علامه فیض کاشانی؛ منبع فیاض علوم الهی

ملا محمد بن مرتضی بن محمود کاشانی معروف به ملا محسن و ملقب به فیض کاشانی، حکیم، محدث، مفسر قرآن و فقیه شیعه در قرن یازدهم قمری و از مفاخر کاشان است که نزد عالمانی همچون ملاصدرا، شیخ بهایی، میرفندرسکی و میرداماد شاگردی کرد.

خبرگزاری شبستان-شمال استان اصفهان؛

 

«من به جوان کاشانی می گویم به گذشته خود افتخار کن...‌» این کلام ناب و راهگشای امیر قافله انقلاب شکوهمند اسلامی حضرت امام خامنه ای درست بیست و یک سال قبل در میدان جهاد کاشان خطاب به مردم شریف دارالمومنین کاشان و دارالشهدای آران و بیدگل بود یکی از این مفاخر درخشان تاریخ کهن مردمان دیار مومنان و عابدان مفسر کبیر قرآن علامه ملا محسن فیض کاشانی است که به مناسبت ۳۵۴ مین سال گشت رحلت جانگدازش نگاهی گذرا به حیات پربرکت و جاودانه آن فقیه اندیشمند می کنیم.

 

ملا محمد بن مرتضی بن محمود کاشانی (۱۰۰۷-۱۰۹۱ق) معروف به ملا محسن و ملقب به فیض کاشانی، حکیم، محدث، مفسر قرآن و فقیه شیعه در قرن یازدهم قمری است. او نزد عالمانی همچون ملاصدرا، شیخ بهایی، میرفندرسکی و میرداماد شاگردی کرد.

 

فیض در موضوعات مختلف آثار بسیاری نگاشت که تفسیر صافی، الوافی، مفاتیح الشرایع، المحجة البیضاء و الکلمات المکنونه به ترتیب در تفسیر، حدیث، فقه، اخلاق و عرفان مهم‌ترین آثار او به شمار می‌آیند.

 

فیض کاشانی شیوۀ اخباریان میانه‌رو را در پیش گرفت از این رو نظرات او در بسیاری موارد با فقهای پیشین متفاوت بود. از مهم‌ترین آراء خاص او می‌توان به جواز غنا (با شروطی خاص)، متفاوت بودن بلوغ نسبت به تکالیف مختلف و وجوب عینی نماز جمعه اشاره کرد.

 

اقامۀ نماز جمعه در کاشان و اصفهان از فعالیت‌های سیاسی اجتماعی او بوده است.

 

ملا محمد بن مرتضی بن محمود کاشانی (۱۰۰۷-۱۰۹۱ق) معروف به ملا محسن و ملقب به فیض کاشانی، حکیم، محدث، مفسر قرآن و فقیه شیعه در قرن یازدهم قمری است. او نزد عالمانی همچون ملاصدرا، شیخ بهایی، میرفندرسکی و میرداماد شاگردی کرد.
فیض در موضوعات مختلف آثار بسیاری نگاشت که تفسیر صافی، الوافی، مفاتیح الشرایع، المحجة البیضاء و الکلمات المکنونه به ترتیب در تفسیر، حدیث، فقه، اخلاق و عرفان مهم‌ترین آثار او به شمار می‌آیند.

 

فیض شیوۀ اخباریان میانه‌رو را در پیش گرفت از این رو نظرات او در بسیاری موارد با فقهای پیشین متفاوت بود. از مهم‌ترین آراء خاص او می‌توان به جواز غنا (با شروطی خاص)، متفاوت بودن بلوغ نسبت به تکالیف مختلف و وجوب عینی نماز جمعه اشاره کرد.

 

اقامۀ نماز جمعه در کاشان و اصفهان از فعالیت‌های سیاسی اجتماعی او بوده است.

 

فیض در ۱۴ صفر سال ۱۰۰۷ق (مصادف با ۹۷۷ش) در کاشان زاده شد. خاندان فیض از خانواده‌های علمی و مشهور شیعه بوده است.پدرش رضی الدین شاه مرتضی (۹۵۰-۱۰۰۹ ق)و مادرش زهرا خاتون (درگذشته ۱۰۷۱ق)، دختر ضیاء العرفا رازی بود. جدّ فیض، تاج الدین شاه محمود فرزند ملا علی کاشانی، در کاشان مدفون است.

 

نام فیض، محمد بود.اما به محسن یا محمدمحسن شهرت داشت.او داماد ملاصدرا بود و پدرزنش او را فیض، و داماد دیگرش لاهیجی را فیاض لقب داد. حاصل ازدواج محمدمحسن با زبیده دختر ملاصدراپنج فرزند به نام‌های زیر بود: محمد علم الهدی نویسنده معادن الحکمة، معین الدین احمد، علیه بانو کنیه او ام الخیر بوده است، سکینه کنیه‌اش ام البِر، سکینه کنیه‌اش ام سلمه

 

فیض کاشانی در ۲۲ ربیع‌الثانی در ۱۰۹۱ق (مصادف با ۱۰۵۸ش) در کاشان درگذشت و در قبرستانی که در زمان حیاتش، زمین آن را وقف نموده بود، به خاک سپرده شد.در آبان ۱۳۸۷ش کنگره‌ای در بزرگداشت او برگزار گردید.

 

فیض، تحصیلاتش را در کاشان آغاز کرد، او در ۲۰ سالگی برای ادامه تحصیلات به اصفهان رفت. پس از آن دو سال در شیراز نزد سید ماجد بحرانی شاگردی کرد. فیض بار دیگر به اصفهان بازگشت و در حلقه درس شیخ بهایی حاضر شد. وی در سفر حج از شیخ محمد نوادۀ شهید ثانی اجازه روایت دریافت کرد. و پس از آن در قم نزد ملاصدرا شاگردی کرد و در مراجعت ملاصدار به شیراز او را همراهی نمود و نزدیک به دو سال در آنجا ماند. صاحب روضات و دیگران بر این باورند که فیض در سفر نخست به شیراز نزد ملاصدرا شاگردی کرده است اما این گفته، با نوشته‌های خود فیض سازگار نیست. فیض سرانجام به کاشان بازگشت و به امر تدریس، تعلیم و تالیف پرداخت. درباره دلیل نامگذاری مدرسه فیضیه، به سکونت فیض در آن اشاره شده است.

 

اندیشمندان بسیاری همچون افندی، حر عاملی، محدث نوری، شیخ عباس قمی، علامه امینی و... او را با کلماتی همچون فیلسوف، حکیم، متلکم، محدث، فقیه، شاعر، ادیب، عالم، فاضل ستوده‌اند.

 

این عالم جامع علوم ربانی و الهی شاعری نام آور بوده است.

 

افزون بر دیوان شعر مستقل مجموعه ای نیزباعنوان (شوق مهدی) دربردارنده اشعاری درباره امام زمان (ع) از آثار منسوب به فیض است.

 

گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است /گفتا تو خود حجابی ور نه رخم عیان است

گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی

گفتم ز غم خميدم گفتا خميده باشی

گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی

گفتم گلی نچيدم گفتا نچيده باشی

گفتم ز خود بریدم آن باده تا چشي

 

دکتر جواد دهقانی آرانی؛ دانش آموخته قرآن و حدیث
 

کد خبر 1233023

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha