به گزارش خبرنگار شبستان: (کریم مجتهدی)، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، عصر روز چهارشنبه، 17 اسفندماه، در نشست تخصصی « غرب و آینده پژوهی» که در محل سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، به سخنرانی پرداخت.
دکتر مجتهدی اظهار کرد: فلسفه با خطابه دو موضوع است، در فلسفه نمی توان خطیب بود، زمان باید تقطیع شود تا تاملی شود و البته همین تامل صورتی از زمان است که موضوع بحث ماست.
وی ادامه داد: از یونان باستان زمان معارض زندگی و حیات شناخته شد و همواره در ذهن انسانی جنبه منفی داشته است و اگر دقت کنید تمام فلاسفه بزرگ یونان سعی کردند برای بنیان دادن به شناخت و علم، زمان را مهار کنند اما جایی که زمان است و ثبات نیست، علم نیست چون باید ثابت باشد، حقیقت نمی تواند حرکت کند و مشمول مرور زمان نباشد.
مجتهدی گفت: حقیقت، حقیقت است، خیر، خیر است و زیبایی، زیبایی است. بدبینی نسبت به زمان خاصه در مورد برقرار کردن علم ثابت همیشه دیده شده است و افلاطون صریحا گفته زمان به نحوی که ما داریم سایه سرمدیت است.
او افزود: اما در سنت ارسطو، و تمایل ارسطو تا حدودی مشابه افلاطون است؛ او به عالم «مُثُل» مراجعه نمی کند که ورای زمان و مکان است بلکه زمان را به نحوی دیگری مهار می کند.
وی گفت: در علم جدید مفهوم تاریخ در زمان پیدا میشود مفهوم تاریخ در سنت تاریخ معتبر نیست ارسطو را به این دلیل که علم تاریخ کلی نیست و همیشه به جز می نگرد و قابل جمع بندی نیست علم نمی داند و قبل از مسیحیت مفهوم تاریخ به وجود آمد که به آخرت توجه کرد.
مجتهدی ادامه داد: پرسش هایی نظیر اینکه از کجا آمده ایم و به کجا می رویم، یعنی مبدا و معاد چیست؛ مان صورت دینی پیدا می کند و زمان در تاریخ مهار می شود. تاریخ در مبدا و نهایت مهار می شود و مفهوم تاریخ به این معنا از مسیحیت و یهود گرفته می شود و در فلسفه جدید کاری به مبدأ و معاد نداریم و «ولتر» فرانسوی نخستین کسی است که فلسفه تاریخ را به کار برد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: امروزه معنای زندگی و مرگ براساس پدیدارهای این جهانی تفسیر می شود و با چرایی عمیق کار نداشته و به چگونگی و علت و معلول می پردازد.
وی ادامه داد: «ارسطو» نابغه علت و معلول است که ریشه آن را نشان داده است و در منطق به حد وسط ، در اخلاق به اعتدال برای نخستین بار اشاره کرده است. اگر غایت را کنار بگذاریم علیت نامدار ارسطو را از بین بردیم و از طریق غایت نمی توان پدیدارها را تفسیر کرد؛ در تبیین علمی جدید غایت مطرح نیست و مطابق نظر مورخان بزرگ مانند «منتسکیو» نمی توان آینده را تصویر کرد.
مجتهدی با طرح این پرسش که اگر ایجاد ترس و امید در مفهوم آینده است آینده دست انسان را باز می کند، افزود: اگر ترس دارم به این علت است که مسئولیت دارم و اگر به آینده فلسفی تر فکر کنم وجود آتی ماست و گذر دائمی است.
وی با بیان اینکه توهم و امید دو مفهومی است که با هم مطابق است، خاطرنشان کرد: شخص متوهم در باب آینده منفعل است اما شخص امیدوار در باب آینده تأمل می کند امکانات را میجوید و با توجه به امکانات به آینده می اندیشد.
انتهای پیام/
نظر شما