام خمینی(ره)
ارتباط صمیمانه امام خمینی(ره) به سال ها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی باز می گردد. از آیت الله مسعودی، تولیت آستان مقدس حضرت معصومه، نقل شده است: «در چند سالی که خدمت امام بودم، چندین بار امام فرمود که فردا به منزل آقای بهجت می رویم. وقتی به منزل ایشان می رفتیم، به اشاره امام بیرون می رفتم و آن دو حدود نیم ساعت به گفتگو دربارة موضوعاتی می پرداختند که نمی دانیم چه بود. همچنین ایشان می گوید: در بحبوحه نهضت امام در سال 41 یا 42 آقای بهجت دو – سه بار فرمود که به آقای خمینی بگویید در فلان روز و فلان ساعت، دو گوسفند و گاهی می فرمود سه گوسفند قربانی کند و من می آمدم به حضرت امام اطلاع می دادم و ایشان هم بلافاصله دستور قربانی می دادند. یک بار دیگر، آقای بهجت به من فرمود: نامه کوچکی دارم که شما آن را به آقا (امام خمینی) برسانید، و من نامه را در جماران به امام تحویل دادم. این نمونه ای از ارتباط امام و آیت الله بهجت بود که ما فقط ظواهرش را می دیدیم و از باطنش اطلاع نداشتیم.
آیت الله مصباح یزدی از مرحوم حاج آقا مصطفی – فرزند امام – از قول پدرشان نقل می کند: «آقا معتقدند جناب آقای بهجت دارای مقامات معنوی بسیار ممتازی هستند؛ از جمله ایشان دارای موت اختیاری است؛ یعنی قدرت دارد که روحش را از جسم خلع (جدا) کند و بعد مراجعت کند».

 

آیت الله خامنه ای
«... برای اینجانب و همه ارادتمندان آن مرد بزرگ، فقیه عالیقدر و عارف روشن ضمیر، این مصیبتی سنگین و ضایعه ای جبران ناپذیر است: ثلم فی الاسلام ثلمة لایسدّها شیء. آن بزرگوار که از برجستگان مراجع تقلید معاصر به شمار می رفتند، معلم بزرگ اخلاق و عرفان و سرچشمه فیوضات معنوی بی پایان نیز بودند. دل نورانی و مصفای آن پارسای پرهیزگار، ایینه روشن و صیقل یافتة الهام الهی، و کلام معطر او راهنمای اندیشه و عمل رهجویان و سالکان بود...».

 

آیت الله مصباح یزدی
یکی از مواردی که اعضاء خبرگان رهبری خدمت حضرت امام (ره) رسیدند، از ایشان رهنمودهای اخلاقی خواستند. امام، خبرگان را به آیت الله بهجت حواله دادند و در پاسخ اظهار خبرگان که ایشان کسی را نمی پذیرد فرمودند: آن قدر اصرار کنید تا بپذیرند.
و این ارتباط و احترام و عنایت یک طرفه نبود بلکه آیت الله بهجت نیز نسبت به حضرت امام و شأن ایشان احترام ویژه قائل بودند به عنوان نمونه: در سال 1341 که امام از زندان آزاد شدند و به قم آمدند، هر روز منزل امام آکنده از جمعیت بود. در آن زمان هر روز آیت الله بهجت به منزل امام می آمدند و برای خیر مقدم گفتن به مردم، جلو در اتاق می ایستادند وقتی از ایشان خواسته می شد که داخل اتاق بیایند و شایسته نیست بیرون بایستند. در پاسخ فرمودند: بر خود واجب می دانم که برای تعظیم این شخصیت ارزنده (امام خمینی) به اینجا بیایم و دقایقی بایستم سپس بازگردم».

 

آیت الله سید عبدالکریم کشمیری
از آیت الله کشمیری سؤال می شود که شخصی را به عنوان استاد کامل معرفی کند و او فرموده بود: «آقای بهجت، آقای بهجت!»

 

آیت الله شیخ عباس قوچانی
آیت الله مصباح یزدی می گوید: آقا شیخ عباس قوچانی – که جانشین مرحوم آقای قاضی طباطبایی در مسائل اخلاقی و عرفانی است – اعتقاد داشت که آیت الله بهجت کمالات فوق العاده ای دارد و زمانی که هنوز سنشان به بیست نرسیده بود، به مقاماتی رسیده بودند که به سبب ارتباط نزدیک و رفاقت صمیمانه که داشتیم، از آنها اطلاع پیدا کردم و آقای بهجت از من تعهد گرفته بود که تا زنده است، آنها را جایی نقل نکنم.
در ادامه می نویسد: اگر او در آن سن به این مقامات رسیده، بعد از یک عمر سیر و سلوک و استقامت در راه بندگی خدا و انجام وظایف به چه پایه ای از قرب خداوند رسیده است!؟ و به همین خاطر هر مؤمن پاک سرشتی که ایشان را ببیند مجذوب او می شود. به ویژه آن حالات عبادی ایشان و اگر کسی توفیق شرکت در نمازهای ایشان را پیدا کند مایه برکات بسیار زیادی است.

