خبرگزاری شبستان: امیر علیشیر نوایى فرزند امیر کیچکنه، در هفدهم رمضان سال 844 هجرى قمرى در هرات (یا در نواى مازندران) تولد یافت. وى در کودکى با سلطان حسین بایقرا هم درس و هممکتب بود و بعدها به وزارت وى منصوب گردید. وى صاحب آثار و تألیفاتى نظیر مجالس النفائس، خیرة الابرار، سد سکندرى، خمسة المتحیرین، فرهاد و شیرین، مجنون و لیلى و تواریخ است. امیر علیشیر در اشعار ترکى، نوایى و در فارسى، فانى یا فنایى تخلص مىکرد. فوت او در روز پنجشنبه دوازدهم جمادى الثانى سال 906 هجرى قمرى اتفاق افتاد.
امیر علیشیر نوایىممدوح جامى و دولتشاه سمرقندى بوده است.او از معروفترین و کاردانترین و دانشمندترین وزیر دوره تیمورى است. پدرش حاکم سبزوار بود،که پس از مرگ شاهرخ* براى حفظ جان خود راه فرار در پیش گرفت و کودک بااستعداد خود را همراه برد. این کودک ایام طفولیت را در مصاحبت حسین میرزا بایقرا در مشهد گذرانید و بدین علت رشته دوستى این دو نفر هیچگاه از هم نگسست تا زمانى که حسین میرزا بایقرا به هرات مسلط شد و قدرت و حکومت یافت. در این هنگام،امیر علیشیر نوایى به خدمت او شتافت و در دربار سلطان حسین میرزا، مقام و موقعیت مهمى کسب کرد. در سال 876 هجرى به امارت دیوان خاصه منصوب شد و شغل مهردارى به وى واگذار گردید. در سال 892 هجرى سلطان حسین بایقرا ،حاکم استرآباد را که مردى ستمپیشه بود از کار برکنار کرد و امیر علیشیر نوایى را به حکومت استرآباد برگزید. در مدت یک سالى که نوایى به کار حکومت استرآباد اشتغال داشت با مردم به عدل و داد رفتار کرد و سپس از این کار استعفا داد. در مرتبه اول استعفاى او قبول نشد، ولى پس از چند ماه، بار دیگر امیر علیشیر از کار حکومت کناره گرفت و عزلت اختیار کرد. وى به هدایت عبد الرحمن جامى به طریقه دراویش نقشبندیه گروید.
فانى (امیر علیشیر نوایى) یک دیوان غزل های فارسى دارد که در آن قسمت اعظم غزل هاى سعدى و خواجه و بعضى دیگر از شاعران را جواب گفته و بعضى از غزل هاى او هم که از مخترعات خود قلمداد نمود معلوم نیست چندان ابتکارى باشد زیرا در میان آنها هم غزل هایى را مىیابیم که استقبال از دو استاد بزرگ شیرازی است.دیوان فارسی اش – مشتمل بر قصیده و غزل و مسدس وترکیب بند و قطعه و رباعی ؛حدود 5هزار تا 6هزار بیت – اول بار در 1342 شمسی به اهتمام رکن الدین همایون فرخ و با مقدمه علی اصغر حکمت به طبع رسید.
امیر علیشیر که در شعر ترکى «نوایى» تخلص مىکرد،درحقیقتدوره تیمورى که از اواخر قرن هشتم تا اوایل قرن نهم امتداد داشت و پایان آن با چندین سال از آغاز عهد صفوى همزمان بود، از دورههاى بزرگ رواج شعر در تمام سرزمین ایران و نواحى مجاور آن و تعدد شگفتانگیز شاعران شمرده مىشود. نخبه شاعرانى که نامشان در پایان عهد سلاطین تیمورى تا آخر عهد شاه اسماعیل صفوى در حبیب السیر آمده،به تنهایى از 200 تن مىگذرند، و فقط در همین دوران یکصد و چند ساله، پانصد و هفتاد و چهار شاعر در فهرست گویندگانى ذکر شدهاند که امیر علیشیر نوایی از مجموع احوال و آثارشان ،کتاب مجالس النفائس را ترتیب داده است.
