به گزارش خبرنگار شبستان، مراسم بزرگداشت استاد جلال ذوالفنون با حضور جمعی از هنرمندان موسیقی و میرزمانی، مدیر دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شامگاه یکشنبه 17 اردیبهشت در برج میلاد برگزار شد.
برنامه های مراسم بزرگداشت ذوالفنون در دو بخش برگزار شد که در بخش اول برنامه هایی بود که خانواده جلال ذوالفنون آن را اجرا کردند بخش دوم به برنامه هایی اختصاص داشت که فرزندان معنوی جلال ذوالفنون برای وی تدارک دیده بودند.
در ابتدای این مراسم فیلمی پخش شد که به معرفی استاد جلال ذوالفنون اختصاص داشت. پس از آن گلنوش ذوالفنون دختر این هنرمند با قرار گرفتن بر جایگاه نامه ای را که به پدرش در چهلمین روز درگذشتش نوشت بود قرائت کرد.
در بخشی از این نامه آمده بود: درود بر روح زیبا و بزرگت! درود بر بی نیازی ات! درود بر عشق و هنرت! دلم می خواهد همانند تو با صلح و شادی زندگی کنم، می دانم صدای ساز تو جاودانه است و تو خود جاودانه شدی! استاد بداهه نوازی که در لحظه حال خلق می کند آنچه را که مخلوق می خواهد! تو چه خدمتی به عرصه هنر کردی؟ با هنرت صلح شادی و عشق را به انسانها هدیه دادی! دوست دارم به مانند تو صلح و شادی را زندگی کنم و همانند تو هنگام وداع کار نیمه تمام بر این سیاره نداشته باشم.
پس از این فیلمی از آثار و کارهای استاد ذوالفنون به کارگردانی محمد مناجاتی پخش شد.
در ادامه این بخش سهیل ذوالفنون نوازنده سه تار به همراه حبیبی قطعات آوازی را اجرا کرد.
سپس فرزندان استاد ذوالفنون با اهدای لوح یادبودی از مادرشان مشروطه زنگنه تقدیر کردند.
شاگرد استاد ذوالفنون: ذوالفنون استاد تواضع بود
در بخش دوم مراسم شاگردان استاد ذوالفنون به اجرای برنامه پرداختند و مهرداد ترابی به نمایندگی از شاگردان ذوالفنون گفت: ذوالفنون برای همه زنده است، مخصوصاً برای ما پدری و دوستی بود که از دست رفتنش را باور نمی کنیم، زیرا برای ما اسوه تواضع باقی خواهد ماند اگر کسانی روزی به عنوان شاگرد در جلوی استاد ظاهر شده اند در این مجلس حضور پیدا می کردند قطعاً این سالن جمعیت بیشتری را به خود می دید.
وی افزود: گروه ما طی سالهایی در خدمت استاد ذوالفنون بود و در شکل گیری کارهای نوشتاری و صوتی با وی همکاری می کرد، امیدوارم بتوانیم نمونه خوبی از جمعی باشیم که استاد ذوالفنون پروراند.
وی سپس با اشاره به انتشار آلبوم «گل صدبرگ» ساخته استاد ذوالفنون در سال 64 در عرصه موسیقی خاطرنشان کرد: این آلبوم سرفصلی شد در تحول ساز سه تار و پس از آن بود که شاگردهای کلاس سه تار در کشور سه برابر شدند و این افزایش همه از برکت آلبوم گل صدبرگ استاد بود.
سپس گروه شاگردان استاد ذوالفنون (صدیقی راد خواننده، علی پورچیان، انوش جهانشاهی، سیدصادق جعفری، ارشاد مرادی، ناصر پاک رو، سعید امیرنیا، کامیار پولادی، محمد طیبی، مهراد نوبخت، مهرداد ترابی) قطعه گل صد برگ را به یاد استاد جلال ذوالفنون اجرا کردند.
در ادامه قطعه فیلمی پخش شد که در ان اساتیدی درباره شخصیت و موسیقی جلال ذوالفنون اظهارنظر می کردند.
الهی قمشه ای: ساز ذوالفنون مرا دیوانه می کرد
دکتر الهی قمشه ای در این فیلم گفت: ساز ذوالفنون مرا دیوانه می کرد، هنر دو دسته است یکی هنر ذکر که آدم را به یاد می آورد و هنر لهو که آدم را از یاد می برد هنر ذوالفنون این بود که ما را به یاد می آورد.
استاد فرهاد فخرالدینی نیز در این فیلم معلومات علمی موسیقی جلال ذوالفنون و نواختن سازش را ستود.
در همین فیلم ذوالفنون درباره موسیقی و ارتباط آن با مردم گفت: انچه برای هنر و فرهنگ لازم است پایگاه مردمی است که هنرمند به بهترین وجه وظیفه دارد که از این فرصت استفاده بهینه کند و یکی از راهها این است که ذهن مخاطب متوجه این مسئله کند.مردم به دلیل عشق به شعر و ادبیات به خواننده ها توجه دارند من از مردم خواهش دارم در ارزیابی خواننده نگویند صدایش خوب است یا بد است آن چیزی که لازم است درباره اش سخن بگویند این است که خواننده چگونه از صدایش بهره برداری کرده است.
در ادامه زلیخا فتوت، بانوی خیر سریلانکایی که بانی برگزاری مراسم یادبود استاد ذوالفنون بود از سابقه دوستی با خانواده ذوالفنون و ارتباطهای کاری در برگزاری مراسم های خیریه سخن گفت: ذوالفنون را در ده سالی که می شناختن با کریم زمانی به منزل ما رفت و آمد می کرد در بسیاری از خیریه ها به همراه من می آمدند و برنامه اجرا می کردند و در این برنامه سنگ تمام می گذاشتند.
وی سپس قطعه شعری را که به یاد استاد ذوالفنون سروده بود خواند:
روشن تر از آیینه ای/ پرشکوه تر از دماوند/پاک تر از آب/عمیق از دریا/نازگتر از برگ گل/حساس تر از پروانه/عاشق تر از مجنون/پرمایه تر از دنیا.
و سازش شوری به پا کرد و رفت/جان ما را مست و شیدا کرد و رفت/ذوالفنون یک مثنوی احساس بود/عشق را در خویش مانا کرد و رفت.
فتوت همچنین از پارسا هوشیار مدیرعامل برج میلاد به خاطر همکاری در برگزرگداشت ذوالفنون تقدیر کرد.
در ادامه حسام الدین سراج و حبیبی، فرهمند و سهیل ذوالفنون با حضور بر جایگاه قطعاتی را اجرا کردند.
سراج: ذوالفنون نمرده است
سراج پیش از اجرایش درباره استاد ذوالفنون گفت: جناب ذوالفنون هیچگاه نمی میرد و دلهای ما زنده است هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق/ثبت است بر جریده ما دوام ما.
وی افزود: برنامه امشب را بداهه تلقی کنید چرا که یک جلسه بیشتر تمرین نداشته ایم.
در ادامه مراسم دکتر مهدیه الهی قمشه ای نیز به یاد استاد ذوالفنون سخنرانی کرد و شعرهایی را که در وصف ساز ذوالفنون سروده بود به حضار تقدیر کرد.
پس از وی دولتمند خالف خواننده و نوازنده تاجیک و پسرش روزی مد خالف و فرهمند و حبیبی به صحنه آمدند و بداهه هایی را به یاد استاد ذوالفنون اجرا کردند.
وی پیش از اجرا درباره آشنایی اش با استاد ذوالفنون گفت: من در جشنواره های فجر چندین بار که استاد ذوالفنون تک نوازی کردند حضور داشتم و اجرایش را دوست داشتم شنیدم که مراسم یادبودی برای ذوالفنون برگزار می شود برای همین در این مراسم شرکت کردند.
سهیل محمودی: ذوالفنون قله تواضع بود
در ادامه مراسم سهیل محمودی، درباره مکتب ذوالفنون و حسنات اخلاقی ذوالفنون سخنرانی کرد و گفت: استاد ذوالفنون شخصیتی تاثیرگذار در عرصه فرهنگ بود، ذوالفنون یک مکتب بود یک ملت و یک کشور بود، ذوالفنون به اندازه صدها مرکز فرهنگی بر جامعه تاثیرگذار بود این برای این بود که انسان بی نیازی بود که ساده زندگی می کرد و خیلی از امتیازاتی را که انسانها می خواستند او نمی خواست و همین باعث شده بود که تاثیرگذار باشد.
وی افزود: ذوالفنون در میان همه هم نسلانش که همه انسانهای بزرگی بودند یک قله متواضع بود که همه ظرایف و دقایق را می دید و اما قانع بود.
سپس از طرف محمدباقر قالیباف شهردار تهران لوح یادبودی به همسر ذوالفنون اهدا شد.
در پایان مراسم بامداد فلاحتی از شاگردان استاد ذوالفنون که استاد با وی در آلبوم موسیقیایی اش همکاری کرده بود در سخنانی گفت: به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم. می خواهم رباعی از قیصر امین پور که در آخرین آلبومم به همراه استاد ذوالفنون اجرا کرده ام را امشب در حضور همه بزرگان اجرا کنم.
هر چند که از آیینه بیرنگ است/از خاطر غنچه ها دلم تنگ تر است
بشکن دل بینایی ما را ای عشق/این ساز شکسته اش خوش آهنگ تر است
زیر این آسمان مینایی/کار ما نیست جز شکیبایی
کار او چیدن است و بردن/کار ما داغ دوستان دیدن است
پایان پیام/
نظر شما