خبرگزاری شبستان قم،فاطمه عسگری//
رهبر معظم انقلاب در دیدار مردم قم به مناسبت یوم الله 19 دی با اشاره به تحولات اخیر کشور و لزوم تلاش مضاعف در راستای جهاد تبیین به نکته بسیار مهمی اشاره کرده و فرمودند:"در رأس نقشههای بدخواهان، تبلیغات و به قول خودشان پروپاگاندا است که علاج آن، تبیین صحیح حقایق از زبانهای مختلف و با ابتکار و نوآوری است چرا که راه برطرف کردن وسوسه تبلیغاتیِ اثرگذار بر ذهن جوان و نوجوان باتوم نیست بلکه تبیین و روشنگری است."
رهنمود و فرمایش اخیر سکاندار حکیم انقلاب اسلامی ما را بر آن داشت تا درباره چرایی اهمیت و ضرورت اهتمام نسبت به جهاد تبیین و چگونگی تحقق این مهم با دکتر محمد فتحعلی خانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، گفت و گویی داشته باشیم که مشروح آن در ادامه می آید؛
در ماه های اخیر مقام معظم رهبری چندین مرتبه بر اهمیت بحث جهاد تبیین تأکید کرده و به طور خاص در دیدار اخیر طیف هایی از مردم قم با ایشان، بار دیگر این مساله را متذکر شدند. به نظر شما دلیل این همه تأکید چیست؟
ببینید آن چه مسلم است این که "جهاد تبیین" از آن دسته از عباراتی است که همواره مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده اما شرایط جدید باعث شده ایشان به طور خاص این مساله را به عنوان یک مطالبه جدی مطرح کنند، چه آن که سال ها قبل که بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردند با تعابیر و عناوین دیگری به همین مساله جهاد تبیین اشاره داشتند اما این تعبیر ویژگی هایی مربوط به زمان حاضر دارد به نحوی که به ذهن متبادر می شود که نوعی ضرورت و اضطرار، ایثار و از خودگذشتگی، و توجه به فعالیت دشمن در این جهاد وجود دارد.
از سوی دیگر باید توجه داشت که جهاد تبیین فقط منحصر به بحث پاسخ به شبهات نیست. پاسخ به شبهات همیشه ضرورت دارد و انسان عالِم وقتی بدعت ها ظهور می کند باید به تعبیر ائمه اطهار (ع) برپایه علم و معرفت و به منظور جلوگیری از انحرافات و بدعت ها به شبهات پاسخ دهد، اما تعبیر جهاد تبیین متناسب با شرایط امروز حکایت از مشخصات و ویژگی هایی دارد که باید به آن ها توجه کرد از جمله این که رهبر معظم انقلاب در این مقوله از عبارت جنگ روایت ها استفاده کردند.
به دیگر سخن وقتی از جهاد تبیین سخن می گوییم، به دنبال تبیین مواضع و روشنگری هستیم و لذا واقعیت یک اندیشه و پدیده را باید مدنظر قرار داد، اما نباید به همین مقدار هم بسنده کرد چه آن که مهم تر از هر چیزی، باید حق و حقیقت را توضیح داد بلکه آن را ابلاغ کرد و مفهوم و منظور را به کسانی که در معرض جنگ روایت ها هستند رساند تا در برابر این جنگ مقاوم شده و واکنش مناسبی از خود نشان دهند.
بر اساس فرمایشات رهبری در جنگ روایت ها و بر اساس عمل به مطالبه جهاد تبیین چگونه می توان تأثیرات پروپاگاندای دشمن بر روی مخاطبان را خنثی و یا کم اثر کرد؟!
رهبر معظم در همین دیدار اخیر مردم قم با ایشان به بحث تبلیغات دشمن و مشخصاً مقوله پروپاگاندا اشاره کردند و تأکید نمودند که لازمه خنثی کردن تأثیرات تبلیغاتی دشمن ، تبیین است.
ما در جنگ روایت ها باید قبل از هر چیز ترفندها و شگردهای دشمن را بشناسیم تا بر اساس آن بتوانیم به درستی برنامه ریزی کنیم. ما باید به شکل جهادی و به موقع و بهنگام در موضع تبیین واقعیت ها باشیم و این مأموریت مهم را به زبان و شیوه مناسب و به شکلی رسا و مؤثر انجام دهیم.
در پروپاگاندا، یکی از تکنیک ها و روش ها، بهره گیری از مبالغه و بزرگنمایی است و لذا ما باید با تأکید بر مبانی و تبیین حقیقت و واقعیت در برابر بزرگنمایی و اغراق دشمن نیز مقاومت کنیم تا در جنگ روایت ها بتوانیم مردم را نسبت به حقایق آشنا نموده و به سوالات و شبهات آن ها پاسخ دهیم که اگر این گونه نباشد نمی توانیم زهر دشمن در پروپاگاندا و جنگ رسانه ای و تبلیغاتی را خنثی کنیم.
باید توجه داشت که جهاد تبیین هم یک کار علمی و نظری است و هم این که یک فعالیت عملی به شمار می رود به نحوی که باید متناسب با ظرفیت رسانه و عالم ارتباطات و تبلیغات دنبال شود تا کارآیی لازم را داشته باشد، ضمن آن این مساله یک امری نیست که بتوان آن را فارغ از زمان انجام داد.
در بحث پاسخگویی و تبلیغات نیز هم باید به صحت و اتقان مطالب و محتواها توجه کرد و هم این که در این راستا به جنبه های ادبی و زبانی و بهره گیری از ظرفیت هنر عنایت داشت، کما این که دشمن هم در جنگ روایت ها از همه امکانات و ظرفیت خود استفاده می کند.
نکته حائز اهمیت دیگر این که چنانچه برای موفقیت در جهاد تبیین باید شناخت و اشرافیت نسبت به مباحث و مسایل وجود داشته باشد، چرا که اگر آگاهی نباشد، گاه اقدامات جهاد تبیین نتیجه عکس می دهد و ما به سرمنزل مقصود نمی رسیم.
مثلاً گاهی یک سیاستمدار خارجی و یا سلبریتی داخلی حرفی زده یا کاری انجام داده و در مقابل برخی به نیت تبیین، کارهایی در فضای مجازی و ... انجام می دهند یا حرف هایی می زنند که این ها خودش بهانه ای به دشمن می دهد که به این وسیله به جناح حق بتازند. در واقع برخی که دوست هستند بهانه به دشمن می دهند به این خاطر که یا مطلب را آن چنان که درست و حق است در نیافته اند و یا این که برای پاسخ به آن مطلب یا شبهه یا شایعه، ابزار مناسب را در اختیار ندارند یا زمان شناس نیستند.
بر این اساس ما باید خود را تجهیز کرده و این را هم بدانیم که همه مردم در یک سطح واحد نیستند بلکه افراد مختلفی در جنگ روایت ها مخاطب ما هستند که برای هر کدام باید به یک شیوه عمل نمود.
به نکته درست و دقیقی اشاره فرمودید، به شخصه راهکار شما برای این که به بهانه جهاد تبیین، بهانه لازم به دشمن برای تخریب جبهه خودی ندهیم، چیست؟
جدای از این بحث به نظر من، اگر احیاناً یک نفر در جبهه خودی و انقلابی به دلایلی مرتکب اشتباه هم می شود ما نباید به دنبال تخریب و یا منکوب کردن او برآییم بلکه به شیوه صحیح می بایست در مقام اصلاح و ترمیم حرف یا عملکرد غلط او باشیم و به این وسیله جبهه انقلابی را تقویت کنیم نه تضعیف.
متأسفانه گاهی اوقات یک فردی که خطا کرده را چنان تحت فشار قرار می دهند که بعضاً به جناح دشمن نزدیک می شود. و اما در پاسخ به سوال شما جدای از تقویت درک و معرفت، می بایست ما خودمان را مجهز به ابزارهای نوین کنیم تا امکان این که درست بگوییم و به زبان رسا و بهنگام بیان کنیم، فراهم شود.
مهم ترین مسأله هم این است که جامعه انقلابی و متدینین در مواجهه با دشمن و جنگ روایت ها به درستی توان مقاومت را داشته باشد و در این خصوص بیش از هر چیز ما نیاز به همدلی و اتحاد و هم افزایی در جبهه حق داریم.
نکته مهم دیگر این که وقتی ما در مقام پاسخگویی هستیم پاسخ ها همیشه نباید واکنشی باشد بلکه باید گاهی ابداع کنیم. طرفی که روایت نادرست دارد باید برایش مساله ایجاد کنیم چرا که این نوعی فعالیت است و وقتی ما فعال شویم در جناح خودی فرصت ایجاد می شود که افراد خودمان نفسی تازه کرده و با قدرت بیشتر به فعالیت بپردازند.
متأسفانه در جنگ روایت ها خیلی از اوقات منفعل هستیم و جبهه مقابل فعال است و سوال و شبهه و دروغی مطرح می کند و ما صرفاً در مقام پاسخگویی هستیم. به عنوان راهکار عرض می کنم که ما باید در نقد عملکرد خودمان فعال باشیم و خودمان را نقد کرده و رشد دهیم.
در حال حاضر در جنگ روایت ها به جهت این که کسانی که در معرض این جنگ روایت ها و رسانه ای هستند از فضای مجازی استفاده می کنند، شرایطی پیش می آید که به تدریج این ها از جامعه خودشان بریده می شوند و این بریده شدن از جامعه باعث می شود که با واقعیت زندگی اجتماعی درگیر نباشند بلکه با واقعیت تصنعی دشمن همراهی کنند.
به نظر بنده، اگر ارتباطات ما با کسانی که آسیب پذیر هستند منحصر به فضای مجازی و رسانه های نوین نشود، بلکه در موقعیت های واقعی زندگی نیز به آن ها سر زده و ارتباط خوبی با آن ها داشته باشیم، می توانیم اثرگذار باشیم، مثلاً در روابط خانوادگی و فامیلی و با حضور در مساجد و هیئات و دیگر جاهایی که مردم می آیند، زمینه این کار را فراهم کنیم.
با این کار همچنین امکان هم افزایی به افرادی می دهیم که در مسیر حق هستند و جوان و نوجوان را از آن فضای بسته که با پیام های پی در پی و پرشمار فضای مجازیِ دشمن شکل گرفته رها می کنیم و به این طریق، واقعیت ساختگی ذهن او را به واقعیت اصلی می رسانیم تا او بداند که حقیقت مسایل و قضایا چیست.
نظر شما