تفاوت هنر اسلامی و اعمال هنر در مسائل اسلامی

آیت الله جوادی آملی در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه هنر اسلامی تبریز، تفاوت هنر اسلامی و اعمال هنر در مسائل اسلامی را تبیین کرد.

به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، آیت الله جوادی آملی در دیدار جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاه اسلامی تبریز، گفت: اگر جناب حافظ گفته است"بنازم به دستی که انگور چید مریزاد پایی که بر هم فشرد برو زاهدا خرده بر ما مگیر که کار خدایی نه کاری است خرد" الآن باید گفت بنازم به دستی که این فرش را بافت بنازم به دستی که نوشت بنازم به دستی که طراحی کرد بنازم به دستی که نقشش را پِرِسَش را به عهده گرفت و از تبریز هم همین معنا متوقَّع است. شما می بینید کمتر کسی به هنر جناب مولوی می رسد و فاخرترین کتاب مولوی هم مثنوی است و در مثنوی با چه عظمت و جلالی از تبریز نام می برد که تبریز مناخات صدور است یعنی ای قافله هنر ای قافله کمال اینجا شترها را بخوابانید چون اینجا مقصد است. تعبیر مناخات صدور همین است که سیدالشهدا (سلام الله علیه)« هاهنا مُناخُ رِکابنا»؛ مولوی دارد که تبریز مناخ رکاب است یعنی قافله ها که می آیند اینجا باید بارانداز کنند.

 

وی با تبیین تفاوت هنر اسلامی و اجرای هنر در مسائل اسلامی، گفت: آنچه مربوط به دانشگاه هنر اسلامی است، آقایان عنایت کنند ما یک هنر اسلامی داریم یک اجرای هنر در مسائل اسلامی، این هنر اسلامی نیست این اجرای هنر در مسائل اسلامی است فرق این دو اصل این است که هنر اسلامی برای خود پیغمبر و اهل بیت(ع) است که اینها قرآن را از طرف خدا آوردند.

 

آیت الله جوادی آملی افزود: هنر اسلامی و هنر دینی آن است که از قله تا دشت و از دشت تا قله اسلامی باشد یعنی آن معنای معقول را خودش طراحی کند که چه می خواهد بگوید وقتی معنای معقول مشخص شد این را بیاورد در کارگاه خیال هندسه، مهندسی اش را طراحی اش را ورود و خروجش را در کارگاه خیال بیان کند بین خیال و حس او یا گفتن است یا نوشتن است یا طراحی است یا ساختن است یا بافتن است باید یک رابطه هنرمندانه باشد وقتی رابطه هنرمندانه بین دستگاه خیال و دستگاه حس شد خروجی آن هم یک جمال محسوس است. اگر خروجی آن جمال محسوس نباشد هنر نیست ممکن است علم باشد ولی هنر نیست اگر در دستگاه خیال خوب ساخته و پرداخته و ورودی و خروجی نداشته باشد ممکن است مطلب علمی باشد ولی هنر نیست و اگر قله اش جزء مطالب عقلی نباشد آن اصلاً هنر دینی نیست.

 

وی ادامه داد: توضیح این سه مطلب این است که برخی از علما در نوشتارشان، در گفتارشان، در آثار و مآثرشان موفق هستند بعضی ها موفق نیستند در حوزه ها هم همین طور است در دانشگاه ها هم همین طور است بعضی از اساتید موفق اند بعضی از اساتید موفق نیستند با این که هر دو درس خوانده اند هردو عالم اند هردو مطلب علمی بلدند. سر این که بعضی ها موفق اند و بعضی ها موفق نیستند این است که آن که مطلب علمی را چه در حوزه چه در دانشگاه فهمید حالا می خواهد به طلاب یا دانشجویان منتقل کند شب که به اتاق مطالعه اش رفته اصل مطلب را خوب می فهمد بعد می گوید من فردا چگونه مطلب را القا کنم یک مقدمه می خواهد چهار فصل می خواهد یک نتیجه می خواهد سالن ورودی می خواهد دالان خروجی می خواهد این را در کارگاه خیالش ساختمان می دهد حالا یا می نویسد یا در حافظه می سپارد، فردا که وارد کلاس شد ورودش به مطلب مشخص، دوامش مشخص، خروجی اش مشخص، هم خودش می فهمد چه گفت هم دانشجو و طلاب می فهمند او چه گفت هم شاگردان او زیادند هم شاگردان او رشد می کنند هم محصول او یک کتاب خوب در می آید برای این که خوب عرضه کرد.

