خبرگزاری شبستان:آقاى سید جلال الدین آشتیانى در شرح حال ایشان مىنویسد:
«استاد میرزا احمد آشتیانى به سال 1300 هجرى قمرى، در تهران دیده به جهان گشودند و پس از فرا گرفتن ادبیات فارسى و عربى، در خدمت پدر بزرگوارشان به خواندن سطوح فقه و اصول پرداختند و پس از فوت والد مرحومشان، در نزد اعلام دیگرى مانند مرحوم آقا میرزا هاشم رشتى، مرحوم آقا میرزا حسن کرمانشاهى، مرحوم آقا شیخ محمد رضا نورى و مرحوم آقا سید محمد یزدى، علوم عقلیه و نقلیه را بکمال فرا گرفتند. آنگاه در مدرسه سپهسالار قدیم و سپس در مدرسه سپهسالار جدید، مشغول تدریس علوم معقول و منقول گردیدند و ضمنا اوقات فراغت از تدریس علوم، مجمعى به عنوان تدریس اصول عقاید براى عموم طبقات علاقهمند تشکیل مىدادند و با بیاناتى ساده، به ارشاد و هدایت همگان مىپرداختند.
به سال 1340 هجرى قمرى، به منظور تکمیل علوم نقلیه و درک فیض محاضر اساتید نجف اشرف، رهسپار عراق گردیدند و در حدود ده سال در آن ناحیت اقامت گزیده و به افاده و استفاده علمى مشغول بودند، به ویژه با مرحوم آیة اللّه آقا میرزا محمد حسین نائینى غروى مأنوس گشته و از محضرشان بهره مىبردهاند.
استاد در سال 1350 هجرى قمرى به ایران مراجعت فرمودند و در تهران مستقر شدند و از آن هنگام تاکنون (سال 1385 هجرى قمرى) اغلب اوقات معظم له صرف تألیف و تدریس کتب و رسالات علمى و رسیدگى به امور اهل فضل و مؤمنین مىگردد ....
حضرت استاد از پنج تن از بزرگان علما و مراجع عالى قدر یعنى:
1- آیة اللّه نائینى (میرزا حسین)
2- آیة اللّه حائرى یزدى (شیخ عبد الکریم)
3- آیة اللّه آقا شیخ ضیاء الدین عراقى
4- آیة اللّه اصفهانى (سید ابو الحسن)
5- آیة اللّه بروجردى (حاج آقا حسین)
- رضوان اللّه علیهم اجمعین- اجازه در نقل احادیث و روایات و گواهى وصول به درجه اجتهاد گرفتند.
آیت اللّه حاج میرزا محمد باقر آشتیانى در مقدمه رساله تفسیر آیه قل الروح (که در همین مجموعه چاپ شده است) نوشتهاند:
مرحوم آقاى والد- قدّس اللّه نفسه الزکیّة الراضیة المرضیة- پیوسته به قرآن کریم و عترت عشق مىورزید و ابراز علاقه مىفرمود، تا حدّى که در اعیاد هم دستور مىدادند یک نفر از رجال سخن، ذکر مناقب و مصائب اهل بیت نبوت و مثالب اعداى آنها را بنماید و گاهى به نفس نفیس خود، چند روایت تلاوت و به بیان مختصر نافعى حضّار را مستفیض مىفرمودند و در زمانى که حال حضور در مسجد براى اقامه جماعت داشتند، بین دو نماز یا بعد از فراغ از نماز، به حاج عبد قارى ضریر که به وجه معجزهآسایى، به وسیله توسّل به مقام مقدّس صدّیقه کبرى، حضرت فاطمه زهرا- سلام اللّه علیها- حافظ قرآن شده بود، مىفرمودند چند آیه از قرآن تلاوت نماید و همواره به ما توصیه مىکردند از قرائت قرآن همه روزه، و لو چند آیه، غفلت ننمایید که موجب سعادت دنیا و نجات آخرت است و در جلسات شبانه که براى برادران دینى و ایمانى داشتند، هفتهاى یک شب اختصاص به تفسیر داشت و در خلال این اوقات، تفسیر چند سوره را مرقوم و لکن چون اوراقش غیر منظم است، تا کنون موفق به طبعش نشدیم ...
از جمله تألیفات چاپشده ایشان عبارتند از:
نامه رهبران: یک دوره اصول عقاید به زبان فارسى است و سه بار چاپ شده است.
لوامع الحقائق: یک دوره اصول عقاید به زبان عربى است و یک بار در ایران و بار دوم در لبنان چاپ شده است.
طرائف الحکم: در دو مجلد، عربى و فارسى، مجموعهاى است از روایات منتخبهاى که براى جلسات هفتگى خود یادداشت مىکرد و در آن جلسات براى مردم مىخواند. گویا چند بار چاپ شده است.
مقالات احمدیه: در اخلاق، به زبان فارسى که دو بار چاپ شده است.
تذکرة الغافلین: یک دوره اصول عقاید فارسى است که حدود هفتاد سال پیش، بدون نام مؤلف، چاپ سنگى شده است.
حضرت آیت الله استادی هم مجموعه نفیسی شامل بیست رساله از ایشان را با عنوان «بیست رساله» منتشر نموده اند.
آیة اللّه آشتیانى شعر هم مىسرود. تخلّص وى «واله» بود. وى قصیدههایى در میلاد رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و امام زمان علیه السّلام سروده است. وى خطّ بسیار زیبایى داشت و در این زمینه آثارى درخشان از ایشان به یادگار مانده است.
آیة اللّه آشتیانى روز سه شنبه، سوم تیر ماه 1354/ چهاردهم جمادى الثانى 1395 ه. ق در 95 سالگى، پس از حدود 80 سال تعلیم و تعلم و تربیت انسانها و خدمت به اسلام و مسلمانان، چشم از جهان فرو بست. مردم با چشمانى گریان، جنازه او را تشییع کردند و در مقبره خانوادگى ایشان، در صحن حرم حضرت عبد العظیم به خاک سپردند.
قسمتی از نگارش ایشان را در رساله پرستش نامه تبرکا نقل می نماییم:
آنان که به مقام حرّیت از قید عبودیت نفس امّاره و آزادى از ذلّ رقیّت شهوت و غضب و رهایى از علاقههاى باطله متحقق گردیدند، لذّت حضور در محضر انس معبود یکتا، و محبوب بالذات در دو سرا و زیادتى علاقهمندى به عالم بقا و سرور و نور چنان مشغولشان داشته که هیچگاه از یاد خداوند غفلت نورزند و به کلى از توجه به تعیّنات زائله فانیه و شهوات نفسانیه دور و بىخبرند، بلکه از کلیه عالم فرق و ناسوت، معرض و مدبرند. این است که مولاى متقیان فرموده: «و إنّی بطرق السماء لأعلم منّی بطرق الأرض».
هرگز وجود حاضر و غائب شنیدهاى
من در میان جمع و دلم جاى دیگرست
و چگونه چنین نباشند، با این که آن شمس حقیقت و نور ازلى و نیّر عالم حیات که مقصود و مشهود اهل معرفت و عبادت است، جامع هر کمالى بىپایان، و بخشنده هر جمال وجلال ظاهر و پنهان است.
روى بنما و وجود خودم از یاد ببر
خرمن سوختگان را همه گو باد ببر
هوشمندان اسرار عالم ملکوت که عجالتا در کنج ویرانه محنتآباد دنیا محبوسند، البته همیشه به یاد وطن مألوف، و خوشدل و سرگرم به امید وصل محبوبند.
برگرفته از بیست رساله (مقدمه و متن)، چاپ بوستان کتاب
محمد هادی توکلی
انتهای پیام/
نظر شما