12اردیبهشت هر سال به عنوان روز معلم جشن گرفته میشود، بسیاری بر این تصورند که مناسبت این روز، ترور آقای مرتضی مطهری، استاد الهیات دانشگاه تهران در سال 59 است. اما به واقع تاریخچه روز معلم به اردیبهشت سال 40 برمیگردد. در این سال در چنین روزی، دکتر خانعلی در جریان اعتصاب و تجمع معلمان در مقابل مجلس کشته شد.
به گزارش خبرگزاری شبستان، اما به این مطلب اشاره کردیم که در ورزش کشور هم اشخاص زیادی هستند که علاوه بر حضور پر رنگ در ورزش قهرمانی به تدریس و آموزش مشغول هستند که یکی از آنها مجید جلالی مربی کنونی فولاد خوزستان است.
گفت و گوی وی را با خبرنگار گروه ورزشی شبستان در زیر می خوانید:
اول از همه در مورد فوتبال و حرفه اصلی شما صحبت کنیم...
من سعی میکنم صحبتهایم صرفاً ورزشی و فوتبالی باشد، چون تخصصم این است. بنابراین در صحبتهایم سراغ مثالهایی میروم که برایم اتفاق افتاده و فکر میکنم برای خوانندههای شما هم ملموستر باشند.
از نظر شما ملاک های موفقیت چیست؟
ایمان و اعتقادی که خود آدم دارد. ایمان و اعتقاد به خدا اینکه ناظر کار انسان است و ایمان و اعتقاد به کار خودش.
همین؟
مسائل مختلفی وجود دارد .میزان اعتمادبهنفس. هرچه اعتمادبهنفس بالاتر باشد شانس، بیشتر به سراغ آدم میآید، یعنی شانس برای موفقیت بالاتر میرود. میزان امیدواری. هر چه به آینده امیدوارتر باشی شانس هم بیشتر به سراغت میآید. پشتکار. هرچه سختکوشتر باشی شانست برای موفقیت بالاتر میرود. انگیزه و آرامش. هر چهقدر آرامش بیشتری داشته باشی در لحظات سخت میتوانی تصمیمهای بهتری بگیری و شانس، بیشتر به سراغت میآید.
ما همه میدانیم که شما تواناییهایی دارید که باعث موفقیت شما شده است. میتوانید دو یا سه تا از این تواناییها را برای ما نام ببرید؟
پشتکار. عاشق کاری هستم که انجام میدهم. من عاشق فوتبالم. وقتی دوازده ساله بودم در محله تیمی درست کردم و شدم مربی آن تیم. 20 ساله که بودم مربی تیم جوانان باشگاهم بودم. همزمان با اینکه بازی میکردم مربی تیم هم بودم. برای همین هم وقتی سربازی من تمام شد و خواستم شغل انتخاب کنم به هر راهی زدم که معلم شوم . آخرهم معلم ورزش شدم. همه اینها برای این است که عاشق فوتبال و کارم هستم..
عاشقشدن. خیلی از مربیها هستند که مربیگری را دوست دارند، اما عاشقش نیستند. مثلاً اگر دستمزدشان کم شود دیگر حاضر نیستند سر زمین بروند..
چرا فوتبالیست سرشناسی نشدید؟
اتفاقاً فوتبالم بد نبود. سال 62 به تیم ملی دعوت شدم. آن موقع 26 سالم بود. زمانی بود که من شش سال بود کار مربیگری میکردم. شاید نیرویم را تقسیم کردم. مربی همیشه از دستم عصبانی میشد. میگفت برای اینکه مربی شوی همیشه وقت داری اما برای اینکه بازی کنی فقط چند سال وقت داری. مربیگری را بگذار کنار. بچسب به این کار. اما نمیتوانستم. علاقهام به مربیگری بیش از بازیکردن بود. شاید اگر مربیگری را رها میکردم و صرفاً به بازیگری میپرداختم موفق میشدم. جزء 36 نفر دعوت شدم، تا 27 نفر هم ماندم اما پنج نفر آخر خط خوردم. وقتی هم از تیم ملی خط خوردم برای اینکه به خودم آرامش دهم سراغ تیمم آمدم و شروع به تمرین کردیم.
شما که خود معلم هستید مربیگری را علم میدانید یا هنر؟
مربیگری هنر است.البته علوم میتوانند به مربیگری کمک کند.
در دوران معلمی با دوستان فوتبالی ارتباط زیادی نداشتید؟
راستش نه. بعضی وقت ها در مراسم مختلف دور هم جمع می شدیم. ولی تشکلی نداشتیم برای جمع شدن دور هم. یادم هست که یک دوره ای غیر از ما در تیم شاهین هم بچه مذهبی ها بودند. یکی ، دو سالی آنجا بودند ولی این تشکل از هم پاشید. یادم هست در آموزش و پرورش آن سال ها گفته بودند باید معلم ها هفته ای یک جلسه بروند کلاس ایده ئولوژی. چنین چیزی اما هیچ وقت در ورزش نبود. آن موقع مدام می گفتند ورزش مکتبی ، این واژه را داشتیم اما مفهومش را کسی نمی دانست یعنی چه. یک عده ای می گفتند اساسا قهرمان پروری کار باطلی است.
و نظرتان در خصوص یک معلم؟
همانطور که در ابتدای صحبت هایم گفتم هر کاری عشق می خواهد.معلمی هم عشق است. چون وقتی به مردم علم می آموزی لذت می بری.این احساس من نیست بلکه همه معلمان این حس را در خود دارند
و صحبت پایانی:
روز معلم را به تمامی معلمین، مربیان و تمام کسانی به نوعی در عرصه آموزش کشور نقش دارند تبریک می گویم و برای آنها در تمامی مراحل زندگی آرزوی موفقیت می کنم.
پایان پیام/
نظر شما