بزرگداشت سی و نهمین سالگرد ارتحال سیدهاشم موسوی حداد برگزار شد

مرحوم سیدهاشم ساحت عبادت را به گونه ای طی می‌کرد که وقتی خطاب به ذات قدوسی در قنوت نماز عید فطر عرضه می داشت در واقع ساحت لاهوتی عظمت الهی را به گونه ی درک می کرد که مرتبت ذکری ایشان لا هو الا هو و بالاتر بود.

به گزارش خبرگزاری شبستان، بزرگداشت سی و نهمین سالگرد ارتحال سیدهاشم موسوی حداد رحمت الله علیه در جوار مسجد مقدس جمکران برگزار شد. این مراسم که با استقبال پرشور عاشقان مکتب عرفان اهل بیتی در مجتمع فرهنگی یاوران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف 25 فروردین ماه 1401 برگزار گردید به شناساندن سیرۀ شخصی و اجتماعی مرحوم سیدهاشم حداد در ابعاد عبادی و عرفانی اختصاص داشت.


حجت الاسلام حسین واثقی در ابتدای مراسم بعد از حمد بی پایان خدای سبحان و شکرگذرای به محضر صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، بیان کرد: «در ساحت نشر معارف اهل بیت و عرفان شیعی که حقیقت دین است باید خدمت کنیم و از همین‌جا لازم است از اساتید و علمای معظم حوزه و از خواهران و بردارانی که در این محفل تشریف آوردند و زحمت کشیدند متشکریم. آیت الحق سید هاشم موسوی حداد عارفی است که همه وجودش برکت بوده و از خدا می خواهم ما را در تمسک به این بزرگوار موفق بدارد.»


در ادامه حجت الاسلام و المسلمین مجتبی صانعی کرمانی ایراد سخنرانی کرد و بعد از بیان درود خداوند بر فقهای عادل و گرامیداشتن این محفل معنوی اظهار کرد: «در دعای آغاز ماه مبارک رمضان وقتی سُبل را ذکر می کند می فرماید: «سَبَّلَنَا فِي سُبُلِ إِحْسَانِهِ لِنَسْلُكَهَا بِمَنِّهِ إِلَى رِضْوَانِهِ» بعد در ذیلش می فرماید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ مِنْ تِلْكَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رَمَضَانَ» این سبل و این ماه مبارک رمضان بعد از یک سیرو صیرورت، انسان را به عید فطر می‌رساند و در قنوت نماز عیدفطر، انسان با چهار مرحله ای که دارند خداوند را خطاب می کنند که: «اللَّهُمَّ اهْلَ الْكِبْرِياءِ وَ الْعَظَمَة وَ اهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ اهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ اهْلَ التَّقْوى‏ وَ الْمَغْفِرَةِ» اهل جبروت، و اهل ملکوت، و مرتبیت عادی ناس و ناسوتیان را بیان می کند که لاهو الاهو نهایت آن است.»


وی در ادامه گفت: «مرحوم سیدهاشم ساحت عبادت را به گونه ای طی می‌کرد که وقتی خطاب به ذات قدوسی در قنوت نماز عید فطر عرضه می داشت در واقع ساحت لاهوتی عظمت الهی را به گونه ی درک می کرد که مرتبت ذکری ایشان لا هو الا هو و بالاتر بود.»


حجت الاسلام صانعی کرمانی سپس به نقل داستانی از حضرت استاد آیت الله کمیلی پرداخت که ایشان می فرمود: «مرحوم حداد از استادشان نقل می کند که فرمود این ذکر لا هو الا هو را 5 هزار مرتبه در اربعین بگویید؛ وقتی انسان این ذکر را می گوید فنای مشرف بر بقا را مخصوصا زمانی که با آداب اربعینی شروع کند درک می کند. این ذکر مربوط به کسانی است که به مرتبه سرّ می‌رسند و لوازمی دارد از جمله اینکه نباید به ابوذر صفت ها، آن حالت عرفانی و سلمانی خودش را بروز دهد، ابوذرها انسان‌های بسیار بالایی‌اند اما نهایتا مرتبت جبروتی دارند و از مرتبت لاهوتی سلمان ها اطلاع ندارند که اگر بخواهند مطلع شوند مشکل می شود.»


سپس این استاد سطوح عالی حوزه علمیه جمله ای از آیت الله بهجت را در مورد مرحوم حداد نقل فرمود که وقتی سوالاتی را پرسیده بودند و جریان را تعریف کرده بودند بیان کرده بودند که: «حداد سرّ الهی است.» و اسرار را نباید افشا کرد و آیِت الله کمیلی وقتی این مطلب را نقل می کند خودشان شاهد می شوند که در طیّ این چند دهه سرّ بودن مرحوم حداد جنبه اوج مرتبت ایشان است. این جمله را در بحث ولایت فقیه از آیت الله بهجت شنیده ام که ایشان ولایت فقیه را سرّ می‌دانستند، یعنی اگر افشا شود جهان خواران نمی توانند تحمل کنند و دلیل آوردند که وقتی دشمنان مطلع شده‌اند از آن اصلی که اهل بیتی است که اینقدر ولایت ربوبی و تشریعی دارند نتوانستند تحمل کنند و أئمه را شهید کرده اند و ایشان تعبیرش این بود که به اصل رجوع نکرده اند و اگر کپی ولایت فقیه منتشر شود رحم نمی کنند.»


بنابراین گزارش، حجت الاسلام والمسلمین سیدعلی حداد نوۀ سیدهاشم حداد در جایگاه قرار گرفت و بیان کرد: « هر چیزی ذلیل در نزد اهل بیت هست به غیر از خداوند متعال، که راه توحید محمد و آل محمد است. همچنین زمانی به ولادت اما حسن علیه السلام نمانده است که در کتاب تنبیه الخواطر ابوالحسن مالکی که از نسل مالک اشتر متوفای 365 هجری قمری آمده است که امام حسن علیه السلام فرمود: «من عبدالله عبدالله له کل شی.» آیا سلمان محمدی، عابد بوده است یا نبوده است، بنده خدا بوده است یا نبوده است، زیر نظر حضرت رسول صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام بوده است یا نبوده؟ پس می تواند دیگران را جابجا کند، می تواند سالکین در زمان آقا رسول اکرم و حضرت علی علیه السلام را در مدینه و مدائن تربیت کند، و می دانید که سلمان مدائن بوده و این که سلمان وقتی از دنیا رفت حضرت تشریف آوردند و تدفینشان کردند. حال این سوال را از شما می پرسم که سلمان این مدت در مدائن چکار می کرد؟ فقط نماز می خواند؟ خیر، نفوس را به سوی توحید آماده می کرد. پس راه توحید از اهل بیت است.»
ایشان در ادامه فرمودند: «اما عده ای می‌آیند و تهمت صوفی‌گری می زنند، ما الحمد الله همه چیز را اهل بیت علیهم السلام داریم. ولایت اهل بیت امتداد دارد. و ما ظهوری اگر داریم و تا نفس می کشیم وابسته به اهل بیت علهیم السلام است.»


نوۀ سیدهاشم موسوی حداد در ادامه شخصیت سیدهاشم حداد را این‌گونه به تصویر کشید: «سید هاشم حداد درس نخوانده بود فقط سیوطی خوانده اما به مطالب مختلف واقف بود. من چیزهای در بچگی دیدم که برام متحیره؛ مثلا از حرم حضرت عباس علیه السلام تا خانه آقای حداد با ایشان می آمدم. بالای پشت بوم می رفتم جای یک کبوتر خالی نبود از بس پر از کبوتر بود وقتی می رفتم فرار می کردند اما آقای حداد وقتی بالا می‌رفتند یکی هم فرار نمی کرد. چون خونه ما نزیک خونه حداد بود می‌رفتم خدمت ایشان چون چیزای خوبی گیرم می آمد ایشان سمت خانه ما میرفتند داشتم پشت سرشان قدم می زدم و ظهر بود سرشان را بردن بالا، به آفتاب نگاه مستقیم می کردند و چشم را نمی بستند. واقعا چطور مستقیم دارند به آفتاب نگاه میکنند؟ جای تعجب بود.


وقتی روز 12 رمضان از دنیا رفتند من حاضر بودم؛ یادم هست بردنشان مُغتسل که با خیمه گاه صد و پنجاه متر فاصله دارد وقتی روی مغتسل گذاشتند من اونجا بودم. گفتند نزارید که من برم اما من رفتم دیدم صورت ایشان زیر غسل، سرخ بود گویا زنده است. عقیق یمن در دهان حداد گذاشتند هر چیز دیگری بود همه از خاک تربت سیدالشهدا بود و تشییعشان بعد از افطار و نماز بود. هفت مرتبه دور قبر امام حسین علیه السلام طواف دادند و در بلندگو صدا کردند که سیدهاشم به رحمت خدا رفته است. از این حرم بردند به حرم حضرت عباس علیه السلام آنجا هم هفت مرتبه طواف دادند و بعد بردند سمت وادی القدیم برای مراسم تدفین.»


وی در ادامه گفت: «وقتی زمستان می شد سقف خانه‌شان سوراخ بود یک دانه فرش هم نداشت حصیرهای پاره و شش متری داشتند بعدش همه را به فقیر دادند. وقتی باران می آمد چندین تشت میگذاشتن تا منطقه خیس نشود. یادم هست چند نفر آمدند تا برایشان خانه بخرند آقا فرمود: «اگر شما برای خدا آمدید دنبال بهانه نباشید سالک باشید به سوی خدا حرکت کنید.» سیدهاشم حداد دنبال کرامت نبود اما شاگردش حاج حبیب سماوی بود اهل دل بود و طیّ الارض داشتند و عده ای شب های جمعه می امدند و حاج حبیب به اینان می گفت بروید من میرسم آنها سریع می آمدند اما حاج حبیب را در حال نماز می دیدند و تعجب می کردند چه زود آمده است. دختر حاج حبیب میگفت: بابام وقتی راه میرفتند چپ و راست را نگاه نمی کردند.


شیخ عبدالحسین بستانی کتاب زیادی دارد و ساکن قم بوده نه سال قبل از دنیا رفت. ایشان می گفت که از حاج حبیب پرسیدم شما هر شب جمعه بعد از زیارت خدمت سیدهاشم حداد میرسید چکار می کنید؟ از آقای حداد چی یاد گرفتید؟ حاج حبیب گفت: دوست دارید که کمترین چیزی که از حداد یاد گرفتم را ببینید؟ گفتم: بله. گنجشکی مرده بود و استخوانش مونده بود از زمین برداشت روی دستش گذاشت گفت «بسم الله الرحمن الرحیم احی باذن الله» گنجشک زنده شد پس گفت این کمترین چیزی هست که یاد گرفتم.


سومین سخنران این مراسم روح بخش حضرت آیت الله حاج شیخ محمدصالح کمیلی خراسانی بودند که با بیان ویژگی های رفتاری و عملی سیدهاشم حداد به بیان این مطالب پرداخت: «توصیه های ایشان بیشتر روی اخلاص بود و می فرمود: الاخلاص سر بین الله و بین العبد ....ایشان بنده خالص خدا بود و تلامذه خود را به خلوص و سر عبودیت دعوت می کرد حتی یک فرشته هم نمی تواند از آن خلوص عبد مطلع شود و همچنین شیاطین نمی توانند اخلاص او را فاسد کنند و تمرکز ملکوتی او را خراب کنند و مخلَص از هوای نفسانی هم گذشته و عبور کرده لذا ایشان شاگردان را به این موضوع دعوت می کرد. توصیه دیگر ایشان و روششان در فنای مطلق بود یعنی خودیّت را باید از دست داد. یکی دیگر از توصیه ها این بود که باید دید توحیدی جهانی را در هر چیزی مشاهده کنید «اللهم ارنی الاشیاء کما هی» حقیر با ایشان وارد بازار شدم دیدم که داخل فروشگاه شد منم دوری زدم و ایشان به هر چیزی نگاه توحیدی می کردند در فروشگاه به همه نگاه می کرد در حرم هم سرش بالا بود و می فرمود توحید از ولایت جدا نیست.


و نظر ایشان نسبت به انقلاب عالی بود هر چند انقلاب اسلامی بعدها به پیروزی رسید. تقیه را به سبب دشمنان بعثی رعایت می کرد که یادم هست ما را با عده ای لبنانی در مکانی قرار دادند و اذیت می کردند و چقدر از ایرانیان را اخراج کردند گاهی با ایشان می رفتیم می گفت: «کمیلی کنار برو و دور بایست.» تا ظلمی به شما نشود.
همچنین یاد قلبی را زیاد تأکید می کرد ما هم منزل ایشان بودیم حاج حبیب آمد و گفت: ذکر یونیسه را باید خیلی زیاد بگویم اما نمی توانم لسانی بگم اما زبان دلم کار می کند سیدهاشم فرمود: چه بهتر؛ دنبال این هستیم که شما غرق در توحید باشید. می فرمود کسی که از خواب بیدار شود و امام زمان را در کنار خود نبیند نه مؤمن است و نه شیعه. عزیزانم رؤیت جسمی بهتره یا رویت معرفتی و نوری امام معصوم؟ رعایت کتمان را هم خیلی داشتند بین خواص هم کتمان داشتند چون هر کسی یک برنامه ای دارد معرفت نفس را به پایانی ها می گفتند و به پایینی‌ها نمی گفتند و بر وحدت تمرکز داشتند.
مراسم رونمایی از کتاب سرچشمه راز و نیاز شرح دعای افتتاح در انتهای مراسم با حضور اساتید و فضلای فرهیخته حوزه علمیه قم برگزار گردید.


 

کد خبر 1166297

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha