تحریم‌های نفتی کنونی به نفع ایران است

یک اندیشکده آمریکایی معتقد است که تحریم‌های نفتی علیه ایران در شرایط کنونی بی‌فایده است و نتیجه این تحریم‌ها افزایش قیمت‌ها است که به سود جمهوری اسلامی خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری شبستان، اندیشکده «کارنگی» در مقاله‌ای به قلم «عدنان وطن‌سور» به موضوع تحریم‌های نفتی علیه ایران پرداخت. در این مقاله پس از اشاره به نقاط ضعف راهبرد کنونی آمریکا در اعمال تحریم‌ها، اصلاح آن‌ها ضروری و البته دشوار توصیف شده است.

تحریم نفتی ایران اکنون از هر زمان دیگری دشوارتر است

به نظر می‌رسد جلوگیری از صادرات نفت ایران تنها راه غیر نظامی باشد که برای حل مسئله هسته‌ای میان غرب و تهران باقی مانده است. آمریکا و به دنبال این کشور اتحادیه اروپا تحریم‌های جدیدی را علیه تهران آغاز کرده‌اند که هدفشان صادرات نفت ایران است. اما اعمال تحریم‌ها علیه ایران هیچ‌گاه ساده نبوده است و با توجه به وضعیت اخیر در بازارهای جهانی نفت، اکنون اعمال تحریم‌ها از همیشه نیز دشوارتر است. برای رسیدن به موفقیت باید راهبردهای کنونی را به دقت اصلاح کرد.

لزوم یک اقدام تعادلی

تحریم‌های کنونی دارای دو هدف هستند: کاهش درآمد ایران از صادرات نفت و در عین حال برقراری ثبات قیمت در بازارهای نفت. ایران پنجمین تولیدکننده بزرگ نفت در جهان است؛ اما از طرف دیگر دومین تولیدکننده بزرگ در سازمان اوپک نیز هست؛ بنابراین رسیدن به هر دو هدف یاد شده کاری بسیار دشوار است. «لایحه اختیارات دفاع ملی» (NDAA) در اواخر سال گذشته به امضای اوباما رسید و در آن به تحریم‌های آمریکا علیه ایران اشاره شده است؛ این لایحه به خوبی هر دو بعد تحریم علیه ایران را در نظر گرفته است؛ طراحی محتاطانه «لایحه اختیارات دفاع ملی» اجازه می‌دهد تا در صورت آماده نبودن بازار نفت، تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی کاهش یابد.

افزایش قیمت نفت صرفاً در پی اعلام آمادگی برای تحریم نفتی ایران

برقراری ثبات در بازارهای نفت پس از تحریم ایران بسیار دشوار خواهد بود؛ قیمت نفت همین الآن نیز به شدت افزایش یافته است. قیمت نفت «برنت» در اوایل آوریل امسال با اجرایی شدن «لایحه اختیارات دفاع ملی» 12 درصد نسبت به انتهای سال 2011 افزایش پیدا کرد؛ این قیمت از اوایل اکتبر که تلاش‌ها برای اعمال تحریم شروع شد نیز 17 درصد بیش‌تر است. توقف تولید نفت در یمن، سوریه و کشور سودان جنوبی نیز به این افزایش قیمت‌ها دامن زده است. اما بخش بزرگی از تقصیر به گردن ایران است. تهران ماهرانه از وحشت کشورهای جهان مبنی بر کاهش منابع نفت استفاده کرد؛ تهدید تهران به بستن تنگه هرمز و مسیر انتقال نفت موجب افزایش این نگرانی‌ها شد.