 

آیت الله جوادی آملی افزود: در قبال این، دانشمندی استادی که همین علم را دارد اما شب مطالعه می کند که چه بگوید، دیگر در کارگاه خیالش هندسه نمی دهد مهندسی نمی کند فردا می آید وقت درس گفتن آنچه را که باید آخر بگوید اوّل می گوید آنچه را باید اول بگوید آخر می گوید او نه شاگردپرور است نه شاگردان خوبی تربیت می کند یک عمری که درس گفته است شاید دو سه شاگرد داشته است. سرش این است که اوّلی علم را هنرمندانه عرضه کرد و دوّمی علم را فلّه ای عرضه کرد لذا اوّلی موفق شد و دومی موفق نشد.

 

آیت الله جوادی آملی افزود: هنر دینی آن است که انسان آن مطلب معقول عمیق علمی را در فراغتی در کارگاه خیال ارزیابی کند دالان ورودی دالان خروجی دالان بقا اینها همه را منظّم کند، حالا بخواهد بنویسد مشخص است بخواهد بگوید مشخص است این خروجی اش هم جمال محسوس است(این بحث) اما این که این پیاده کردن هنر است در مسائل اسلامی نه هنر اسلامی، توضیحش آن است که کسی مسجد خوبی می سازد حسینیه خوبی می سازد خط خوبی دارد قرآن را خوب می نویسد آهنگ خوبی دارد قرآن را خوب می خواند می شود عبدالباسط و یا برخی ها حنجره شان و ادای کلماتشان خیلی پرطنین و دلپذیر و گوش نواز است با این تبلیغ می کند منتها اگرآگاه باشد سعی می کند این را در تبلیغ دین و مسائل علمی به کار ببرد و اگر ناآگاه باشد همین حرف را در تبلیغ پفک نمکی صرف می کند.

 

وی ادامه داد: شما می بینید دیگر الآن کسانی هستند که خیلی خوب حرف می زنند حنجره شان مطلوب است صدایشان خوب و آهنگین است اما مبلّغ پفک نمکی است یا کسی صدای خوب دارد متأسفانه برای چهارتا نامحرم می خواند، این در برابر خدا مسئول است! آن صدای خوب را خدا به او داد که او بتواند اشعار خوب بخواند جاذبه ایجاد کند و جوانان را به سمت عقل و دین هدایت کند نه این که در فضای نامحرم برود و آن شعرها را بخواند؛ آن کفران نعمت است این شکر نعمت. بنابراین اگر کسی با خواندن خوب با نوشتن خوب با بافندگی خوب یک مطلب دینی را عرضه کند این اِعمال هنر است در مسائل دینی؛ مسجد را این آقا طرح نکرده مسجد را دین طرح کرده ولی او مسجد خوبی می سازد قرآن را این آقا طرح نکرده ولی او قرآن را خوب می نویسد خوب می خواند خوب خطّاطی می کند خوب بافندگی می کند خوب سازندگی می کند این اعمال هنر است در مسائل دینی اما پیغمبر هنرمند است برای این که قلّه را آورده وسط را آورده خروجی اش را هم آورده حالا راه باز است که ما به هنر دینی برسیم و اِعمال هنر در مسایل دینی چیست، این در حد کفایه و اینها نیست که با هشت سال ده سال درس خواندن حل شود این از مسائل عمیق کفایه قوی تر است چون این حرفها در حوزه ها نبود و نیست اگر می بینید در آن سالی که شما خواستید دانشگاه هنر اسلامی تأسیس کنید عده زیادی مخالفت کردند برای این که این عدّه نشنیدند که ما هنر دینی داریم می گفتند مگر هنر ،دینی می شود.

 

آیت الله جوادی آملی افزود: الآن که سخن از تحول علوم و اسلامی کردن دانشگاه است می گویند علم، اسلامی و غیراسلامی ندارد ، زمین شناسی اسلامی و غیر اسلامی ندارد! آنها نمی دانند که ما علم اسلامی داریم و غیر اسلامی ، هنر دینی داریم و هنر غیر دینی ، چون این حرفها نه در حوزه بود نه در دانشگاه ها هم آن روز با شما در آنجا همکاری نمی کردند و هم امروز در تحوّل علوم که علوم، اسلامی است می گویند که مگر فیزیک اسلامی داریم مگر شیمی اسلامی داریم! در حالی که فیزیک و شیمی غیر اسلامی نداریم پس بنابراین فرق است بین این که انسان هنری را در امور دین اِعمال می کند یا اینکه هنر دینی می آورد.

این کار جزء اعمال هنر است در مسائل دینی؛ کسی مسجد خوبی ساخته است در اصفهان یا حسینیه خوبی ساخته است در فلان جا، هنر را در مسائل دینی پیاده کرد عبدالباسط هنر را در قرآن را پیاده کرد فلان شخص با مال خودش یا کار خودش یک مرکزی ساخته که آنجا دانش پژوهان حوزه ها و دانشگاه ها مسائل دینی را خوب فرا می گیرند پس اِعمال هنر در مسائل دینی عبارت از همین هاست، تا برسیم به هنر دینی.

 

وی تصریح کرد: مطلب بعدی آن است که این که در فیلمها و امثال فیلمها خیلی از اینها می گویند بازیگر،راست می گویند؛ ما به بعضی از اینها که در هنذهای دینی می خواستند کار کنند گفتیم حیف است شما اسم خودتان را بازیگر بگذارید! برخیها واقعاً بازیگرند و لهو و لعب اند چرا؟ چون آنها از قلّه و از آن بالا نیامدند از عقل نیامدند از خیال به حس و از حس به خیال دور باطلی دارند اینها حرفی برای گفتن ندارند غالب این فیلم ها و سریال ها نه معارف عقلی را در بر دارند نه مسائل اخلاقی را دربردارند نه آیات و روایات نهج البلاغه را در بر دارند پیامی ندارند، چهارتا عروسی در آن است، چهارتا بزن بکوب در آن است چهارتا پلیسی درآن است، همین! این بین حس و خیال دور باطل دارد. حس و خیال مرز مشترک انسان است و دام؛ شما ببینیند در بسیاری از این سیرکها حیوانات را هم همین طور می آموزانند فیل را شیر را امثال اینها را آموزش می دهند که این بازیها را در بیاورند پس اینها بازیهای مشترک بین انسان است و دام!

 

آیت الله جوادی آملی افزود: شما در بخشی از این همایشهایی که وزارت بهداشت برگزار می کند می بینید اینها همایش هایی دارند مشترک بین پزشکان و دامپزشک ها که بیماری های مشترک بین انسان و دام را بررسی می کنند خیلی از بیماری هاست که بین انسان و دام مشترک اند؛خیلی ها بیطارند خیال می کنند طبیب اند،طبیب برای انسان است اگر کسی انسان بود و بیمار شد و اینها توانستند انسانیت او را درمان کنند می شوند طبیب وگرنه خیلی ها بیطارند، پس بیماری های مشترکی بین انسان و دام هست و این بازی ها این هنرها مشترک است بین انسان و دام یعنی این بازیها را به حیوانات را یاد می دهند و آنها انجام می دهند اما از آن بعد که بین خیال است و عقل، مشترک بین انسان است و فرشته، فقط ملائکه و انسان های عاقل می توانند که معقول را متخیّل بکنند نه اینکه متخیّل را محسوس بکنند.

 

آیت الله جوادی آملی در بخش دیگری درباره هنر اسلامی افزود: هنر اسلامی آن است که – ان شاء الله- انسان از معارف قرآن از حکمت از عرفان و از چیزی که بالاخره حق است چه در مسائل جهان بینی چه در مسائل جهان داری چه در مسائل جهان آرایی (در هر سه بخش) مطالب عقلی را بفهمد بعد آن مطالب عقلی را در کارگاه خیال مهندسی کند بعد به جامعه منتقل کند خواه به صورت نقاشی خواه به صورت آواز خواندن خواه به صورت گفتن خواه به صورت بافتن خواه به صورت ساختن، این از بالا تا پایین، و از پایین تا بالا مربوط به خود هنرمند است. خوب مسجد ساختن خوب حسینیه ساختن نوشتن خوب قرآن، قرآن خواندن خوب بافتن خوب فرش مزیّن به قرآن، اِعمال هنر در مسائل دینی است. کسی که مثلاً بخواهد اقتصاد اسلامی داشته باشد و طرحی داشته باشد که جامعه را از فقر نجات بدهد[این هنر دینی می خواهد] ما که همه چیز داریم، وجود مبارک حضرت امیر هم بالصراحه فرمود کشوری که آب دارد خاک دارد مع ذلک گرانی داشته باشد فقر داشته باشد محتاج واردات باشد «فأبعده الله» ، فرمود:«مَن وجد مائاً و تراباً فافتقر فأبعده الله»این بیان نورانی حضرت امیر است که صاحب وسائل هم در وسائل الشیعه نقل کرده است ما در کشور آب داریم خاک به اندازه کافی داریم ولی مرتب میوه وارد می کنند گندم وارد می کنند این نفرین علی بن ابی طالب است! اگر کسی همین معنا را خوب طراحی بکند این یک سواد عمیق دینی می خواهد که چه طرحی باشد این را بیاورد در کارگاه خیال بازسازی کند پیاده کند این می شود هنر دینی. درباره اقتصاد مثال زدیم در مسائل اجتماعی هم همین­طور است در مسائل جلوگیری طلاق همین طور است در ازدواج جوانها همین طور است جلوی مواد قاچاق را گرفتن همین طو است؛ همه این مطالب عقلی را دین گفته انسان آنها شناسایی کند طرح بدهد پیاده بکند، این از بالا تا پایین پایین تا بالا کار این آقاست این می شود هنر اسلامی.