امیر علیشیر نوایى وزیر دانشمند سلطان حسین بایقرا نیز فهرستى از اصناف مردم در نیمه دوم قرن نهم ذکر نموده است که نمودارى از انواع صنوف و مشاغل آن روزگار است:
پس از مرگ شاهرخ، بار دیگر مأمورین مالیاتى بناى ستمگرى را گذاشتند. در دوران حکومت سلطان حسین بایقرا (جانشین ابو سعید)، در اثر بیدادگرى مأمورین وصول مالیات، مردم سر به شورش برداشتند. سلطان از امیر علیشیر نوایى یار دیرین خود مدد جست، علیشیر به محض ورود به هرات، دستور رسیدگى داد و مأمورین متجاوز را بازداشت کرد و پیشهوران و کشاورزان هرات را براى مدت دو سال از عوارض فوق العاده معاف کرد.
یادآور می شود تیموریان آخرین سلسله بزرگ اسلامى بودند که از میان طوایف ساکن دشت ها و اسپت ها برخاسته بودند. بعد از روزگار آنها، با روى کار آمدن دولتهاى مقتدرى چون دولت عثمانى، دولت صفوى و دولت مغولان هند که همه سلاح هاى آتشین و ارتشهایى با تجهیزات فنى پیشرفته داشتند، کفه ترازو به زیان یورش هاى بزرگ سواران دشت هاى آسیاى داخلى بر هم خورد و ماوراء النهر و تاریخ ایران دوره تیمورى و اصولا قرن نهم/ پانزدهم با مکتبهاى برجسته ادبیات فارسى و ترکى جغتایى، معمارى، نقاشى و کتابسازى، یکى از باشکوهترین دورههاى فرهنگ و هنر اسلامى در سدههاى میانه است که شکوفایى واپسین آن در دربار حسین بن منصور بن بایقرا در هرات، با شاعرانى چون جامى و امیر علیشیر نوایى و نقاشى چون بهزاد متجلى گشت.
میر نظام الدین علیشیر نوایى که در شش سالگى ، شرف الدین علی یزدی **را در شهر تفت ملاقات کرده، او را از عالمان بزرگ و جزو حکماى الهی برشمرده و حتى داستانى از الغ بیگ نقل کرده که چگونه الغ بیگ متوجه نکبتى شد که از انکار شرف الدین على یزدى برایش حاصل شد. او همچنین توفیق خود را در کارهایش از جمله ملکدارى و ساخت بناهاى خیر، از دعاى شرف الدین على یزدى- که در کودکى در حق او کرده- مىداند.
وی که خود شاعرى بزرگ به زبان ترکى و شاعرى متوسط به زبان فارسى (با تخلص فانى) بود، تا بدانجا به معاشرت با شاعران و اهل ادب رغبت داشت که بسیارى از اموال خود را در این راه صرف مىکرد.#
---------------------------
پی نوشت ها:
* شاهرخ تا عهد سلطان حسین بایقرا با سلاطین و شاهزادگان تیمورى معاصر و معاشر و از جمله شاعران و ندیمان متنفذ آنان، و در پایان عمر از نزدیکان و مقربان امیر علیشیر نوایى، بود.
**شرف الدین على یزدى به گفته اکثر مورخان در سال 858 ه. ق فوت کرده است و در مزار شرفیه- که بانى آن پدرش بود و او نیز مدرسهاى بههمین نام در آنجا ساخته بود- دفن شد. اما میر نظام الدین علیشیر نوایى و خواند میر محل دفن او را در خانقاهش در شهر تفت ذکر کردهاند. در دهههاى گذشته مزار او مرمت و لوحهاى بر قبر او گذاشته شد و دراویش نعمة اللّهیه نیز خلوت خانه او را در تفت مرمت کردند.
-----------------------
منابع:
- راوندی ،مرتضی،تاریخ اجتماعی ایران، اتتشارات نگاه.
- صفا،ذبیح الله،تاریخ ادبیات ایران، انتشارات فردوس.
- خواندمیر،غیاث الدین همام الدین، تاریخ حبیب السیر،انتشارات خیام.
- قدیانی،عباس،فرهنگ تاریخ جامع ایران،انتشارات آرون.
--------------------------------------------------------------
عبدالحسین توکلی طرقی
انتهای پیام/
نظر شما