 

آیت الله سیستانی
«... فقدان آن بزرگوار که از اعاظم علمای اعلام و از جایگاه معنوی بالایی برخوردار بودند، ثلمه ای بزرگ است...».

 

آیت الله صافی گلپایگانی
آن مرحوم بخش مهمی از عمر با برکت خود را در نجف اشرف و جوار حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) سپری نمود و از محاضر مراجع مشهور و اساتید نامدار، کسب علم، معنویت و فضایل نمود و بخش پایانی عمر شریف را در قم به استفاده از حوزه درسی آیت اللّه العظمی بروجردی و تدریس و اشتغال به تألیف و تربیت طلاب گذرانید و با سوابقی درخشان از این عالم فانی به دار جاودانی و لقای حق پیوست...».

 

آیت الله مکارم شیرازی
"فقدان اسفناک عالم بزرگ ربانی و عارف مخلص الهی حضرت آیت اللّه العظمی بهجت(ره) همه را شدیداً متأثر ساخت. این مرد بزرگ عمری را به تربیت شاگردان و تهذیب نفوس ارادتمندان و توجه دادن عموم به ساحت قدس امام زمان7 گذراند. زندگی زاهدانه و عبادات عارفانه و سخنان بیدارگر او در قلوب همه عاشقان مکتب علوی اثر عمیقی داشت...".

 

آیت الله نوری همدانی
«... آن فقیه کامل و وارسته، مصداق کامل گفتار خداوند حکیم: «و من یؤت الحکمة فقد اوتی خیراً کثیراً» و معیار تمام عیار گفتار حضرت محمد مصطفی(ص) بودند که: «با عالمی مجالست کنید که دیدار او شما را به یاد خدا بیندازد و عمل او شما را به آخرت ترغیب نماید و گفتار او موجب افزایش علم شما گردد».

 

آیت الله حسین مظاهری
«... آن عالم ربّانی علاوه بر حضور پُر مآیه علمی در دو مکتب حوزوی بزرگ نجف اشرف و قم، از آخرین میراث داران و بازماندگانِ روشن ضمیرِ حلقه عرفانی و اخلاقی سید العرفاء المتألهّین مرحوم مغفور آیت اللّه آقای سید علی قاضی(ره) و خود از برجستگانِ این عرصه بودند و به این سبب، نعمت وجود پُر برکت ایشان و دلِ سراسر نورانیت و کلام نافذ آن بزرگوار، به ویژه در دوره اخیر برای حوزه علمیه، امید بخش و برای همه عاشقانِ معنویت و اخلاق و علاقه مندان به سلوک عرفانی، مآیه درس آموزی و صفای روح بود.

 

آیت الله جوادی آملی
ما از علامه طباطبایی(ره) برای معرفی استاد اخلاق استعانت خواستیم ایشان ما را به آیت الله بهجت ارجاع داد و فرمود روش زندگی ایشان خود درس اخلاق است.

 

حجت الاسلام و المسلمین علی بهجت فومنی
شنبه، روز قبل از رحلت با وجود آنکه نیم ساعت زودتر از موعد برای افاده و تدریس آماده شده بودند، فرمودند: دلم اندکی درد می کند و لیوان آبی طلب کردند، سپس فرمودند: اطلاع دهید که امروز نه به درس می روم و نه نماز می آیم.
روز یکشنبه، صبح با توجه به وخامت حالشان، به طرز بی سابقه، نماز را با تیمم اقامه کردند و صبح روز یکشنبه شنیدم که می فرمودند: «السلام علیک ایّها النّبی و رحمة الله و برکاته» و مکرر جمله «السلام علیکم و رحمة الله و برکاته» را فرمودند و از اینکه مخاطب ایشان چه کسانی بودند، متوجه نشدم.
گویی با ارواح مقدّس انبیاء و اولیاء و یا ملکوتیان وداع می کردند و عمر شریفشان را که همه اش در واقع صلاة پیوسته بود و دائم به ذکر یار مشغول بودند و پیوسته در نماز بودند، با سلام به سر آوردند.
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چار تکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه علمیه قم

پایان پیام/
 

کد خبر 133474

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha