فلسفه اخلاقی قربانی و نقش آن در تعالی معنوی انسانی

حجت الاسلام فصیحی با اشاره به فلسفه اخلاقی قربانی گفت: روز عید قربان و قربانی در واقع یک بیان نمادین از تقابل بین خواسته غریزی و خواسته معنوی و الهی انسان است.

به گزارش خبرنگار قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، عید قربان، از اعیاد مهم اسلامی و یادآور اخلاص و بندگی حضرت ابراهیم (ع) در برابر پروردگار خویش است.آنجا که فرمان حق برای ذبح اسماعیل صادر شد و ابراهیم آن بنده فرمان‌بردار خداوند آماده اجرای این فرمان شد و اسماعیل را به قربانگاه برد و کارد بر حلقومش نهاد، ولی ندایی رسید که‌ای ابراهیم از عهده این آزمون الهی برآمدی، دست نگه‌دار که فرمانبرداری خویش را به درستی اثبات کرده‌ای.این روز، روز عید و خوشحالی و سرور است، زیرا علاوه بر این که بنده‌ای مخلص از آزمونی دشوار، سربلند بیرون آمد و بندگی خویش را در پیشگاه خدای بزرگ ثابت کرد، لذا در این خصوص با حجت الاسلام «مهدی فصیحی رامندی» محقق و پژوهشگر حوزه اخلاق و تربیت اسلام در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، گفتگویی انجام دادیم که در ادامه مشروح آن تقدیم حضورتان می شود.

درباره حقیقت عید قربان و قربانی کردن توضیح بفرمایید؟

این موضوع نیازمند چند مقدمه است، دهیم اولین مفهوم «خود» و «نفس» یکی از اساسی ترین مفاهیم در حوزه های مختلف علوم اجتماعی و انسانی است، یعنی وقتی مفهوم خود را مطرح می کنیم، ابعاد، چالش ها و مسایل آن یکی از اساسی ترین و جدی ترین مباحث در علوم اجتماعی اعم از روان شناسی، جامعه شناسی، عرفان و اخلاق است. در واقع به نوعی همه اینها در چالش فهمیدن «خود» در ارتباط با جامعه و درون انسان بوده است لذا این امر یک مفهوم کاملا محوری در علوم انسانی و اجتماعی محسوب می شوند.

 

کمتر دیده شده است که تمام نظریه ها و دانش ها «خود» را یک بعدی بدانند. اکثر آنها خود را دو بعدی دانستند و گفتند در خود یک بعد متعالی، معنوی، عالی، اخلاقی و انسانی وجود دارد یعنی یک گرایش به سمت معنویت وجود داشته و یک گرایش به سمت امور دنیوی و غریزی؛ مثلا «فروید» یکی از روان شناسان معروف است که «خود» را به دو بخش  تقسیم می کند یعنی دو نوع از ابعاد عمده خود یکی «خود اخلاقی» یا تحت عنوان «وجدان اخلاقی» است و یکی هم بعد غریزی است که به دنبال خوردن، خوابیدن و شهوت می باشد؛ پس دانش ها و علمای مختلف در علوم اجتماعی، معمولا برای خود دو بعد در نظر گرفتند؛ یک بعد عالی مثلا استاد شهید مطهری می گوید: «خود» یک بعد علمی و یک بعد سفلی دارد یا مثلا در اخلاق «خود» را خود متعالی، خود انسانی یا اخلاقی و خود غریزی و شهوانی می داند؛ بنابراین دو بعد در خود نهفته است، یکی گرایش به سمت معنویت و دیگری گرایش به ارضای نیازهای بنیایی و شهوانی.

 

نکته سوم این که این دو بعد از خود همواره در کشمکش و مبارزه با هم بودند. درگیری و نزاع دایمی که بین این دو بعد از خود بوده در همه علوم خود را نشان داده است؛ در اینکه کدام مقدم باشد همیشه در تنش و نزاع بودند؛ مثلا قرآن کریم داریم که «نفس» را به اماره به سوء تعبیر می کند یا در روایات ما است که می گوید: دشمن ترین، دشمن تو، خودت هستی یا مثلا در ادبیات فارسی، تقابل این دو بسیار نمود پیدا کرده است؛ مثلا می گوید: ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر که دیده ببیند دل کند یاد. دیده همان نماد دنیا است. از سوی دیگر بحث نفس مطمئنه ( يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ) را در قرآن داریم که تفسیر به امام حسین (ع) شده است یا آیات و روایتی که مربوط به این موضوع است.

