به گزارش خبرگزاری شبستان، جوزف نای در مقالهای به بررسی جنگ سایبری پردخته است و مینویسد: تهدیدات سایبری علیه کشورهای مختلف جهان آنقدر جدی است که دیگر وقت آن رسیده است که کشورهای جهان دور میز مذاکره بنشینند و چارهای برای جنگ در فضای مجازی بیندیشند.
* جنگ بدون خونریزی
کشورهای مختلف جهان در ایجاد "جنگ بدون خونریزی" توانایی بسیار بالایی از خود نشان میدهند، اما بازیگران اصلی این نبردهای فاجعهبار عناصر غیردولتی هستند.
* خطر حمله مجازی آمریکا را تهدید میکند
دو سال پیش کد رایانهای حامل ویروسی به سیستم برنامه هستهای ایران راه یافت و شمار زیادی از دستگاههای سانتریفوژ را که در غنیسازی اورانیوم از آنها استفاده میشود، آلوده کرد. طبق نظر برخی از کارشناسان، چنین اقدام آشکارا خرابکارنهای سرآغاز گونهای جدید از نبرد بین ملتهاست، این در حالی است که "لئون پانتا"، وزیر دفاع آمریکا، هشدار داده است که خطر حمله "پرل هاربر مجازی" آمریکا را تهدید میکند، اما تا چه اندازه در مورد "جنگ سایبری" اطلاعات داریم؟
* در فضای مجازی میتوان با فشار یک کلید همه چیز را تغییر داد
تکان دادن کوهها و دریاها کار آسانی نیست، اما در فضای مجازی با فشار یک کلید میتوان همه چیز را تغییر داد. مسلما جابجایی ذرات الکترون از این سوی به آن سوی دنیا آسانتر از آن است که بخواهیم کشتیها را در فواصل طولانی جولان دهیم. هزینه ساخت چنین ماشینهایی – چندین و چند نیروی باربر ضربتی و ناوگان زیردریایی – سدی بزرگ برای ورود سرمایه ایجاد کرده است که قدرت نفوذ نیروی دریایی آمریکا را بیشتر میکند؛ در عین حال، هزینهای که برای ورود به فضای مجازی پرداخت میشود آن قدر پائین است که حتی عناصر غیردولتی و کشورهای خیلی کوچک هم قادر به پرداخت آن هستند.
* قدرتهای واقعی دست به دست میشود
جوزف نای مینویسد: در کتابی که، با عنوان "آینده قدرت"، به رشته تحریر درآوردهام، این گونه مطلب را بیان کردهام که یکی از تغییرات مهم سیاسی این کشور گردش قدرت از دست دولت است. کشورهای بزرگی چون آمریکا، روسیه، انگلستان، فرانسه و چین نسبت به دیگر کشورها و عوامل غیردولتی از قابلیت بالاتری برای کنترل دریا، هوا و فضا برخوردارند، اما در فضای سایبری بحث تسلط و نفوذ چندان مطرح نیست. وابستگی به نظامهای پیچیده مجازی برای جلب حمایت فعالان نظامی و اقتصادی باعث میشود که آسیبپذیری کشورهای بزرگ در مقابل نفوذ عوامل غیردولتی شکل تازهای به خود بگیرد.
* "جرم" گوی سبقت را از "حرم" ربوده است
چهار دهه پیش، وزارت دفاع آمریکا "اینترنت" را به وجود آورد. امروزه هم، با توجه به تمام شرایط به وجود آمده، این کشور کماکان در عرصه بهرهگیری نظامی و اجتماعی از فضای مجازی مکان اول را به خود اختصاص داده است، با وجود این، وابستگی روزافزون به رایانهها و ارتباطات شبکهای، آمریکا را در مقایسه با دیگر کشورها در مقابل بسیاری از حملات سایبری آسیبپذیرتر میکند و فضای مجازی هم تبدیل میشود به پایگاه رواج ناامنی، چرا که در این برهه زمانی از توسعه فناوری ، "جرم" گوی سبقت را از "حرم" ربوده است.
* عبارت "نبرد سایبری" شامل اقدامات مختلفی است
از سوی دیگر، برخی کارشناسان تعریف محدود و خاصی از "جنگ سایبری" دارند: "جنگی بدون خونریزی" بین دولتها که تنها شامل درگیری و نبرد الکترونیک در فضای مجازی است. آنچه در این تعریف نادیده گرفته شده است، اهمیت ارتباط دوسویهای است که بین لایههای طبیعی و مجازی فضای سایبری وجود دارد. همانطور که ویروس "استاکسنت" که برنامه هستهای ایران را هدف قرار داده بود، نشان داد، حملات نرمافزاری میتوانند تأثیرات کاملا عینی و مشهودی داشته باشند.
* تفاوت جنگ طبیعی با جنگ سایبری چیست؟
تعریف دقیقتری که میتوان از "جنگ سایبری" ارائه کرد : عملیاتی خصمانه است که تأثیراتش یا با خشونت فیزیکی برابر است یا آن را تشدید میکند. در جهان واقعی دولتها در به کارگیری گسترده از نیروها به سوی انحصار میروند، مدافع جنگ اطلاعات کامل و خاصی از منطقه مورد مناقشه دارد و پایان حملات وقتی است که دیگر با فرسایش یا تمام شدن منابع روبرو شویم. هم منابع فوق و هم حمل و نقل آنها هزینهبر است.
* در این جنگ، جناح عظیمتر قدرت خلع سلاح یا نابود کردن دشمن را ندارد
در مقابل، جنگاوران در جنگ سایبری از هر قشری میتوانند باشند (برخی اوقات ناشناس هستند)،فواصل فیزیکی در آن مطرح نیست و برخی شیوههای حمله هم با هزینه اندکی امکانپذیر است. از آنجایی که اینترنت در ابتدای کار به منظور ایجاد راحتی و نه امنیت روانه بازار شد، در حال حاضر، مهاجمان سایبری از مدافعان آن برترند. شاید تکامل فناوری که هدفش "بازسازی" برخی نظامها برای ایجاد امنیت بیشتر است، در نهایت بتواند این مسئله را تغییر دهد، اما در حال حاضر، روال سابق جاری است. در این جنگ، جناح عظیمتر قدرت آن را ندارد که دشمن را خلع سلاح یا نابود کند، قلمرویی را فتح کند یا از راهبردهای نبرد متقابل به نحو مطلوبی استفاده کند.
* پاسخ به نبرد سایبری از خود نبرد شدیدتر است
• "شبیخون سایبری" مهمترین مورد از بین این تهدیدات بالقوه است. کشورهای بزرگ با بهرهگیری از منابع انسانی و فناوری خاص و با حمله سایبری به اهداف خود که شامل اهداف نظامی و غیرنظامی است، میتوانند شکست عظیم و ویرانی گستردهای را به بار بیاورند. پاسخ به نبرد سایبری، ایجاد ارعاب برای دشمن به وسیله تکذیب و گرفتاری است، در صورت شکست در ایجاد ارعاب باید به سرعت به فکر بازیابی فوری زیربنا و شبکه مورد نظر بود. شاید بتوان این گامها را با استفاده از هنجارهای خاص و قانون جلوگیری از گسترش سلاحها محکم برداشت، اما در حال حاضر جهان مرحله ابتدایی استفاده از این ابزار جدید را میگذراند.
* چهار گونه از تهدیدات سایبری
اگر "هک کردن" توسط گروههای خاص فکری را بیشتر یک شبیخون فرض کنیم، چهار گونه دیگر از تهدیدات فضای مجازی هستند که هر یک افق زمانی متفاوتی دارند: جنگ سایبری و جاسوسی اقتصادی بیشتر به کشورها مربوط میشوند، جرائم سایبری و تروریسم سایبری هم بیشتر به عوامل غیردولتی مربوط میشود. در حال حاضر بیشترین هزینهای که در آمریکا صرف جنگ سایبری میشود، مربوط به بخش جرم و جاسوسی است، اما در دهههای بعدی این جنگ تروریسم است که افزایش خواهد یافت و تهدید جدیتری خواهد بود.
* عوامل غیردولتی در نبرد سایبری فعالترند
جهان کمکم دارد گوشههایی از وسعت جنگ سایبری را درک میکند: در سال 2008، درپی حملات تخریب سرویس (نوعی از حمله برای از کار انداختن سرویس روی سِرور مورد نظر) جنگی سخت در گرجستان درگرفت، مثال دیگر اقدام خرابکارانهای بود که اخیرا در ایران رخ داد. در حالی که توانایی دولتها برای ایجاد چنین جنگهایی بیشتر است، این عوامل غیر دولتی هستند که بیشتر به سمت و سوی چنین نبردهایی کشیده میشوند. یک "حمله یازده سپتامبر مجازی" از هم "حمله پرل هاربر مجازی" محتملتر است. وقت آن رسیده است که کشورهای جهان دور میز مذاکره بنشینند و این مسئله را که تهدیدی برای صلح جهانی محسوب میشود برطرف سازند.
پایان پیام/
نظر شما