 

آیت الله جوادی آملی افزود: دنیا هم تشنه همین است اینکه می گویند یک درصد بر نودونه درصد حاکم اند راست می گویند چیز دروغی نیست الآن شما می بینیند قسمت های مهم تجارت در دنیا در دست چند نفر است چند نفر هستند که کشتی ها را دارند چند نفر هستند که هواپیماها را دارند چند نفر هستند که کارخانه ها را دارند این آقا با یک تلفن ده تا کشتی می فروشد بیست تا هواپیما می خرد آن یکی هم دوهزارتا اتومبیل می خرد چهارتا کارخانه می فروشد ، بقیه عمله اند بقیه با قسط زندگی می کنند آنها که قسطی زندگی می کنند عمرفروشی کردند برای این که تا زنده است باید قسط اینها را بدهند، اینها در حقیقت عمرفروشی کردند حیات فروشی کردند . قرآن کریم طرح داد فرمود اقتصاد به منزله خون مملکت است(یک) این خون در این دایره 360 درجه ای باید دور بزند و اگر در یک منحنی خاص دور بزند بقیه فلج اند(دو) اگر خون در همه جا جاری نشود بقیه فلج اند در سوره مبارکه «حشر» فرمود: ﴿کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاء مِنکُمْ﴾دولت را دولت می گویند چون تداول می شود فرمود اگر کلّ این ثروت در یک منحنی خاصّی مثلاً بیست درجه سی درجه دست به دست بگردد بقیه فلج باشند مشکلات زندگی پیدا می شود مبادا ﴿ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاء﴾باشد باید « دولةً بین الناس» باشد ﴿کَیْ لَا یَکُونَ دُولَةً بَیْنَ الْأَغْنِیَاء مِنکُمْ﴾.

 

وی ادامه داد: این یک مطلب دینی است این را انسان خوب بفهمد در کارگاه خیال مهندسی کند خروجی اش بشود اقتصاد سالم ، این می شود هنر دینی . بنابراین نقاشی و خوانندگی و سازندگی و بافندگی همه اینها زیباست اما اینها تنها گوشه ای از اِعمال هنر در مسائل دینی است. این تحلیل در جاهای دیگر نیست ، کسی مسجد خوب می سازد حسینیه خوب می سازد می گویند هنر دینی است آن خواننده خوب نویسنده خوب گوینده خوب را می گویند هنر دینی اما دیگر این تحلیل که این اِعمال هنر در امور دینی است نه این که خود هنر،دینی باشد این را دانشگاه هنر باید بگوید این که عرض کردیم ما علم غیر دینی نداریم برای این که شما دانشگاهی هستید کارتان هم در دانشگاه است اصل این که چه چیز دینی است و چه چیز غیر دینی است مثلاً زمین شناسی دینی است یا غیر دینی خود زمین شناسی عهده دار این مطلب نیست که ثابت کند زمین شناسی دینی است یا غیر دینی، زمین شناس فقط درباره زمین، قطر زمین، طول زمین، عرض زمین ،مساحت زمین، معادن زمین، حرکت زمین به دور خودش، حرکت زمین به دور آفتاب و مانند اینها بحث می کند اما زمین را چه کسی خلق کرد این دیگر بر عهده علم زمین شناسی نیست، زمین تا کی ادامه پیدا می کند زمین اعمال ما را می بیند شهادت می دهد فلان زمین شکایت می کند اینها که در زمین شناسی مطرح نیست در هیچ رشته ای از رشته های زمین شناسی مطرح نیست که اگر کسی خلافی کرده، در قیامت آن زمین شهادت می دهد یا مسجد شهادت می دهد که این آقا آمده یا مسجد شکایت می کند که این آقا نیامده مسجد این حرفها در زمین شناسی نیست پس آیا ما زمین شناسی دینی داریم یا نه خود زمین شناسی نه می تواند بگوید دینی است نه می تواند بگوید غیر دینی است.

 

آیت الله جوادی آملی افزود: علمی است در عالم به نام فلسفه که جهان بینی است آن علم فتوا می دهد که زمین شناسی دینی است یا غیر دینی، آن در جهان بینی بحث می کند که آیا جهان خدایی دارد یا ندارد ناظمی دارد یا ندارد سازنده ای دارد یا ندارد این فلسفه است، اگرفلسفه –معاذالله- بیراهه رفت که می شود فلسفه الحادی ، اولین کاری که می کند صورت خودش را سیاه می­کند می شود الحادی، بعد همه علوم می شود الحادی ، بعد می شود طبیعت و طبیعت شناسی که دینی نخواهد بود اما اگر –ان شاء الله – کژراهه نرفت و به راه بود می شود فلسفه الهی اولین خدمتی که می کند به خودش خدمت می کند می شود فلسفه دینی بعد همه علوم می شود دینی، چرا؟ چون ما چیزی به نام طبیعت نداریم هرچه داریم خلقت است ،خلقت هم فعل خداست و هر علمی تفسیر فعل خداست . یک زمین شناس لحظه به لحظه می گوید خدا چنین کرد خدا چنین کرد چرا همان طور که یک مفسر لحظه به لحظه می گوید خدا چنین گفت خدا چنین گفت؛ تفسیر قول خدا چرا دینی است؟ چون به خدا بر می گردد، تفسیر فعل خدا هم دینی است آن کسی که در دانشگاه تدریس می کند و می گوید خدا چنین کرد خدا چنین کرد اگر حرفش دینی تر از علمای حوزه نباشد در همان حد است بنابراین ما علم غیر دینی نخواهیم داشت دانشگاه ها کلاً به برکت انقلاب اسلامی سبقه دینی پیدا می کنند و دانشگاه و دانشکده شما هم.

 

به گزارش دفتر آیت الله جوادی آملی ، وی ادامه داد: اوّل در این بخش کار می کنند که هنر را در خدمت دین می گیرند بعد کم کم خودش مبتکر می شود هنر دینی می سازد یعنی قلّه را خودش کشف می کند چون خیلی از قلّه ها ست فتح نشده است ما می­گوییم اصلاح اقتصاد اسلامی ما می گوییم فقرزدایی اما حاصل نمی شود ما می گوییم امانت اما حاصل نمی شود؛ این کار آسانی نیست با سفارش و دستور و اینها نمی شود این کار عمیق علمی است یک هنر عمیق علمی می خواهد که طراحی کند و پیاده کند بگوید این مواد خام این هم راهش این هم کارش این هم کارگرش. چرا فرهیختگان ما از اینجا بروند جای دیگر چه نیازی هم هست که ما از جاهای دیگر سرمایه بیاوریم؟! با داشتن همه امکانات ،کشوری که چهارفصل است، آب پشت سر هم به دریاها می ریزد و هرز می رود زمین پشت سر هم دارد خاک می خورد فقر هم پشت سر هم دارد موج می زند! این درست نیست. بخش فراوانی از این مشکلات اخلاقی و طلاقها هم به خاطر فقر مالی است اگر واقعاً مشکل مالی حل بشود بسیاری از این مسائل اخلاقی هم حل می شود . چون دارند اذان می گویند من مجدّداً هم مقدم شما را گرامی می دارم هم عرض می کنم :


بنازم به دستی که انگور چید مریزاد پایی که بر هم فشرد
 

آیت الله جوادی آملی افزود: و از تبریز و تبریزیان همین هم متوقَّع است و حشر تک تک شما – ان شاء الله- با قرآن و صاحب قرآن باشد و ذات اقدس الهی شرفی برای شما و خاندان شما و شهر شما وکشور شما و فرزندان شما و دودمان شما -الی یوم القیامة- قرار بدهد! همان­طوری که شما در صدد حفظ حیثیت قرآن کریم هستید در بدترین شرایطی که آن کشیش تبهکار به قرآن اهانت کرد شما بهترین کرامت را در پیشگاه قرآن اِعمال کردید – ان شاء الله – سرفراز دنیا و آخرت باشید هم اساتیدتان هم این نور چشمان ما هم دانشجویان ما هم فرزندان شما و– ان شاء الله – مشمول برکت قرآن و عترت هستید در دنیا و آخرت با شرف و عزت و فلاح و صلاح –ان شاء الله – زندگی می کنید! 
 

پایان پیام/

کد خبر 132703

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha