پوشکین مترجم آثار سعدی به زبان روسی است

استاد دانشگاه علوم طبیعی و آکادمی پتروفسکی روسیه با اشاره به علاقه وافر و تاثیر پذیری پوشکین شاعر نامدار روسی از سعدی گفت: بدون اغراق می توان گفت که پوشکین مترجم آثار سعدی به زبان روسی بوده است.

به گزارش خبرنگار شبستان، بعد از ظهر امروز (سه شنبه 29 فروردین) نشستی با عنوان پوشکین و سعدی در شهرکتاب مرکزی در حال برگزاری است که میخاییل سینلنیکوف، شاعر روس،‌ استاد دانشگاه علوم طبیعی و آکادمی پتروفسکی روسیه در این مراسم سخنانی درباره تاثیرپذیر شاعر نامدار روسی از شیخ اجل سعدی شیرازی ایراد کرده است.

 

متن زیر مشروح سخنرانی این استاد دانشگاه علوم طبیعی و آکادمی پتروفسکی روسیه است:

 

با زیارت مقبره سعدی که در حومه شیراز واقع شده است، روح و جان انسان به اشعار وی تازه می شود. آبی فیروزه ای و هارمونی رنگ های گنبد و دیوارها در زیر نور همیشه درخشان خورشید،‌ آرامشی ابدی را تداعی می کند! اینجا مکانی است که سعدی شیرازی برای همیشه آرمیده است. «گلستان» همیشه زیبا و پرعطر سعدی نیز در‌ آرامشی ابدی و سکوتی پراحترام است...


در همین محل، بارها و بارها به اندیشه می نشینیم که والاترین هنر آثار سعدی چیزی بیش از بیان استادانه احساسات می باشد. آثار سعدی غلبه احساسات بر یکدیگر و مصالحه آنها است، پیروزی و فتح کامل است. مصلح الدین سعدی که عمری طولانی داشت، افکار و ایده های خلاقانه خود را به همگان عرضه کرد. وی را سمبل شعر می نامند. زائرینی که از کشور روسیه به دیدار سعدی می روند و یا با دنیای وی آشنا می شوند،‌ به دنبال شاعری همتا و همپای وی می گردند. و در این حین،‌ بلافاصله الکساندر پوشکین شاعر بزرگ و پرآوازه روس را در کنار وی قرار می دهند. البته، این مقایسه مشروط است. و همانطور که اوسیپ مانِدلشتام شاعر بزرگ قرن بیستم روسیه می گوید، «مقایسه نکن،‌ زنده ها قابل قیاس نیستند...». اما، در هر صورت، این تطابق به صورت مشروط امکان پذیر می باشد. در آثار سعدی شیرازی و الکساندر پوشکین که پنج قرن پس از وی می زیسته است، خصوصیاتی برای مقایسه کردن وجود دارد: استعداد خدادادی که با احساسات عمیق و عقل در هم آمیخته و بالاتر از آن، باور به قدرت و پیروزی نهایی عقل («سلام بر عقل،‌ دور باد تاریکی!» شعار پوشکین جوان). هم در پوشکین و هم در سعدی بزرگی اندیشه ها با خلاقیت های ایشان و استعدادی که به ندرت در افراد وجود دارد، آمیخته شده است. طرح هایی که فاقد هرگونه نقطه ضعف و کاستی هستند و با قاطعیت تبدیل به معجزه ای واقعی از هارمونی می شود... تنها یک تفاوت در این میان وجود دارد: سعدی، همانطور که معروف است،‌ سی سال اول زندگی خود را به کسب علم مشغول بوده و سی سال دوم را به سفر پرداخته است. وی تنها سی سال سوم عمر خود را به شکل شاعری با زندگی پرثمر به سر برده است، در حالیکه پوشکین از همان ابتدا با استعدادی خارق العاده، به سرعت پله های ترقی را پشت سر می گذارد و تا قبل از سن سی سالگی به بلوغ کامل می رسد. وی تنها سی و هفت سال عمر کرده است. کشته شدن پوشکین برای هم میهنانش یک فاجعه بود. میتسکِویچ شاعر و دوست بزرگ لهستانی پوشکین در کلاس های درس خود در پاریس اشاره می کند به اینکه ظهور انسان های بزرگی همچون پوشکین به ندرت در دنیا رخ می دهد و او انسانی بود که از طرف کائنات به مردم روس هدیه شده بود. پوشکین از دنیا رفت و رنگ زمان تغییر کرد، پوچی جبران ناپذیر همه جا را فرا گرفته است. و این حس به انسان دست می دهد که پوشکین در فرهنگ روس خانه ای بزرگ بنا ساخت، اما تنها یک ورودی برای آن بوجود آورد. برای پیدا کردن جای جای این خانه، باید بر حدس و گمان بسنده کرد. و ما به خوبی می دانیم که پوشکین توسط طبیعت طراحی شده بود تا تبدیل به نابغه ای همچون دانته، گوته و سعدی شود.


فئودور داستایوسکی در سخنان گوهربار خود می گوید که همه دنیا به پوشکین توجه داشته اند. شاید چنین استعدادی بتواند ویژگی های فرهنگ هر ملتی را روشن ساخته و زوایای روح آنان را آشکار سازد. شاید این استعداد بتواند به سادگی محقق شده، تبدیل به ویژگی تمام ادبیات روس گردد، اما این استعداد در شخص پوشکین با بیشترین وضوح و شفافیت بیان شده است. و البته، پوشکین در تمام آثار ارزنده خود نسبت به زندگی و گنجینه های معنوی شرق، دوران باستان و قرون وسطی بی توجه نبوده است. وی حتی به هنر دوران معاصر خویش نیز بی توجه نبود. وی همچنین به کشورهای مسلمان نشین شرق نیز توجه داشت و سعی می کرد که حتی تکه ای کوچک از این گنجینه را بیابد. پوشکین سعی داشت تکه ای از این زیبایی و حکمت جاودان را ببیند تا در آثار خویش به کار بگیرد و تمام نظم روس را با آن غنی سازد. آثار «تقلید از قرآن» و منظومه بی نظیر «پیامبر» بر این گفته ها صحه می گذارند. به جرات می توان گفت که آثار پوشکین و الهامات وی از کتاب مقدس، حکایت هایی درباره زندگی محمد (ص) و اشعار و منظومه های آخر وی، همه تایید کننده این واقعیت هستند. در اینجا، با توجه به موضوع نوشتار، باید سخنی هم از شعر «فواره های باغچه سرا» به میان آورد که رنگ و بوی شرقی دارد و حتی سخنانی از سعدی نقل می کند: «بسیاری از مردم، همچون من، از این فواره دیدن کرده اند؛ دیگران راهی نقاط دورتر شده اند». شاید حتی به شوخی بتوان گفت که تنها بخش زیبای اثر همین نقل قول است.


در یکی از اولین نامه های پوشکین خطاب به پیتر ویزایمسکی دوست ادیب، شاعر و منتقد بزرگ گفته شده است که هرگاه اروپاییان به موضوع شرق می رسند، باید اروپایی باقی بمانند و از نویسنده شرقی که نامش سعدی است تقلید نکنند. بایرون را می توان همتای پوشکین به شمار آورد. پوشکین از منظومه های شرقی بدین خاطر لذت می برد که مملو از خرد و سخنان گوهربار بودند. با این که پوشکین تا آخرین روز زندگی اشعار بایرون و حضور قهرمانانه وی را می ستود، «بایرونیسم» در پوشکین به مرور کمرنگ شد و زمان اشعاری که در ادبیات از آن به «سبک بایرون» یاد می کنند، گذشت. دایره علاقه مندان اشعار پوشکین در شعرسرایی جهان گسترش می یابد و یکپارچگی و کمال در شاهکارهای وی هر چه بیشتر مورد تحسین قرار می گیرد. اگرچه پوشکین تایید می کند که «کمدی الهی» دانته - «خلق یک نابغه» است، با این حال، وی قادر به ارزیابی عظمت شعر فارسی می باشد.


در اینجا به طور ملموسی متوجه می شویم که پوشکین تا حد زیادی به افکار انسان ها گره خورده و در اعماق روح ها رخنه کرده است. طبق دستورالعمل های قرآن که نباید با انسان های نادان به بحث پرداخت، پوشکین چندین مرتبه به این موضوع اشاره کرده است و نهایتا در آخرین سطور اثر منظوم «یادبود» می گوید: «با نادان بحث نکن». سعدی نیز که در دوران خود کوله باری از غم با خود می کشید، در بند نهایی جلد اول آثار منظوم به این موضوع اشاره می کند. فصل هشتم از رمان ماندگار «یوگنی آنگین» نیز می گوید:

Но те, которым в дружной встрече
Я строфы первые читал…
Иных уж нет, а те далече,
Как Сади некогда сказал.
و آنان که برایشان اولین بیت های آثارم را خواندم
دیگر نیستند، دور هستند، همچون سعدی که ناپدید شد

اینجا دیگر با نقل قول و یا بازنویسی شعر و هنر سر و کار نداریم، بلکه صحبت از اندیشه های مطرح شده توسط سعدی است. بدین ترتیب، می توان قاطعانه گفت که پوشکین مترجم آثار سعدی به زبان روسی بوده است (حتی اگر این ترجمه به اندازه چند خط باشد).
گذشت زمان از نقطه پایانی در شهر «فواره های باغچه سرا» تا اتمام کار روی رمان منظوم «یوگنی آنگین» تنها هفت سال بود، این زمان بسیار ناچیز به نظر میرسد. اما این سال ها برای پوشکین، اطرافیان وی و هم میهنانش چگونه گذشته است! چه چیزهایی از دست رفته و چه تلفاتی متحمل شده اند! صحبت درباره از دست دادن اطرافیان به شکل معمول زندگی نیست، بلکه وداع با بزرگان زمان است که اولین گام های این نابغه جوان در ادبیات را شاهد بودند. و صحبت از سرنوشت غمبار دوستان و همعصران پوشکین است. بسیاری از این افراد در قیام روز 14 دسامبر سال 1825 شرکت داشتند. عده ای به جوخه اعدام سپارده شدند و عده ای دیگر را روانه اردوگاه های کار و تبعید کردند. تحمل این جدایی از دوستان برای پوشکین بسیار سخت بود. بدین ترتیب، نقل قول از سعدی در چنین شرایطی نشان از اوج سادگی روح، بلوغ و احساسات عمیق وی دارد. ما می بینیم که این شاعر بزرگ با برداشت از سخنان بزرگان و ترجمه آثار منظوم، توانسته است درونیات خویش را بیان کند.
پوشکین هیچ گاه به ایران سفر نکرده است. اما در سال 1828 در شهر تفلیس حضور پیدا کرد، شهری که هنوز تاثیر فرهنگ پارسیان در آن حفظ شده بود و یادبودهایی از رودخانه فرات تا ارزروم در آن به چشم می خورد. در این منطقه جنگ میان روس و ترک درگرفته بود. در آن روزها، پوشکین علاوه بر شاهکار منظوم خود «سفر به ارزروم» ، مجموعه اشعار بی نظیری را به رشته تحریر درآورد. در میان این اشعار، می توان به «از حافظ» اشاره کرد که البته، در آن هیچ یک از غزلیات حافظ را ذکر نکرده است. پوشکین در آثار خود به اشعار برگرفته از سایرین و یا ترجمه آثار ایشان اشاره می کرد و تمایلی به پنهان ساختن آنها در قالب اشعار خود نداشت. حتی تاثیر شعر کلاسیک فارسی بر اشعار وی به وضوح قابل مشاهده است.
در اینجا قطعه ای از شعر پوشکین را یادآور می شویم که بنا به تاثیر شاعر پارسی گوی فاضل خان به تصنیف درآمده است:
شعار جدید تو روح الهی دارد
مسیر تو به سوی شمال و به سمت سرزمین خشک و خشن ما است
جایی که بهار دیری نمی پاید
جاییکه .... با نام سعدی و حافظ آشنا می شوند

نیمه شب از سرزمین ما دیدن می کنی
درحالیکه رد پای خود را ..... باقی می گذاری
گل های خیال شرقی را
در سرزمین برفی شمال می پراکنی

Благословен твой подвиг новый,
Твой путь на север наш суровый,
Где кратко царствует весна,
Но где Гафиза и Саади
Знакомы. . . . . . . . имена.

Ты посетишь наш край полночный,
Оставь же след. . . . . . . .
Цветы фантазии восточной
Рассыпь на северных снегах.