افزایش قیمت نفت به ایران اجازه می‌دهد تا خسارت‌های ناشی از تحریم را جبران کند

تاریخ نشان داده که تلاش برای قطع صادرات نفت ایران محکوم به شکست است؛ تحریم اخیر نفت عراق تنها یکی از نمونه‌هایی است که آن واقعیت را اثبات می‌کند. از آن جایی که اجرای «لایحه اختیارات دفاع ملی» باعث افزایش قیمت نفت شد، ایران احتمالاً می‌تواند کاهش درآمد نفتی خود را جبران کند؛ حتی اگر مجبور شود نفت کمتری بفروشد و یا نفت خود را با قیمتی ارزان‌تر بفروشد تا مشتریان جدیدی پیدا کند. برای موفقیت در این برنامه، باید صادرات نفت ایران را هم شدیداً و هم برای مدتی طولانی کاهش داد. اگر تحریم‌های کنونی را اصلاح نکنیم، نمی‌توانیم امیدوار باشیم که بتوانیم درآمد صادرات نفتی ایران را کاهش دهیم. در این‌باره دو مسئله نیاز به دقت بیش‌تری دارند:

افزایش نیاز به نفت در کشورهای غیر متحد با آمریکا به سود ایران تمام می‌شود

اولاً، نیاز به نفت در کشورهایی که به دنبال اعمال تحریم هستند در حال کاهش است. نیاز در کشورهای عضو «سازمان همکاری و توسعه اقتصادی» (OECD) رو به کاهش است؛ اما مصرف در کشورهای خارج از این سازمان همچنان به رشد سریع خود ادامه می‌دهد. انتظار می‌رود تا حدوداً یک سال دیگر، میزان مصرف نفت در کشورهای غیر عضو «سازمان همکاری و توسعه اقتصادی» برای اولین بار از کشورهای عضو در این سازمان پیشی بگیرد. بنا به گزارش «آژانس بین‌المللی انرژی» (IEA) مصرف نفت جهان در سال 2012 به میزان روزانه 800 هزار بشکه افزایش می‌یابد و نیمی از این مقدار مربوط به کشور چین است.

نمی‌توان چین و هند را متقاعد کرد تا روابط نفتی خود را با ایران به هم بزنند

چین و هند، که در حال حاضر مشتریان اصلی نفت ایران هستند، درباره برنامه هسته‌ای این کشور به اندازه آمریکا و اتحادیه اروپا نگران نیستند. مهم‌ترین اولویت برای این دو کشور تأمین نفت مورد نیاز برای گسترش اقتصادشان است. اگر پکن و دهلی‌نو بخواهند روابط نفتی خود را با تهران به هم بزنند آن‌گاه مجبور خواهند بود تا به دنبال منبعی جدید برای نفت مورد نیازشان باشند. اگرچه نمی‌توان پیش‌بینی کرد چین و هند برای تأمین نیازهای نفتی خود به سراغ کدام کشور خواهند رفت؛ اما بی‌شک خرید نفت ایران با قیمتی ارزان‌تر هنوز هم یک گزینه مناسب برای آن‌ها خواهد بود.

بازار نفت همیشه فرصت‌های نفتی زیادی را برای ایران در آستین دارد

مسئله دوم این که نفت خام در بازار جهانی مبادله می‌شود و این بازار علاوه بر این که بی‌ثبات است، فروشنده و خریدار را نیز نمی‌توان در آن تشخیص داد. این موضوع باعث می‌شود ایران فضای مانور زیادی داشته باشد. کشورهای اروپایی، که در سال 2011 به طور متوسط روزانه 450 هزار بشکه از نفت ایران را مصرف می‌کردند، اکنون به دنبال یافتن جایگزین برای نفت جمهوری اسلامی هستند؛ اما تهران نیز به دنبال مشتریانی جدید و راه‌هایی تازه برای فروش نفت خود خواهد گشت. هرچند یافتن مشتریان جدید زمان می‌برد؛ اما بازار نفت همیشه فرصت‌های فراوانی را در اختیار ایران قرار می‌دهد تا صادرات و درآمدهای نفتی خود را حفظ کند.

حمایت بازیگرهای غیر دولتی از حمل و نقل و تجارت نفت ایران

صنایع انتقال نفت و تاجران در این زمینه نیز به ایران کمک خواهند کرد تا «از دام» تحریم‌های نفتی «رها شود.» هرچند ناوگان نفت‌کش‌های خود ایران آن‌قدر بزرگ نیست که بتواند همه صادرات نفت این کشور را به عهده بگیرد؛ اما در ماه‌های اخیر، سایر نفت‌کش‌ها ظرفیت خالی زیادی داشته‌اند. ممکن است برخی از نفت‌کش‌های غربی نفت ایران را حمل نکنند؛ اما کمپانی‌های چینی و هندی در حال حاضر هم جزء بزرگ‌ترین بازیگرها در حمل و نقل نفت هستند. ایران می‌تواند با پیشنهاد مبلغی برای انتقال نفتش کمپانی‌های حمل و نقلی را جذب کند که به دنبال سود هستند نه سیاست.

یک راهبرد درست

اعمال تحریم‌های نفتی بین‌المللی علیه کشوری که مصمم است از این تحریم‌ها فرار کند برای آمریکا و اتحادیه اروپا اقدامی بسیار خطرناک است؛ به ویژه وقتی جمهوری اسلامی از کمک بخش‌هایی خصوصی بهره می‌برد که به دنبال سودهای کلان هستند. اگر هدف ما از تحریم این است که درآمدهای نفتی ایران را به شدت کاهش دهیم و در عین حال بازارهای نفتی را به سمت بی‌ثباتی سوق ندهیم، باید رویکرد کنونی خود را به دقت اصلاح کنیم.

اگر نفت ایران از بازار خارج شود، همه نفت مازاد تولیدی در جهان باید به مصرف برسد و این یعنی بی‌ثباتی در بازار

اولاً، آمریکا باید درباره زمان‌بندی تحریم‌ها رویکرد واقع‌گرایانه‌تری اتخاذ کند؛ برای این که بتوانیم صادرات نفت ایران را به شدت کاهش دهیم، چند ماه مدت بسیار اندکی است. بنا به تخمین یکی از گزارش‌های «اداره اطلاعات انرژی» آمریکا، میزان نفت خام مازاد بر نیازی که در جهان تولید می‌شود حدود 5/2 میلیون بشکه در روز است؛ این میزان اندکی بیش‌تر از متوسط صادرات روزانه ایران در سال گذشته است. طبق ارزیابی این گزارش، رقم یاد شده «از مقدار استاندارد در گذشته کم‌تر» و کم‌ترین میزان از دهه چهارم سال 2008 تا کنون است. اگر قرار باشد [به جای نفت ایران] از بخش عمده این تولید مازاد استفاده کنیم، آن‌گاه باید بازارهای نفتی را در شرایطی تقریباً بی‌نقص نگه داریم. در چنین شرایطی کوچک‌ترین نشانه‌ای از بی‌ثباتی ممکن است قیمت‌های نفت را بی‌نهایت بالا ببرد؛ طوفان در «خلیج مکزیک»، اعتصاب کارگران در یکی از کشورهای اصلی تولیدکننده نفت، یا انفجار یک لوله نفتی. باید چارچوب‌های زمانی واقع‌بینانه‌تری را در نظر بگیریم تا بازارهای نفتی بتوانند خود را با این زمان‌بندی وفق دهند.

نمی‌توان نفت ایران را به کلی تحریم کرد

دوماً، باید به ایران بفهمانیم زمانی که تحریم‌ها به نقطه اوج خود برسند، جمهوری اسلامی دیگر نمی‌تواند بیش از مقدار معینی نفت بفروشد. هرچند باید حاشیه امنیتی در زمینه تغییر احتمالی در تحریم‌ها تعبیه شود؛ اما معین کردن هدف نهایی از تحریم‌ها ایران و مردمش را از انتهای راهی که در آن قدم گذاشته‌اند با خبر خواهد کرد. سقف صادرات نفت ایران پس از اعمال تحریم‌ها باید به درستی تعیین شود تا منجر به نتیجه دلخواه گردد. تحریم‌های نفتی نباید شامل تمام نفت ایران شود؛ این چنین تحریمی واقع‌گرایانه نیست و در صورت عملی نشدن اعتبار خود را از دست خواهد داد.

در صورتی که تحریم‌ها تأثیر کافی را نداشته باشد، کشورهای مختلف از حمایت از آن‌ها خودداری خواهند کرد

سوماً، آمریکا و اتحادیه اروپا باید برای تحریم ایران ائتلافی گسترده‌تر تشکیل دهند. بدون حمایت بازارهای نوظهور و به ویژه شرکای اصلی تجاری ایران در آسیا، تحریم بی‌نتیجه خواهد بود. همچنین باید تولیدکننده‌های مهم در سازمان اوپک را نیز متقاعد کنیم که تحریم‌ها علیه ایران در بلند مدت به سود این کشورها نیز خواهد بود. اگرچه رسیدن به اجتماع در این زمینه دشوار است؛ اما حرکت به سمت تحریم‌هایی جامع‌تر احتمالاً حمایت کشورهای آسیا و حوزه خلیج فارس را به دنبال خواهد داشت. حضور «کمپانی‌های آزاد» در بازار تجارت نفت ایران برای تحریم‌های نفتی مشکلی همیشگی باقی خواهد ماند؛ و کشورهای مختلف در صورتی که تحریم‌ها اعتبار نداشته باشند، از آن‌ها حمایت نخواهند کرد. تعیین اهداف واقع‌گرایانه موجب اعتبار تحریم‌ها و کاهش تعداد کمپانی‌های آزاد خواهد شد.

لزوم برخورد با بازیگرهای خصوصی که از ایران حمایت می‌کنند

تحریم‌ها به تنهایی کافی نیستند؛ باید با کمپانی‌های حمل و نقل و تاجرها نیز برخورد شود. قانون‌گذاران آمریکا و اتحادیه اروپا باید قوانینی تصویب و به موجب آن‌ها کمپانی‌ها یا دیگر گروه‌های مرتبط با آن‌ها را در صورت کناره گرفتن در بندرهای ایرانی جریمه کنند. با استفاده از فناوری‌های ردیابی و ماهواره‌ای، می‌توان تمام تانکرهایی را که وارد حوزه ایران و یا از آن خارج می‌شوند، کنترل کرد. می‌توان با تصویب قانون برای شرکت‌های بیمه آن‌ها را مجبور کرد به نفت‌کش‌هایی که به ایران می‌روند، خدمات ندهند؛ شرکت‌های بیمه هم‌اکنون نیز از خطرات ارائه خدمات به نفت‌کش‌های راهی ایران مطلع هستند.

اقدامات میان‌مدت

تحریم‌ها علیه صادرات نفت ایران از همین حالا ایران را دچار مشکل کرده‌اند؛ اما هنوز زود است که بگوییم نتیجه این تحریم‌ها چه خواهد شد؛ باید منتظر باشیم تا تهران نقشه‌های خود را برای فرار از تحریم عملی کند.

آمریکا و شرکای اروپایی‌اش در صورت جدیت و تدوین سیاست‌های درست می‌توانند تحریم‌های نفتی را عملی کنند. این دو باید بر ایجاد زیرساخت‌هایی تمرکز کنند که با اولین نشانه‌های بی‌ثباتی قیمت در بازار نفت فرو نریزند.

آمریکا تا زمانی که به نفت وابسته است از تنش در خاورمیانه ضرر خواهد کرد

در عین حال، تنش‌ها با ایران نباید سد راه تدوین سیاست‌های درست در زمینه انرژی در قرن جدید شود. درست است که آمریکا هیچ نفتی از ایران وارد نمی‌کند؛ اما بازسازی اقتصادی واشنگتن تحت تأثیر سیاست‌های جمهوری اسلامی است؛ و این ماهیت عمومی بازارهای نفت را نشان می‌دهد. اگر می‌خواهیم مطمئن شویم تنش‌ها در خاورمیانه بر اقتصاد آمریکا تأثیر نخواهد گذاشت، تنها راه این است که وابستگی خود را به نفت کاهش دهیم. در حال حاضر، کار اصلی ما این است که تحریم‌های نفتی علیه ایران را به درستی تدوین و اجرا کنیم تا راه برای مذاکرات هسته‌ای باز شود.
پایان پیام/

کد خبر 127708

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha