استاد علی معلم دامغانی با بیان اینکه نوروز جشن زیبای طبیعی است به خبرنگار شبستان، گفت:جشن نوروز جشنی سرشار از شادی و رستاخیز طبیعت است و این هم یکی از لطیفه هایی است که به ما ارزانی شده و شادمانی در این ایام قاعده ای همگانی برای همه ایرانیان است.
وی افزود: نوروز به معنی حقیقی کلمه جشن است و جشن یعنی تذکر، شادمانی و یاد کرد خدا و شکر همه نعمتهایی که خلق کرده است.
وی خاطر نشان کرد: امروزه نوروز بزرگترین جشن باستانی ایرانیان است، گستره ی این جشن نه تنها در ایران که در میان تیره های گوناگون آریایی ریشه دارد. چه در کردستان و آذرآبادگان و چه در تیره ی بلوچ، فارس، لر و... این جشن با شکوهی تمام برگزار می شود و این همان چیزیست که ایرانیان و تیره های آریایی برای یکپارچگی نیازمندند.
استاد معلم، نوروز را پرشکوه ترین جشن بهاری درجهان خواند و ادامه داد: نوروز بهارانه ای است که روایت های تاریخ درباره پیدایش آن بسیار گوناگون است نوروز جشن شروع فروردین یا « فرودگان » است که یاد آور اجداد و نیاکان ما بود و چنان می پنداشتند که در پنج شب ، ارواح پاک مردگان ، برای دیدار سامان زندگی و روزگار بازماندگان به زمین فرود می آیند و در خانه و آشیانه خویش سرگرم تماشا وسرکشی می شوند.
وی در ادامه این مطلب اضافه کرد: اگرخانه روشن و پاکیزه و ساکنان آن راحت وشاد باشند، ارواح مسرور و سر افراز برمی گردند. اما درغیر این صورت ، آنان اندوهگین وناراحت به جایگاه خویش باز می گردند وتا سال آینده چشم براه می نشینند. درباره ی پیدایش نوروز در روایتی دیگر چنین آمده است که نیشکر را جمشید در این روز یافت و مردم از کشف خاصیت آن متحیر شدند . پس جمشید دستور داد تا از ( شهد آن ) شکر ساختند و به مردم هدیه دادند . از این رو ، آن را نوروز نامیدند.
وی اظهار کرد: همچنین گفته شده که اهریمن ، بلای خشکسالی و قحطی را بر زمین فرو نشانید . اما جمشید به جنگ با اهریمن پرداخت و درپایان او را شکست داد . آنگاه خشکسالی، قحطی ونکبت را بر روی زمین از ریشه بخشکانید و به زمین بازگشت با بازگشت وی درختان و هر نهال و چوب خشکی سبز شدند . پس مردم این روز را « نوروز » خواندند و هر کس به یمن و خجستگی در تشتی جو کاشت و این رسم سبزه نشانیدن در ایام نوروز از آن زمان به امروز باقی مانده است.
وی درباره خاطرات خود از نوروز در ایام کودکی اش و اینکه در این ایام چه چیز عیدی می گرفته عنوان کرد: البته ما هنوزهم بچه ایم و عیدی می گیریم واگر بخواهیم در این زمینه خاطره ای تعریف کنم همه اینها کلیشه و آنقدر یکنواخت است که خاطرات همه افراد در این زمینه ها شبیه به یکدیگر است و خاطرات من شبیه خاطرات ما و خاطرات ما شبیه خاطرات من و همه خاطرات مردمی است که ازسیحون تا آنسوی دریاچه وان زندگی می کنند.
پایان پیام/
نظر شما