2012؛ آغاز شوم‌ترین دوران بحران نفت آمریکا

وقتی کاخ سفید با تفکر طرح هزاران ترفند و حقه علیه خاورمیانه وارد سال 2012 شد تصور نمی کرد که فاجعه ای را شاهد می شود که طی آن بشکه های ذخیره نفتی اش در آتش بحران اقتصادی و تحریم شعله ور و نابود شود.

به گزارش خبرگزاری شبستان، سال 2012، دوران آغاز برنامه های جدید غرب علیه خاورمیانه به خصوص جمهوری اسلامی ایران، سوریه و حزب الله محسوب می شد. در حالی که کشورهای اروپایی و آمریکا در شور این تفکر خود را آماده ورود به سال 2012 کردند در نهایت ناباوری با حقیقتی روبرو شدند که کارکشته ترین کارشناسان سیاسی و اقتصادی هرگز نتوانستند آن را پیش بینی کنند.
آمریکا که همواره از منظر ذخایر نفتی بسیار ضعیف بوده و این نقصان را با واردات جبران می کرده است به یکباره با تصمیم ایران مبنی بر توقف صادرات نفت به غرب و عملی شدن آن در مورد فرانسه و انگلیس مواجه شد.

جدای از همه تاثیرات مستقیم ترس غرب و بسته شدن ارتباط نفتی با بسیاری از کشورهای تولید کننده تنش بزرگی را در این منطقه سبب شد و اولین تاثیرات سوء خود را برای مردم آمریکا و اروپا هویدا کرد اما اهمیت نفت از آن جایی آشکار می شود که دولت آمریکا مانند بسیاری از دیگر دولت‌ها، دسترسی مستمر به منابع انرژی و به ویژه نفت را مربوط به امنیت ملی خود دانسته و استفاده از منابع متنوع و مطمئن نفتی را از عوامل کلیدی تضمین کنندۀ بقا، امنیت، قدرتمندی و کسب ثروت خود می‌داند.

نفت از یک سو با تأمین انرژی لازم برای تسلیحات نظامی مدرن از جمله تانک‌ها، چرخ بال‌ها، هواپیماها و رزم ناوها، سپر دفاعی کشورها را مستحکم می‌سازد و از سوی دیگر با به حرکت در آوردن موتور تکنولوژی و اقتصاد کشورها، رشد و توسعۀ اقتصادی آن‌ها را تضمین می‌کند.

در چنین شرایطی کشوری مانند آمریکا برای اینکه برتری اقتصادی و نظامی خود را حفظ نماید به جریان آزاد و مستمر نفت نیازمند است و برای این هدف حتی از نیروی نظامی استفاده می‌کند.

رابرت کیگان در این خصوص اظهار می‌نماید که: «احتمال دارد آمریکا به تمرکز و حضور فراوان در خاورمیانه برای مدت طولانی نیازمند باشد؛ زیرا، هر وقت مشکل اقتصادی برای این کشور پیش آمده علت آن اختلال در عرضۀ نفت به آمریکا بوده است». بنابراین نفت به عنوان یک متغیر استراتژیک در دولت امریکا مطرح است و تسلط بر منابع انرژی جهانی، در تعریف استراتژی‌های امریکا برای 25 سال آینده، یکی از محور های اصلی عنوان شده است.

برای مقابله با طرح ایران که تا اندازه ای قابل توجه به اقتصاد آمریکا ضرر وارد کرد این کشور، آمریکا به منظور حل و مرتفع کردن این بحران از در دیگری وارد شده و در حال اعمال فشار به کشورهای هم پیمان است از همین رو کاخ سفید پیش تر از عربستان سعودی خواسته است که قراردادهای خود را با هند که به تولیدات نفتی ایران وابسته است، قطع کند.

مقامات آمریکایی در ادامه تلاش ها برای ضربه زدن به اقتصاد ایران و تحت فشار قرار دادن ایران به صرف نظر از حقوق هسته ای اش، از هند نیز خواسته اند تا با ایران قطه ارتباط کند و نیازهای انرژی خود را از طریق سایر روش ها تامین کند.

منابع آمریکایی افزودند: اگر هند واردات نفت از ایران را کاهش ندهد، سیستم مالی و بانکی این کشور نخستین هدف تحریمهای آمریکا خواهد بود. ایران دومین صادر کننده بزرگ نفت به هند پس از عربستان به شمار می‌رود و دولت دهلی نو از پالایشگاههای این کشور نخواسته است، تا واردات نفت از ایران را کاهش دهند.

بحران نفتی در آمریکا زمانی جدی و قابل بررسی شد که آمریکایی ها هروز برای دریافت بنزین مجبورند قیمیت بالاتر و متفاوت از روز گذشته پرداخت کنند از همین رو، تیموتی گایتنر، وزیر خزانه‌داری آمریکا، می‌گوید که ایالات متحده در ارتباط با تأثیری که قطع بخشی از صدور نفت ایران ممکن است بر اقتصاد جهان داشته‌باشد در نظر دارد بخشی از ذخیره‌های استراتژیک نفتی خود را برای مصرف آزاد کند.

پیش‌بینی‌ها این است که قیمت بنزین در ایالات متحده در فصل تابستان به سمت چهار دلار در هر گالن افزایش پیدا کند. در همین راستا، چارلز شومر، سناتور دموکرات آمریکایی گفت: آمریکا باید عربستان سعودی را به افزایش بیشتر تولید نفت خام تشویق کند تا در صورت نیاز بتواند جایگزین نفت خام ایران شود.

افزایش بهای نفت در زمستان تنها معضلی نیست که آمریکا با آن روبروست بلکه این کشور با تولید کربنات سبز در تابستان نیز دچار مشکل خواهد شد. این محدودیت تولیدی در آمریکا موجب شده است تا در گام نخست بهای بنزین و سپس گاز بالا برود.

پایان پیام/

 

 

کد خبر 118177

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha