دکترمحمد بقایی ماکان عطار را از چهره هایی دانست که علاوه برمعرفت نظم و نثر به لحاظ مسیر و سفر در خور توجه استو به خبرنگار شبستان گفت: در این باره می توان او را در شمار جهانگردان دانست زیرا این اندیشمند پرآوازه مانند ناصرخسرو و سیر آفاق و انفس کرده و سرزمین هایی مانند بخارا سمرقند را دیده و از زادگاه و آرامگاه بسیاری از مشاهیر دیدن کرده و همچنین با معاریف و بزرگان فرهنگی این سرزمین ها به گفتگو نشسته است.
وی افزود:همچنین عطاراز هند و عربستان و مصر و شامات، دیگرمناطق بازدید به عمل آورده و با چهره های فرهنگی آنان به بحث و فهم پرداخته است از این لحاظ او را می توان جهانگرد نیز محسوب کرد که غالباً این بعد از زندگی او نه تنها نادیده گرفته شده بلکه تحقیقی نیز در این خصوص صورت نگرفته است.
وی ادامه داد: فریدالدین عطارهمچنین باید از شاعرانی دانست که پایه ریز گونه های ادبی خاص شده است که به سبکی تازه که در قالب کتاب تذکره اولیاء پدید آمده است. کتابی که در اصل دارای 72 عارف بزرگ بوده که شاید این عدد نمادین نیز خود مبین مفهومی عرفانی باشد. که چند قرن بعد به وسیله شخصی شرح حال 25 صوفی عارف دیگر به آن افزوده می شود که به 97 می رسد که در واقع نوشته عطار نیست.
دکتر بقایی با بیان این نکته که گاه درکتاب تذکره اولیاء روایتی نقل می شود که قبول آنها به لحاظ عقلی ناممکن است خاطر نشان کرد:اما این روایتها از منظر قالب پذیرفتنی است مثل اینکه حلاج روزی هزار رکعت نماز می کرد یا از زاهدی سخن می رود که بر بام صومعه ای چندان گریست از ناودان آب جاری شد سخنانی از این است در تذکره اولیا کم نیست که البته عقل ظاهری آنها نمی پذیرد.
این اقبال شناس تصریح کرد: اما تاملی در حکایاتهای پندآموزعطار خالی از فایده نیست عطار همچنین در کار شعر از سرآمدن شعر فارسی به شمار می آمد به طوری که شاعران بزرگ بعد از او مانند سعدی و مولوی و حافظ نه تنها از سبک شعر او متاثر شده اند بلکه از ترکیباتی که اول بار عطار به کار برد در دوره های دیگر استفاده کردند مانند «باد استغنا» در بیت زیر از حافظ که به هوش باش که هنگام باد استغنا/ هزار خرمن طاعت به نیم جونخرند و چنانچه که معروف است مولوی هم خود را دنباله روی عطار می داند و در قیاس با وی خود را اندر خم یک کوچه هفت شهر عشق می بیند.
نویسنده «اقبال گلی که در جهنم رویید»، درباره کثرت آثار عطار یاد آور شد: فریدالدین عطار به کثرت اشعار و آثار معروف است چندان که تعداد آثار او را به میزان سوره های قرآن کریم دانسته اند یعنی 74 کتاب که به نظر نمی آید درست باشد ولی آنچه مسلم است عطار آثار متعدد داشته و سرودها و مطالب بسیار به جای گذاشته است چنانکه خود می گوید:از ازل چون عشق با جان خوی کرد/ شور عشقم اینچنین پرگوی کرد!
دکتر بقایی ماکان اظهار کرد:موضوع دیگراین است که قاضی نورالله شوشتری تعداد آثار عطار را به همین میزان می داند و خود عطار هم در جایی به کثرت آثارش که به عدد سوژه های قرآن است اشاره می کند و می گوید:مقابل عدد سوره کلام نوشت/ سفینه های عزیز و کتابهای گزین/ ،اما از میان آثار او آنچه که این عارف متفکر را بسیار نامبردار کرده یکی تذکره اولیا است و دیگری منطق الطیر است.
عطارکسی که بعد از حلاج متعهدانه از اناالحق دم زد
مترجم آثار هرمان هسه به زبان فارسی خاطرنشان کرد: حقیقت این است که اول کسی است که پس از بدار آویخته شدن حلاج متعهدانه دم از اناالحق زد عطار نیشابوری بود، که گفت:رد هر که از وی نزد اناالحق /فرض او بود از قبیله کنار به عبارت دیگر می توان چنین برداشت کرد که مثنوی منطق الطیر در واقع توضیحی است بر انا الحق حلاج.
وی به ارایه توضیحاتی در این زمینه پرداخت و اضافه کرد:این مثنوی که در اواخر قرن ششم به پایان رسید تقریباً دارای 5 هزار بیت است که در آن راه وصول به حقیقت با نمادسازی هایی که عطار به وجود می آورد نشان داده می شود. همان طور که ساختار تذکره اولیاء بعدها مورد تقلید تذکره نویسان قرارمی گیرد ساختار منطق الطیر نیز بعدها نه تنها در شعر فارسی بلکه در ادبیات خارجی نیز به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه مشابهاتی می یابد که از جمله می توان به رمان معروف «سفر به شرق» هرمان هسه نویسنده شهیرآسمانی و برنده جایزه نوبل اشاره کرد.
وی گفت: در «سفر به شرق» نیز مانند منطق الطیر هر یک از اعضای انجمن به ظواهری دل خوشی می کنند که سبب می شود به مقصود نهایی نرسند درست مانند منطق الطیر که بوتیمار به دریا دلخوش است بنابراین عطار می گوید: آنکه او را قطره ای آب است اصل/ می تواند یافت از سیمرغ وصل.
وی در پایان عنوان کرد:عطاردر منطق الطیر حکایاتی در تایید دیدگاه عرفانی خود که در واقع شرح انالحق حلاج است می آورد که معروف ترین آن حکایت «شیخ صنعان» است که از منظری دیگر می توان آن را تعبیر کرد به اینکه در غرب خبری نیست.
پایان پیام/
نظر شما