خبرگزاری شبستان- استان گیلان: نمایش "عروس گوله" همراه با آواز ریتمیک دارای مفاهیم اخلاقی و آیینی خاصی بود که بازیگران این نمایش معمولاً سه نفر بودند و به نقش غول، پیربابو و نازخانم ظاهر می شدند. نقش نازخانم را بیشتر مواقع پسر جوانی که لباس زنانه پوشیده بود اجرا می کرد. پیر بابو یا کوسه نقش پیرمردی بود که با غول بر سر تصاحب نازخانم به بحث و جدل می پرداخت. غول هم خود را با کلاهی از کلوش (ساقه برنج)، زنگوله ها و چماق به هیبتی عجیب می آراست. این گروه به منازل مختلف رفته، به ایفای نقش خود می پرداختند و در ازای تهنیت گویی خویش و آرزوی سالی پربرکت و پر یمن برای صاحبخانه، از او هدایایی دریافت می کردند.
البته این مراسم نیز مانند بسیاری از سنت های قدیمی ایران در حال فراموشی است اما به تازگی موزه روستایی گیلان با فواصل معین اقدام به برگزاری مراسم آیینی عروس گوله که نمادی از پیروزی پاکی با نیرنگ و ناخالصی است، می کند.
نمایش عروس گوله ریشه در سنت های نمایشی اسطورهای کهن مربوط به آغاز بهار دارد که در آن نمادهای سال کهنه و نو با هم به ستیز بر می خیزند.
«عروس گوله» بیشترین نقش را در شکل گیلانی روایت پیش آهنگان بهار موسوم به عمو نوروز بر عهده دارد.
عروس گوله (غول) کلاهی از کلش بر سر می نهد، زنگ و زنگوله هایی به خود می آویزد و چماقی هم به دست می گیرد.«پیربابو» نیز خود را به هیئت پیرمردی می آراید و نقش «نازخانم» را هم یکی از جوانان که لباس زنانه می پوشد، بازی می کرد.
موضوع نمایش، دعوای غول و پیربابو بر سر نازخانم است که سرانجام قرار می شود کشتی بگیرند و غول پیروز می شود و همراه نازخانم رقص کنان بازی را به پایان می برد.
این گروه معمولا چند روز پس از نوروز خوانها پیدا می شوند. گروه شبها حرکت می کنند و در هر خانه که بازی می کنند از صاحبخانه هدایی چون برنج، تخم مرغ و شیرینی و گاهی پول دریافت می نمایند.
از شب چهارشنبه سوری به بعد در رشت و حومه های شهر شخصی را که عروس گوله می گویند لباس های قشنگ محلی که دارای زینت های فراوانی است، می پوشانند و با عده ای از کودکان همراه به رقص و پایکوبی و دست فشانی می پردازند و شادی کرده و می گویند:
«عروس کوله باوردیم جان دله باوردیم» یعنی عروس قشنگ و خوب و زیبا آوردیم.
بازیگران اصلی این نمایش عروس، داماد، غول، پیر بابو، خواننده و کوله بارچی هستند و همراهان آنها نیز با پایکوبی، دست زدن به جشن عروس گوله نشاط می دهند و شخصی هم سبدی را حمل می کند و تخم مرغ ها را از صاحب خانه گرفته و در آن قرار می دهد.
«غول» ، مردی بلند قد و زورمند با لباس مندرس و قیافه عجیب با پوتین و کلاه و کچکی در دست است، لباس غول چغا و در پا چمش یا گالش دارد و در ساق پا معمولاً پاتاوه، جارو در کمر، غور و زنگ در کمر و ریسمان متصل به زنگ که شانه های او را می گیرد، همراه دارد.
پیربابو، ریش سفید، پوستین کلاه در سر و کچکی در دست و دور کمر حمایلی که زنگ و غور به آن آویخته می شود، دارد و همچنین عروس، مردی با لباس محلی است که در سر مندیل زده و دستمال سفید تور بر سر و همینطور در یک دست دستمال و در دست دیگر جوالدوز برای دفاع از خود دارد.
داماد، لباسی بر تن یا شلوار فدک و پیراهن سفید و کلاه تخم مرغی یا نمدی و جلیقه ای پوشیده و در دست کچکی به همراه دارد، کولبارچی ها نیز با کیسه در پشت یا در دست گندم با گروه هستند.
غول تمثیلی از زشتی ها و بدی هاست و عروس نماد اخلاق و خوبی ها، پاسدار نیکی ها و پند و نصیحت راستی و چگونه خوب زیستن را به عروس گوله نشان می دهد.
غول در را می زند و صاحب خانه را می خواهد که از خانه بیرون بیاید و پس از رد و بدل شدن صحبت هایی می گوید:
ای خانخواه بیرون بیه تی سگ مره گیره، یکی زنم میره/ ای خانخواه بیرون بیه عروس گوله بیاردیم/ جان دله بیاردیم خانخواه تره نیردیم تی پسر بیاردیم/ از راه دور بیاردیم چه ظرف زور بیاردیم / خانخواه تره نیاردیم تی پسر بیاردیم / آهای پیربابو تی افسار کهنه وابو، تی پالون پیربابو / تی جوه چرکم بو عروس گوله بیاردیم جان دل بیاردیم.
پیر بابو نیز در جواب می گوید: غول ببین غول کمر بجیر توله کمر بجور نقره
و غول پاسخ می دهد: عروس میشه می جان شه می دلشه سیاه کشمشه / زحمت بکشه آهای پیربابو تی ریش سفیدابو / عروس گوله بیاردیم جان دله بیاردیم / خانخواه تره نیاردیم تی پسر بیاردیم/ غلام بما غلام پیر غلام بما شمی محله چربمه برای حاجتر بمه
غلام می گوید: غلام دروغ گونه، غلط کنه عروس میشه سیا کشمشه.
دعوا غول و غلام با کچک شروع می شود
بعد از مدتی همه با هم می گویند:
عروس گوله همینه ببینین چه نازنینه / عروس گوله بیاردیم جان دله بیاردیم/ عروس شب بیاردیم بی چادر شب بیاردیم/ خانخواه تره نیاردیم تی پسر بیاردیم/ آهای پیر بابو تی کاره وه چه وابو تی ریشه سفیدابو/ عروس کی شه پیر بابو شه پیر بابو زحمت بکشه / ای غولک شیرازی یه قدری بکن بازی تا خانخواه ببو راضی/ حمام بزار بیاردیم چه ظرف زور بیاردیم / عروس گوله همینه عروس نازنینه عروس بهار چینه / ای پیربابو تی افسار کهنه وابو زمستانم بهارابو/ عروس گوله بیاردیم جان دله بیاردیم خانخواه تره نیاردیم تی پسر بیاردیم /عروس گوله همینه ببین چه نازنینه.
پایان پیام/
نظر شما