خبرگزاری شبستان:همهی ما در آستانهی تحولات عینی و اعتباری تصمیمهایی گرفتهایم و تلاشهایی کردهایم و برخی از این تصمیمها به عرصهی عمل هم وارد شدهاند و بسیاری از آنها نیز همواره تجدید شده و در هر دورهای مجددا گرفته شدهاند. فرقی نمیکند زمان این تصمیمها چه باشد، آغاز سال شمسی باشد یا آغاز سال تحصیلی، پایان امتحانات باشد و یا پایان یک مقطع تحصیلی و هر چه باشد تجربهای است که بارها برای ما تکرار شده است و آنچنان ملموس است که قبل از اینکه به بیان بیاید مورد تصدیق اکثر ماها قرار میگیرد. تجربهی تصمیمهایی که خیلی زود به فراموشی سپرده میشود...
کمتر دانش آموزی است که هنگام امتحانات عزم خود را جزم نکرده باشد که سال آینده از ابتدای سال به صورت منظم به مطالعه بپردازد و کمتر انسانی است که در آستانهی سال نو تصمیم به جدیت در کار و نظم بیشتر و به انجام رساندن همهی تعهدات خویش نگرفته باشد و کمتر انسانی است که پس از انجام گناه، عزم راسخ بر ترک آن تا ابد نداشته باشد...
سوال واقعی اینجاست که آیا ما موجوداتی هستیم شامل تصمیمهای متعدد و یا اینکه یک تصمیم که در بستر زمان گسترده شده است؟ شاید این عبارت اندکی مبهم به نظر برسد اما به روشنی بر دو مبنای مختلف اندیشه استوار شده است. مبنایی که انسان را موجودی ثابت و بدون تغییر و حوادث را به عنوان تجربیات و تصمیمهای متعددی که بر این قامت ثابت عرضه میشوند میداند انسان را مشتمل بر تصمیمهای متعدد مییابد و مبنایی که انسان را موجودی سیال و در سریان میداند و سراسر عمر او را شدن و حرکت و تجدد و تحول میبیند، او را یک تصمیم واحد بزرگ میداند که بر پهنهی زمان گسترده شده است. آنچنان که تا وقتی پای زمان در کار است تصمیمات متعدد میبینیم و هنگامی که زمان از میان بر میخیزد، با یک موجود و یک تصمیم واحد مواجه میشویم. شاید بر این مبنا بتوان معنای تصمیم ازلی و عهدی که در ازل از انسانها گرفته شد که در برخی ادیان الهی وجود دارد را به گونهای تفسیر نمود...
به عنوان مثال اگر انسانی دچار تزلزل در اراده باشد، این معنای تزلزل در اراده در زمانهای مختلف به گونههای مختلفی ظاهر میشود. به گونهای که ما تصمیمهای متعدد و روحیات متعددی از او میبینیم. ممکن است در زمان و شرایطی این تزلزل در اراده به سستی و کاهلی در درس خواندن منجر شود و صفتی نکوهیده محسوب شود و در جایی و شرایطی بخاطر کمبود اراده، این شخص از احقاق حق خود منصرف شود و به اشتباه به گذشت و بزرگواری ترجمه شود، و در جایی دیگر به عدم اراده در مدیریت زمان و برنامه ریزی زمان بینجامد و او را فردی تنبل و کم کار معرفی کند... به این معنا، این شخص صرفا شخصی بی اراده است، اما این بی ارادگی در بستر زمان و در موقعیتها و شرایط مختلف به گونههای مختلف ظهور میکند...
حال بیاییم از این زاویه به تصمیمات انقلابی خود نگاهی بیندازیم... خواهیم دید که غالب تصمیماتی که اجرا شدهاند تصمیماتی بودهاند که در زمانهای دیگر نیز در قالب و شکل دیگری اجرا میشدهاند و اکثر تصمیماتی که نتوانستهایم آنها را عملی کنیم در شرایط قبلی و تحولات قبلی نیز در قالبها و شکلهای دیگری بوده و باز هم نتوانستهایم به آنها عمل کنیم. در حقیقت تواناییهای ما را یک رشتهی مشخص به هم مرتبط و متحد میکند و ناتواناییهای ما را نیز رشتهی دیگری... و این دو هستند که در بستر زمان مجموعهی تواناییها و ناتواناییهای ما را تشکیل میدهند. کشف رشتهی اصلی و به عبارت دیگر تصمیم واحد و اصلی که پشت ناتواناییها و تواناییهای ما وجود دارد میتواند ما را در رفع معمای تصمیمهای غیر عملی شب عیدی و شب امتحانی یاری رساند.
شاید بتوان ریشههای اصلی و سر رشتههای این مسائل را در اموری که علمای اخلاق ما به نام رئوس اخلاق و امهات فضائل و رذائل اخلاقی میشناسند جستجو گرد. به عنوان مثال خودنمایی میتواند یکی از عمده مسائل اخلاقی باشد. اگر دیدیم عمده مسائلی که در ما به تحقق رسیدهاست مسائلی است که با رشتهی خودنمایی به هم پیوند داده شده و به عبارت دیگر تصمیمی برای خودنمایی است که در عرصهی زمان پهن شده و در قالب تصمیمهای متعدد جلوه گر شده است، باید در کتب اخلاقی راه علاج آن و ملکهی عدالت آن را بیابیم. تصمیم فاسد را علاج کرده و خصلت متعادل آن را به عنوان رشتهی پیوند دهندهی این تصمیمات در خود قرار دهیم. ممکن است رشتهی پیوند دهندهی بسیاری از عدم تصمیمهای ما ترس، تنبلی، خجالت، کسالت و .. باشد.
خلاصهی کلام اینکه، علاج تصمیمهای نشدنی و تکراری شبهای عید و شب اول مدرسهای، تصمیمهای جزئی دیگر و تکرار تصمیم نیست و با این کار جز وقت تلف کردن و نا امید شدن چیزی عائد انسان نمیشود. بلکه راه صحیح این است که ریشهی اصلی و تصمیم اصلیای که در تصمیمات موفقیت آمیز ما هست یافته و همچنین ریشهی تصمیمهای ناموفق خویش را نیز یافته و تصمیمات ریشهای که پشت آن قرار دارد شناسایی کرده و به اصلاح و بهبود آنها همت بگماریم و از این راه منشا تحولات اساسی در خویشتن گشته و خود را از یک تصمیم پست به یک تصمیم والا متحول کنیم. و این در کسانی متحقق میشود که تصمیم اساسی زندگیشان تحول به مراتب بالای انسانیت باشد. یعنی انسانهایی که یک تصمیمند و آن تصمیم هم انسان شدن و متعالی شدن است. پس شاید دور از حقیقت نباشد که بگوییم انسان، یک تصمیم است که در پهنهی زمان در قالب تصمیمهای متعدد ظاهر میشود.
انتهای پیام/
نظر شما