به گزارش خبرگزاری شبستان از جنوب کرمان، مهدیه شعبانی:
زینب خانم مسن ترین عضو کانون فرهنگی هنری حضرت رقیه (س) است که در روستای زیبای فردوس اسفندقه زندگی می کند، او از خیرینی است که در ساخت مکان فعلی مسجد امام علی (ع) نقش مهمی داشته است.
بنای مسجد امام علی (ع) که سقف آن گنبدی شکل است نشان قدمت بیش از ۲۰ ساله این مسجد دارد و همچنان میعادگاه و خلوتگاه مومنین با خالق بی همتا است.
زینب خانم که بیش از ۷۰ سال سن دارد و عمری در این مسجد با خدای خود خلوت کرده عزم خود را برای پویایی مسجد و توسعه بنای آن جزم کرده است.
آشنایی ما با زینب خانم از این جا شروع شد که یک روز بقچه به دست همراه با دخترش که مدیر کانون فرهنگی هنری حضرت رقیه (س) به ستاد هماهنگی کانون های مساجد جنوب کرمان آمد.
پیرزنی مهربان لبخند به لب که نگاه دلنشین او آدم را مجذوب خود می کند، کنجکاوانه به بقچه زینب خانم نگاه می کنم از نگاه کنجکاوانه من، بقچه را باز می کند و با باز کردن آن، انگار بقچه خاطراتش نیز باز می شود.
درون بقچه، مفرشوهای زیبایی قرار دارند که با تکه های پارچه زری و پولکی دوخته شده اند و در کنار مفرشوها عروسک های پارچه ای نیز به چشم می خورد.
زینب خانم رو به ما می کند و می گوید؛ شاید باورتان نشود اما من با فروش همین صنایع دست ساز در تعمیر سقف مسجد و ساخت کتابخانه کانون فرهنگی هنری حضرت رقیه (س) مشارکت کرده ام.
با دعوت زینب خانم محمودی تصمیم می گیرم برای آشنایی بیشتر با این بانوی مسجدی و فعالیت هایش با او به گفت و گو بنشینم.
وارد روستا که می شوم برای پیدا کردن زینب خانم پرسان پرسان آدرس مسجد را می پرسم و در نهایت پس از دقایقی او را می یابم که در یک دستش سوزن و در دست دیگرش نخ قرار دارد و با دستانی که سرد و گرم روزگار آن را پیر کرده، سعی می کند نخ را از سوزن رد کند.
من را که می بیند انگار که گل از گلش می شکفد و با سلام و احوال پرسی تعارف می کند که کنارش بنشینم.
می گوید؛ روزانه حداقل ۲۰ مفرشو می دوزم و خدا را شکر اسفندقه از مناطق هدف گردشگری است و من ماهانه حداقل ۱۰۰ مفرشو می فروشم.
به اینجای حرفش که می رسد کمی مکث می کند و بقچه خاطراتش را باز می کند و می گوید؛ آن وقت ها مثل الان نبود که دختران ناز پرورده باشند و دست به سیاه و سفید نزنند، تفریح آن روزگار این بود که کنار مادر بنشینم و تکه های پارچه را با نخ و سوزن بهم وصل کنم و مفرشو بدوزم و با تکه ای چوب و پارچه برای خودم عروسکی بسازم.
به گفته او مفرشو در قدیم استفاده های زیادی داشته مثلا آن زمان که قندان نبوده مادر زینب خانم همچون دیگر زنان روستا قندها را در مفرشو می گذاشته است.
زینب خانم می گوید؛ یکی از رسم و رسوم روستای ما این بود که مادران هنگامی که می خواستند دختران را به خانه بخت بفرستند مفرشو در سایزهای مختلف می دوختند و به عنوان جهیزیه به دختران خود هدیه می کردند.
یادم می آید؛ مادرم ۴۰ مفرشوی کوچک که درون آنها انواع گیاهان دارویی دست چین بود را در یک مفرشوی بزرگ قرار داده و به من هدیه داد.
یاد عروسی اش که می افتد لبخندی تحویلم می دهد و می گوید؛ مهریه ام تکه زمینی بود که آن را فروختم و با پولش در ساخت بنای مسجد مشارکت کردم.
او ادامه می دهد و می گوید؛ وقتی فهمیدم مساجد می توانند برای جذب نوجوانان و جوانان، کانون فرهنگی هنری راه اندازی کنند به دخترم گفتم؛ مادر مجوز کانون بگیر تا پای بچه ها به مسجد باز شود.
به گفته زینب خانم؛ با احداث کانون فرهنگی هنری حالا کودکان و نوجوانان روستا بیشتر به مسجد می آیند و مشتاقانه در فعالیت های مسجد محور کانون شرکت می کنند.
او می گوید؛ من هم برای سهم داشتن در برنامه های کانون فرهنگی هنری حضرت رقیه (س)، گاهی برای بچه قصه های قدیمی تعریف می کنم و گاهی به آنها روش دوخت مفرشو را آموزش می دهم.
زینب خانم برای جذب کودکان عروسک های دست سازش را به آنها هدیه می دهد و بچه ها را دور خود جمع می کند و هنگام بازی کودکان با عروسک ها، قصه هایی از دوران گذشته تعریف می کند.
در میان هنرهای زیبای دستی زینب خانم، پته و سرویس آشپزخانه نیز به چشم می خورد، حالا او چشم انتظار نوروز است تا بتواند تعداد زیادی مفرشو بدوز و به گردشگران بفروشد.
زینب خانم می گوید؛ کار که برای خدا باشد خودش برکت می دهد و گواه این مدعا پیشرفت فیزیکی بنای مسجد است.
به گفته او؛ گردشگران وقتی از نیت خیر زینب خانم با خبر می شوند با قیمت بیشتری مفروشوها را می خرند.
باید خاطرنشان کرد: حالا مسجد امام علی (ع) از جمله مساجدی است که در نهضت بازگشت به مسجد توانسته بچه های روستا را جذب کند و برای اوقات فراغت آنها برنامه ریزی کند.
نظر شما