به گزارش خبرگزاری شبستان، سردار سپهبد شهید سلیمانی، نمونه عینی انسان مؤمن به خدا بود که تمام ویژگی های مؤمن را می توان در او یافت. داشتن زندگی هدفمند، خشوع در نماز، امانتدار، وفادار به پیمان، توکل به خدا، پناه دادن به دیگران و یاری کردن مردان خدا، پاکدستی و اطاعت از خدا و رسول و نپذیرفتن ولایت کافران، جهاد با مال و جان، در برابر کافران سخت و در برابر یکدیگر مهربان و حکم کردن به عدالت را می توان در جزء به جزء زندگی این شهید عزیز مشاهده کرد. ایمان به خدا بود که او را شجاعانه تا خط مقدم نبرد با داعش می برد، بی آنکه ذره ای ترس یا تردید به خود راه دهد. سردار سلیمانی، در حقیقت بسیار شبیه صعصعة بن صوحان، صحابی خاص امیرالمؤمنین علیه السلام بود؛ خفیِفَ ألمؤنَة و کَثیِرَ ألمَعوُنَة؛ مردی سبکبار و کم هزینه، اما بسیار کمک کار و پُر ارزش بود. امروز بهتر و بیشتر مفهوم این فرمایش امام خمینی رحمه الله را درک می کنیم که می فرمود: «شهادت، هنر مردان خداست». به واقع سردار دل ها، هم مرد خدا و هم هنرمندی بی نظیر بود.
از این رو سرویس سیاسی خبرگزاری شبستان در گزارش زیر تلاش کرده است تا بخشی از کتبی که در زمینه ویژگیهای این سردار بزرگ تدوین و منتشر شده است را جهت آشنایی بهتر مخاطبان خود با شخصیت وی ارائه دهد.
«من قاسم سلیمانی هستم، سرباز ولایت» به اهتمام ناصر كاوه تدوین شده و انتشارات نوآوران سینا آن را روانه بازار نشر كرده است. به مناسبت فرا رسیدن اعیاد شعبانیه، میلاد امام حسین(ع) و روز پاسدار نگاهی به این كتاب داشتهایم.
این اثر عناوینی همچون توصیف رهبری از شهید سلیمانی، چرا مردم قاسم سلیمانی را دوست داشتند، مروری بر زندگانی شهید سلیمانی، یك خون و این همه بركت، شجاع و بیادعا، مقاومت حكیمانه، قسمتی از جنایات هولناك داعش، نشانههای تولد خاورمیانه جدید، شهید قاسم سلیمانی برای آینده چه ساخت و متن كامل وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی را دربرگرفته است.
در بخشی از مقدمه این كتاب آمده: رسم است وقتی بزرگی یا مسئول مملكتی رخت سفر را میپوشد و میرود، به یادش دسته گلی را بر میز و صندلی او مینهند. عجبا هر چه میگردیم دفتر كار سردار سلیمانی را نمییابیم. میز و صندلی او را نمییابیم. خدایا دستهگلهایمان را كجا ببریم. شهید سلیمانی از معدود فرماندهان عالی رتبه سپاه بود كه در این دو دهه جایگاه عالی خود را در قلب عموم مردم ایران حفظ كرد و از آلودگیهای سیاسی، اقتصادی و ... در امان ماند، از این رو شهادتش جانسوز است.
چرا مردم قاسم سلیمانی را دوست داشتند
جواب این سؤال ساده است، او كارش را به خوبی انجام میداد. قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران بود. وظیفه سپاه قدس حراست از ایران و مقابله با دسیسههای خارجی علیه كشور است. مردم در این سالها فقط شعار دیده بودند، اما سلیمانی به خوبی نشان داد كه چگونه میشود حرفها را به عمل تبدیل كرد. داستان داعش نمونه خوبی از این ماجراست. داعش آمده بود تا ریشه ایران و شیعه را بزند. اما سردار ایرانی به خوبی جلوی آنها ایستاد و اجازه این اقدام را به آنها نداد.
سردار «قاسم سلیمانی» در سال ۱۳۳۵ در روستای كوهستانی «قنات ملك» در استان كرمان متولد شد؛ وی در طول دوران دفاع مقدس در عملیاتهای والفجر ۸، كربلای ۴ و ۵ و تك شلمچه حضور موثر داشت. وی در سال ۱۳۷۶ از سوی مقام رهبری مسئولیت سپاه قدس را بر عهده میگیرد. در این كتاب ضمن ارائه زندگینامه سردار قاسم سلیمانی، نقش ایشان در مبارزه با داعش در عراق و در آزادسازی «جرفالضحر» بررسی و علل تحریم ایشان از سوی امریكا مورد واكاوی قرار میگیرد. همچنین در كتاب به طرح ترور سردار سلیمانی از سوی پنتاگون نیز اشاره میشود.
سال ۶۱ در حمدیهی اهواز، شروع دوستی رقم خورد. قاسم سلیمانی، فرمانده تیپ ثارالله، سخنران بود و علی شیرازی، روحانی گردان شهید باهنر، شنونده. همانجا عشق حاجقاسم به دلش نشست. فروردین ۶۵ دوستی شكل همكاری به خود گرفت و حاجقاسم، مسئولیت تبلیغات لشكر را به علیشیرازی سپرد. پس از جنگ همراهی ادامه داشت تا اینكه در سال ۱۳۹۰ به خواست سردار سلیمانی، علیشیرازی مسئول نمایندگی ولیفقیه در نیروی قدس شد و هشتسال از پرفراز و نشیبترین روزهای جبهه مقاومت را با حاجقاسم همراه ماند. حجتالاسلام والمسلمین علی شیرازی در «حاج قاسمی كه من میشناسم» خاطرات نزدیك به چهل سال رفاقت با شهید حاجقاسم سلیمانی را بازگو كرده است.
در قسمتی از كتاب میخوانیم:
«از بیت رهبری میآمدیم بیرون. به سردار سلیمانی گفتم «بیا كاندیدای ریاستجمهوری بشو.». گفت «این را كه میگویم، به مردم بگو. بگو من كاندیدای شهادتام؛ كاندیدای گلولهام؛ نه كاندیدای ریاستجمهوری.».!
سابقه روابط دیپلماتیك میان تهران و دمشق به میانههای دهه بیست شمسی بر میشود و از همان سالها تا به امروز، میتوان دید كه ارتباط میان دو كشور ایران و سوریه، هیچگاه بر مبنای دشمنی نبوده است. امیرعبدالهیان میگوید سردار سلیمانی پیگیر انتشار این كتاب بوده است. او دراینباره میگوید: «ابتكار تدوین این خاطرات به توصیه قهرمان بینالمللی مبارزه با تروریسم، سردار حاج قاسم سلیمانی بازمیگردد كه یك سال قبل از شهادت و آسمانی شدن، در دیداری تأكید كرد كه برای انتقال پیام رشادتها، شهادتها، شجاعتها و حتی جنایات و خیانتها در سوریه و منطقه غرب آسیا، بخشی از خاطرات خود را مكتوب و منتشر كنم. سردار با وجود مشغلههای فراوانی كه داشت، هیچ وقت از مسائل ریز و جزیی هم چشمپوشی نمیكرد و من با تأكیدشان كار روی خاطرات را شروع كردم؛ البته خودشان هم وقایع دوران مسئولیت خود را در دفترهایی نوشتهاند و در زمان مناسبی منتشر خواهد شد.»
در بخش نخست، بیداری جهان اسلام و عرب و مقابله هایی كه با آن رخ داد، سواستفاده هایی كه از ایجاد شكاف میان شیعه و سنی صورت گرفت، انگیزه های اقتصادی آمریكا برای مداخلات نظامی و اهداف او از ترویج دموكراسی در جهان عرب، تفاوت میان اعتراضات سوریه و سایر كشورهای عربی، تلاش های سیاسی صورت گرفته میان تهران و دمشق، طرح چهارماده ای ایران، فشارهای روانی سنگین بر دمشق، منافع كشورهایی نظیر عربستان سعودی، قطر و تركیه از بحران سوریه، مواضع و رویكرد روسیه و چین در قبال بحران سوریه، كمك های بشردوستانه ایران و كمك های مستشاری در حوزه ی اجتماعی و سیاسی، تقسیم بندی گروه های معارض و تروریستی، ضرورت عملكرد مدافعان حرم و جمع بندی وضعیت سوریه بعد از بحران مورد بررسی قرار گرفته و در بخش دوم به تلاش های دیپلماتیك و سفرهایی كه در ارتباط با تحولات منطقه صورت گرفته، پرداخته است. بخش سوم كتاب اما نقش بی بدیل سردار سلیمانی در كنترل بحران سوریه و تامین امنیت ایران و سایر كشورهای منطقه را به تصویر می كشد و یكی از بخشهای بسیار مهم كتاب است.
نظر شما