خبرگزاری شبستان: سردرگمی دستگاه دیپلماسی ایالات متحده درباره تعامل با جمهوری اسلامی هر روز محسوستر میشود و اساسا مشخص است که سیاستگزاران کاخ سفید درباره نحوه مواجهه با ایران دچار نوعی بهت وحیرت استراتژیک شدهاند. مقامات آمریکایی روزی از تشدید تحریمها دم میزنند و روز دیگر گزینه نظامی را روی میز قرار میدهند و اندکی بعد از هر آنچه گفتهاند، عقب مینشینند. موضوعی که نشان میدهد سیاست خارجی فعالانه و تهاجمی ایران با ابزارهای مختلف خود و از همه مهمتر بهره گیری از دیپلماسی عمومی، مقامات کاخ سفید را با بحران تصمیم گیری مواجه کرده است.
سخنان چندی پیش اوباما هم در شرایطی که مدتها بود مقامات واشنگتن علیه تهران خط و نشان میکشیدند، نشان از همین موضوع داشت. رئیس جمهور ایالات متحده در جریان این سخنان حامیان حمله نظامی به ایران را به باد انتقاد گرفت و به شدت بر آنها تاخت. باراک اوباما در جریان کنفرانس خبری در کاخ سفید از میت رامنی و گینگریچ و دیگر نامزدهای جمهوری خواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به دلیل عادی سخن گفتن از آغاز جنگ با ایران به شدت انتقاد کرد. باراک اوباما گفت که در خصوص ایران فرصت هنوز برای حل دیپلماتیک مسئله هسته ای این کشور وجود دارد و من معتقد نیستم که اسرائیل باید در خصوص حمله به ایران در دو ماه آینده تصمیم بگیرد. باید برای اثرگذاری تحریم ها بر روی ایران صبر پیشه کرد. وی در ادامه مجددا از لفاظی های نامزدهای جمهوریخواه انتقاد کرد و گفت که آن ها مسئولیت زیادی ندارند و فرمانده کل قوا نیستند. نقطه عطف سخنان اوباما آنجا بود که تأکید کرد: جنگ با ایران یک بازی نیست و هیچ چیزی عادی در مورد این جنگ وجود ندارد.
در این میان مهمترین سوالی که به اذهان متبادر میشود این است که علت این عقب نشینی آشکار رئیس جمهور ایالات متحده چه بوده است؟ آیا اوباما به تازگی دریافته که نمیتوان از راهکار نظامی برای مواجهه با جمهوری اسلامی استفاده کرد؟
البته این در حالی است که مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه، 14بهمنماه در واکنش به شایعات حمله نظامی به ایران ضمن اشاره به این که «ما هم تهدیدهایی داریم که به وقت خود اعمال خواهد شد»، بار دیگر تاکید کرده بودند که ایران در قضیه برنامه هستهای خود عقبنشینی نخواهد کرد. رهبر انقلاب همچنین ایالات متحده را رژیمی خوانده بودند که «در چشم مردم خودش ساقط شده» و دیگر «امیدی به آن نیست».
اما به واقع به نظر میرسد که مجموعهای از عوامل عقب نشینی آشکار اوباما را سبب شده است. بیشک مهمترین دلیلی که سبب شده رئیس جمهور آمریکا از مواضع قبلی خود چشم پوشی کند، انتخابات 12 اسفند ایران بود. نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی که حضور 64 درصدی مردم را به دنبال داشت، آمریکاییها را به تجدید نظر وادار کرده است. حضور چشمگیر مردم در جریان انتخابات نشان داد که نظام جمهوری اسلامی از مقبولیتی تمام و کمال در میان ملت ایران برخوردار است. لذا سران کاخ سفید به درستی دریافتند که مردم ایران در تمامی عرصهها پشت مسولان ایستادهاند و عملا امکان مواجهه نظامی با چنین ملتی منتفی است. این انتخابات نشان داد که تلاش غرب و پروپاگاندای رسانهای منتسب به آن برای ایجاد شکاف میان ملت و مسولان جمهوری اسلامی، راه به جایی نبرده و تیر آنها به سنگ خورده است. لذا به نظر میرسد که دشمن پیام ملت ایران را که در 12 اسفند مخابره شد، دریافت کرده و فهمیده است که مردم در مقابله با تحریمها و تهدیدهای نظامی غرب بخصوص آمریکا خواهند ایستاد.
همین موضوع بود که سبب شد نخست وزیر رژیم صهیونیستی هم دست خالی از سفر خود به آمریکا باز گردد و نتواند رضایت رئیس جمهور این کشور را برای مقابله نظامی با ایران جلب کند. پس از پایان سفر نتانیاهو به آمریکا منابع دیپلماتیک در اسرائیل ناخرسندی خود را از دیدگاه آمریکا در رابطه با برنامه اتمی ایران در ملاقات بین باراک اوباما و بنیامین نتانیاهو ابراز داشتند و گفتند هنگامی که زمان تصمیم گیری فرا می رسد، آمریکایی ها تصمیم را به تعویق می اندازند. حتی نتانیاهو در ملاقات با اوباما در کاخ سفید، به نتایج انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی در ایران اشاره کرده و گفته بود که برگزاری این انتخابات نظام جمهوری اسلامی و موضع رهبری ایران را قویتر از گذشته کرده است.
این در حالی است که به نظر میرسد عقب نشینیهای سران غرب، تنها به همین جا ختم نشود. اکنون بسیاری بر این باورند که غربیها در مذاکرات 1+5 هم ناچار به عقب نشینی خواهند شد و در جریان این مذاکرات، 1+5 با طرح گام به گام روسیه، به ناچار از مواضع قبلی خود کوتاه خواهند آمد.
افزون بر این به نظر میرسد که شرایط داخلی ایالات متحده نیز یکی از عواملی باشد که عملا گزینه حمله به ایران را منتفی کرده است. بیتردید اوباما در آستانه انتخابات ریاست جمهوری حاضر نیست به ریسکی اینچنین بزرگ دست بزند و خود را وارد جنگی خانمان سوز با ایران کند که شانسهای حداقلی وی را برای حضور دوباره در کاخ سفید به صفر میرساند.
افزون بر این احتمالا انتخاب دوباره پوتین هم در عقب نشینی آمریکا بیتأثیر نبوده و با توجه به موضعگیریهای ضد آمریکایی پوتین پس از انتخابات، روسیه هم به مجموعه مقاومت ضداستعماری در منطقه پیوسته است. با این نگاه انتخاب دوباره پوتین به عنوان رئیس جمهور روسیه، موضع ایران را در معادلات جهانی ارتقاء داده و موضع ایالات متحده را تضعیف کرده است. در حال حاضر سران کاخ سفید بر این باورند که با به قدرت رسیدن پوتین و با توجه به مرزبندی آشکار وی با ایالات متحده و همچنین قرابت محسوسش با تهران، سناریوی حمله نظامی به ایران، دست نیافتنیتر از هر زمان دیگری به نظر میرسد.
پایان پیام/
نظر شما