خبرگزاری شبستان//یزد
در روزهایی که یک کشیش هتاک آمریکایی به قرآن اهانت کرد، اعضای شورای شهر یزد گردهم آمدند و میدانی تازه تاسیس در شهر به نام "قرآن" نامگذاری شد، نام میدان به همراه زمزمه هایی که از ساماندهی و پیش بینی برنامه های قرآنی برای آن حکایت داشت، قدری احساسات جریحه دار مردم دارالعباده را التیام بخشید، اما امروز با گذشت بیش از یکسال از آن زمان تنها نشان قرآن این میدان همان تابلوی گوشه آن است و این میدان چهار هزار و 500 متری به محلی برای گذران اوقات جوانانی تبدیل شده که حتی شاید به تابلوی آن نیز توجه نکرده و ندانسته باشند که در چه مکانی قدم گذاشته اند.
میادین بخشی از هویت و فرهنگ مردمان یک شهر هستند، میدان ها تاریخ یک شهر را می سازند و کوچک و بزرگ مردم شهر از آن، خاطره ها دارند، نامگذاری میادین غالبا ریشه در باورها و اعتقادات مردم یک شهر دارد و برای تعمیق این باورها، المان و تندیسی با طراحی های ویژه در میدان نصب می شود.
میدان قرآن تنها یک نمونه از میادین شهر یزد است که هیچ رنگی از نام خود ندارد و بی نماد باقی مانده است، چندی پیش نیز المان میدان نماز شهر پس از سال ها انتقاد و دفاع از طراحی آن برداشته شد تا این میدان نیز از نماد محروم شود، گرچه بودن آن نیز همیشه همراه با انتقاد بود و کمتر رهگذری از آن پیامی دریافت می کرد.
علی اکبر میروکیلی، شهردار یزد با بیان اینکه فعلا المان میدان نماز برداشته شده است، گفت: برای طراحی و ساخت این المان 15 میلیون تومان هزینه شده و به منظور جلوگیری از پرت هزینه ها این المان برای نصب به پارک بزرگ شهر منتقل شده است.
وی افزود: شورای اقامه نماز در ابتدا این المان را تائید کرده بود ولی بعد از نصب به آن اشکالاتی وارد شد که در نهایت با تصویب شورای شهر این المان برداشته شد.
میروکیلی با بیان اینکه فعلا برنامه ای برای المان این میدان نداریم، خاطرنشان کرد: وضع مالی شهرداری خوب نیست و در آینده هنگامی که وضع مالی بهتر شد المان مناسب و درخور شایسته ای در میدان قرار می گیرد.
حجت الاسلام حمیدرضا مطهریان، رئیس شورای اسلامی شهر یزد نیز اعتراض شورای اقامه نماز استان نسبت به المان میدان نماز را دلیل برداشته شدن آن اعلام می کند و می گوید: طرح ابتدایی و توضیحات طراح با المانی که در میدان نماز نصب شد، تفاوت داشت.
وی افزود: در شورای شهر مسائلی در خصوص اینکه ظاهر این المان خوب نیست مطرح و در نهایت مصوب شد که این المان برداشته و به جای آن المان بهتری نصب شود.
وی در خصوص میدان قرآن نیز می گوید: چند طرح برای میدان قرآن پیشنهاد شده است و طراحی المان آن به مناقصه گذاشته شده است، ولی اکنون وضعیت مالی شهرداری یزد مناسب نیست که در صورت بهبود این وضعیت اجرای آن نیز به منافصه گذاشته خواهد شد.
قصه میدان و المان های شهر یزد به همین چند میدان خلاصه نمی شود، بسیاری از میدان های کوچک و بزرگ شهر یزد نمادی ندارند و اسم های با مسمای آنان تنها به یک تابلو خلاصه می شود، میدان هایی نظیر سید حسن نصرالله از این دست هستند، میدان هایی که حتی از یک المان و تندیس محرومند، اسامی شایسته ای که تنها تابلو دارند و هیچ تلاشی برای جذابیت بصری و محتوایی آنان نشده است.
مطهریان قبول می کند که در میادین شهر یزد المان کم داریم و می گوید: برای مبلمان شهری و نمای شهر پیشنهاداتی مطرح وکارهای مقدماتی آن انجام شده است ولی بخشی از اجرای این طرح ها به بودجه و وضعیت مالی شهرداری ارتباط دارد.
اما برخی میدان ها یزد نیز برای مردم یادآور روز های پرخاطره بسیاری از اویل انقلاب و شور انقلابی در تجمعات و راهپیمایی های مختلف است، هنوز پیرمردها از میدان شهید بهشتی و روزهای اوایل انقلاب خاطره ها نقل می کنند و عطر حضور رهبری در میدان امیرچخماق احساس می شود.
اما نمادها و المان های میدان های پرخاطره یزد نظیر میدان آزادی و میدان شهید بهشتی آنقدر جذابیت بصری کمی دارند که کمتر شهروندی می تواند نمادهای درون آنان را به یاد آورد در حالیکه مثلا در میدان شهید بهشتی نماد پرمحتوا و بلند "الله" نصب شده است.
باید به همه این موضوعات نبود نماد والمانی از ویژگی های شهر دارالعباده و مردم متدین و سخت کوش آن را در میادین شهر اضافه کرد، درحالیکه در بسیاری از شهرهای ایران حتی شهرستان های همجوار یزد نظیر تفت در ورودی های شهرتندس و نمادی از ویژگی های آن شهر و مردمان آن نصب می شود، شهر یزد از این حداقل نیز محروم است و در میدان های ورودی آن نظیر همافر و دروازه قرآن چنین نمادهایی وجود ندارد و شاید پیرمرد دوچرخه به دست میدان ابوذر را بتوان اوج المان های شهری یزد دانست.
گاهی نیز تخریب یک میدان به بهانه توسعه شهری و حمل و نقل به نابودی بخشی عظیمی از خاطرات یک شهر منتهی می شود، میدان امام حسین(ع) یزد سند گویائی از این دست میدان هاست، میدان بسیار بزرگی که بی شک همه مردم شهر از آن خاطره های بسیاری دارند، شب های تابستانی چند سال پیش هوای خنک و چمن های این میدان پاتوق خانواده های یزدی بود و مردم تا پاسی از شب در آن گردهم می آمدند، بزرگترها روی فرشی به صحبت می نشستند و کوچکترها در چمن های آن بازی می کردند، اما این میدان نیز چندسال پیش قربانی توسعه شهری شد و زیرگذری میدان وخاطرات یک شهر را از هم جدا کرد.
علاقه مردم یزد به این میدان در حدی است که هنوز هم بعضی از خانواده ها در شب های تابستان به سبک قدیم در چمن های اطراف زیر گذر می نشستند، در حالیکه خطرات احتمالی به دلیل عدم وجود دیواره های حفاظتی برای آنان دور از ذهن نیست.
اما تخریب میدان های تاریخی و پرخاطره یزد را گوئی پایانی نیست ، مردمی که در چند روز گذشته از میدان سید مصطفی خمینی یا به قول یزدی ها میدان بعثت عبور کرده اند دیگر رد و نشانی از این میدان را ندیده اند.
این میدان تاریخی نیز که نماد مبارزهی مردم یزد با رژیم طاغوت، یادآور روز های ابتدایی انقلاب و عزاداری مردم در ایام محرم بود تخریب شد تا سریال تخریب میدان های یزد همچنان ادامه داشته باشد
پایان پیام/
نظر شما