 

 اما بحث مهم و جدی این است که در این تقابل چه باید کرد. هر کدام از این دانش ها یک توصیه ای دارند. بعضی از دانش های علوم اجتماعی و غربی معتقد هستند که شما در مقابل این «خود» دنیایی و غریزه نمی توانید دوام بیاورید؛ در واقع باید تسلیم این غریزه و شهوت شوید. برخی از دانشمندان رسمیت را به خود غریزی دادند که نمونه روشن آن فروید است لذا فروید می گوی: غریزه و شهوت به گونه ای است که انرژی حرکت انسان را خواه ناخواه تسلیم این بعد دنیایی و شهوانی می کند.

 

نگاه قرآن به مساله تقابل خواسته الهی و خواسته غریزی چیست؟

اما نگاه قرآن کاملا متفاوت است. قرآن می گوید شما نباید تسلیم شهوت شوید البته آیه ای در قرآن وجود دارد که می فرماید: «وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْیَا» به اين معنا كه شما در دنيا بهره‌ها و لذت‌های حلالی داريد كه از آن‌ها می‌توانيد استفاده كنيد.یعنی دنیا و غریزه را به رسمیت شناخته است. در واقع به پیامبر (ص) فرموده است: تو برآورده کردن از نیاز دنیا را فراموش نکن؛ این یک چیز رسمی است.

 

اما نکته مهم اینجاست که در این تقابل چند نکته وجود دارد؛ یکی اینکه نگاه قرآنی این نیاز غریزی را به رسمیت شناخته و این طور نیست که ما آن را سرکوب بکنیم اما آنجایی که این دو در تقابل هم قرار می گیرند، چه باید کرد؟ روز عید قربان و قربانی در واقع یک بیان نمادین از این تقابل بین خواسته غریزی و خواسته معنوی و الهی است، یعنی آنجایی که این دو در مقابل هم قرار می گیرند، قرآن کریم یک بیان نمادین دارد. نکته ای اینجا مطرح است می گویند: قربانی حضرت حضرت ابراهیم در ادبیات غربی یک داستان خشونت بار تلقی می شود در حالی که این گونه نیست، در حالی که ما در نگاه اعتقادی خود می گوییم این داستان یک دستور امتحانی بود، اصلا بنای خداوند قربانی شدن انسان نبود، اصلا بنایش بر این نبود که انسانی، انسان دیگر را بکشد. خداوند از ابتدا می دانست که این دستور یک امتحان الهی است اما ابراهیم نبی (ع) نمی دانست اما چرا این داستان به این شکل رقم خورد، ما با انسان هایی مواجه هستیم که این انسان ها به شدت چسبیده به دنیا و غریزه هستند لذا باید به گونه ای بسیار نمادین و تاثیرگذار مطرح می شد؛ بنابراین خداوند متعال این داستان قربانی را به عنوان یک نمود بسیار روشن از تقابل خواسته غریزی و خواسته الهی نشان داد، یعنی در تقابل خواسته غریزی و الهی باید خواسته الهی در اولویت قرار بگیرد و این رمز تعالی و رشد انسان جز این نیست و لذا این داستان قربانی که در عید قربان است به این شکل رقم خورده است که ابراهیم باید در میان خواسته خودش یعنی غریزه خودش و عاطفه پدری یکی را انتخاب می کردند.

 

بزرگترین درس عید قربان چیست؟ و چرا شهرت عید قربان به عید بندگی چیست؟

اولا سناریو کاملا در این مورد روشن بود که این یک داستان یا یک نمادپردازی برای همه بندگان در طول تاریخ است که نشان بدهند که شما در تقابل بین خواسته خود و خواسته اخلاقی و الهی باید او را مقدم بدارید( خواسته الهی) این در واقع یک رمز تعالی و تربیت اخلاقی به شکل نمادین است؛ دانش ها این گونه نمادین صحبت نکردند. رمز تاثیرگذاری داستان قربانی حضرت ابراهیم هم همین نمادین بودن آن است یعنی خداوند نظریه پردازی نکردند. داستان کاملا عینی و تاثیرگذاری که هنوز آثارش هویدا است. اینکه این داستان هنوز در کتاب های درسی غربی ها گاهی مواقع مطرح و نقد می شود، علامت زنده بودن و حیات داشتن این داستان است.

 

 

 

 

 

کد خبر 1194362

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha