به گزارش گروه اندیشه خبرگزاری شبستان؛ کتاب «ذهن، خود و جامعه: از منظر یک جامعهشناس رفتارگرا» نوشته جورج هربرت مید با ترجمه دکتر محمد صفار با مقدمه و ویرایش علمی دکتر علیرضا محسنی تبریزی در سال 1400 به همت سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم انسانی و اسلامی به بهای 120 هزار تومان منتشر شد که در ادامه مروری بر این اثر خواهیم داشت:
کتاب ذهن، خود و جامعه پس از وفات مید، اولین بار در سال 1934 به همت دانشجویانش به چاپ رسید. این اثر از بین آثار مید بی شک اشتهار و مقبولیت بیشتری یافته است. این اثر را اولین بار در چهار بخش با اضافاتی مشتمل بر مقدمه ای از چارلز موریس و مقالات تکمیلی در سال 1934 انتشارات دانشگاه شیکاگو چاپ کرد.
کتاب ذهن، خود و جامعه نمایانگر و حاوی مفاهیم و مضامین عمده فلسفه اجتماعی و روان شناسی اجتماعی مید، علی الخصوص رئوس اصلی اندیشه و مبانی تعامل گرایی نمادین او از یکسو و نیز مشرب فلسفی، پارادایم و مکتب نظری مید از سوی دیگر بود.
این کتاب بنیان نظریه تعاملگرایی نمادین شناخته میشود که از طریق رفتار و تعامل «خود» فرد با واقعیت، تحلیلی روانشناختی ارائه میدهد. مبنای بحث مید این است که رفتار اصولاً از طریق مواجهات و تجارب اجتماعی توسعه مییابد.
مید را اصولاً باید یکی از برجستهترین عملگرایان امریکایی تلقی کرد؛ اگرچه تأثیر شگرفی بر توسعه فلسفه اجتماعی برجای نهاد، در زمان حیات خود هیچ کتابی منتشر نکرد. همین امر موجب شده تا سلسله مباحثی که در کلاس درس مطرح کرده، و در مجموع کتاب ذهن، خود و جامعه را شکل میدهند، اهمیتی دو چندان یابد، چرا که آنها را باید سنتزی نادر از اندیشههای او به شمار آورد.
فهرست مطالب این اثر عبارت است از:
شرحی بر احوال و آثار مید
پیشگفتار
مقدمه
بخش اول: دیدگاه رفتارگرایی اجتماعی
بخش دوم: ذهن
بخش سوم: خود
بخش چهارم: جامعه
مقالات تکمیلی
اول: کارکرد تصورات در رفتار
یادداشت
دوم: انسان زیستی
سوم: خود و فرایند انعکاس
چهارم: نکاتی در باب اخلاقیات
یادداشتها
کتاب شناسی مکتوبات جورج هربرت مید
در مقدمه این اثر در شرحی بر احوال و آثار مید نوشته است: جورج هربرت مید از زعمای فلسفه اجتماعی اوایل قرن بیستم امریکاست که همراه با پیرس، جیمز تافتس و دیویی از مشاهیر حلقه نخستین نحله پراگماتیسم و از مؤسسان مکتب جامعه شناسی شیکاگو به شمار می آید. اگر دغدغه جیمز را حل مسائل انسان، نقطه عزیمت پیرس را آزمایشگاه و کانون تمرکز جیمز را زندگی انفرادی افراد بدانیم، آنچه به مید الهام می داد، انگیزه اجتماعی بود. تعلق خاطر بیش از حدش به روانشناسی اجتماعی و اعتقاد وافرش به اصول مکتب پراگماتیسم او را در کسوت جامعه شناسی درآورد که در سنت فلسفه تربیت شده است. در واقع او یک فیلسوف و در همان حال یک روانشناس اجتماعی است که نقش رهبری کننده در تأسیس مکتب جامعه شناختی شیکاگو و کوشش بلیغ در ایجاد روانشناسی اجتماعی داشت.
با نگاهی به آراء مید می توان گفت دیدگاه او در قبال پارامترهای مؤثر بر رفتار دیدگاهی معتدل است، به گونه ای که جبریت دورکیمی در قدرت تعیین کنندگی و نیز نیروهای اجتماعی در رفتار و نقش بی چون و چرای آدمی(انسان) در خلق واقعیت اجتماعی و اصالت او در برابر اصالت جامعه در برداشت تفهمی و رویکرد تفسیرگرایانه وبر در دیدگاه جورج هربرت مید دیده نمی شود. از این رو بسیاری از مفسران و شارحان آراء مید چون کوزر، ملتزر و مانیس، شولنبرگ، ریتزر و دیوید چپل مدعی هستند که مید رفتارگرای اجتماعی مستقلی است که مشرب نظری و رهیافت و روشش به سرچشمه اصلی روان شناسی اجتماعی نزدیکتر است.
او با وجود این، قبل از هر چیز چهره ای است تربیت شده در مکتب جامعه شناسی و در روان شناسی اجتماعی خود خصوصا آنجا که در نظریه تکوین شخصیت تقدم و نه اصالت را به جامعه در برابر فرد می دهد(بدون آنکه قابلیتهای متحصر به فرد آدمی را انکار کند) در کسوت یک جامعه شناس واقیت گرا ظاهر می شود و آنجا که دم از استعدادهای ذاتی و جبلی آدمی چون خردورزی، تعقل، تفکر، تعامل، قدرت سخنوری، قدت ارزیابی و توانایی تفسیر می زند در هیئت یک جامعه شناس برساخت گرا و تفهمی جلوه می کند.
آنچه اکثر مفسران آراء مید در آن اجماع دارند این است که او فیلسوفی پراگماتیست است که در مکتب جامعه شناسی تربیت شده است، مدافع رفتارگرایی اجتماعی در مقابل رفتارگرایی روانشناختی واتسونی با گرایش وافر به حوزه روان شناختی اجتماعی است. براساس طبقه بندی پارادایماتیک ریتزر می توان مید را به لحاظ انتساب پارادایمی به پارادایم اصالت تعریف یا برساخت اجتماعی و از نظر تعلق مکتبی به مکتب کنش متقابل نمادین متعلق دانست. نضج و بسط پارادایم تفهمی و تفسیرگرا در جامعه شناسی، کانون توجه بسیاری از جامعه شناسان را از سیادت و تفوق بی چون و چرای جامعه و نیروهای احتماعی بر آدمی به انسان و اصالت او به عنوان موجودی خودآفرین، جامعه آفرین، خردورز، مفسر، ارزیاب، خلاق و فعال و خودمختار و با اراده مستقل معطوف ساخت.
مانیس و ملتزر معتقدند انتساب به مید به جامعه شناسی او را مقید به پذیرش سیادت جامعه بر فرد و هژمونی نیروهای اجتماعی و اصالت جامعه بر فرد آدمی نمی سازد، بالعکس او با قبول تقدم جامعه بر فرد، همچون وبر و اصحاب پارادایم تفهمی فرد را نیز عنصری خلاق و فعال در فرایند تعامل فرد و گروه به شمار می آورد. از این منظر مید دیدگاهی معتدل در قبال پارامترهای مؤثر بر رفتار اتخاذ می نماید که در آن گرچه در پروسه برهمکنش فرد و گروه تقدم دارد، فرد نیز واجد استقلال، آگاهی و قدرت تشخیص و تفسیر است.
تعامل گرایی نمادین با مید آغاز می شود. این مکتب جامعه شناختی در مقابل تقلیل گرایی روان شناختی و روان شناسی رفتارگرایانه واتسونی و کارکردگرایی ساختاری پا گرفت و اشتهار یافت. مید، بی شک صائب ترین چهره در بین تعامل گرایی نمادین و شامخ ترین روان شناسی اجتماعی اوایل قرن بیستم امریکاست. او همراه با پیرس، جیمز، تافتس و جان دیویی از زعما و مشاهیر حلقه نخستین نحله عمل گرایی و از پایه گذاران مکتب جامعه شناختی شیکاگو به شمار می آید. او با تقدم بخشی به دنیای اجتماعی و بدون نفی قابلیت ها و استعدادهای ذاتی آدمی معتقد است رفتار آدمی در درون متن یا زمینه اجتماعی به گونه ای ذهنی تعیین می شود و آگاهی اجتماعی، ذهن، خود و شناخت خویشتن نیز پا به پای هم در اثر ارتباطات ذهنی و از طریق کنش های متقابل با دیگران از دل و از درون دنیای اجتماعی برمی خیزد و پدید می آید.
نظر شما