مطهری ستاره‏ درخشان علوم انسانی و اسلامی است

آیة الله مطهری از برجسته‏ترین چهره‏هایی است که در تاریخ آشنایی ملت ما به معارف‏ اسلامی،می‏درخشد.


خبرگزاری شبستان: معلم، گذشته از مزایای اخلاقی‏ در رابطه با آموزش هم باید چند خصوصیت داشته باشد،یکی اینکه به‏ درسی که می‏گوید تسلط کامل داشته‏ باشد و هرچه بیشتر،بهتر.دیگر اینکه بدرسش علاقمند باشد و سوم‏ اینکه قدرت بیان بحد کافی داشته‏ باشد،نه خلاصه‏گویی کرده و مطالب‏ را تلگرافی بیان کند و نه پرگو باشد و مطالب را تکرار کند.
استاد شهید از هرجهت معلمی‏ برجسته بود.او به فلسفه تسلط کآملی داشت،و نمی‏خواست آن را به‏ صورت معمایی جلوه دهد،کتاب‏"شفا" را در مدرسه مروی و"مصباح الانس‏" را در دانشکدهء الهیات طوری درس‏ می‏داد که وقتی شروع به خواندن‏ عبارت می‏کرد دیگر هیچ نیازی به‏ تطبیق نبود.وی آنچنان مطالب‏ مشکل فلسفی و عرفانی را قبلا توضیح می‏داد که وقتی عبارات‏ سنگین شفا را می‏خواند گویا یک‏ عبارت ساده فارسی را قرائت می‏کند. نه درس را باجمال می‏گفت و نه از زیاده‏گویی و تکرار شاگرد را خسته‏ می‏کرد.در برخی اوقات با اینکه‏ سطح علمی شاگردانش از او بسیار پایین‏تر و بلکه غیر قابل مقایسه بود، در عین حال همراه با شاگرد کار می‏کرد و مطلب را به او می‏فهماند. هیچوقت با تحقیر یا تمسخر،اشکال‏ را جواب نمی‏داد.
اندیشمند بزرگ و فیلسوف‏ عالیقدر شهید آیة ا...مطهری از برجسته‏ترین چهره‏هایی است که در تاریخ آشنایی ملت ما به معارف‏ اسلامی،می‏درخشد.او چون ستاره‏ درخشانی در جبین علم بود و چون‏ شمع پرفروغی که در ظلمات طاغوتی‏ محافل اسلامی را نورپاشی می‏کرد. سالها پیش از آنکه وحدت حوزه و دانشگاه مطرح شود،نقطه پیوندی‏ برای این وحدت شد.او نظم‏ دانشگاه را با تعمق روحانیت درهم‏ آمیخته بود.
شهید مطهری یکی از فیلسوفان‏ برجسته معاصر و یکی از بزرگترین‏ شارحان و مفسران فلسفه در طول‏ تاریخ بود،پاورقی‏های روش رئالیسم، خود شاهدی بر این گفتار است، همانطور که خواجه طوسی بهترین‏ شرح را بر اشارات ابن سینا نوشته، بطوریکه اگر شرح وی نبود فهم‏ اشارات مشکل،بلکه برای همگان‏ غیر ممکن می‏نمود.سخنان مطهری‏ بزرگ هم کلمات استاد علامهء طباطبایی را طوری روشن کرد که هر کس مختصر شناختی از علم و فلسفه‏ داشته باشد،می‏تواند سخنان استاد را درک کند.
معلم شهید گذشته از شرح‏ مطالب علامه به موضوعات دیگری هم‏ بالمناسبه پرداخته تا آنجا که دورهء مبانی فلسفه و روش رئالیسم با پاورقی‏هایش بصورت یک مجموعهء پربها و ساده فلسفی و عرفانی و کلامی درآمده است.
استاد،بهمان اندازه که شناور در دریای فلسفه بود،آشنایی کاملی‏ هم از مطالب کلامی داشت و نظریات‏ اشاعره و معتزله را خوب تحلیل‏ می‏کرد و به عمق کلام شیعه هم‏ اشارت‏ها داشت که گاهی در کتابهایش دیده می‏شود.مانند مسئله جبر و اختیار در کتاب‏"انسان‏ و سرنوشت‏".
گرچه تاکنون علما و دانشمندان‏ برجسته اسلامی در این راه گامها برداشته و تحقیقات فراوانی کرده‏اند، از هشام بن حکم و مومن الطاق گرفته‏ تا علامهء حلی و علامهء امینی و از "التمهید"شیخ طوسی گرفته تا"عدل‏ الهی‏"و هزاران موضوع که در خلال‏ تفاسیر بیان شده ولی هرکدام در گوشه‏ای از این بحر مواج شناور بوده‏اند.
در گذشته کتابهایی در رابطه با کلام و حتی برخی مباحث بی‏فایده‏ آن مانند بحث از احوال و غیره‏ نوشته شده و برخی هم معارف‏ اسلامی را فرق در اصطلاحات فلسفی‏ کرده‏اند.ولی آن استاد بزرگ بود که توانست در این دریای ژرف قدری‏ شنا کند و نسل جوان را با جهان‏ بینی اسلامی آشنا سازد.در جهان‏ بینی توحیدی،بینش توحیدی را تبیین کرد و در عدل الهی،عدل‏ الله را از ابعاد مختلف مخصوصا عدالت در آفرینش را.بحث شرور را بقدری زیبا مطرح کرده و به تحلیل‏ آن می‏پردازد که بجرئت می‏توان‏ گفت با توجه به سادگی و شیوایی‏ بیان،کمتر متکلم و فیلسوفی بدین‏ زیبایی مطالب را بیان کرده و گرچه‏ ابن سینا در شفا و اشارات و میر داماد در قبسات و ملا صدرا در اسفار به‏ بحث از آن بطور مبسوط پرداخته‏اند.
علامه شهید با اینکه یک‏ فیلسوف بزرگ بود توجه کاملی هم به‏ معیارهای فقهی داشت،یک مسئله را از ابعاد گوناگون لغوی،تاریخی، فلسفی،اجتماعی،اصولی روائی و قرآنی مورد بررسی قرار می‏داد و هر یک از مباحث را بطور جداگانه عنوان‏ می‏کرد،و به احتمالات گوناگونی که‏ احیانا در یک کلمه وجود داشت‏ متذکر و نظریه خویش را با دلائلی‏ اثبات می‏کرد.
استاد شهید تنها یک مورخ نبود بلکه یک تحلیل‏گر هم بود.کما اینکه‏ از خلال سخنان و سخنرانیهایش این‏ موضوع کاملا پیداست و نمونه‏اش را می‏توانیم در کتاب جاذبه و دافعه‏ علی علیه السلام بیابیم.
استاد شهید در دانشگاه سپری‏ برای دفاع دین و مشتی محکم بر دهان ملحدین مخصوصا کاسه‏لیسان‏ شرق بود.آنها همیشه از جلسات‏ بحث استاد فراری بوده و بهیچوجه‏ حاضر نبودند حتی یک لحظه در سر میز مباحثه با او حاضر شوند،در روزگاری که در کلاسها ایسم‏های‏ ساختگی زیاد خودنمایی می‏کرد او مدافعی بزرگ از اسلام جهان‏بینی‏ آن بود،در زمانی که دستگاه‏ طاغوتی بوسائل گوناگون عده‏ای را خریده بود او هیچگاه خریده نشد و از زی روحانیت و تعهدی که باید یک‏ استاد روحانی داشته باشد خارج‏ نشد.
هنوز هم طلاب حوزهء علمیه بوسیلهء نوار از درسهای او استفاده می‏کنند و هنوز هم محافل علمی را روشن‏ می‏دارد.
او درس انقلاب را از رهبر انقلاب آموخته و شیفتهء انقلاب بود، سرتاپا محو امام بود و در آن شبی که‏ قرار بود فردایش امام به ایران‏ تشریف بیاورند و بختیار آن‏ باقیماندهء رژیم طاغوت فرودگاه را بسته و مانع از ورود امام شده بود، در دبیرستان علوی در حضور جمعی‏ از چهره‏های برجسته انقلاب می‏گفت‏ دربارهء امام چند"آمن‏"صادق‏ است:"آمن بربه،آمن بسبیله،آمن‏ بهدفه،و آمن بملته‏"امام عزیز ایمان به خدایش،بهدفش،براهش و بوفاداری ملتش دارد.
مطهری مغزی در انقلاب بود. یک صاحب نظر،یک متفکر،یک‏ طراح و یک ایدئولوگ و همین الان‏ جایش همه جا خالی است.در مجلس‏ خبرگان،در مجلس شورای اسلامی، در شورای نگهبان،در شورای عالی‏ قضایی،در کنار رهبر و در میان ملت.
او که عمری چون شمع سوخته و جمعی را منور کرده بود حیف بود که‏ در بستر سل یا سرطان بمیرد و به‏ فیض عظمای شهادت نائل نشود،او که در میان فیلسوفان،متفکری الهی‏ و در میان متفکران،اندیشمندی‏ بزرگ و در میان عارفان روحی وارسته‏ و در حوزهء علمیه عالمی دانشگاهی و در دانشگاه استادی عالم و در اجتماع خطیبی دانشمند و در انقلاب، طراحی ارزنده بود،بالاخره به‏ لقاء الله پیوست.او که یک عمر چون‏ شمعی در تبیین معارف اسلامی نور افشانی کرده بود بالاخره قطرات‏ خون شهادت بر چهره درخشانش‏ ریخته و روحش چون نوری به ملکوت‏ اعلی پیوست و بشکند آن دست که‏ جنایتی چنان بزگ مرتکب شد و جهان اسلام را بسوگش مبتلا ساخت‏ و پژوهندگان علم و معرفت را از وجودش محروم ساخت.

 

پینوشت: پایگاه مجلات تخصصی نور: مجله رشد معلم فروردین و اردیبهشت 1362 - شماره 7 -از صفحه 46 تا 48

 

پایان پیام/

 

کد خبر 127613

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha