خبرگزاری شبستان : چنانچه در یادداشت قبل گذشت حضرت زهرا علیها السلام را محدثه نامند از این باب که به ایشان الهام میشده است. یکی از القاب حضرت زهرا سلاماللهعلیها محدَّثه است. گاهی به غلط محدِّثه ( اسم فاعل) گفته میشود به گمان اینکه چون حضرت برای دیگران حدیث میگفتند به ایشان محدِّثه گفته میشود. در حالی که محدَّث ( اسم مفعول) به کسی گویند که ملائکه با او حرف بزنند و برایش حدیث گویند. مجموعه ای از الهاماتی که به ایشان بعد از وفات نبی اکرم شده است در مُصْحَف فاطمه علیها سلام یا کتاب فاطمه جمع اوری شده است . احادیث و روایات و اعتقاد شیعه ان است که در مصحف فاطمه زهرا قران و از حلال و حرام دین نبوده است بلکه مجموعه معارفی بوده است که خبر از اینده میداده. حال باید به این نکته و سر مهم اشاره داشت که چرا شیعه و روایات بر این مهم تاکید فراوان دارند .
مصحف یعنی جمعآوری شده. برخی افراد بیاطلاع گمان کردهاند که این مصحف چیزی است در مقابل قرآن؛ یعنی قرآن مصحفی برای پیغمبر صلیاللهعلیهوآله است و در مقابل آن حضرت زهرا سلاماللهعلیها هم مصحفی داشتهاند. یکی از تهمتهایی که به شیعیان میزنند این است که میگویند: شیعیان معتقدند حضرت زهرا سلاماللهعلیها هم پیغمبر بوده و غیر از قرآن مصحفی داشتهاند و شیعیان برای خود، قرآن دیگری قائل هستند! در صورتی که آن مصحف همین تحدیثهای جبرئیل بوده است و ایشان آنها را جمعآوری کردهاند و به صورت کتابی درآوردهاند. ائمه اطهار علیهمالسلام در بسیاری از روایات میفرمایند: «نظرتُ فی مصحف فاطمه؛ (الکافی، ج1، ص240؛ وبحار الأنوار، ج26، ص44. )در مصحف حضرت فاطمه این چنین یافتیم.» به هر حال این مصحف از مصادیق الهاماتی است که اختصاص به حضرت زهراسلاماللهعلیها داشته است. ( گزیدهای از سخنان حضرت آیتالله مصباح یزدی (دامت برکاته) در دفتر مقام معظم رهبری است که در تاریخ 27/05/89 همزمان با شب هشتم ماه مبارک رمضان 1431 قمری ایراد فرمودهاند)
گفتار مغنیه درباره مصحف فاطمه علیها السلام:
شیخ محمّد جواد مَغْنِیّه درباره مصحف فاطمه بحثى مفصّل مىکند و از اشتباه عمدى و نسبتهاى ناروائى که علماى عامّه غالباً به شیعه مىدهند، و در اینجا از تشابه اسمى مصحف سوء استفاده نموده، به شیعه نسبت دادهاند که: مراد از مصحف فاطمه، قرآنى است که او داشته است غیر از قرآن متعارف، بسیار رنج برده است و اثبات کرده است که تحریف قرآن گرچه به کلمه یا حرف واحدى باشد، چه از ناحیه زیادتى، و یا نقصان، و یا تغییر در نزد شیعه و علماى شیعه محکوم است؛ و بالاخصّ مطالب شیخ أبُو زُهْرَه عالم سنّى مذهب مصرى معاصرش را مورد خطاب قرار داده و مستدلًّا اتّهامات وى را دفع مىنماید، ....
و پس از آن مىگوید: و بعد از این درنگ کوتاه با شیخ أبو زُهره بر مىگردیم به سوى بحث از مصحف فاطمه، زیرا که در اخبار اهل البیت ذکر آن و تفسیر آن وارد شده است، که آن از املاء رسول خدا بر على بوده است.
...
. سیّد امین در «اعیان» قسم اوَّل از ج 1، ص 248 مىگوید: نفى امام صادق از اینکه در آن چیزى از قرآن نبوده است به جهت آن است که: نام آن «مصحف فاطمه» مىباشد. این نام چون مُوهِمِ آن است که: این مصحف یکى از مصاحف شریفه بوده باشد لهذا امام نفى این ایهام را کرده است.
....
بنابراین مصحف فاطمه کتابى مستقل بوده است، و قرآن نبوده است. علیهذا نسبت تحریف به امامیّه بر اساس قولشان به مصحف فاطمه، جهل و افتراء مىباشد.
و سزاوار آن است که نسبت این قول را به کسانى داد که گمان دارند: عائشه داراى قرآنى بوده است که در آن زیادتهایى از این قرآن بوده است.
چیزى نزد شیعه امامیّه نیست مگر آنکه اصل و ریشهاى براى آن به طور تفصیل یا اجمال در نزد اهل سنَّت وجود دارد، یا منطوقاً و یا مفهوماً، و بنابراین وجهى براى طعن أبو زُهْره و متقدّمین بر او و متأخّرین از او به نظر نمىرسد مگر تعصّب و تأکید بر انقسام و افتراق.
«ما حقّاً و تحقیقاً مىدانیم که در میان اهل سنّت کسانى هستند که بر علیه شیعه تعصّب ورزیدهاند و به قدرى در این امر مبالغه کرده و به نهایت رسیده و راه دور و درازى را پیمودهاند که بدون تحقیق و تفحّص و تَثَبُّت، آنان را به اتّهاماتى متّهم ساختهاند که براى هر صاحب چشم بینائى روشن است که آنها اتّهامات باطلى مىباشد که از روى تعصّب و کینه مذهبى املاء گردیده است.»
مستشار عبد الحَلیم جُنْدى نیز گوید: و از میراث علمى نزد شیعه کتابى است که مَصْحف فاطمه نامیده مىشود. ... این مصحف، مصحفى به معنى خاص آن نمىباشد که مراد کتاب الله تعالى باشد، بلکه آن عبارت است از یکى از مُدَوَّنات. (امام شناسى، ج14).
لازم به ذکر است : مصحف فاطمه علیها سلام غیر از لَوْح فاطمه علیها السّلام مىباشد.
ردا
پایان پیام /
نظر شما