به گزارش خبرگزاری شبستان و به نقل از روابط عمومی فرهنگسرای اندیشه، ناصر امینزاده مدیر فرهنگی هنری منطقه ۷ و رئیس فرهنگسرای اندیشه در یادداشتی با محوریت «الگوی رسانه دینی» به تشریح ارتباط دین و فرهنگ با رسانه پرداخته است. در زیر این یادداشت را میخوانید: دنیای امروز با گسترش فناوری ارتباطات و تنوع رسانهای، شکل و سیمای تازهای پیدا کرده و به تبع این گسترش، پیشرفت و فراگیری، رابطهای پیچیده و انکارناپذیر میان «دین» و «فرهنگ» با رسانه ایجاد شده است که این پیوستگی و درهمتنیدگی، خود تاثیر مستقیمی روی مخاطب میگذارد.
در بررسی «ارتباط فرهنگ با رسانه» میتوان گفت که امروزه رسانهها نقش حیاتی در الگوسازی و تبیین هنجارهای مطلوب جامعه دارند. این هنجارها باید براساس فرهنگ جامعه، الگوبندی و تبیین شوند. اگر فرهنگ جامعهای براساس آموزهها و هنجارهای دینی باشد، بیگمان رویکرد رسانهای آنهم بایستی براساس کلیات و هنجارهای تعریف شده توسط جامعه و فرهنگ دینی باشد.
از سویی دیگر، در بررسی ارتباط «دین با رسانه» میتوان گفت که در جوامع دینی، رسانهها شکلی متفاوت با جامعههایی دارند که در آنها اولویت و حاکمیت با دین نیست. در حقیقت، رسانه در جامعه دینی مفهومی فراتر از یک ابزار ارتباطی دارد. از این رو، در جوامع دین محور، رسانه نه تنها وسیله ترویج، تولید و تبیین فرهنگ دینی است، بلکه وظیفه آموزش، اطلاعرسانی، تفریح و سرگرمی، حفظ و حراست از جامعه، میراث هویتی، اصلاح و گسترش فرهنگ امروزی را نیز برعهده دارد. از این رو، فرهنگسازی رسانه در جامعه امروزی آنهم با چنین سرعت پیشرفت فناوری و تنوع رسانهای که وجود دارد، امری بس مهم تلقی میشود.
همچنین در بررسی رابطه بین «دین و فرهنگ» میتوان گفت که دین رابطه مستقیمی با فرهنگ یک جامعه دارد که آن را پوشش و در صورت لزوم آن را با اصول خود تغییر میدهد. بنابراین دین به عنوان محتوا و رسانه به عنوان ابزاری است که میتواند فرهنگ مطلوب اجتماع را بسازد. برهمین اساس، توجه به بررسی موضوع مغفولمانده تعامل دین و رسانه و نیز مفاهیم چندگانه دین، فرهنگ و رسانه (به عنوان یک ابزار تکنولوژیک) با توجه به ارتباط تنگاتنگی که میان مقولات و متغیرهای این ۳ مفهوم وجود دارد، با توجه به مقتضیات و ضرورتهای جامعه ما بسیار حائز اهمیت است.
رسانهها به عنوان جزئی مهم و پیچیده در جوامع امروزی، افزون بر آنکه ابزاری برای سرگرمی افراد هستند، وسیله مناسبی برای پرورش اندیشهها، بارور کردن امور معنوی جامعه و ایجاد حساسیت نسبت به ابعاد فرهنگی- اجتماعی، مقولات و مولفههای جامعه سکولار، ترغیب مومنان به مقابله با آنها و اطلاعرسانی از جریانات دینگریز و دینستیز در جریان معاصر به شمار میآیند.
رسانهها و به ویژه رادیو تلویزیون که در کشور ما به عنوان مهمترین و شاید پرمخاطبترین رسانه حاکم بر فضای ارتباطی کشور شناخته میشوند، اگرچه به عنوان رسانهای جمعی از این امتیاز در شکلدهی و تاثیرگذاری بر فرهنگ جامعه برخوردار است، اما به دلیل راهبردهای غلط، سیاستهای نامناسب، عدم توجه به کارکردها و الزامات رسانه ملی و همچنین پیچیدگیهای خاص فرآیندهای ارتباط جمعی، مهندسی و مدیریت پیام، از این ظرفیت به طور کامل استفاده نکرده و لازمه تحقق چنین امری، دقت، تفکر و تأملی عمیق و بازشناسی مبانی و آسیبشناسی مسائل و موضوعات آن با تاکید بر نقش دین، خانواده و زن به عنوان قشری عظیم از جامعه که پرورش روحی و ذهنی آنان تاثیر بهسزایی در پی خواهد داشت، میباشد.
بدیهی است رسانهای که عملکردش به گسترش ارزشهای دین و انقلاب، تحقق اهداف و آرمانهای اجتماعی، خردافزایی، اخلاقمداری و حاکمیت فضیلت در فرد و جامعه منجر شده و بسترساز بندگی فردی و اجتماعی در جهت تقرب الهی باشد، نیازمند بازخوانی الزامات و کارکردهای رسانه دینی و مشخص شدن افقهای جدیدی در طراحی و مدیریت پیام برگرفته از عقبههای تئوریک و پژوهشمحور و بازتعریف مجددی از یک الگوی معیار تحت عنوان «الگوی رسانه دینی» است.
آنچه مشخص است اینکه رسانه فناوری مباحی است که میتوان آن را در مسیر ارتقا، رشد و تکامل فضائل انسانی و اخلاقیات در جامعه به کار برد و هم امکان بهکارگیری آن در مسیر اغوا و گمراهی افراد وجود دارد.
نظر شما