به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، همزمان با میلاد با سعادت امام رضا(ع) کتاب شعر عاشقانههایی برای امام هشتم (ع) با عنوان «آهو مبارک باد» و رمان «پنج شنبه فیروزه ای» با موضوع امام رئوف از انتشارات نیستان به علاقمندان کتاب خصوصا علاقمندان آثار رضوی معرفی می شود.
کتاب «آهو مبارک باد» دفتر شعر عبدالرضا رضایینیا است که در قالب عاشقانههایی برای امام هشتم (ع) منتشر شده است. عبدالرضا رضایینیا در این دفتر شعر که در ۱۰ فصل مجزا تقسیم بندی شده است، با چند زاویه دید و سرایش اشعاری چند وجهی سعی در ایجاد ارتباطی عاطفی میان مخاطب خود و امام هشتم (ع) دارد. دسته اول این اشعار را میتوان عاشقانههایی نامید که در آن شاعر در مقام استمداد از مخاطب اشعارش که امام رضا (ع) است و طلب شفاعت و گرهگشایی از حاجات معنوی خود دارد.
دومین دسته از اشعار رضایینیا در این دفتر، اشعاری است که در آن شاعر وجود خود و در واقع من درونی مخاطبش را نشانه گرفته و به او مژده رهایی در صورت پذیرش ولایت و امامت امام هشتم (ع) را داده است. این بخش که از زیباترین اشعار کتاب نیز به شمار میروند به طور عمده به صورتی سروده شده است که مخاطب بتواند با خوانش آنها خود را در قالب مخاطب شعر دیده و اندرزهای شاعر در آن را به کار ببندد؛ اندرزهایی که از قضا نه تنها فقط اخلاقی، که حاوی نکاتی معنوی است که به مخاطب راهی را نشان میدهد که با ورود به آن میتواند انتظار داشته باشد تا زندگی متفاوتی را تجربه کند.
از همین منظر پارهای از اشعار این کتاب را میتوان آثاری به شمار آورد که در آن مخاطب در اقدامی قابل اعتنا و بدیع، توسط امام رضا (ع) مخاطب قرار میگیرد و در آن با بیانی شاعرانه، از وی خواسته میشود تا آداب حضور در محضر امام و نیز آداب مسلمانی به معنای حقیقی را فرا بگیرد. در این نگاه بدیع مهمترین گام از سوی شاعر، آشنایی آدمی با درونش معرفی میشود که باید برای حضور در محضر امام آن را محقق کرد، تا در نهایت، خالص و بی پیرایه به محضر ایشان حاضر شد.
شاعر اما در سومین بخش از کتابش به سراغ نجوای یک انسان با خود پرداخته که به شرح مشتاقیاش برای زیارت و دیدار اما هشتم (ع) مشغول است. این بخش از کتاب با عنوان کبوترانه، حاوی زیباترین توصیفها و حس و حال شاعر در شکلهای گوناگون مواجهاش با امامی است که قصد زیارت وی را دارد. شعر کوتاه تذکار در این بخش نمونهای قابل اعتنا در تایید این رویکرد است.
رضایینیا اما در ادامه این اثر و در قالب بخشی با عنوان فصل ملکوت، به شرح و توصیف زیارتی پرداخته که او خودش را در آستانه و در درون آن میبیند. شعرهای این فصل همه توصیف حس و حال روحانی او در لحظات مواجهه با چنین رخدادی است که در اشعاری مانند شفیع، گمگشت و سلام؛ به زیبایی خودش را نشان داده است. این فصل در ادامه با پیوست به فصلی دیگر از این مجموعه شعر با عنوان بی واژه زیباست تکمیل میشود که در آن شاعر از آن چیزی سخن میگوید که در حین زیارت آن را در قالب دعا طلب کرده است.
یکی از زیباترین فصلهای این مجموعه شعر را اما بدون اغراق میتوان فصل «عکاسی ممنوع» دانست که جدای از پرداخت شاعرانه دارای نوعی سوژه یابی و خلق نگاه بکر توسط شاعر نیز هست. انتخاب افرادی مانند مرد بیابانگرد، زائر نابینا، مادر شهید و… و توصیف چگونگی زیارت آنها و نیز سرایش اشعاری با عنوان نامه که در آن شرح زیبایی از افرادی به میان آمده که شاعر گویی باید نامهای از آنها را به حرم امام هشتم (ع) برساند؛ اوج هنر و خلاقیت شاعرانه و نگاه دراماتیک شاعر در توصیف لحظات مواجهاش با حرم مطهر امام هشتم است.
مجموعه شعر «آهو مبارک باد» در یک نگاه سفری متفاوت و شاعرانه از نگاه یک زائر مشتاق و حیران به بارگاه ملکوتی امام رضا (ع) و سفری که میشود آن را چند ساعت و از میان کلمات شاعرانه عبدالرضا رضایینیا آن را به سرمنزل مقصود رساند.
کتاب دیگری که در ایام میلاد امام رضا (ع) خواندنی است رمان «پنجشنبه فیروزه ای» نوشته سارا عرفانی است که چاپ نهم آن در 376 صفحه رقعی توسط نشر نیستان به مناسب ایام دهه کرامت منتشر و در دسترس علاقه مندان است. رمان دینی در ایران با فراز و نشیب های ساختاری و معنایی متعددی همراه بوده است و در نهایت نیز ماحصل انتشار در این سبک ادبی را نمی توان چیزی بیشتر از طبع آزمایی دانست. در طول چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی نویسندگان متعددی که در این زمینه فعال بوده اند به طور عمده موفق ترین آثار خود را در زمینه بازروایی از حوادث تاریخی قرار داده اند. در چنین فضایی آنچه که کمتر به خلق آن توجه شده است تولید رمان هایی دینی با مضمون اجتماعی و با حوادثی است که در چهارچوب و جغرافیای زیستی امروزی می گذرد. به عبارت دیگر، رمان دینی که در داستانش به مسئله سبک زندگی دین مدارانه به شیوهای کاملا اسلامی و ایرانی بپردازد؛ کمتر مورد توجه و دقت نویسندگان ایرانی بوده است.
«پنجشنبه فیروزهای»، اثر سارا عرفانی را می توان یک تجربه قابل اعتنا و قابل قبول در حرکت به سمت تولید چنین آثاری دانست؛ آثاری داستانی که پیش از هر چیز سعی دارند به دور از هر نوع قضاوت و یا ظاهرالصلاح نشان دادن بخشی از شخصیتهای داستانی و ترسیم فضاهای سفید و سیاه در داستان، سبکهای مختلف از زندگی انسانی را پیش روی هم قرار داده و مخاطب را به هم ذات پنداری با آن وادارند.
«پنجشنبه فیروزهای» با یک داستان سریع و سرضرب آغاز میشود. با روایتی از یک دانشجو که مخاطب میتواند به سادگی با آن همذات پنداری کند؛ دانشجویی که اهل ادا در آوردن نیست. اما رمان پس از این پیش درآمد وارد رابطه ظریف چند دختر دانشجو میشود که برای زیارت به مشهد مقدس وارد شده اند. شاید اوج رفتار عرفانی در نگارش این رمان و رو در رو قرار دادن سبکهای مختلف زیستی در رمان را بتوان در این بخش رمان جستجو کرد. عرفانی با زیرکی و در عین حال رعایت جنبه های مختلف عفاف، مخاطب را به درون تو در توی ذهن دختران جوان دانشجویی میبرد که در این سفر همراهند.
توصیف دقیق پوشش، چهره و حتی شرح لحن آنها در کنار دیالوگهای به کار رفته توسط آنها و نیز شیوه ری اکشنهای جسمی آنها در بیان برخی جملات و عکس العمل نشان دادن به آنها یکی از نقاط قوت وی در ترسیم شخصیتهای این رمان است. با این حال او در کنار این چنین ابتکاراتی، به ترسیمی ظریف و زیبا از اندیشه و نگاه و زندگی مؤمنانه از زاویه یک دختر جوان در بستر رویدادهایی که داستان پیش پای او میگذارد دست یافته است.
«پنجشنبه فیروزهای» از حیث بیان رویدادهای داستانی اثری به شدت امروزی است. به عبارت سادهتر این رمان در زمره آثار آپارتمانی و لوکس و شبه روشنفکرانه است و نه آثاری که به تمامی در مسجد و مکانهای مذهبی می گذرد. ساختار روایت دینی این رمان شکل گرفته در ساختارهای عادی و روزمره و قابل دسترسی زندگی امروزین همه ماست و همین مسئله است که این داستان را برای خواندن و پی گرفتن قابل تامل می کند.
نظر شما