واضح است، شاهکار جدید میهمان ایرانی که سفری نه چندان راحت در میان کوه ها به سمت غرب و ارمنستان ترکیه داشته است، به سمت مسکو و سنت پترزبورگ ادامه پیدا می کند. حس نزدیکی و رفتار برادرانه این میهمان نسبت به افراد بیگانه، پوشکین را به حرکت وامی دارد. این میهمان همانقدر راحت به تصنیف شعر درباره برف های روسیه می پردازد که پوشکین در سفر خود درباره فرات می سرود. با این حال، تصنیفات پوشکین در حد یک طرح باقی ماندند (به دلایلی پوشکین نسبت به این اشعار دلسرد شد و آنها در قالب یک طرح با دو جای خالی باقی گذاشت). اما در این طرح ها چیزی دیگر توجه ما را به خود جلب می کند... خطوط چهار بیتی اول با یک کلمه جا افتاده بسیار مهم به نظر می رسد. البته، تلاش برای بازسازی آنچه که ناتمام باقی مانده و یا اشعاری که توسط این شاعر بزرگ بداهه گفته شده است، کاری شجاعانه به نظر می رسد. با این حال ارزش این تلاش را دارد. به یک کلمه می رسیم - «روس ها». اگر این گزینه را به عنوان گزینه از قلم افتاده در نظر بگیریم، آنوقت چهاربیتی به شکل زیر جلوه می کند:
شعار جدید تو روح الهی دارد
مسیر تو به سوی شمال و به سمت سرزمین خشک و خشن ما است
جایی که بهار دیری نمی پاید
جاییکه مردمان روس با نام سعدی و حافظ آشنا می شوند


Благословен твой подвиг новый,
Твой путь на север наш суровый,
Где кратко царствует весна,
Но где Гафиза и Саади
Знакомы русским имена.

پوشکین حتی بدون اینکه زبان فارسی را بداند و یا تسلطی بر اشعار حافظ و سعدی داشته باشد، به طور زیرکانه ای عمق این سخنان را حدس زده و با قلب و ذهن خود معانی عالی آثار را درک کرده است. این مساله چندان مهم نیست که آیا نویسنده روس در آن زمان با اسامی مذکور آشنا بوده است یا خیر. در هر صورت، علاقه به آثار کلاسیک فارسی در وی به مرور زمان تشدید شده است: واسیلی ژوکوفسکی شاعر پرآوازه روس و مترجم قهار، معلم و دوست پوشکین عبارات زیادی را از آثار فردوسی به زبان روسی برگردانده است. الکسی خامیاکوف متفکر روس به رونویسی از آثار سعدی می پرداخت، دیمیتری آزنابیشین شاعر و زبان شناس روس تعدادی از آثار رومی و سعدی را به زبان روسی برگردان کرده است. الکساندر گریبایدوف استاد توانمند نمایشنامه نویسی در روسیه که از تسلط کافی بر زبان روسی برخوردار بود، به اشعار روسی علاقه خاصی داشت و بسیاری اشعار را حتی از بر می دانست. گریبایدوف نیز سخنانی از سعدی در کمدی «امان از این عقل» آورده است. این سخنان در بخشی بکار رفته است که یکی از شخصیت ها به نام مالچالین درباره سفر زندگی خود تعریف می کند. شعارهایی که مردم ایرانی در زندگی خود به کار می برند معمولا از طریق خواندن اشعار مطرح می شود. این شعارها در آثار برخی شاعران عصر طلایی ادبیات روسیه ظهور کردند: آثار آنتون دیلویگ، آثار الکساندر گریبایدوف، دیمیتری آزنابیشین، آندره پادولینسکی، الکساندر آبادوفسکی، لوکیان یاکوبویچ همه به نوعی از اشعار ایرانی الهام گرفته اند. بدین ترتیب، روسیه در آن دوران شاهد روشنگری بوده است و از پیش داوری اروپاییان به خاطر بهره گیری از آثار کلاسیک فارسی شرمی نداشته اند. اینان همه دوستان، آشنایان و همعصران پوشکین بوده اند.


سال 1828 میلادی، پوشکین یک بار دیگر از سعدی در آثار خود یاد می کند. این حرکت تاثیر زیادی بر توسعه آثار منظوم در روسیه می گذارد:

В прохладе сладостной фонтанов
И стен, обрызганных кругом,
Поэт бывало тешил ханов
Стихов гремучим жемчугом.

На нити праздного веселья
Низал он хитрою рукой
Прозрачной лести ожерелья
И четки мудрости златой.

Любили Крым сыны Саади,
Порой восточный краснобай
Здесь развивал свои тетради
И удивлял Бахчисарай.

Его рассказы расстилались,
Как эриванские ковры,
И ими ярко украшались
Гиреев ханские пиры.

Но ни один волшебник милый,
Владетель умственных даров,
Не вымышлял с такою силой,
Так хитро сказок и стихов,

Как прозорливый и крылатый
Поэт той чудной стороны,
Где мужи грозны и косматы,
А жены гуриям равны.

پژوهشگران حوزه ادبیات از ملل مختلف در طول سالهای متمادی سعی بر آن داشتند اثبات کنند که آن «نابغه ای» که پوشکین نام می برد یکی از نوابغ شرقی است – یا فردوسی پارسی و یا روستاولی از گرجستان... اما هیچ شکی نیست که اشعار، خطاب به مولف «غزل های کریمه»، دوست و همصحبت همیشگی پوشکین میتسکویچ اهل لهستان بوده است.
میتسکویچ سابقا آوازه خوانی در لیتوانی بود. جایی که مردها بلند قامت و تنومند هستند و موهای زنان حتی اگر کاملا هم تیره نباشد، شباهتی به زنان شرقی دارد. در اشعار پوشکین دایما صحبت از ویژگی های شعر شرق و شعر ایرانی به میان می آید. پوشکین اشتباه نمی کند: فارسی در زمان وی، زبان شعر در کشورهای اسلامی بود و این زبان را می فهمیدند. نه تنها در کریمه مسلمان نشین که حتی در میان تاتارهای قازان که فاصله زیادی از ایران داشتند، به این زبان می نوشتند. واضح است که امورات حکومت کریمه بدون مدیحه سرایی های شاعران چاپلوس نمی گذشت. اما نسل بعد از سعدی هوای سرزمین جادویی شیراز را تنفس کرده بودند. به همین خاطر تمایلی به دروغ و چاپلوسی نداشتند. پوشکین حکمت سعدی و پاکی روح وی را حس می کرد و نمی توانست تهمت هایی که بر وی وارد می کنند را بپذیرد. سعدی همچون حافظ تبدیل به همسفر دایمی پوشکین در مسیر تجربه زندگی و الهام بخش وی شد.
تعداد ترجمه های روسی که از آثار سعدی صورت گرفته است هر سال بیشتر می شود و در قرن بیستم، مدرسه عالی ترجمه شعر روسیه نیز به کار بر روی بوستان و گلستان سعدی پرداخته است. آن دسته از اشعار روسی که حکمت ایرانی را با خود حمل می کنند نیز کم نیستند و قطعا نیاز به ترجمه دارند. می توان گفت که بیشتر این اشعار با خواندن ابیات عمر خیام، سعدی، حافظ و نظامی در ذهن تازه می شوند. این شاعران ایرانی در روسیه از شهرت کافی برخوردار هستند: آثار ترجمه شده فردوسی و جلال الدین رومی به خاطر دشواری فهم ، کمتر شناخته شده هستند، اما شاعران روس به مطالعه این آثار نیز می پرداخته اند. در عصر نقره ای و زمانی که «انجمن حافظیون» در پترزبورگ تشکیل شد (شاعران روس و علاقه مندان به حافظ) و در زمان اتحاد جماهیر شوروی شاهکارهای واقعی به جهان عرضه شد. نباید اشعار پارسی آناستاسیا فیتا، ویچیسلاو ایوانوف، میخاییل کوزمین، ایوان بونین، ولادیمیر خلبنیکوف، نیکلای گومیلیف،‌ سرگی یسنین، کنستانتین لیپسکروف (با سری آثار منظوم درباره سرنوشت سعدی)، گیورگی ایوانوف،‌ نیکلای تیخونوف و عادلین آدالیس و ... را از نظر دور داشت. اگر بخواهیم فهرست کاملی از این اسامی بدهیم، بسیار بلند و طولانی خواهد شد. اما واژه ای که پوشکین به زبان آورده است، برای تمامی نسل های بعدی شعر سرایی همچنان نمونه ای ارزنده و قابل تامل باقی خواهد ماند. نه فقط به این دلیل که نبوغ از استعداد بالاتر است، بلکه بدین خاطر که منتقد برجسته قرن نوزدهم کنستانتین آکساکوف می گوید که مردم روس حلقه ای طلایی میان خود و پوشکین ایجاد کرده اند.

 

 

پایان پیام/ 

کد خبر 124497

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha