خبرگزاری شبستان:مرحوم محمّدصالح حائری مازندرانی سمنانی وی در سال 1298 هجری قمری در حائرحسینی متولّد شد و در خاندان علم و فضیلت نشو و نما یافت، درسهای مقدّماتی را از محضر پدر، برادر، ملاّعبّاس اخفش و ملاّعلی سیبویه آموخت و برای ادامه دانش آموزی، به نجف اشرف رهسپار گردید و از 1312 تا 1324 به تحصیل فقه و اصول و حدیث و تفسیر نزد اساتید برجسته ای چون: آخوند ملاّمحمّدکاظم خراسانی و حاج میرزاحسین نجفی تهرانی مشغول گردید. همچنین، افزون بر قراءت علوم منقول به فراگیری جدّی و دقیق علوم معقول و معارف الهی شیعی، نزد دانشمند بزرگ و مدرّس ارجمند این گونه علوم در کربلا و نجف، یعنی آخوند حاج ملاّاسماعیل بروجردی پرداخت و همراه اخذ اجتهاد در علوم منقول و معقول، مهارت به سزایی در علوم عقلی، بویژه حکمت مشّاء فراچنگ آورد، تا این که به علّت کسالت و ضعف چشم از نجف به ایران آمد و در بارفروش (بابل کنونی) رحل اقامت افکند و مدّتها در همان جا عهده دار وظایف شرعی بود. پس از چندی براثر پاره ای رخدادها، به سمنان رفت و تا پایان عمر در آن جا ساکن گردید.
بیش تر نوشته های ایشان به چاپ نرسیده و نسخه های اصل آنها پس از فوت ایشان به کتابخانه آستان قدس رضوی منتقل شده است برخی از آثارشان در دانشهای گوناگون عبارت است از:
الف. در اصول فقه: تعلیقه بر کفایةالاصول و فرائد و رسائل متعدد مختصر در مباحث اصولی مثل سبیکة الذهب در نظم متن کفایةالاصول.
ب. در فقه: تعلیقه بر مکاسب و حواشی بر ریاض المسائل و نجات العباد و رسائل مستقلّه دیگر.
ج. در تفسیر و ادعیه: تفسیر سوره های حمد و حدید و شرح آیت الکرسی و شرح صحیفه سجّادیه و شرح دعای سحر و….
د. در منطق: رساله در موضوعات علوم و اقسام اعراض، رساله در کلی طبیعی، رساله در تصحیح اغلاط واقعه در منطق منظومه سبزواری، رساله در معنی حجّت منطقی و تحقیق اطلاق آن بر قطع و….
هـ. در حکمت و کلام: شرح بر شوارق الالهام لاهیجی، رساله در تحقیق وجود ذهنی، رساله الدین القویم فی ربط الحادث بالقدیم، رساله بنأالمهدوم فی اعادة المعدوم، رساله در ردّ شبهه ابن کمونه با 25 دلیل علمی، رساله در رفع اشکال تخلّف علّت از معلول، مقاله در ردّ وحدت وجود، رساله در استقصأ ادلّه اثبات واجب، رساله در اتّحاد عاقل و معقول، کتابی در جبر و تفویض، المثل الاعلی درباره مثل افلاطونی، رساله خیرالمصیر الی السمیع البصیر، خرد در امامت، رساله در ردّ استدلالهای ملاّصدرا، دوره المعارف الالهیّة در 10 مجلّد کبیر، دوره ظلامة العترة الطاهرة در چندین جلد، ودائع الحکم فی کشف خدائع بدائع الحکم زنوزی، دوره حکمت بوعلی سینا که در 5 مجلّد چاپ شده است.
آیت الله شیخ محمّدصالح علاّمه حائری در سرودن شعر فارسی و عربی نیز شاخص و مهارت وی در نظر استادان فن در عراق و ایران مسلّم بوده و دو جلد دیوان اشعار ایشان به نام: دیوان الادب به چاپ رسیده است. ایشان به شهادت آثار باقی مانده، در بیش تر فنون اسلامی استاد و مجتهد و محقّق و دارای نو آوریها و آرای صائبه بوده است. شهرت علمی، استادی و جامع بودن وی در حوزه های علمیه نجف و کربلا طنین انداز گشته، به طوری که آیت الله میرزامحمّدتقی شیرازی احتیاطهای خود را به ایشان ارجاع داده بود.
وی سرانجام پس از 96 سال زندگی پربار و تربیت شاگردان و نگارش آثار سودمند علمی در 1391 قمری در سمنان دار فانی را وداع گفت و پیکرشان به مشهد مقدّس منتقل و در جوار امام علی بن موسی الرّضا(ع) به خاک سپرده شد.
افکار و آرای علاّمه حائری سمنانی
در این جا به اختصار برخی عقاید وی را یاد می کنیم:
1. اصالت ماهیت جزئیه و مجعول بودن آن بدون هیچ ضمیمه.
2. نفی وجود ذهنی به این معنی که وجود ذهنی عبارت از انکشاف نفس الامر واقعیّات و فرضیات مفرده به حمل اولی است که واقعیّتش به همان فرض و حمل اولی است و بالجمله نحوه وجودی که مقابل وجود خارجی است، منکشف شدن ذات معلومات به انفسها بر جوهر نفس است.
3. نفی وجود کلّی طبیعی در خارج.
4. واجب الوجود سبحانه و تعالی به مجرّد فرض و توجّه به این معنی ثابت می شود وگرنه خلف لازم آید و واجب الوجود مستغنی از اثبات صفات است; چراکه مستجمع جمیع کمالات بودن برای او ضروری است.
5. صادر اول حقیقت محمّدیه (ص) است که مشیّت حق سبحانه و تعالی است و افضل و اکمل اشیاء بوده و صورت کلّ حقایق است. عقول عشرة و سایر عقول از قوای نفس اوست و با نفس او متّحد است.
6. اعاده معدوم به عینه جایز است و معلومات جزئیّه به وجود و عدم تغییر نمی کند و همان معلوم جزئی در معاد عود می کند.
7. جبر و تفویض باطل بوده و در تشخیص حدّ وسط که امر بین الامرین باشد، بیش از 250 وجه را یاد آور شده اند و در این موضوع رساله ای مفصّل به نام (الوحی العریض فی نفی الجبر و التفویض) به رشته تحریر درآورده است.
احترام به بزرگان حکمت
علاّمه حائری سمنانی اگر چه از منتقدان سرسخت حکمت متعالیه به شمار می رود اما در پایان یکی از رساله های خود به نام: (مقاله ای در ردّ وحدت وجود) چنین نگاشته است:
(… ناگفته نماند اختلاف نظر در مسائل علمی مستلزم سؤنظر به علمای مخالف نخواهدبود و جایز نیست هیچ گونه اسائه ادبی نسبت به ایشان شود، چه اشتباهات علمی میان بزرگان بسیار است. بنابراین، عدّه ای از بزرگان حکما و متکلّمین که در حدوث عالم اکتفا به حدوث ذاتی فرمودند یا در معاد جسمانی قائل به اعاده جسم اول عیناً نشدند و از روی شبهه امتناع اعاده معدوم قائل به اعاده مثل بدن با فرض بقاء روح گردیدند، یا قائل به وحدت حقیقت وجود و تفاوت آن به مراتب در واجب و ممکن گشته، همگی معذورند. بنابراین، کسی گمان نکند که نسبت به مقام شامخ صدرالمتألّهین و اتباع او، یا به مقام ارجمند مرحوم حاج ملاّهادی سبزواری، اعلی الله مقامهما، سؤنظری باشد، رحمة الله و برکاته علیهم….)
اهمیت کتاب حکمت بوعلی در بیان مرحوم علامه جعفری:
مرحوم علاّمه جعفری، در تقریظی که بر دوره حکمت بوعلی سینا نوشته (و در ابتدای جلد سوم این مجموعه چاپ شده) برخی از ویژگیها و مطالب علمی نفیس این کتاب گرانقدر را به گونه اجمال و فشرده برشمرده است که ما به قسمتی از آن اشاره می نماییم:
جواب از اشکال دوری بودن قیاس شکل اول منطق که در میان قدما ابوسعید ابی الخیر و از متأخّرین بعضی از فلاسفه غرب را به اشتباه انداخته است. در این مقام اگرچه اجوبه مفصّلی ازقبیل اجمال و تفصیل و اختلاف عنوان و غیرذلک بیان شده ولیکن، در موقع تحقیق تمامی آن اجوبه (چنانچه معظّم له به خوبی از عهده برآمده اند) مخدوش و قابل مناقشه علمی است و نظریه ای که حضرت آقای علاّمه در این مقام اظهار فرموده اند، رساتر و خالی از مناقشه است.
ایشان ابراز داشته اند: علم به کلّیت کبری ابداً توقفی بر علم به نتیجه ندارد; زیرا علم به کلّیت کبری عبارت از علم به حقیقت عاری از وجود و عدم و مجرّد از انطباق به خارج می باشد، سپس علم به نتیجه عبارت از علم به انطباق آن طبیعت به فرد موجود خارجی است. پس توقّف تنها از ناحیه نتیجه; یعنی علم به نتیجه است که متوقّف بر علم به کلّیت کبری است و این جواب از علمای گذشته معروف نبوده است.
ـ. اجوبه معظّم له از شبهات معروفه و غیرمعروفه ابن کمونه که بدون التزام به مسلکی غیراز صراط مستقیم خاندان عصمت از عهده کامل برآمده و آن اشکالها بلکه عویصات شبه لاینحل را حل ّوفصل و برطرف نموده اند.
بنگرید به مقاله خرده گیران بر حکمت متعالیه و منتقدان صدرالمتألّهین چاپ شده در نشریه حوزه :: مرداد و شهریور 1378، شماره 93
و در نقد آرای ایشان بنگرید به مجله کیهان اندیشه، خرداد و تیر 1375 شماره 66
و نیز هستی از نظر فلسفه و عرفان از مرحوم سید جلال الدین آشتیانی، نیایش فیلسوف از استاد دینانی ، صص439-437
محمد هادی توکلی
انتهای پیام/
نظر شما