به گزارش خبرگزاری شبستان، فائضه غفارحدادی، نویسنده کتاب "خورشید که غرق نمی شود"؛ کتابی درباره شهید محمد شمس در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: «از بین شهدایی که برایشان نوشتهام «محمد شمس» جور دیگری است. یک معصومیت و مظلومیت خاصی دارد که نمیتوانم توصیفش کنم. از آنها که توی جمع یک گوشه ساکت مینشینند و به چشم نمی آیند اما به موقعش یک جملهای یک عبارتی میگویند که مشخص میشود عجب عیاری دارند! عجب پُرند و صدایش را درنمیآورند!
هشت سال پیش که در همین ایام کتاب زندگی محمد را مینوشتم، این خصوصیتش را کشف کردم. وقتی که فکر میکردم جوانکی ۱۸ ساله بوده که از سرجوگیری محیط و همسالان به جبهه رفته و یکهو دستنوشتهها و وصیتنامهاش را پیدا میکردم که در سطح عرفای استخوان خرده کرده فکر و بصیرت و بینش تویشان داشت.
وقتی که فکر میکردم از توی قابهای به ظاهر ساده زندگی معمولیاش، روایت خوبی درنمیآید و قاب طلاییاش همان قاب شهادت عجیبش است ولی بعد به مرور دیدم قاب طلایی زندگی او ترکیب همان قابهای به ظاهر ساده و معمولی بوده که انگار آینهای از یک سبک زندگی ایرانی اسلامی اصیل است. روالی که به نفس مسیحایی امام خمینی به تعداد بسیجیان مخلص و کم سال کل کشور تکثیر شده بود.
امروز دوباره این خصوصیتش برایم مسجل شد. وقتی که به برادر شهید زنگ زدم تا خبر انتخاب عجیب کتاب برای ترجمه انگلیسی از بین کلی کتاب پرطمطراق و مشهور را بدهم. برادرش با بغض گفت: هر بار محمد از جبهه بر میگشت، میگفتم محمد عکس نگرفتی اونجا؟ یه عکس بگیر من ببرم به همکلاسیهام نشون بدم بگم داداشم میره جبهه.
محمد میگفت: نه داداشی اونی که باید از من عکس بگیره خودش حواسش هست!
برادر محمد از حواس جمع عکاس میگفت و من احساس میکردم محمد از گوشه جمع دارد با ما حرف میزند.»
نظر شما