خبرگزاری شبستان: صفحات تاریخ ایران مملو از حوادث ماندگاری از این جنس است؛ از جنگهای ایران و روس گرفته تا ملی شدن صنعت نفت، انقلاب اسلامی، هشت سال دفاع در جنگ تحمیلی و دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای.
روزهای پایانی سال یادآور نهضت ملی شدن صنعت نفت و امروز - 29 اسفند 1390- شصتویکمین سالروز ملی شدن صنعت نفت ایران است که هرچند در ابتدا به معنای واقعی بیش از سه سال دوام نداشت، اما پایهگذار حرمت دادن به ایرانی و پس از پیروزی انقلاب اسلامی قطع دست انگلیسیها و آمریکاییها از نفت ایران شد.
بر اساس نظریه پرفسور هرتزفلد، کلمه نفت مشتق از فعل «ناب» به معنای رطوبت داشتن، یک کلمه فارسی است. نفت در زبان اوستایی Nephtha خوانده میشد که کلدانیها، یهودیها و اعراب آن را از فارسی برگرفته و نفت نامیدند.
ایران یکی از کهنترین کشورهای استخراج کننده نفت و نخستین کشور خاورمیانه است که منابع نفتی خود را به روش علمی و فنی استخراج کرده است.
ایرانیان نخستین دارندگان روشهای تقطیر نفت و تبدیل آن به مواد سوختی
در حدود دو هزار سال پیش ایرانیان و اعراب روشهای تقطیر نفت و تبدیل آن به مواد سوختی را در اختیار داشتند. در قرن دوازدهم با لشکرکشیهای اعراب به اسپانیا، روشهای تقطیر نفت و تبدیل آن به مواد سوختی به اروپای غربی منتقل شد و استخراج نفت به روش کنونی یعنی روش حفر چاه از نیمه دوم قرن گذشته معمول شده است.
نفت تا پیش از ورود به چرخه صنعت در میان قبایل بدوی مادهای مهجور و ناشناخته نبود و به صورت بسیار ابتدایی مورد استفاده قرار میگرفت. ایرانیان و رومیان با استعمال نفت برای پرتاب گلولههای آتشین در جنگها آشنایی داشتند. کاوشهای باستان شناسی مشخص کرده است که سومریان در حدود پنج تا شش هزار سال پیش قیر را شناختهاند و آن را با سایر مواد مخلوط کرده و به عنوان ملات ضد رطوبت بین آجرها و سنگهای ساختمان معابد بهکار بردهاند.
در آن زمان از نفت در معابد چغازنبیل در حوالی هفت تپه واقع در چهل کیلومتری جنوب خاوری شهر شوش استفاده شده و در دوره هخامنشیان نیز نفت برای روشنایی و موارد طبی استفاده شده است. شاید در آن زمان بشر تصور نمیکرد که این ماده تیره بد بو روزی سبب ایجاد جنگها در کشورهای مختلف جهان شود.
آشنایی بیشتر با نفت و مشتقات آن از زمانی رو به پیشرفت گذاشت که پدیدههایی همچون افزایش جمعیت و گسترش تحولات اقتصادی، انسان را به استفاده هرچه بیشتر و بهتر از آن نیازمند کرد.
آغاز استعمار
شاید بتوان پیدایش نفت در ایران را به عنوان نقطه عطفی در تاریخ و سرنوشت ایرانیان در نظر گرفت. نقطه عطفی که تمام تحولات سیاسی اجتماعی و اقتصادی کشور را تحت تاثیر خود قرار داد.
از زمان کشف نفت، دولتهای انگلستان و روسیه، بیش از پیش وارد صحنه سیاسی ایران شده و هر یک تلاش کردند تا از منابع نفتی کشور سهمی بیشتر داشته باشند؛ اما دولت بریتانیا که بیش از هر کشور دیگری به اهمیت این صنعت پی برده بود از رقبا پیشی گرفت و به زودی جای پای خود را در ایران محکم کرد. وقوع جنگ جهانی اول سبب با اهمیت شدن نفت به عنوان نیرو محرکه ماشین های جنگی شد.
سابقه قراردادهای نفتی ایران به سال 1250 باز می گردد. در آن زمان ناصرالدین شاه امتیاز بهرهبرداری از معادن نفت را به "بارون جولیوس دو رویتر" واگذار کرد. در ماده یازدهم این قرارداد، «پترول» نیز که در آن زمان به نفت اطلاق میشد، در ردیف واگذاری زغالسنگ، آهن، مس و سرب قرار گرفته بود.
نخستین امتیاز رسمی برای اکتشاف و استخراج معادن و از جمله نفت در تاریخ 25 ژوئن 1872به یک عامل انگلیسی به نام Barun Julius de Reuter (موسس خبرگزاری رویتر) از طرف ناصرالدین شاه و در زمان صدارت میرزا حسین خان سپهسالار به مدت 70 سال واگذار شد. براثر مخالفت علما و رجال سیاسی کشور و از سوی دیگر مخالفت شدید دولت روسیه قرارداد «رویتر» در زمان کوتاهی لغو شد. پس از آن دو قرارداد بین دولت ایران و اتباعی از کشورهای هلند و انگلیس برای استخراج نفت از ناحیه دالکی بوشهر منعقد شد که حفاریهای انجام شده در این منطقه، نتیجهای دربرنداشت.
تولد نفت در خاورمیانه
درسال 1281 مظفرالدین شاه (شاه وقت ایران) امتیاز اکتشاف، استخراج، بهرهبرداری و فروش نفت در سراسر کشور به جز پنج ایالت شمالی آذربایجان، گیلان، مازندران، گرگان و خراسان را به مدت 60 سال به ویلیام ناکس دارسی، انگلیسی واگذار کرد. این قرارداد در 28 ماه مه 1901 بین دولت ایران و الفرد ماریوت از طرف شرکت دارسی به امضاء رسید.
ابتدا جستوجو برای نفت در چیاسرخ ایلام آغاز شد. در سال 1282 چاه شماره یک، چیا سرخ در منطقه ایلام، در عمق 507 متری به نفت رسید و به دنبال آن چاه شماره 2 نیز با تولید روزانه 250 بشکه نفت مورد بهرهبرداری قرار گرفت. کنسرسیوم نفت ایران که عملیات حفاری این چاهها را انجام داده بود، به دلیل ذخایر کم نفتی، فاصله زیاد تا بندرگاه صادرات نفت یعنی آبادان و نبود امنیت کافی در منطقه، عملیات استخراج و اکتشاف نفت را متوقف کرد و اکتشاف در مناطق نفتخیر جنوب را با حفر دو حلقه چاه در استان خوزستان آغاز کرد. پس از عدم موفقیت حفر چاهها در منطقه ماماتین، بر اساس احتمالات به اکتشاف در منطقه مسجدسلیمان مشغول شدند.
بر اساس گفته کارگران دارسی گروهی که امتیاز نفت را در جنوب ایران به خود اختصاص داده بودند از تلاشهای صورت گرفته ناامید شده بودند و با توجه به نتایج حاصل شده قصد ترک ایران را داشتند، اما حفاری در مسجد سلیمان آنها را به نتیجه فعالیتهای خود امیدوار کرد.
فعالیت انگلیسیها در نفتون مسجدسلیمان در مساحتی برابر دو کیلومتر مربع در دو محل متمرکز شد. حفاری چاه شماره 1 در ژانویه 1908 و چاه شماره 2 در مارس 1908 آغاز شد و بالاخره در 5 خرداد 1287چاه شماره 1 در عمق 356 متری به مخزن رسید و نفت تا ارتفاع 200 متری بالا آمد و چاه شماره 2 نیز 10 روز بعد در عمق 308 متری به نفت برخورد کرد و بدین منوال صنعت نفت در خاورمیانه متولد شد.
نخستین امتیازدهی به انگلیسیها
کشف نفت در مسجدسلیمان و در مخازن آهکی برای اولین بار اتفاق افتاده بود؛ چرا که تا آن زمان تمام مخازن نفتی در لایه های ماسه سنگی کشف شده بود. یک سال پس از این رویداد تاریخی یعنی در تاریخ 14 آوریل 1909 میلادی شرکت نفت انگلیس و ایران با سرمایه دو میلیون لیره تاسیس شد. این رویداد ارتباطات و تصمیمات و تحولات اجتماعی ایران را تحت تاثیر خود قرار داد.
در سال 1914، مجلس بریتانیا برای تامین سوخت ماشینهای جنگی کشورش قانونی را وضع کرد که به موجب آن دولت قسمتی از سهام شرکت نفت ایران و انگلیس را خریداری کند. صدور نفت ایران از سال 1292 آغاز شد و در سال 1293 دولت انگلستان به لحاظ اهمیت روز افزون نفت برای تامین سوخت نیروی دریایی خود در حدود 56 درصد سهام شرکت را خرید و دو نفر نماینده با حق وتو نسبت به تصمیمات مربوط به سیاست عالیه شرکت به هیات مدیره آن منصوب کرد و به این ترتیب کنترل شرکت را به دست آورد و امتیاز در حقیقت به دولت انگلستان منتقل شد.
در آن زمان حفظ منافع نفتی بزرگترین هدف سیاسی دولت انگلستان شد؛ چرا که نفت به صورت یکی از مصالح و منافع مستقیم و استراتژیک بریتانیا درآمد. دولت انگلیس با خرید سهام شرکت نفت ایران انگلیس، این شرکت را به یک سازمان دولتی مقتدر در مقابل ایران تبدیل کرد.
بر اساس ماده 10 قرارداد دارسی که حاکم بر روابط شرکت نفت و دولت مرکزی ایران بود، شرکت ایران و انگلیس باید میزان ناچیز 16 درصد از منافع خالص نفت را به عنوان حق امتیاز به دولت ایران پرداخت می کرد؛ اما انگیلسی ها حتی حاضر به پرداخت این مبلغ ناچیز هم نشدند و از ابتدای فعالیت شرکت نفت انگلیس و ایران، همواره کشمکش بر سر محاسبه سود خالص و حق امتیاز وجود داشت. این موضوع بیشتر به شفاف نبودن حسابها و ناتوانی ماموران دولتی ایران از فهم اطلاعات مالی شرکت ناشی میشد.
با این شرایط انگلیسیها باز هم کوتاه نیامدند و در سال 1931 با دریافت حقی از سهم ایران سهم ایران را بیش از گذشته کاهش دادند؛ اما انگلیسیها پا را از گلیم خود فراتر نهادند و عملا شرکت نفت ایران و انگلیس در اوضاع سیاسی ایران دخالت میکرد و بر سر همین موضوع نیز گلایههای زیادی از آن میشد. به هرحال شرکت نفت ایران و انگلیس به عنوان ستون پنجم انگلیس در ایران و عامل مؤثری در به هم زدن اوضاع به حساب میآمد. در این شرایط دولت ایران ضمن اعتراض به شرکت نفت ایران و انگلیس از قبول و دریافت حقالامتیاز سال 1931 خودداری کرده و با فشار مردم در آذرماه 1311، وزیر دارایی وقت ایران، لغو امتیاز دارسی را اعلام کرد.
پس از اشغال ایران توسط انگلیس و شوروی و پس از آن، آمریکا در جنگ جهانی دوم، رقابت استعمارگران بر سر منافع، خصوصا نفت، تشدید شد. اما دولت انگلستان به منظور حفظ سلطه خویش بر نفت جنوب و جلوگیری از استیفای حقوق ملت ایران با مقامات وقت کشورمان وارد مذاکره شد تا قراردادی را به تصویب برساند که قرارداد 1933 را مورد تایید و تاکید قرار دهد. در پی الحاقی به قرارداد 1933 که به قرارداد "گس- گلشاییان" مشهور شد، مخالفتها و اعتراضهای شدیدی از سوی برخی از نمایندگان و همچنین از سوی بخش آگاه جامعه ایران بالا گرفت. قرارداد الحاقی در تاریخ 26 تیر ماه 1328، به عنوان ضمیمه قرارداد اصلی، یعنی امتیازنامه 1932 به امضای گلشاییان - نماینده دولت ایران و وزیر دارایی وقت - و گس - نماینده شرکت نفت ایران و انگلیس - رسید. بر اساس قرارداد گس – گلشاییان سلطه انگلیس بر منابع نفتی ایران تاسال 1361 ادامه می یافت و دولت ایران به راحتی نمیتوانست قرارداد 1933 را لغو کند.
آغاز اعتراضهای مردمی به رهبری روحانیت
پس از برداشتن این گام ننگین توسط دولت ایران کم کم زمزمههایی از اعتراضات مردمی و آگاهسازیهای پیرامون اهمیت نفت در کشور به گوش میرسید. آیت الله کاشانی تلاش کرد تا مبارزه را هدفدارتر کند و اعلامیه شدید اللحنی علیه شرکت نفت صادر کرد و در آن خواستار لغو امتیاز این شرکت در ایران شد.
مجلس شانزدهم در 20 بهمن 1328 آغاز به کار کرد و دولت وقت آن زمان به دلیل عدم رای اعتماد در 27 اسفند ماه همین سال ساقط شد و علی منصور به خواست سفارت انگلیس بر شاه تحمیل و مامور تشکیل کابینه شد.
طرح ملی شدن صنعت نفت
نمایندگان در کمیسیون نفت در خلال بحثهای خود، از ملی شدن صنعت نفت سخن به میان میآوردند. رزم آرا - نخست وزیر وقت ایران - پس از شنیدن این زمزمهها در مجلس، در جلسه خصوصی مجلس شرکت کرد و به شدت علیه ملی شدن نفت، سخن گفت و ملی کردن صنعت نفت را خیانتی بزرگ دانست. در نهایت رزم آرا توسط فداییان اسلام از بین رفت و از طرف دیگر، نتیجه کمیسیون نفت این شد که قرارداد الحاقی گس گلشاییان باطل شد و نتیجه پیشنهاد جایگزین آن در روز 29 اسفند ماه سال 1329 که به تصویب مجلس رسید، این شد که صنعت نفت در سراسر ایران ملی اعلام شود. پس از به نخست وزیری رسیدن مصدق در اردیبهشت 1330، اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در سرلوحه برنامه دولت قرار گرفت. با تصویب این قانون شرکت سابق نفت ایران و انگلیس خلع ید و صنعت نفت ایران ملی اعلام شد. ملی شدن صنعت نفت ایران نه تنها از نظر اقتصادی و سیاسی یکی از وقایع مهم نیمه دوم قرن بیستم برای کشور تولید کننده نفت محسوب می شود، بلکه از این جهت نیز دارای اهمیت است که سبب شد کارشناسان نفتی کشورهای تولید کننده نفت بهخصوص ایران، استعدادهای نهفته خود را نشان داده و تکمیل کنند.
پس از ملی شدن صنعت نفت با تلاشهای آیتالله کاشانی و مصدق در نهم اردیبهشتماه سال 1330 شرکت ملی نفت ایران بنا نهاده شد. اما دوران تسلط ملت ایران بر منابع انرژی کشورشان تنها حدود سه سال دوام یافت. پس از ملی شدن صنعت نفت برای مدت کوتاهی تاسیسات نفتی توسط کارشناسان ایرانی اداره شد، ولی به علت تحریم اقتصادی که بر اساس توصیه دولتهای انگلیس و آمریکا صورت گرفت، دولت وقت غیر موارد معدودی نتوانست به صدور نفت اقدام کند.
احیای صنعت ملی نفت با پیروزی انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی در ایران روح تازهای در کالبد صنعت نفت دمید. از جمله اقدامات در آغاز انقلاب اسلامی بستن شیرهای نفت صادراتی در ششم دی 1357 بود. با این کار اختیار امور تاسیسات نفتی به دست اعتصابیون افتاد و خارجیها برای دومین بار در تاریخ صنعت نفت مهیای رفتن شدند. در مناطق خارجی نشین اهواز، آبادان و سایر مناطق، کارشناسان آمریکایی و اروپایی با شتاب هرچه تمام بخشی از اموال، اثاثیه شخصی و اتومبیلهای خود را به حراج گذاشته و خانه و باغها را رها کرده و خوزستان را ترک کردند.
این حرکت تدریجی ملت ایران در واقع اجرای واقعی ملی شدن صنعت نفت بود. این موضوع سبب شد بیگانگان هیچ زمانی نتوانند در این صنعت حضور داشته باشند و زمینه بومی شدن صنعت نفت را فراهم کرد. در جنگ تحمیلی نیز تاسیسات گسترده صنعت نفت ایران در خشکی و دریا ،اولین هدف دشمن بود.
هدف از ملی کردن صنعت نفت را نباید تنها از دیدگاه اقتصادی آن مورد بررسی قرار داد. هر چند به دلیل سلطه استعمار انگلیس بر نفت سود سرشاری را عاید امپراتوری بریتانیا کبیر و در مقابل فقر و ستم را نصیب ملت ما میکرد، اما مهم آنجا بود که دولت انگلیس از طریق شرکت نفت در نهادهای مملکتی پایگاههایی ایجاد کرده بود و از آن طریق بر همه امور سیاسی ، نظامی، فرهنگی و مذهبی کشور نظارت داشت تا جایی که هر حادثه و رویدادی که در کشور اتفاق می افتاد، مردم آنرا از چشم انگلیسها میدیدند.
بهدنبال خودکفایی در صنعت نفت و حمایت از تولید ملی
امسال در شرایطی سال جهاد اقتصادی را پشت سر گذاشتیم که مقام معظم رهبری در این سال عنایت ویژهای به صنعت نفت کشور داشتند و با دوبار حضور خود در بخشهای استراتژیک صنعت نفت ـ منطقه پارس جنوبی و پژوهشگاه صنعت نفت ـ بر اهمیت این صنعت در توسعه اقتصاد کشور تاکید داشتند. حضور ایشان در پژوهشگاه صنعت نفت و تاکیداتی که بر ضرورت حمایت از فناوری داخلی در این عرصه داشتند، زمینه را فراهم میکند که این صنعت استراتژیک با نگاه ویژه به موضوع خودکفایی، با حمایت از تولیدات داخل و گسترش فناوری بومی، راه را برای قطع کامل هرگونه وابستگی به کشورهای خارجی باز کرده تا در آینده نزدیک و همراستا با افق چشمانداز، اقتصاد کشور در جایگاه شایسته خود قرار بگیرد.
پایان پیام/
نظر شما