اسطوره ها دروغ و افسانه نیستند

دکتر تورج عقدایی گفت: برای اینکه اسطوره ها باور پذیر باشند باید آنها را حقیقت پنداشت نه واقعیت.

به گزارش خبرنگار شبستان، نشست بررسی دفتر دوم فردوسی پژوهی امروز، چهارشنبه، 20 اردیبهشت در سرای اهل قلم واقع در بیست و پنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران برگزار شد. در این نشست تورج عقدایی، دانشیار دانشگاه آزاد اسلامی یکی از محورهای اساسی شاهنامه را مبتنی بر اسطوره خواند و گفت: اسطوره ها دروغ نیستند، افسانه هم نیستند. در واقع افسانه ها اسطوره هایی از هم گسیخته هستند که باید مورد بررسی قرار گیرند.

 

وی در ادامه افزود: اسطوره ها به رگ و جان آدمی بستگی دارد و براساس غریزه هستند نه عینی. اگر اسطوره را دروغ و چیزی باورنکردنی بدانیم معلوم می شود که از رگ و جان آدمی ریشه نگرفته، حال آنکه اسطوره ها بسیار تاثیرگذار هستند.

 

این شاهنامه پژوه در ادامه با بیان اینکه اسطوره ها در زمانی مه آلود و دور شکل گرفته اند، خاطرنشان کرد: تردیدی وجود ندارد که ما می دانیم که این اسطوره ها بر مبنای حقیقت هستند، بنابراین برای باور اسطوره ها باید آنها را حقیقتی پنداشت که در دل درازنای زمانی دور شکل گرفته است و واقعیت نیست.

 

عقدایی با اشاره به شهرت اسطوره زروان اظهارداشت: اسطوره زروان در شاهنامه وجود ندارد بلکه تنها نامی از آن در شاهنامه آمده است. این اسطوره عنصرهای ویژه ای را در خود دارد به گونه ای که اگر ما بخواهیم آن را تحلیل کنیم، خواهیم دید که تحلیل های آن به نوعی در شاهنامه است.

 

به گفته وی، زروان روایت فردی است که هزاران سال قربانی می کند تا صاحب فرزندی شود و چون این خواسته او به تاخیر می افتد در قربانی کردن تردید می کند و در همین حال دو نطفه در وجود او شکل می گیرد، نطفه اهریمن و اهورا و همین جا تقابل میان خیر و شر به وجود می آید.

 

این شاه نامه پژوه ادامه داد: در این داستان همچنین عناصری مانند سوگند خوردن، پیمان بستن و سر پیمان بودن نیز وجود دارد و آنچه که این اسطوره را با اسطوره های دیگر متفاوت می کند، این است که ما درباره اسطوره ها که در شاهنامه شکل گرفته، می توانیم تصویری در ذهن خود داشته باشیم حال آنکه اسطوره زروان اسطوره زمان است که قابل تصور نیست.

 

عقدایی در بخش دیگری از سخنان خود عنوان کرد: اسطوره زروان بیان فلسفی و کلامی مربوط به آدمیان گذشته است. این فلسفه کلامی سرشت عالم در جستجوی سرشت عالم جنس انسان و ماهیت چیستی آن برمی آید در واقع در پی پاسخ به این سوال است که انسان از کجا آمده است.

 

وی با بیان اینکه ما در شاهنامه نمازهای مربوط به زمان را بررسی می کنیم و نکته جالب اینجاست که عناصری را که فردوسی هزارسال قبل بیان کرده اسطوره شناسان امروز نیز همان را بیان می کنند و این موجب افتخار ماست.

 

در ادامه این بحث دکتر عزیز الله جوینی، شاهنامه شناس نیز به بحث طنز در شاهنامه پرداخت و گفت: مباحث طنز در شاهنامه بسیار ظریف و با دقت و ظرافت خاصی بیان شده است به گونه ای که خواننده با خواندن ابیاتی که بحث طنز را در دل خود جای داده است دچار خنده بلند نمی شود و نکته عمیق و باریکی را در می یابند که لبخند بر لبان او می نشاند.

 

وی ادامه داد: در شاهنامه به هیچ وجه ما شاهد هزلیات نیستیم و این نشان از ادب موجود در کلام فردوسی دارد.

 

وی در پایان گفت: در بسیاری از داستانهای شاهنامه، زال و رودابه و داستان سیاوش، تکیه کلامهای منوچهر در صحبت با زال، ما شاهد رگه های ظریف طنز هستیم که اگر کسی بخواهد در این زمینه تحقیق کند بحثی جامع و بدیع را دنبال خواهد کرد.

 

پایان پیام/
 

کد خبر 131304

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha