سعدی و پوشکین سودازده جهانی هستند که به آیین باشد

استاد میر جلال الدین کزازی با اشاره به تاثیرپذیری الکساندر پوشکین از سعدی شیرازی گفت: این دو شاعر هر دو شیفته و سودازده جهانی هستند که به آیین باشد و آدمی بتواند در آن در آرامش و بهروزی بزید.

به گزارش خبرنگار شبستان، دکتر میرجلال‌الدین کزازی استاد زبان و ادبیات فارسی در همایش سعدی و پوشکین در مرکز فرهنگی شهر کتاب به سخنرانی با موضوع "دلیری سعدی، بی‌باکی پوشکین" پرداخت.

 

کزازی در ابتدا گفت: اگر با نگاهی بسیار فراخ به این دو بزرگمرد ادب جهان، سعدی و پوشکین بنگریم آنچه درباره این دو پیش و بیش از هر سخنی می‌توانیم گفت این است که کارسازی و اثرگذاری سعدی و پوشکین بر زبان و ادب مردم خویش تا بدان پایه ژرف و گسترده و ماندگار بوده است که ما به آسانی می‌توانیم زبان ادب فارسی را به دو بخش فراخ پیش و پس از سعدی و ادب روسیه را به دو بخش پیش و پس از پوشکین بخش کنیم.

 

وی ادامه داد: این دو سخنور، سخنورانی بودند روزگارآفرین. تنها دبستانی نو در ادب پایه نگذاشتند، بلکه روزگاری نو پدید آوردند. اگر اندکی باریک‌تر و خیره‌تر به این دو سخنور بنگریم همانندهایی پردامنه در میانه آن دو می‌توانیم یافت.

 

کزازی همچنین افزود: یک سخن اینکه پوشکین در میان سخنوران باختر به یک ویژگی والا بیشتر شناخته می‌شود. در روزگاری که هنر چیره در قلمرو ادب در کشورهای اروپایی نوشتار و داستان‌نویسی است، پوشکین شاهکارهای خود را در زبان شورانگیز شعر و داستان‌های بلند در پیوسته است. این ویژگی پوشکین را به ادب پارسی و از آن میان سعدی نزدیک می‌دارد چون در درازنای تاریخ ادب ایران‌زمین همواره کالبد چیره، برتر و فراگیر، سرود و سرواد بوده است؛ سخن آهنگین در پیوسته.

 

کزازی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: دو دیگر ویژگی که در میانه سعدی و پوشکین می‌توانیم یافت اینکه هر دو کوشیده‌اند تنگناها، هنجارها و ویژگی‌های روزگار خود را بر سروده‌های خویش بازتابند. هر چند پوشکین 600 سالی پس از سعدی دیده به دیدار جهان گشوده، همچون سعدی که شاهکاری چون بوستان- که زندگی بهین را باز می‌نماید- کوشیده به شیوه شاعرانه زشتی‌های روزگار خود را بر آنچه می‌نوشته و می‌سروده بازنماید.

 

این استاد ادبیات ادامه داد: نمونه را، پوشکین داستانی بلند از تاریخ روسیه به نام بوریس گودونف پیوسته است. او خود گفته در این داستان خواسته روزگار نابسامان روسیه را پیشاروی خواننده درگسترد. داستان بهانه‌ای است که به یاری آن پوشکین می‌کوشیده روزگار و جامعه روسیه را در سده 19 به شیوه‌ای زنده و تپنده به نمود بیاورد.

 

کزازی تأکید کرد: همین تلاش را در سروده‌های سعدی به ویژه در بوستان او می‌بینیم. هر چند از نظر ساختار برونی بوستان با داستان پوشکین متفاوت است اما انگیزه و آرمان هر دو سخنور را در آنچه آفریده‌اند می‌توان با یکدیگر سنجید. هر دو شیفته و سودازده جهانی هستند که به آیین باشد و آدمی بتواند در آن در آرامش و بهروزی بزید. هر دو تن دلیر، ناپروا و بی‌باک اندیشه‌های خود را با خوانندگان درمی‌نهند.

 

وی با ذکری مثالی در این زمینه گقت: پوشکین در یکی از اشعارش آلکساندر اول را خودکامه‌ای با خوی بیابانی دانسته که روبندی از آزادگی و آزادمنشی بر چهره زده است. این سخن بسیار دلیرانه و جگرآورانه است. آلکساندر اول نیرومندترین پادشاه روزگار خود بود، خودکامه‌ای که فرمان او نه تنها در قلمرو روسیه بلکه در سایر قلمروها روایی داشت. پوشکین جوان با اندیشه‌ای تابناک او را نکوهیده و از او می‌خواهد که کینه‌توز نباشد و فرزندان روسیه را به تباهی نکشاند.

 

کزازی اضافه کرد: این دلیری و بی‌باکی را در سعدی هم می‌شناسیم، سعدی در چامه‌های ستایشی خود پیش از آنکه ستاینده باشد اندرزگر و راهنمون است. او از جایگاه برتر با ستودگان خود سخن می‌گوید، ستودگانی که مانند شاهان روسیه خودکامگانی بودند.

 

کزازی افزود: تنها بیتی را نمونه‌وار می‌گویم، آغازینه یکی از چامه‌های ستایشی سعدی که در پهنه ادب فارسی بی‌نظیر است: «به نوبت‌اند ملوک اندرین سپنج سرایی/ کنون که نوبت توست ای ملک به عدل گرایی» هشدار می‌دهد که تو روزی آمده‌ای و روزی این سرای را فرو خواهی نهاد، پس آدمی باش و به آیین بزین.

 

کارسازی سعدی و پوشکین موضوع دیگری بود که این استاد ادبیات فارسی درباره آن گفت: سومین ویژگی که از دید من سعدی و پوشکین را به هم می‌پیوندد، کارسازی بسیار آنان است در روزگار زندگی‌شان. پوشکین روزگار بسیاری نزیست اما بندیان آزادمنش در سیبری هماره سروده‌های او را برمی‌خواندند: "بردبار بمانید، زنجیرهای گران فرو می‌ریزند، درهای زندان فرو می‌گشایند تا به در روید، آزادی چشم به راه شماست، برادران‌تان شمشیر افتان را به شما باز پس خواهند داد."

 

وی درباره تاثیرگذاری سعدی نیز گفت: چند سال پس از درگذشت سعدی ابن بطوطه در زورقی در چین برنشسته بود. در روزگاری که راه بردن از ایران به چین چندین ماه به درازا می‌کشیده است زورق‌بان به پاس دل خود بیتی از سعدی را برمی‌خوانده است: «تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌ام/ چون در نماز ایستاده‌ام گویی به محراب اندری».

 

کزازی در پایان گفت: فرجام سخن اینکه پوشکین همان جایگاهی را در ادب روسیه می‌تواند داشت که سعدی در ادب فارسی دارد. شاید فروغ پوشکین بیش از آن سعدی باشد زیرا سعدی در سرزمین سرود و سرواد و سخن سرزمین غولان ادب زیسته و از این جهت نمی‌توان روسیه را با ایران در ترازو نهاد.

 

پایان پیام/

کد خبر 124499

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha